❓پرسش:
آیا رفتن به حرم اهل بیت(ع) و یاری جستن از آنها شرک محسوب میشود؟
✍️ پاسخ:
باسمه تعالی؛ اگر انسان کسی را به هر صورتی بپرستد - حال هر کس باشد - یعنی برای او الوهیت قائل شده و او را بهعنوان معبود مورد تعظیم و تکریم قرار دهد، هر کس که باشد مشرک است و خداوند با کسی رودربایستی ندارد. اما اگر کسی برای چیزی یا شخصی الوهیتی قائل نباشد و او را بهعنوان معبود خود به حساب نیاورد و او را آن چنان که خداوند دستور داده تعظیم و تکریم نماید، این کار نهتنها شرک نیست، بلکه اطاعت از دستور الهی است. مانند اینکه خود خدای تعالی به همه ملائکه که میلیاردها میلیارد ملک بودهاند دستور داده است که به آدم(ع) سجده نمایند. آیا این کار شرک بوده است و خداوند -العیاذ بالله- خود اول مشرک بوده است؟ و ملائکه نیز همینطور؟ در پاسخ میگوییم خیر. چرا که خداوند از ملائکه خواسته کاری را که او خواسته انجام دهند، حتی اگر سجده کردن بر غیر خدا باشد. پس در نتیجه اگر غیر خدا را بهعنوان یک دستور الهی مورد تکریم و تعظیم قرار دهیم، حتی اگر سجده نیز باشد شرک نبوده و اطاعت از دستور الهی میباشد.
#پرسش_و_پاسخ
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 #پرسش_و_پاسخ
❓#پیامبر_اکرم_(ص)، براى آينده آيين و مكتبش چه انديشيده است؟
🔺آيا آينده اى مشخّص را رقم زده است، يا به هيچ روى، براى آينده طرحى نيفكنده و يكسر ، كار را به مردم وا نهاده است؟
🔅 موضع پيامبر در برابر آينده رسالت :
🔹فرض نخست: سكوت در قبال آينده
🔺 پيش فرض اوّل : احساس امنيّت و نفى هر گونه خطر
🔺 پيش فرض دوم : بى اعتنايى نسبت به آينده
🔹 فرض دوم : وا گذاردن آينده جامعه به تدبير امّت
🔸 فرض سوم : تعيين سرنوشت و تصريح بر خلافت و ولايت
✍️ در این فرض، بر این باوریم که #پیامبر_اکرم_(ص) با حساسيّت تمام، آينده امّت را روشن ساخته و پيشواى پس از خود را تعيين نموده است و نيز بر اين باوريم كه #غدیر ، ماجرا و متن خطبه شكوهمند آن، تصريح و تأكيدى است بر آنچه #پیامبر_اکرم_(ص)، آن را بارها اعلام داشت : ولايت و امامت #امام_علی_علیه_السلام ؛ همان كسى كه از آغازين روزهاى زندگى اش، به خواست #پیامبر_اکرم_(ص)، همراه او بود و شرك، جان پاكش را هرگز نيالود.
🔰 @p_eteghadi 🔰
میگویند چطور در جریان انقلاب اسلامی در سال ۵۷ مردم، حق اعتراض و شورش و خشونت داشتند، الان ندارند؟!
✅پاسخ
🔹 در مورد خشونت: ما در جریان انقلاب هم حق خشونت و اسلحه و تخریب نداشتیم. دقیقا بهمین دلیل، امام خمینی(ره) هرگز مجاهدین خلق را تائید نکرد، چون مسلحانه با شاه میجنگیدند. با وجود کشتار ۳۰۰۰ نفر از مردم بدست شاه، امام هرگز اجازه نداد مردم در برابر حکومت شاه، اسلحه بدست بگیرند. امام هوشمندانه از سربازان خواست از پادگانها فرار کنند و مردم به آنها گل بدهند. این کار باعث شد از جنگ داخلی جلوگیری شود و آمار شهدا کمتر شود.
🔹 نکته دیگر اینکه سال ۵۷ اعتراض مان مشروع بود، چون حکومتگران را، شاه و نخست وزیر و... را خودمان انتخاب نکرده بودیم. شاه با ارث و بعد کودتا آمده بود و وزرا و وکلا را آمریکا و انگلیس انتخاب میکردند نه مردم.
اما حالا چه؟!
از رئیس جمهور تا تک تک نمایندگان مجلس تاشورای شهر و شهردار و خبرگان و رهبر انتخاب خود مردم اند. ما در عرض ۲۴ ساعت رئیس جمهور و کل یک دولت را زیر و رو میکنیم! پس هر چه هست «انتخاب اکثریت» و مردم سالاری است، از خارج برایمان نیاورده انده چه کسی جلوی اکثریت می ایستد؟ اقلیت!
(👈تازه این بر مبنای دموکراسی است. از منظر شرعی حکومتی مشروع است که تحت لوای فقیه باشد و غیر آن باطل و طاغوت است.)
🔹 ضمنا هیچ قدرت خارجی از انقلاب اسلامی حمایت نکرد؛ ولی الان آمریکا، اسرائیل و عربستان، طراح و پشتیبان مالی و سیاسی اغتشاش در کشور ند و رسما از آنها حمایت میکنند.
🔹این است فرق یک انقلاب خودجوش مردمی با اغتشاشهای مصنوعی
🔰 @p_eteghadi 🔰
💐
💠 یاران آخرالزمانی پيامبر (ص)
🔅 #امام_باقر_علیه_السلام :
روزى پيامبر خدا در حالى كه گروهى از ياران در نزدش بودند ، دوبار فرمود: «خدايا! مرا به ديدار برادرانم برسان». فردى از يارانش گفت:
▫️ اى پيامبر خدا! آيا ما برادرانت نيستيم؟
▫️ فرمود: «خير . شما ياران منيد و برادران من، مردمانى اند در آخرالزمان كه مرا نديده اند؛ امّا ايمان آورده اند ...
براى هر كدامشان پايدارى در دين، از با دست خُرد كردن خار مغيلان در شب تيره، سخت تر است يا همچون كسى است كه اخگر شوره گز را در كف نگه دارد . اينان، چراغهاى تابان در دل تاريكى اند. خداوند، آنان را از هر فتنه غبارآلود و شبگون، نجات مى بخشد».
📚 بصائر الدرجات : ص ۸۴ ح ۴
🔰 @p_eteghadi 🔰
لطفا در باره تجرد نفس انسان و ادله عقلی و قرآنی آن توضیح بفرمایید. مثلا یکی از استدلال ها این است که نفس وحدت دارد و به همین خاطر، مجرد هست. آیا اگر نفس مادی باشد نمی تواند واحد باشد؟
ادله مختلفی در این زمینه بیان شده است که در ادامه، در دو بخش به بررسی ادله عقلی و قرآنی آن می پردازیم:
بخش اول: ادله عقلی تجرد نفس انسان
در زمینه اثبات تجرد نفس انسان و تمایزش از بدن، ادله عقلی مختلفی بیان شده است که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿
پرسمان اعتقادی
لطفا در باره تجرد نفس انسان و ادله عقلی و قرآنی آن توضیح بفرمایید. مثلا یکی از استدلال ها این است که
دلیل اول: وحدت نفس
از قدیم تاکنون این مطلب پذیرفته شده است که بدن مجموعه ای از سلول ها و اجزاء متکثر است؛
اگر قرار بر این باشد که ما چیزی جز همین سلول ها نباشیم، پس صفاتی که هر بخش از بدن ما دارد، برای خود آن بخش است مثلا معده من گرسنه است و پوست من گرم است و قلب من شاد است و ...
در حالی که واقعیت چنین نیست بلکه همان منی که احساس گرما می کند، احساس گرسنگی هم می کند و یا همان منی که احساس شادی می کند احساس پیروزی هم می کند. همه این ها حالات مختلف یک حقیقت است نه حالات مختلف برای اجزای مختلف بدن.
بنابراین، من چیزی فراسوی بدن مادی و سلول های متکثر است و به همین جهت، تمامی حالاتی که برای سلول های متکثر و مختلف بدنم پیش می آید را با هم در می یابم و آن ها را حالات یک حقیقت می دانم نه حالات حقایق متکثر و مختلف.(1)
این دلیل از سوی افلاطون مطرح شده تا از این طریق، به اثبات تجرد و تمایز روح از بدن بپردازد.(2)
دلیل دوم: انسان رها از بدن
هر کدام ما حالاتی را می توانیم فرض کنیم که کاملا از بدن منقطع شده ایم اما با این حال، از خودمان غافل نیستیم.
برای این فرض، می توان به خواب مثال زد که در آن، التفاتی به بدن نداریم اما با این حال، خودمان را در می یابیم.
اما اگر نفس همین بدن باشد، پس نباید هنگامی که از آن منقطع و غافل شده، به خودش علم داشته باشد؛
در حالی که توضیحش گذشت که با انقطاع از بدن نیز همچنان من به خودم آگاهم.
پس من چیزی فراسوی بدن هستم که با قطع نظر از آن، خودم را در می یابم.(3)
این دلیل نیز از سوی ابن سینا مطرح شده تا به اثبات تمایز و تجرد روح از بدن بپردازد.
پرسمان اعتقادی
دلیل اول: وحدت نفس از قدیم تاکنون این مطلب پذیرفته شده است که بدن مجموعه ای از سلول ها و اجزاء متکثر
دلیل سوم: وحدت هویت
هویت انسان از ابتدای زندگی تا پایان عمرش، یک تشخص دارد و آن را وجدانا در می یابیم.
بدن انسان با سوخت و ساز همیشگی در حال تغییر است به شکلی که گفته شده هر هفت تا ده سال، یکبار همه اجزای بدن عوض می شود.
بنابراین، هویت انسان همان بدن او نیست بلکه امر مجردی است که در پی تغییرات بدن ثابت باقی می ماند.(4)
دلیل چهارم: اشاره ناپذیری تصورات محسوس
بالوجدان تصوراتی را در ذهن خود می یابیم که آن ها غیر از خود اشیای خارجی هستند اما با این حال، اشیای خارجی را نمایش می دهند و ما از طریق آن ها به اشیای خارجی علم می یابیم.
مثلا تصوری که از آتش دارم، غیر از آتش است چرا که ذهن مرا نمی سوزاند؛ اما با این حال، همین تصور، آتش سوزاننده را نمایش می دهد.(شبیه به عکس آتش و یا نقاشی آتش)
این تصورات برخلاف خود اشیای خارجیِ محسوس، قابل اشاره حسی نیستند.
بر همین اساس، روشن می شود تصوراتی که داریم، مجردند چون در جای خودش اثبات شد که یکی از خصایص اشیای مادی این است که قابل اشاره حسی هستند اما اشیای مجرد چنین نیستند.
بعد از اثبات تجرد تصوراتی که داریم، نوبت به اثبات تجرد روح می رسد:
تصوراتی که داریم، یا در روح ما عارض می شوند و یا مرتبه ای از روح ما می شوند.
به همین جهت است که روح ما می تواند این تصورات را درک کند و آنها را بالوجدان برای خودش حاضر بیابد.
بنابراین، روح نیز باید مجرد باشد و هم سنخ با تصورات باشد.
به تعبیر دیگر:
اگر روح مادی باشد قابل اشاره است؛ و در نتیجه، تصوراتی که دارد نیز باید قابل اشاره حسی باشند؛ در حالی که گفتیم تصورات قابل اشاره حسی نیستند.(5)
بخش دوم: ادله قرآنی تجرد نفس انسان
برخی از متفکران به آیاتی استناد کرده اند که مفادشان تجرد روح و تمایزش از بدن را اثبات می کند. البته باید توجه کرد که:
روح در لغت به معنای حقیقتی است که مایه علم و حیات و شعور است.
این معنا در تمامی آیات قرآن حضور دارد.
اما مصادیق مختلفی از آن در آیات مختلف مورد نظر قرار گرفته است.
گاهی مصداق روح، جبرئیل است(روح الامین، روح القدس) و گاهی مصداقش قرآن است(اوحینا روحا من امرنا) و گاهی مصداقش فرشته ای برتر از جبرئیل است(تنزل الملائکه و الروح، تعرج الملائکه و الروح) و گاهی منظورش روح انسانی است(نفخت فیه من روحی، نفخنا فیها من روحنا) و ...
اما اینک در اصطلاح فلسفی و متعارف، روح فقط به معنای روح انسان در نظر گرفته شده است،
یعنی فقط ناظر به مصداق خاص است و به معنای عام اشاره نمی کند.
پرسمان اعتقادی
دلیل سوم: وحدت هویت هویت انسان از ابتدای زندگی تا پایان عمرش، یک تشخص دارد و آن را وجدانا در می یابی
اما باید هوشیار بود که در ادبیات قرآنی، هر جایی که روح را دیدیم، نباید آن را به معنای روح انسانی بدانیم.
اما این که فرمودید در کجا به روح انسانی اشاره شده است: در آیاتی که خداوند فرموده «نفخت فیه من روحی» یا «نفخنا فیها من روحنا»
گاهی هم بدون استفاده از واژه روح به روح انسانی اشاره شده است؛ چنانکه در آیه 42 سوره مبارکه زمر به این مطلب اشاره شده که «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَ»
آیات و روایات زیادی هست که دلالت بر این دارند آدمی دارای حیثیت دیگری است که غیر از بدن مادی است و با همین حیثیت است که در برزخ به سر می برد؛ با این که بدن مادیش در قبر خاکی متلاشی شده است(6).
خواه این حیثیت و حقیقت را روح بدانیم، خواه به هر نام دیگری از آن یاد کنیم؛ در هر صورت، انسان دارای حیثیت دیگری است که خداوند و ملائکه آن را هنگام مرگ قبض کرده و بدون بدن خاکی متلاشی شده در قبر، به حیات برزخی خودش تا برپایی قیامت ادامه می دهد.
نتیجه آن که روح در قرآن همیشه به معنای روح انسانی نیست و اشارات قرآن به روح انسانی نیز همیشه با استفاده از واژه روح نیست. در آیاتی از قرآن با استفاده از واژه روح، به این حقیقت اشاره شده است و گاهی از تعبیرات دیگر استفاده شده است.(7)
📚پی نوشت ها:
1. فیاضی، غلامرضا، علم النفس فلسفی، انتشارات موسسه امام خمینی، 1390ش، صص203-204
2. کرم، یوسف، تاریخ الفلسفه الیونانیه، دارالقلم، بیتا، ص155
3. ابن سینا، طبیعیات شفاء، مکتبۀ آیتالله مرعشی، 1404ق، ج2، ص225
4. صدرالمتالهین، الاسفار الاربعه، دار احیاءالتراث، 1981م، ج8، ص42
5. فیاضی، غلامرضا، علم النفس فلسفی، انتشارات موسسه امام خمینی، 1390ش، صص228-230
6. سوره مومنون، آیات 99-100.
7. برای مطالعه بیشتر در این باب، پیشنهاد می شود به این مقاله مراجعه بفرمایید: رودبندیزاده، مهدی و غلامرضا فیاضی، دلايل و شواهد قرآني بر تجرد عقلي روح در قرآن، مجله معرفت کلامی، شماره اول، بهار و تابستان 1396ش.
🔰 @p_eteghadi 🔰
آیا پس از مرگ، با عذاب شدن جسم، روح هم دچار عذاب می شود؟
از آن جایی که حقیقت آدمی به روح اوست؛ مسئولیت و تکالیف الهی نیز متوجهِ روح و حقیقت آدمی است، و هر کاری که آدمی انجام می دهد به تصمیمی است که روحش انتخاب کرده است، بنابراین، پاداش و عذاب نیز متوجه روح و حقیقت آدمی است.
بگذریم از این که آگاهی ما از لذت و رنج نیز بواسطه حضور روح در بدن است و اگر روح نباشد، اساسا درک و آگاهی و احساس لذت و رنج توسط بدن درک نمی شود.
به همین جهت، مسلما بعد از مرگ، روح دچار عذاب یا پاداش می شود و اگر هم عذابی به بدن وارد شود، روح است که از آن رنج می برد و متضرر می شود.
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
پرسمان اعتقادی
آیا پس از مرگ، با عذاب شدن جسم، روح هم دچار عذاب می شود؟ از آن جایی که حقیقت آدمی به روح اوست؛ مسئو
البته ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که بعد از مرگ، ارتباط تدبیری روح نسبت به بدن مادی قطع می شود و به همین جهت، بدن مادی فاقد علائم حیاتی می شود و بعد از مدتی نیز متلاشی می شود.
بدنی که همراه روح در حیات برزخی حضور دارد، بدن برزخی و مثالی است که از سنخ دیگر است و اگرچه دارای شکل و شمایلی مشابه با بدن مادی است اما فاقد ماده است.(1)
از این منظر، منظور از عذاب قبر نیز عذاب جسم مادی در قبر خاکی نیست بلکه محیطی است که روح و بدن برزخی ما در آن حاضر است.(2)
به تعبیر روایات، مقصود از قبر، باغی از باغ های بهشت برزخی یا گودالی از گودال های جهنم برزخی است.(3)
📚پی نوشت ها:
1. برای مطالعه بیشتر، رک:
صدرالمتالهین، الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، دار إحیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م، ج۹، ص۱۹۷-۱۹۸؛ محسنی دایکندی، محمدعظیم، برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات، ناشر چاپی: انتشارات مجمع جهانی شیعه شناسی، ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه اي قائمیه اصفهان، [بیتا]، ص۴۲-۴۳
2. سبحانی، جعفر، الإلهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل، المركز العالمي للدراسات الإسلامية، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۳۸
3. دیلمی، حسن بن ابی الحسن، ارشاد القلوب، قم، شریف رضی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۷۵
🔰 @p_eteghadi 🔰
میخواستم بدونم چرا حضرت نوح همسر خودشو طلاق نداد با اینکه همسرش جز انسانهای هلاک شدنی بود؟
در خصوص سوال شما و اینکه انبیایی مانند حضرت نوح و لوط (علیهما السلام) چرا همسرانشان را طلاق ندادند پاسخ هایی ارائه شده است. مانند :
1. کفر خود را آشکار و علني نکرده بلکه در باطن کافر بوده و با کافران همکاري داشته اند ،ولي به ظاهر ادعاي ايمان داشته اند. در اين صورت که آن ها منافقانه ادعاي ايمان داشته ، ولي در باطن کافر بوده و در مسير پيامبر سنگ اندازي کرده اند ، حضرات نوح و لوط هم موظف بوده اند با آن ها مدارا کنند تا شايد متنبه شوند و مؤمن واقعي گردند.
اين احتمال قوي است . در غالب تفاسير هم آن ها را منافق و کافر واقعي و مؤمن ظاهري شمرده اند.علاوه اين آيات در وهله اول براي انذار بعضي همسران رسول خدا آمده که در ظاهر مؤمن به رسول خدا و در باطن غير مؤمن بودند و اين نشان از نفاق آن ها دارد.
2.حکم جدايي زن و مرد مؤمن و کافر در اسلام بعد از هجرت و با قوت گرفتن اسلام و پيدا شدن مدينه النبي وضع شد. (1) قبل از آن در دوران عسرت مکه ، زن و مرد به صرف ايمان آوردن يکي و کافر بودن ديگري از هم جدا نمي شدند. بعيد نيست که در شريعت نوح و شريعت لوط (که شريعت حضرت ابراهيم بوده) ، اين حکم هنوز وضع نشده بود.
در كنار همه پاسخ ها بايد به اين مساله هم توجه كرد كه يكي از امتحانات انبياء در داشتن همسران بد بوده است.(2)
پرسمان اعتقادی
میخواستم بدونم چرا حضرت نوح همسر خودشو طلاق نداد با اینکه همسرش جز انسانهای هلاک شدنی بود؟ در خصوص
ما نکته قابل توجه در این مورد این است که پیامبر عظیم الشانی چون حضرت نوح (علیه السلام) 950 سال در میان قومش آنان را به دین خدا فراخواند در حالیکه در این مدت آنان را نه نفرین کرد و نه ترک نمود اکنون چگونه با اخلاق و مرام و سلوک چنین پیامبری شایسته است که او همسر خویش را تحمل ننموده و متارکه نماید. همسر حضرت نوح (علیه السلام) هم فردی بود مانند سایر افراد بی ایمان قومش، مگر حضرت نوح(علیه السلام) آنان را ترک کرد تا متوقع باشیم همسرش را طلاق دهد؟ این صبوری ، مدارا با جاهلان وتحمل افراد بی ایمان، لازمه اخلاق پیامبری است، چیزی که در سایر انبیاء (علیهم السلام) هم با اختلاف درجه در نبوتشان دیده می شود. لذا تحمل همسر و عدم اقدام به طلاق او از طرف حضرت نوح (علیه السلام) امر عجیبی نیست.
دوست داشتن و مهرورزی نسبت به بستگان کافر
در جریان طوفان نوح و غرق شدن کافران حضرت نوح(علیه السلام) به خدا عرض کرد: فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي(3)؛و گفت پروردگارا پسرم از كسان من است وخداوند پاسخ فرمود: إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ (4)؛ او در حقيقت از كسان تو نيست او [داراى] كردارى ناشايسته است.
از این گفتگو مشخص می شود که محبت و مهر ورزی، با ایمان، رابطه مستقیم دارد، همچنان که در آیه ای دیگر از قرآن کریم تکلیف این رابطه را مشخص تر بیان میکند:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ...(5)؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر پدرانتان و برادرانتان كفر را بر ايمان ترجيح دهند [آنان را] به دوستى مگيريد....
پرسمان اعتقادی
ما نکته قابل توجه در این مورد این است که پیامبر عظیم الشانی چون حضرت نوح (علیه السلام) 950 سال در می
کفر و خیانت همسر نوح(علیه السلام)
در خصوص خیانتشان که در قرآن کریم صراحتا بیان شده است :
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا...»(6)
و در خصوص کفر آنان، هم در خود آیه 10 تحریم تعریضی دارد و هم در برخی تفاسیر وارد شده است. مثلا در مجمع البیان آمده:
«به باور «ابن عباس»، زن نوح عنصرى كفرگرا و حق ستيز بود كه به جاى ايمان و انجام كارهاى شايسته و همدلى و همراهى با آن حضرت، به مردم مى گفت: هان اى مردم! نوح مردى سبك مغز است و بدين وسيله آنان را از شنيدن دعوت او پراكنده مى ساخت؛ و اگر يكى از آنان ايمان مى آورد، با خبر چينى و جاسوس بازى او را به استبدادگران معرفى مى كرد.»(7)
📚منابع:
1.تحریم/10
2. سایت پاسخگو
3. هود/45
4. هود/46
5. توبه/23
6.تحریم/10
7. مجمع البیان، طبرسی، ج10، ص479
🔰 @p_eteghadi 🔰
هدایت شده از قاصدک
فروشگاه محصولات سالم و طبیعی بهشت۱۴
🍯 انواع عسل (گون، آویشن، اسطوخودوس، سدر، جنگلی و ...)
🍯 انواع معجون های عسلی (دارچین عسل، زردچوبه عسل، معجون ۲۰گیاه)
🍚 انواع سویق (گندم، جو، سنجد، عدس و...)
🥜 انواع خشکبار (گردو، پسته، بادام، زرشک، انجیر، عناب، مویز و...)
🥣 انواع شیره (شیره خرما، چهارشیره، و...)
☕ انواع چای و دم نوش
🍶 روغن زیتون و روغن کنجد
و محصولات دیگر مانند:
ماکارونی ارگانیک
قند و شکر قهوه ای
مغز تخمه آفتابگردان
سیاه دانه
عرقیات
ارده کنجد
و...
ارسال هرهفته سه شنبه ها: رایگان ☺️
مشاهده محصولات در کانال بهشت۱۴
https://eitaa.com/joinchat/2179661918Ce7a8688ed0
با ما همراه باشید 🌹
پرسمان اعتقادی
با توجه به این که معنی نهایی و قطعی حروف مقطعه معلوم نشده است بنابراین ما دیگر نمی توانیم سایر آیات
در این زمینه چند نکته عرض می شود:
1. این که آیه ای توسط آیه دیگر نسخ شده باشد، نیازمند ادله لازم و استدلال محکم و روشنی است.
2. با صرف احتمال، آن هم احتمالی که پشتوانه لازم را ندارد و فقط در حد احتمال است(یعنی از درصد اعتبار پایینی برخوردار است)، نمی توان وجود نسخ و ... را اثبات کرد.
3. اگر فهم و تفسیر سایر آیات قرآن، متوقف بر فهم قطعی از آیات مقطعات بود، قطعا خداوند معنا و مفهوم آن ها را بر همگان آشکار می کرد تا قرآن قابل استفاده باشد؛ این نقض غرض است که خداوند متعال کتابی آسمانی برای هدایت انسان ها ارسال فرماید سپس فهم و تفسیر آن برای مخاطبان، ممکن نباشد.
4. در روایات معصومین (علیهم السلام) نیز اشاره ای نشده که تفسیر و فهم قرآن متوقف بر فهم مقطعات است؛ اگر چنین بود، آن حضرات که مفسران حقیقی قرآن هستند، یا این نکته را بیان می فرمودند و یا معنا و تفسیر حروف مقطعه را ارائه می دادند.
5. قرآن کریم 114 سوره دارد که فقط 29 سوره آن حروف مقطعه دارند؛ هم چنین تعداد حروف مقطعات 78 مورد است که نسبت به مجموع حروف قرآن، بسیار ناچیز و اندک است.
6. اصل بر این است که کلام الهی نسخ نشده است، مگر این که دلیلی موثق بر اثبات وقوع نسخ داشته باشیم. لذا تا موقعی که چنین دلیل محکمی نداشته باشیم، نمی توان وجود نسخ را ثابت دانست.
7. می بینیم با وجود این که تفسیر و فهم قطعی و روشنی از آیات مقطعات نداریم، باز هم تفسیر سایر آیات قرآن، ممکن و شدنی است.
بنابر این: فهم و تفسیر سایر آیات قرآن، متوقف بر فهم آیات مقطعات نیست.
پرسمان اعتقادی
در این زمینه چند نکته عرض می شود: 1. این که آیه ای توسط آیه دیگر نسخ شده باشد، نیازمند ادله لازم و ا
ممکن است گفته شود کسی ادعا نکرده که آیه خاصی نسخ شده، بلکه همین که معنای حروف مقطعه را نمی دانیم، نمی توانیم با قاطعیت بگوییم نسخ شده یا نشده؟
در جواب باید گفت احتمال وجود نسخ هم پشتوانه می خواهد و هر احتمالی که قابل توجه و پیگیری نیست. وقتی هیچ دلیل و پشتوانه ای ندارد، اعتبار علمی آن نیز بسیار پایین و یا ناچیز می شود.
با صرف احتمالی که درصد اعتبار لازم را ندارد، نمی توان جلو تفسیر سایر آیات را گرفت و یا در تفسیر آن ها ـ از این جهت ـ شک و تردید کرد و یا آن را زیر سؤال برد.
نکته:
1. خیلی فرق است بین این که تفسیر قرآن متوقف بر فهم قطعی آیات مقطعات باشد و بین این که قابل تفسیر باشد ولی تفسیر قطعی برخی آیات (متشابهات) روشن نباشد. اولی می شود نقض غرض، ولی دوم نمی شود نقض غرض.
2. تفسیرهای موجود، بر اساس اسلوب و قواعد تفسیری است و در آینده هم هر کس بخواهد تفسیری داشته باشد، علی القاعده باید طبق اسلوب باشد. به بیان دیگر؛ تفسیرهای آینده، لزوما به معنای باطل بودن تفسیرهای فعلی نیست، بلکه روشن کردن وجهی از وجوه دیگر است.
3. دانستن مراد الهی از آیات مقطعات، قطعا تعالیم و ارزش های الهی بیشتری را برای ما روشن می کند، ولی ندانستن آن ها، به معنای نادرست بودن فهم ما از سایر آیات نیست؛ به بیان دیگر، ملازمه ای بین این دو نیست تا از یکی دیگری را نتیجه بگیریم.
نتیجه:
فهم و تفسیر سایر آیات قرآن، متوقف بر فهم آیات مقطعات نیست.
🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(68).mp3
5.4M
پرسش و پاسخ اعتقادی
🔹حجه الاسلام #محمدی
جلسه 68 - حدیث قدسی چگونه حدیثی است ؟
🔰 @p_eteghadi 🔰
#وفیات_و_شهادات
▪️تو دومین زینت علی هستی.
هرچند نامت میان ما غریب است؛ اما...
میدانم تمام کودکی ات را همپای زینب، پشت درب سوخته ی خانه تان گریستی؛
میدانم کنار تابوت تیرباران شده ی برادرت حسن، خون دلت را اشک دیده کردی!
میدانم تمام صحرای کربلا و مسیر اسارت، هم پای زینب، غم های کاروان را به دوش کشیدی.
میوه ی دل زهرا و علی!
امّ کلثوم!
امشب امام غایبم را به حرمت کوله بار سنگین غم های تو آرزو میکنم.
اینگونه دعایم به استجابت نزدیکتر است...🤲
🏴 29 جمادی الثانی، سالروز وفات حضرت ام کلثوم (دختر دوم حضرت زهرا سلام الله علیها)
بر امام زمان سلام الله علیه و تمام دوستداران اهل بیت تسلیت باد!
🔰 @p_eteghadi 🔰
.
🕊. 💐 . 🌹. 🌺 .🌷. 🌸 . 🕊
💠 مردمانی صبور و شکیبا
🔅 #پیامبر_اکرم_(ص) :
🔸 «پس از شما مردمى خواهند آمد كه مردى از آنان، پاداش پنجاه نفر از شما را دارد».
▫️ گفتند : اى پيامبر خدا! ما در بدر و اُحد و حنين با شما بوديم و قرآن در ميان ما نازل شد!
▫️ فرمود : «اگر آنچه بر سر ايشان مى آيد، به سر شما بيايد ، مانند آنان صبر و شكيبايى نمى كنيد».
🔹 سيأتي قَومٌ مِن بَعدِكُم ؛ الرّجُلُ الواحِدُ مِنهُم لَه أجرُ خَمسينَ مِنكُم . قالوا : يا رَسولَ اللّهِ، نَحنُ كُنّا مَعَكَ بِبَدرٍ وَاُحُدٍ وَحُنَينٍ وَنَزلَ فينا القُرآنُ! فَقالَ : إنّكُم لو تُحَمَّلونَ لِما حُمِّلوا لَم تَصبِروا صَبرَهُم.
📚 الغيبة للطوسی : ص ۴۵۶
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 مهدویت در کلام علماء:
✳️ آیت الله حسینی بوشهری
🔰 حدیث پیامبر اسلام درباره زمینه سازان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
🎞 بخشی از سخنان آیت الله حسینی بوشهری در نهمین همایش دکترین مهدویت در سال 1392
#مهدویت
#امام_زمان
#آخر_الزمان
#انتظار
#زمینه_سازی_ظهور
#حسینی_بوشهری
🔰 @p_eteghadi 🔰
27.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مستند «مهر پنهان»
💡عنایت ویژه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دختر نوجوانی که تومور مغزی داشت
#امام_زمان
#مهدویت
#جمکران
#مسجد_جمکران
#مستند
🔰 @p_eteghadi 🔰