eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.5هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
شیـخ احمد احسائی با تغییر اصول دین یعنی طرد دو اصل دینی و افزودن چیزي بر آن،ستیز ژرفی با شـیعیان دامنگیرش گشت که هر روز وخیم تر و عمیق ترگردید. دو اصلی راکه شیخ احسائی از اصول دینحذف کرد یکی و دیگري بود. در مورد عدل، وي را عقیده بر این بودکه نمی باید یکی ازصـفات خدا را به عنوان اصـلی از اصول دین بر دیگرصـفات پروردگار ترجیح داد چه تمـام صـفات خـدا یکسـان است و عـدل را برسایرصـفات خـدا برترشـمردن جایز نیست. در مورد معاد همنظرش اینبودکه روز قیـامت انسـان بـا ترکیب و عنصـري که اکنـون دارد، یعنی بـا این گوشت و پوست ظـاهري تجدیـدحیـات نمی کنـد بلکه بـا عناصـر «هورقلیائی»، یعنی با ترکیبی دیگر از آنچه ترکیبات فعلی بـدنما را تشـکیل میدهـد، احیاء میشود. شـیخ احمـددر مورد امام دوازدهم، بر همین مبنا، نظري مشابه دارد و میگویـد:حضـرت صاحب الزمان به جهان«هور قلیا» رفت. شـیخ نویـد میداد که امام(عج) در قالب و کالبد دیگري پیداخواهدشد. همین نظر و عقیده بودکه علیمحمدشـیرازي آنرا مایه ي فکري خودکرد و بر آنان گشت نهاد. پس از مرگ شـیخ احمد احسائی به سال1242- هجري قمري پیروانش به شـدت وحرارت تمام دنبال نظریات وي راگرفتند. ازجمله ي آنان ازسـیدکاظم رشتی بایدنام برد.
❇️سـیدکاظم رشتی سید رشتی به عنوان برجسته ترین شاگرد احمد احسائی استاد هجویات وچرنـدبافی بود. هجویات سـیدکاظم رشتی درکتابی تحت عنوان«شرح القصـیده» به چاپ رسـیده و در آن مطالبی عنوان شده که تنها شـمه اي کوچک از آن براي پی بردن به کلیات کتاب کفایت میکند. سـیدکاظم.بنا به مطالبی که شـنیده بود، در تفسیر حدیث شریف«انـا مدینـۀ العلم و علی بابها» - من شـهر علمم و علی در آن-چنین میگویـد: «... مدینـۀ العلم شـهري در آسـمان است که هزاران کـوي میدارد و به هرکوی هزارکوچه می باشـد. من نامهـاي همه این کوي هـا وکوچه هـا را میدانم ولی چون برشـمردن آنهـا دراز است تنهـا به برخی از آن میپردازیم. عقـدصـاحبه رجل اسـمه شـلحلون کوچه اي است که دارنـده اش مردي است به نام شلحلون، عقـدصـاحبه کلب اسـمه کلحلون کوچه اي است که دارنـده اش سـگی به نـام کلحلون است و... سـیدکـاظم رشتی بـاچنین سخنانی آنچه راکه شـیخ احمداحسائی کاشته بود آبیاري و آنرا ریشه دار مینمود. از آنطرف نا آگاهی و فقدان فرهنگ هم به اینگونه افراد مجـال مطلوب را میداد که هرچه میخواهنـدبکارنـد و بگوینـد و هر آنچه راکه مایلنـد بدرونـد. سـیدکاظم رشتی هفـده سـال بر همین مبنـا و اساس به جاي شـیخ احمـد احسائی نشـست و آنچه خواست کرد ولی او کسـی را به جانشـینی خویش انتخاب ننمود از این رو شـیخیان به چندگروه تقسـیم شدند. 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ﷽؛ 💠 🏷 از شرایط مجریان احکام الهی 🔅 : 🔸 «بر پا ندارد فرمان هاى خداوندِ سبحان را، جز كسى كه سازش نمى‌كند و خود را خوار نمى‌سازد و از طمع ها پيروى نمى‌كند» . 🔹 «لا يُقيمُ أمرَ اللّهِ سُبحانَهُ إلّا مَن لا يُصانِعُ، ولا يُضارِعُ، ولا يَتَّبِعُ المَطامِعَ» . 📚 نهج البلاغه : حكمت ١١٠ •❀• ذکر امروز : یا ارحم الراحمین (۱۰۰ مرتبه) 🔰 @p_eteghadi 🔰
8.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 هشتم شوال| فاجعه‌ی تخریب قبور مطهر ائمه‌ی علیهم‌السلام ◾️ سفارش مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت‌الله‌العظمی مدظله العالی 🔰 @p_eteghadi 🔰
❓چرا بقیع تخریب شد؟ 🏴 شش دلیل بر رد عقائد وهابیت ◻️ وهابیان و آل سعود بر حجاز و شهرهای مکه و مدینه و اطراف آن تسلط یافتند به خاطر برخی اعتقادات انحرافی و مخالف با اسلام اصیل این بناها را در تاریخ ۸ شوال ۱۳۴۴ هـ. تخریب نمودند و این اقدام ننگین را در تاریخ به نام خود ثبت کردند. اما در ردّ عقاید وهابیه درباره مسائل مطرح شده با دلائل فراوانی می توان این عقاید را باطل دانست:🔻 1️⃣ سیره عموم مسملین جهان از همان زمان رحلت پیامبر(ص) تا به امروز بر این بوده که پیوسته در مراسم حج و در ایام دیگر به قصد زیارت نزد قبر آن حضرت می روند و این سیره را هیچ کس نمی تواند منکر شود. 2️⃣ برای بنای قبه و گنبد وبارگاه روی قبر در قرآن اشاراتی هست که مردم در زمان اصحاب کهف وقتی که از محل خواب آنها باخبر شدند بر روی آن مسجدی بنا کردند تا یاد آنها همیشه زنده بماند، ‌ 3️⃣ اگر این عمل در قرآن یا سیره منع شده بود، در طول ۱۴ قرن کسی خلاف بودن ساختن بنا بر روی قبر را هیچ یک از دانشمندان فرق اسلامی متعرض ومتذکر نشده اند، تا در قرن ۱۴ فقط پیروان این فرقه گمراه و رهبران آنها به این نتیجه رسیدند، در حالی که حتی روی قبر رهبران چهارگانه اهل سنت، قبه بنا کرده اند که تا کنون در بغداد باقی است. 4️⃣ در باب شفاعت خواستن از پیامبر (ص) و شفیع قرار دادن آن حضرت که اینان منکرند در زمان خود حضرت صحابه شخصاً از حضرت شفاعت می خواستند. انس بن مالک می گوید: از پیامبر(ص) درخواست کردم که در روز قیامت در حق من شفاعت کند وی درخواست مرا پذیرفت. 5️⃣ یا اینکه دربارة زیارت قبور در منابع اسلامی اعم از شیعه و سنی آمده است که پیامبر(ص) شخصاً به زیارت مدفونین در بقیع می رفت، به آنها سلام می کرد و به مردم سفارش می کردند به زیارت بقیع و مدفونین آن بروند. و باز از آن حضرت نقل است که فرمودند: هر کس قبر مرا زیارت کند شفاعتم بر او واجب است. 6️⃣ بنابر اعتقاد خود اهل سنت نیز ساختن بنا و قبه بر روی قبور ائمه (علیهم السلام) و انبیاء و شهدا و صالحین جایز است، تا اینکه دیگران به زیارت آن پرداخته و به آن تبرک جویند. متن کامل + منابع: https://hawzahnews.com/xb9DL 🔰 @p_eteghadi 🔰
💠بسم الله الرحمن الرحیم💠 در بحث شبهات رد الشمس مطالبی را تقدیم عزیزان میکنم ان شاءالله که مورد عنایت امام زمان علیه السلام قرار بگیرد. 👇👇👇👇👇
💠 در فرهنگ دینی ما معمولاً در کنار موضوع «شق القمر» مسأله «رد الشمس» یا همان رؤیت دوباره خورشید بعد از غروب کردن، مطرح می شود، اما انصاف آن است که از لحاظ صحت و سقم و اعتبار نقلی و تاریخی، بین مسأله «رد الشمس» و معجزه «شق القمر» تفاوت وجود دارد. چون بر خلاف مسأله شق القمر که از شهرت و تواتر زیادی برخوردار است و حتی آیه ای مشهور در مورد آن وجود دارد، داستان «رد الشمس» مسأله ای است که در قطعیت روایات آن تردیدهایی وجود دارد و نمی توان به طور قطع در مورد آن نظر داد. 🔰البته در آیه 32 سوره «ص» و در ضمن داستان های حضرت سلیمان علیه السلام روایاتی وجود دارد که حاکی از رخ دادن همین اتفاق برای ایشان است. که این مسأله در ابتدای فیلم زیبای «ملک سلیمان» هم به صورت صحنه ای مبهم به نمایش درآمد.🔸اما در برخی تفاسیر معتبر واقعیت داشتن این داستان و تطبیق آن بر آیه ذکر شده بعید دانسته شده است. 📌اما در منایع روایی ما داستان مستقلی از بازگشت خورشید در صدر اسلام بیان شده که بر فرض صحت این روایات به این رویداد و سئوالات پیرامون آن می پردازیم 📌رد الشمس 📚بر اساس منابع روایی و تاریخی «رد الشمس» به عنوان یکی از کرامات حضرت علی علیه السلام محسوب می شود که دو مرتبه اتفاق افتاده است: یکی در زمان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و دیگری در زمان خلافت امام علی علیه السلام . 💢اما داستان مشهور و مورد نقد بیشتر همان واقعه اول است. 🔰این ماجرا به نقل از اسما، ام سلمه، جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری و عده ای دیگر از اصحاب چنین است: 💠روزی علی علیه السلام در منزل پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله حضور داشتند که ناگهان جبرئیل برای ابلاغ وحی الهی فرود آمد.
🔰رسول خدا (که معمولاً در هنگام وحی دچار فشار سنگینی می شدند و به جایی تکیه می کردند ) سر مبارک خود را روی زانوی علی علیه السلام گذارد و سر برنداشت تا هنگامی که آفتاب غروب کرد. 🔶علی علیه السلام که نماز عصر را نخوانده بود، بی اندازه پریشان شد. زیرا نمی توانست سر پیامبر را از روی زانوی خود بردارد و نه می توانست نماز را به طور معمول به جا آورد. در نتیجه چاره ای نداشت جز این که همان طور که نشسته است، نماز بخواند و رکوع و سجود را با اشاره به جا آورد 🔸پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از آن که از آن حالت روحانی خارج شد، به علی علیه السلام فرمود: نماز عصرت قضا شد؟ حضرت عرض کرد: چاره ای جز این نداشتم. زیرا حالت وحی که برای شما پیش آمده بود، مرا از انجام وظیفه (طبیعی و کامل) بازداشت. 📎رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اینک از خدا بخواه تا خورشید را به جای اول برگرداند تا نمازت را در وقتش به جای آوری. خداوند دعای تو را مستجاب می کند، چرا که از خدا و رسول او اطاعت کرده ای. 📌حضرت علی علیه السلام دعا فرمود و دعای او مستجاب شد و خورشید به محلی بازگشت که امکان خواندن نماز عصر به وجود آمد و آن گاه غروب کرد.1
💠اشکالات و ابهامات 📌از گذشته تا کنون ابهامات و اشکالات متعددی در خصوص این واقعه نقل شده است که بخش عمده اشکالات قدیمی ناشی از بی دقتی در اصل روایت و جزییات تاریخی حادثه بوده است. مثلاً گفته می شد خوابیدن پیامبر روی پای امام علی† که در حکم فرزند اوست چه معنا دارد؟ یا بیدار کردن پیامبرˆ برای انجام تکلیفی واجب نه تنها زشت و قبیح نیست؛ بلکه واجب و ضروری است... و یا این که اصولاً چرا امام علی علیه السلام نمازش را تا آن وقت نخوانده باشد و یا چرا حضرت نمازش را نشسته نخواند؟ و... 📌با دقت در اصل روایت تاریخی روشن می شود که قرار گرفتن سر مبارک رسول خدا بر پای امام، نه به خاطر خواب که ناشی از فشار وحی و عارض شدن نوعی حالت مدهوشی در مقام شهود بود و چه بسا حضرت علی علیه السلام به خاطر درک اهمیت این حالت و به جهت قطع نکردن حال دریافت وحی از جابجایی و خارج شدن از آن وضعیت پرهیز داشتند.📌در عین حال تأخیر نماز عصر از ابتدای اذان ظهر بهتر از با هم خواندن آن هاست و در ایام زمستان که روز کوتاه است فاصله وقت فضیلت عصر تا غروب آفتاب چندان زیاد نیست و قضا شدن نماز در مدتی کوتاه طبیعی است. 💠از طرف دیگر آن حضرت در همان حال نشسته نماز خود را بجای آورد اما از آن جا که به طور ایستاده و کامل نماز را بجای نیاورد، اندوهگین بود که رسول خدا نیز برای رفع این اندوه پیشنهاد مذکور را به وی داد و... 📌 در هر صورت این قبیل اشکالات چندان دارای اهمیت نیستند، مهم برخی اشکالات جدید و احیانا علمی است که بر منطقی و ممکن بودن رخداد این واقعه وارد می شود.اشکالات مهم: 1. اصولاً «رد الشمس» ادعای بی معنایی است. زیرا قرن هاست که این حقیقت به اثبات رسیده که خورشید از جای خود حرکت نمی کند و این زمین است که به دور خورشید می گردد. در نتیجه برگشتن خورشید به معنی جابجایی خورشید در منظومه شمسی است که بی معناست. 2. اگر بنا باشد چنین تغییر و جابجایی در مدار زمین یا مکان خورشید اتفاق بیفتد، لازم است که همه محاسبات نجومی بشر که از چند قرن قبل انجام شده و حوادثی مانند خسوف و کسوف را تا عصر فعلی به طور دقیق مشخص کرده و حتی پس از این همه سال ذره ای تغییر نمی کند، اشتباه از آب در بیاید در حالی که به هیچ وجه این گونه نیست. 3. چرا جابجایی خورشید در روز روشن آن هم به این وضوح توسط هیچ کس مشاهده نشده و هیچ روایت تاریخی دیگری از طرف دیگر اقوام و ملل در مورد این واقعه به ثبت نرسیده است؟
📌پاسخ ها: 💢اولاً تعبیر بازگشت خورشید تعبیری عرفی و از منظر ناظر زمینی است و حتی در زمان کنونی هم نظیر آن زیاد به کار برده می شود. مانند آن که می گوییم خورشید از مشرق طلوع می کند و در مغرب غروب می کند و... 🔰روشن است که این تعابیر به معنای جابجایی واقعی خورشید نیست و حقیقت «رد الشمس» هم به این معنا است که خورشید دوباره در افق دیده شد، حال یا با تغییر جای خورشید یا زمین یا اتفاقی دیگر. 💢ثانیاً چنان که در «شق القمر» و در شماره گذشته گفته شد، وقتی سخن از اعجاز و امری خارق العاده و تجلی قدرت بی انتهای خداوند است، این استبعادها بی معناست. زیرا خداوند می تواند با قدرت بی انتهای خود حتی خورشید را برای مدتی کوتاه از محل واقعی خود جابجا کرده و دوباره به جای قبلی برگرداند یا مدار گردش زمین را جابجا کرده و بعد به وضعیت قبلی برگرداند؛ بدون آن که اندک پیامد ناخوشایند و غیر طبیعی بر این جابجایی مترتب گردد. در نتیجه نه دلیلی بر ناتوانی خداوند بر انجام آن وجود دارد و نه برهانی بر محال بودن رخ دادن چنین حادثه ای. 🔰ثالثاً از نظر دانش تجربی تحقق حادثه ای مانند «رد الشمس» بسیار ساده تر و قابل قبول تر از وقوع احتمالاتی مانند تغییر مدار اجرام و جابجایی کرات و... قابل توجیه است. زیرا شرط ادا بودن نماز رؤیت خورشید است نه حضور واقعی خورشید در همان منطقه ای که الآن رؤیت می شود. در نتیجه می توان فرضیه هایی را مطرح کرد که تحقق این امر قابل قبول تر باشد. 💢بر این اساس اگر در سرعت حرکت نور تغییری ایجاد شود و نور قدری کندتر به ما برسد یا در زاویه تابش آن تفاوتی ایجاد شود و نور به جای تابش مستقیم به حالت منحنی قابل رؤیت باشد، دیدن نور خورشید در چند دقیقه بعد از غروب هم ممکن می شود. 📌بر این اساس می توان احتمال داد که در این کرامت و اعجاز ستاره خورشید جابجا نشده تا در حرکت اجرام آسمانی و ارتباط این اجرام مشکلی به وجود بیاید. بلکه در سرعت و کندی حرکت نور یا زاویه تابش آن در همان لحظه معین تفاوت مختصری ایجاد شده و تصویری که از خورشید در چند دقیقه قبل دیده شده بود دوباره رؤیت شد. در نتیجه خورشید دوباره در انتهای افق دیده شد و آن حضرت نماز خود را در وقت به جا آوردند. 📌احتمالات معقول 📎اما در خصوص این که چطور این اتفاق مورد توجه دیگران قرار نگرفت، باید گفت از روایات متعدد در نقل این داستان برمی آید که افراد متعددی در مدینه از این واقعه مطلع شدند اما در عین حال با توجه به این که اولاً وقت قضا شدن نماز عصر پنهان شدن قرص خورشید است، نه غروب کامل آفتاب و تقریباً از یک ربع مانده به غروب خورشید تا یک ربع بعد وضعیت روشنایی آسمان چندان تغییر نمی کند؛ آن هم در مناطق باز و صحرایی. 📌ثانیاً خواندن یک نماز 4 رکعتی آن هم در حال اضطرار بیش از چند دقیقه طول نمی کشد، و به علاوه از نظر فقهی اگر یک رکعت نماز در وقت خوانده شود همه نماز ادا محسوب می شود؛ پس فرض بازگشت خورشید و نمایان شدن تنها بخش کوچکی از آن برای اقامه کردن یک رکعت نماز در وقت، آن قدر ناچیز و جزیی است که توجه بسیاری از افراد را بر نمی انگیزد و تنها در صورت توجه کامل به محل غروب و دیدن پنهان شدن قرص خورشید و آشکار شدن دوباره بخش کوچکی از آن، می توان متوجه این مسأله شد. 📎در نتیجه جابجایی خورشید آن هم به این اندازه بسیار کم و ناچیز اصلاً احساس نمی شود تا بخواهد در بین مردم سایر ملل هم رؤیت و ثبت شده باشد. 📌به علاوه که بخش عمده مردم کره زمین در آن وقت، تاریکی شب را تجربه می کردند یا خورشید برای آن ها در میان آسمان بود که امکان نگاه به آن و توجه به محل دقیقش برای کسی ممکن نبود. 📚پی نوشت: 📚1. ارشاد، شیخ مفید، ج 1، ص 345 ـ 347، (نشردارالمفید) 🔰 @p_eteghadi 🔰
❓امامی كه مردم به آن دسترسی ندارند چگونه می تواند بر مردم باشد؟ و وجود چنین امامی چه فایده ای دارد؟ 🔰حضرت مهدی(عج) در میان مردم و در دل جامعه رفت و آمد دارد و گفتار مردم را می شنود و بر اجتماعات آنها وارد می شود و بر امورات آنها نظارت دارد. او مردم را می بیند، ولی مردم او را نمی شناسند. 💠پیامبر اسلام در پاسخ این پرسش كه آیا شیعه در زمان غیبت،از وجود قائم فایده ای می برد؟ فرمود: بلی، سوگند به پروردگاری كه مرا به پیامبری برانگیخت،در زمان غیبتش از او نفع می برند و از نور ولایتش بهره می گیرند، همانگونه كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها استفاده می كنند.[1] 💢👇برخی از فواید وجود امام علیه السلام در عصر غیبت: 1️⃣ در بینش اسلامی امام،جان جهان است و جهان به وجود او بستگی دارد. امام قلب عالم وجود، هسته مركزی جهان هستی و «واسطه فیض» بین عالم و آفریدگار عالم است و از این جهت حضور و غیبت او تفاوتی ندارد. و اگر او-ولو به صورت ناشناس-در جهان نباشد،جهان هستی در هم فرو می ریزد.[2] 2️⃣جمعیت شیعه طبق عقیده ای كه به وجود امام زنده دارد هرچند او را در میان خود نمی بیند، اما خود را تنها نمی داند، و اثر روانی این عقیده در روشن نگه داشتن چراغ امید در دل ها و وادار ساختن افراد به خودسازی و آمادگی برای آن قیام بزرگ جهانی،كاملا قابل درك است. 📚پی‌نوشت [1]. كمال الدين و تمام النعمة، ج‏1، ص 253. [2]. همان، ج1، ص 201. 🔰 @p_eteghadi 🔰