eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.2هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷پاسخ اجمالی اغراض و اهداف گوناگونی برای ازدواج قابل تصور است؛ مانند: آرامش روحی، اشباع غریزه جنسی، پیدا کردن شریک زندگی و استمرار نسل بشریت. پناه دادن به زنان بی پناه، حفظ جامعه از فساد، علاوه شرائط زمان امامان (ع) به گونه ای بود که چند همسری عرف مردم آن زمان بود. 🔶پاسخ تفصیلی هدف از ازدواج در اسلام: 1.آرامش روحی : در آ یه 21 سوره روم آ رامش یافتن را دلیل ازدواج می داند. 2. اشباع غریزه جنسی؛ یعنی انسان که به مرحله بلوغ جنسی رسید، غریزه جنسی در او تقویت می شود که برای کنترل آن باید چاره اندیشی کند. ازدواج بهترین را ه برای کنترل غریزه جنسی است. 3. حفظ بقاء نسل و توسعه آن؛ یعنی در غالب ازدواج صاحب فرزند شوند و به این وسیله نسل خود و در نتیجه نسل بشریت را حفظ کنند. . اهمیت ازدواج در اسلام: [1] اگر چه ازدواج در اسلام واجب نیست اما بسیار بر آن تأکید شده است روایات متعددی در اهمیت ازدواج از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) رسیده است. امام باقر (ع) از قول پیامبر (ص) نقل می کند که فرمود: در اسلام هیچ بنایی پیش خداوند محبوب تر از ازدواج نیست. [2] در روایت دیگری امام علی (ع) می فرماید: ازدواج کنید که ازدواج سنت رسول خدا است هر کسی دوست دارد که پیرو رسول خدا (ص) باشد باید به سنت او عمل کند [3] . مسأله ازدواج در اسلام آن قدر مورد توجه و اهمیت قرار داده شده است که انجام آن در بعضی از روایات مساوی با احراز نیمی از دین است؛ یعنی با ازدواج ، شخص نیمی از دین خود را تحصیل کرده است، [4] یعنی شخصیت مؤمن با ازدواج به مرحله ای می رسد که با ازدواج نیمی از دین خود را حفظ می کند. در روایات آمده است که دو رکعت نماز انسان متأهل برتر از هفتاد رکعت نماز شخض مجرد است. [5] 🔷امامان (ع) و ازدواج: اهداف ازدواج امامان معصوم (ع) چیزی جز همان اهداف ازدواج در اسلام نیست. بله! این اهداف، بدون تعدد همسران هم احراز می شود، پس بنابراین هدف از تعدد ازدواجِ امامان چیست؟ برای پاسخ به این سؤال باید در نظر داشت که اولاً: چند همسر داشتن چه اشکال عقلایی یا شرعی دارد؟ ثانیاً: آیا عرف مردم آن زمان چنین چیزی را ناپسند می دانسته؟ یا به خاطر اموری همچون کثرت تعداد زنان نسبت به مردان و ... امری رایج بوده است ؟ ثالثاً: غیر از این امور، آیا دلیل دیگری برای تعدد ازدواج امامان وجود دارد؟ تعدد ازدواج نه تنها هیچ اشکال شرعی و عقلی ندارد؛ یعنی هیچ شخص متدین و عاقلی، شخصی را صرفا به خاطر چند همسری ملامت نمی کند. بله! اسلام برای چند همسر داشتن ضوابطی در نظر گرفته است که مهم ترین آن رفتار نیک و عادلانه با همسران است. قرآن کریم می فرماید: "اگر می ترسید که نتوانید بین زنان عدالت برقرار کنید؛ تنها یک زن اختیار کنید". [6] همان طور که می بینید، نفرموده است اگر یقین دارید بلکه فرموده است: حتی اگر ترس از عدم برقراری عدالت دارید باز هم یک زن اختیار کنید. از طرفی چند همسر داشتن درآن زمان امر طبیعی بوده است؛ مردان زیادی چند همسر داشتند، به خصوص مردانی که تمکن مالی بیشتر داشتند و می توانستند نفقه زنان را به خوبی پرداخت کنند. غیر از این دو وجه، ازدیاد نسل مسلمانان خصوصا نسل پیامبر اکرم و حضرت فاطمه (س) و تربیت نسلی پاک و تأ ثیر گذار در آینده جهان اسلام می تواند یکی از دلایل ازدواج های متعدد امامان معصوم (ع) باشد. زیاد شدن انسان های مؤمن از تأکیدات اسلام است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «چرا مؤمن ازدواج نمی کند تا فرزندانی به دنیا آورد که دنیا را از ذکر «لا اله الاّ الله» سنگین کنند». [7] از آن جایی که به خاطر وضعیت شغلی مردان معمولا این مردها هستند که در معرض مرگ و میر قرار دارند در نتیجه تعداد مردهایی که زن هایشان را از دست دادند بسیار کمتر از زن هایی هستند که شوهرهایشان را از دست دادند و غالبا افراد غیر متأهل و پسر به ندرت به سراغ زنان بیوه می روند و بسیاری از این زن ها جوان هستند و منبع درآمد مشروع برای گذراندن آبرومندانه زندگیشان را ندارند. از طرف دیگر می دانیم که یکی از عوامل مهم و مؤثر مفاسد در اجتماع وجود زنان بی سرپرست، بی پناه و نیازمند در جامعه است که اگر بشود مردان مؤمن و متمکنی تحت عنوان ازدواج این زنان را تحت تکفل و سرپرستی خویش قرار دهند طبیعتا نه تنها مرتکب اشتباهی نشدند، بلکه خدمت بزرگی به جامعه انسانی نموده اند. تعجب این جا است امروزه عده ای تحت عنوان حمایت از زنان در پی تدوین قوانینی برای منع از تعدد زوجات هستند [8] که این شاید حمایت از همسر اول باشد، ولی به طور یقین ظلم و خیانت بهآن دسته از زنانی است که همسرانشان را از دست دادند که به خاطر منع قانونی یا قبح عرفی قادر به انجام این کار نیستند.
خداوند در قرآن می فرماید: "وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ یَنْکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَیْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ". در تفسیر این آیه شریفه دو احتمال وجود دارد که طبق یک تفسیر می فرماید: هنگامى که زنى را طلاق دادید مزاحم ازدواج مجدد او با شوهران دیگر نشوید؛ زیرا بعضى از افراد لجوج هم در گذشته و هم امروز بعد از طلاق دادن زن، نسبت به ازدواج او با همسر دیگرى حساسیت به خرج مىدهند که چیزى جز یک اندیشه جاهلى نیست. [9] برای آگاهی بیشتر به نمایه های زیر مراجعه کنید: 1. جواز بیش از چهار همسر برای پیامبر. سوال 766 (سایت: 810) . 2. اسلام و تعدد همسر. سوال 633 (سایت: 692) . [1] با استفاده از سؤال 2478 (سایت: 2619). [2] عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 20، ص 13، نشر آل البیت (ع). [3] همان، ص 15. [4] همان، ص 17. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «هر کسی ازدواج کند نمی از دین خود را تحصیل کرده است». [5] وسائلالشیعة، ج 20، ص 20، وَ فِی الْخِصَالِ قَالَ قَالَ ع رَکْعَتَانِ یُصَلِّیهِمَا الْمُتَزَوِّجُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ رَکْعَةً یُصَلِّیهَا غَیْرُ مُتَزَوِّجٍ. [6] نساء، 3 . [7] وسائل الشیعه، ص 14. [8] متأسفانه در بعضی از موارد موفق هم هستند. [9] مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 2، ص 183 ، ناشر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 ش، چاپ اول. 🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پرسش ؟ خداوند چگونه از اوّل بوده بدون این که خالقی داشته باشد؟ ⁉️سلام من دختری ۱۲ ساله دارم سوالی دارد مبنی بر این که خدا از اول چطور وجود داشته و بوده اگر لطف کنید جواب سوال را ساده برای من شرح دهید که به دخترم بگویم ممنون میشوم موفق باشید. 👇👇👇👇
💠پاسخ تفصیلی این یک اصل مسلم است که هر معلولی علت دارد ولی مغالطه ای که صورت می گیرد این است که خداوند هم یک معلول فرض می شود. به عبارت دیگر گمان می شود هر موجودی علت دارد حتی وجود بذاته یا خدا. همین طور باید گفت هر پدیده ای نیاز به آفریننده دارد، ولی خداوند یک پدیده نیست که نیاز به خالق داشته باشد، بلکه ایجاد کننده همه پدیده ها است. [1] به بیان دیگر، ساده ترین مفهوم خدا، همان موجود کامل و بی نقص و بی نیازی است که هست بدون این که به کسی نیازی داشته باشد تا از او مدد بگیرد؛ چه در وجود و چه در آثار. پس اگر خدایی توهم شود که گاهی هست و گاهی هم نیست، این همان خدای توهمی ما است؛ چرا که گفتیم خدا یعنی موجودی بی نیاز که وجود و آثار خود را از کسی نمی گیرد، بنابراین همیشه بوده و هست. لذا این تعریف خدا و خدا بودن بذاته اباء از نیاز و حدوث دارد. این صرفاً یک وسواس ذهنی است که ذهن انسان وقتی متوجه مفهوم خالقیت است، فراموش می کند که خدا، بی نیاز است و وجود، حقیقت ذاتی اوست. بنابراین نمی تواند تصور کند که وقتی هرچیزی خالقی بالاتر از خود دارد پس چرا نباید خدا هم خالقی برتر داشته باشد. در این جا، خدا به عنوان یک پدیده فرض شده است، حال آن که این مفهوم از خدا ساخته ذهن است نه خدایی که بذاته وجود دارد و بی نیاز از علت است. بنابر این اگر خداوند چنین موجودی است که هستی و عشق و بی نیازی و فیاضیت مطلق و بی پایان است، بدون این که هیچ حد و قید و نقصان و ظلمت و نیازی داشته باشد، پس نمی تواند همچون موجودات محدود و ناقص، نیاز به کسی بالاتر از خود داشته باشد که به عنوان خالق، محتاج او باشد. چرا که خود اوست که همه هستی را و همه برتری ها و حدود را ایجاد کرده است و بدون او هیچ چیزی وجود ندارد تا بتوان خالقیت هم برای آن توهم کرد. اما در ذهن بسیاری از مردم، مفهوم درستی از خدا وجود ندارد چرا که خدا بالاتر از هر مفهومی است. لذا تصور اکثر اذهان ضعیف از خدا فقط شامل صفت خالق بودن اوست، آن هم به معنایی مشابه با هر خالق حادثی دیگر با این تفاوت که خدا خالقی است باعظمت تر به حدی که تمام آنچه می بینیم اعم از سیارات و تمامی کیهان، همه را آفریده؛ همچون فرشته ای باعظمت که البته جا دارد سؤال شود این خدای باعظمت آیا خود،خالقی ندارد؟ بنابراین این تصورو ایده، هرچند که موجودی است با عظمت، اما خدا نیست چرا که منظور از خدا آن ذاتی است که مستجمع جمیع صفات کمال و فاقد همه صفات نقصان است و مقید به هیچ قیدی از قیود و محدود به هیچ حدی از حدود نیست و هستی مطلق و یگانه و بی نیازی است که بذات خود دارای این صقات است نه این که کسی این صفات را به او داده باشد. خدایی که نیاز به خالق داشته باشد و بتوان در مورد او این سؤال را مطرح نمود که چه کسی خالق و موجد خود او بوده، در واقع مفهومی است ناقص که البته خدا منزه از آن است و بلکه از هر فهم و درک و ذهنیتی و لو در دقیق ترین و صحیح ترین شکل آن برتر و بالاتر است. آنچه گفته شد را می توان با مثال ها و سؤال هایی به ذهن نزدیک و ساده تر کرد؛ مثلا می دانیم رطوبت هر چیز از آب است. اما رطوبت آب از چیست و از کجاست؟ چربی همه غذاها از روغن است. چربی روغن از چه و از کجاست؟ شوری همه چیز از نمک است. شوری نمک از کجاست؟ پاسخ این است که رطوبت برای آب و شوری برای نمک و چربی برای روغن ذاتی آنها است. همچنین هنگامی که سؤال شود هستی هر موجودی از خدا است پس هستی خدا از کیست؟ پاسخ می دهیم: هستی خدا ذاتی او و از خود او است و از جای دیگر نیست. 📚1) سبحانی،جعفر،عقاید 🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(163).mp3
5.35M
پرسش و پاسخ اعتقادی 🔹حجه الاسلام جلسه 163 - فلسفه ی عاقبت بخیری چیست؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️امیرِمؤمنان امام علی(علیه السلام) می فرمایند : ‌ ✍ همانا حکایت من در میان شما مثل در تاریکی است که هر کس به حریم آن درآید ، از نور آن روشنایی می گیرد. ‌ 📚 غررالحکم ، ۳۸۸۳ 🔰 @p_eteghadi 🔰
لوح ‌| دلایل‌عقلی‌امامت‌ومهدویت 💠 واضح است که اگر جامعه ای که تحت نظارت... بخش ۶ 🔰 @p_eteghadi 🔰
📌 آزمون مهدوی شماره ۱ ❓ سوال: گروهی از یاران حضرت مهدی در محدوده‌ی سوریه کنونی، که هنگام ظهور خود را به مکه رسانده و با ایشان بیعت می‌کنند؟ ✅ پاسخ: در روایات اسلامی، ابدال گروهی از مردم صالح و نیکوکارند که هرگز زمین از وجودشان خالی نمی‌شود، هر یک از آنها که بمیرد، خداوند شخص دیگری را جایگزینش قرار می‌دهد. آنها از یاران حضرت مهدی در محدوده سوریه کنونی‌اند که هنگام ظهور، خود را به مکه می‌رسانند و با حضرت بیعت می‌کنند. 📚 الغیبه طوسی، ص۴۷۶ 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️ آیا یک فرد سنی مذهب که به قرآن و دین عمل می کند و گناه نمی کند خوب هست یا یک شیعه ای که مقید به اعمال دینی نیست و گناه کار است؟ آیا هر دو جهنمی هستند؟ 🔰 اولا مقایسه این دو مطلب با هم صحیح نیست بلکه این ها دو مطلب جدا هستند. ✍ مثل این است که از شما سوال کنند یک خودرو کهنه و قدیمی خوب هست یا یک خودرو نو و تمیزی که یکی از چهار چرخش نباشد!! خب مُسلَّم است مهمترین کار خودرو این است که ما را به مقصد برساند حال خودروی که نو باشد اما نتواند حرکت کند به هیچ دردی نمی خورد. 👈 و کسی که سنی مذهب باشد به اعتقاد ما ارکان دینش ناقص است هر چند اعمالش را بخوبی انجام دهد مثل همان خودرو نو می ماند که یکی از چهار چرخش نیست چرا که از مهمترین ارکان اسلام که امامت باشد را ندارد. و شیعه ای که ارکان دینش کامل است اما چون عملی نداشته است و گنه کار بوده لذا بخاطر اعمال ناپسند خود مجازات خواهد شد. 📌 حال بحث به اینجا می رسد که پس همه ی سنی ها به دلیل این که ارکان مذهبشان ناقص است جهنمی می شوند!! ؟؟ ✅ پاسخ منفی است. در این مورد آنها به دو گروه تقسیم می شوند: 1⃣ گروه اول: کسانی که جزء مستضعفین فکری و فرهنگی بوده اند که حقیقت برای آنها روشن نشده است که اینها مطمئنا جهنمی نخواهند بود و طبق آیات 97 تا 99 سوره نساء اهل نجات خواهند بود. و به اعتقاد ما اکثر اهل تسنن از همین قشر هستند. 2⃣ گروه دوم: کسانی که حق به آنها رسیده است و از روی لجاجت و عناد حق را قبول نمی کنند که هیچ یک از اعمالشان به دردشان نخواهد خورد و رستگار نخواهند بود. 🔰 @p_eteghadi 🔰
البته که امامان ساده زیست بودند، اما حرم‌ها زیستگاه امامان نیستند، بلکه محل تجمع، عبادت و زیارت مسلمین می‌باشند و باید آباد و جذاب باشند. با تمام زیبایی و امکانات رفاهی. چنان چه کعبه معظمه یا مساجد که همگی بیت الله خوانده می‌شوند، زیستگاه‌های خداوند متعال نیستند. الف - نمی‌شود سؤال یا شبهه‌ای را طرح نمود و به پاسخ دهنده نیز تعیین و تکلیف کرد که این را نگو و آن را نگو ... و در نهایت حرفی بزن که تأیید سخن من باشد. ممکن است پاسخ اصلی در همان باشد که سؤال کننده از شنیدن آن فراری است و امتناع دارد. البته که تعمیر، آبادانی و بازسازی حرم‌ها اهداف و بار معنوی دارد و البته که با پول شخصی مردم ساخته می‌شود، هر چند که برخی را خوش نیاید. اگر کسانی پیدا می‌شوند که نه تنها اعتقادی ندارند، بلکه بغض هم دارند و در ضمن به دنیا، زندگی، خود و جامعه فقط از جببه اقتصادی نگاه می‌کنند و در این نگاه نیز هیچ هزینه‌ای به چشم‌شان زیاد و زیادی نمی‌آید به جز ساختن و آباد کردن حرم‌ها یا مساجد، و خود را در این خصوص قیّم جیب مردم قلمداد می‌کنند، دلیل نمی‌شود که کسی نگوید «دلم می‌خواهد از درآمد خودم، صرف آبادانی حرم یا مسجدی بنمایم». ب - البته شکی نیست که اعتراض کنندگان و شبهه افکنان در این موضوع، حتی نگاه اقتصادی نیز ندارند، وگرنه نه تنها موضع گیری نمی‌کردند، بلکه تشویق و حمایت نیز می‌نمودند. چرا که حرم‌ها سبب گردش و رونق اقتصادی کلان نیز هستند. ج - به هیچ وجه مایل نیستیم که نگاهی صرفاً اقتصادی به این موضوع داشته باشیم، اما برای آنانی که جهان‌بینی آنها به شکم و سایر نیازهای مادی بشر و لذات بدن محدود است و گمان می‌کنند که با این بهانه می‌توانند احتجاج کنند، بیان می‌شود که در هر کشوری جاذبه‌های معنوی و مادی بسیاری وجود دارد که ضمن بار فرهنگی، سبب کسب درآمد و رونق اقتصادی نیز می‌گردند. و گرنه هیچ حکومت و دولت ماده‌گرا و مردمان شکم‌پرست نیز کمترین هزینه‌ای برای ساخت و سازها و انواع تولیدات نمی‌کردند، چه رسد برای آبادانی مراکز جذب گردشگر زیارتی یا سیاحتی. و همه پول‌شان را نان می‌خریدند و می‌خوردند تا شکم سیر شود. د - مراکز جذب، چه زیارتی باشند و چه سیاحتی، سبب آبادانی و رونق اقتصادی منطقه و کشور می‌گردند. واتیکان به خاطر وجود مزار سن پیترو که گفته می‌شود یکی از شاگردان و فرستادگان حواریون (جانشینان حضرت مسیح ع) است آباد شد. در طول قرون میلیاردها دلار صرف ساخت و ساز آن محل گردیده است. در مقابل وایتکان و ایتالیا را مرکز توجه و جذب مسیحیان نموده و سالانه میلیاردها دلار درآمد‌زایی دارد. هم چنین است کلیسای نتردام در هلند، کلیسادی دام در شهر کلن آلمان یا ده‌ها کلیسا و عبادت‌گاه دیگر. بت پرستان نیز میلیاردها دلار صرف آبادانی بتکده‌های خود می‌کنند و همین افرادی که مرتب جوّسازی می‌کنند که چرا حرم‌ها ساخته و آباد می‌شوند و چرا مردم به جای آن که پول‌شان را به ما بدهند، هزینه آبادانی حرم‌ها می‌کنند و ...، اگر امکانی به دست آورند، به مالزی (که به ظاهر اسلامی است، ولی اغلب جاذبه هایش نمادهای کفر و بت پرستی می باشد) سفر می‌کنند، فرزندهای خود را برای تحصیل به آنجام می‌فرستند، پول خرج می‌کنند، عکس و فیلم تهیه شده را با افتخار به دیگران نشان می‌دهند و اصلاً به فکر این همه فقیر و گرسنه نیز نمی‌افتند. آیا این همه آگهی تور مالزی و این همه آژانس مسافرتی، به خاطر استقبال گسترده برای زیارت مالزی، آنتالیا، لندن، پاریس و ... نیست. یک برج ایفل که سوار شده پاره آهن‌هایی بیش نیست، هزینه‌های کلانی تحمیل می‌کند که همه از جیب مردم (مالیات‌ها) می‌رود. هزینه چراغانی آن در شب کریسمس به مراتب گران‌تر از هزینه گنبد طلا و یا ضریح منقش است؛ اما در عوض درآمدهای کلان نیز بر می‌گرداند و بار فرهنگی و معنوی نیز برای خودشان دارد. پاریس با برخورداری از سالانه شش میلیون بازدید کننده برج ایفل و آبادانی‌هایی که به خاطر آن انجام گرفت (مثل موزه‌ها، فروشگاه‌ها، هتل‌ها یا ...)، همه ساله در صدر شهرهای گردشگری جهان قرار دارد. مشهد مقدس فقط در 15 روز تعطیلات عید نوروز حدود 4 تا 5 میلیون زایر دارد. همین تعداد در ایام دیگری چون رجب، شب‌های قدر، سالروز میلاد و شهادت و ...، به این شهر سفر می‌کنند. به طور قطع زائران حرم های امام رضا (ع) در مشهد یا امام حسین و حضرت عباس (ع) در کربلا، یا امیرالمؤمنین (ع) در نجف و ...، هر یک سالانه بیش از 50 میلیون نفر است. و تمامی سرمایه گذاری ها در صنعت هوایپمایی، هتل سازی، جاده سازیی، شرکت های اتوبوسرانی یا راه آهن، فروشگاه ها، رستوران ها ...
و حتی رونق کار دست فروش ها ، همه به خاطر همین حرم‌ها و آبادانی آنهاست. اینها همه یعنی جذب درآمد و رونق اقتصادی و البته به اضافه بار معنوی و فرهنگی که اگر اسلامی شد، به مراتب بیشتر به نفع فقرا تمام می‌شود. به طور قطع اگر حرم امام رضا علیه السلام نبود و آباد نمی‌شد، چنان چه امروزه از مرو به جز نامی در تاریخ چیزی باقی نمانده، از مشهد نیز چیزی باقی نمی‌ماند و هرگز حتی به اندازه قوچان یا سبزوار نیز آباد نمی‌شد. غیر از این است که آبادانی و رونق اقتصادی مکه، مدینه، نجف، کربلا و... همه به خاطر آبادانی همین حرم‌های مقدس است. و آیا آبادانی دیگر شهرهای دنیا، علت دیگری به جز وجود و آبادانی مراکز جذب دارد؟ پس اگر واقعاً به فکر فقرا هستند، خودشان نیز باید کمک کنند تا این مراکز آبادتر گردد. ﻫ - فرض بگیرید که ساخت گنبد حرم شریف امام حسین (ع) با تمام طلاکاری‌هایش، حدود یکصد میلیون دلار (ذکر دلار به خاطر محاسبه ارزی است) هزینه داشته باشد که از هزینه ساخت یک پاساژ در تهران کمتر است. این پاساژها با چند دهنه مغازه‌ی گرانفروش، و احیاناً جنس ترکیه‌ای و چینی و کره‌ای فروش، سالانه یک میلیون نفر را نیز جذب نمی‌کنند و اگر جذب کنند نیز (غالباً) به جز تحمیل هزینه تجملاتی و انحطاط فرهنگی و رونق بازار ترکیه، چین و کره و ...، دست آورد دیگری ندارند. حال معترضین نگران برای فقرا، هزینه ساخت گنبد را تقسیم نمایند به سالانه ده‌ها میلیون زائر و سالانه صدها میلیون دلار درآمد مستقیم و صدها میلیون دلار درآمد غیر مستقیم ناشی از سفر زوار، اقامت، تغذیه، خرید سوغات و ...، به اضافه بار فرهنگی، معنوی و اعتقادیش. حال کدام باصرفه‌تر است و بیشتر سبب رونق اقتصادی می‌گردد؟ و - پس عزیزان و گرامیان! بدانید که این هجمه ضد تبلیغی علیه ساخت و ساز حرم‌های شریف، آن هم در دوره‌ای که بیش از همه ادوار تاریخی نسبت به تخریب آنها به بهانه شهرسازی یا حتی با انفجار و ... اقدام می‌شود، به مقاصد دیگری است و اهداف دیگری از این تاکتیک تبلیغاتی تعقیب می‌شود. و گریه کردن برای فقر و فقرا نیز همه بهانه و توجیه حمله و نیز پوششی است تا قصد و غرض اصلی مخفی بماند. وگرنه اگر هزاران برابر این هزینه‌ها صرف ساختن و آباد کردن مراکز فسق و فجور شود، نه تنها گله نخواهند کرد، بلکه مشتاقانه استقبال هم می‌کنند و حتی شده با قرض و نزول به زیارت محبوب خود نیز می‌شتابند. آیا می‌دانیم سالانه چند میلیارد دلار هزینه واردات لوازم آرایش و آن هم اغلب تقلبی می‌شود؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰
✅شبهه امامان ساده زیست بودند و با وجود این همه فقر و فقیر چرا باید برای ساخت حرم‌ها این همه هزینه شود؟ نگویید پول مردم است و دلایل اعتقادی نیز نیاورید، سؤال از جنبه اقتصادی است.؟؟ 👇👇👇👇
✅پرسش چرا اسلام، حکم به قتل مرتد داده است؟ 👇👇👇👇
💠پاسخ برای درک صحیح از این سوال، و پاسخی کامل، لازم است تمام جوانب مرتد و تعریف صحیح آن و احکام پیرامون آن، بیان شود… 🔹مرتد کیست؟ مرتد کسى است که بعد از مسلمان شدن، کافر گردد.[۱] چه خروج از اسلام با انکار اصل دین باشد یا یکى از اصول دین (توحید، نبوت و معاد) حاصل می‌شود، و نیز اگر یکى از ضروریات دین را – که براى همه مسلمانان روشن و واضح است – به گونه‌اى که – ملازم با انکار رسالت باشد، و انسان به این ملازمه توجه داشته باشد، باز ارتداد حاصل می‌شود.[۲] 🔸ارتداد به دو قسم فطرى و ملّى تقسیم می‌شود: ۱_ مرتد فطرى، کسى است که پدر یا مادرش در هنگام انعقاد نطفه‌اش مسلمان بوده‌اند و خودش پس از بلوغ، اظهار اسلام کرده، و سپس از اسلام خارج شده است. ۲_ مرتد ملّى کسى است که پدر و مادرش هنگام انعقاد نطفه او کافر بوده‌اند، و او پس از بلوغ، اظهار کفر کرده و سپس اسلام آورده، و مجدّداً کافر شده است. 🔶حکم مرتد در ادیان الهى و مذاهب اسلامى ارتداد در ادیان الهى غیر از اسلام جرم و گناه، و مجازات آن مرگ است.[۳] البته حکم سایر ادیان، با اسلام در برخی شرایط، متفاوت است. [۴] در فقه شیعه، مرتد داراى برخى از احکام مدنى در باب ارث و زوجیت است. به گونه ای که اموال مرتد، بعد از احراز ارتدادش، بین ورثه تقسیم می شود و همسرش بر او نامحرم خواهد شد و باید عده فوت نگه دارد. حکم جزایى مرتد نیز این است که: مرتد فطرى اگر مرد باشد کشته می‌شود و توبه او نزد قاضى قبول نمی‌شود، اما اگر مرد مرتد ملّى باشد نخست دعوت به توبه می‌شود، اگر توبه کرد آزاد می‌شود، و إلّا کشته می‌شود. زن مرتد، چه فطرى باشد چه ملّى، کشته نمی‌شود، بلکه دعوت به توبه می‌شود، اگر توبه کرد آزاد می‌شود، و الّا در زندان باقى می‌ماند. در فقه اهل سنت؛ بنابر رأى مشهور، مرتد – در همه انواع آن – ابتدا دعوت به توبه می‌شود، اگر توبه کرد آزاد می‌شود، و گرنه کشته می‌شود و فرقى میان ملّى و فطرى و زن و مرد نیست.[۵] ✅تشریع حکم ارتداد در اسلام قرآن کریم می فرماید: «وَ قالَتْ طائِفَهٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ آمِنُوا بِالَّذی أُنْزِلَ عَلَی الَّذینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» [۶] ترجمه: «و جماعتی از اهل کتاب گفتند: “در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان نازل شد، ایمان بیاورید، و در پایان [روز] انکار کنید شاید آنان [از اسلام] برگردند.» دوازده نفر از دانشمندان یهود خیبر و نقاط دیگر، نقشه‌اى ماهرانه براى متزلزل ساختن باور و ایمان بعضى از مؤمنان طرح نموده و با یکدیگر تبانى کردند که صبحگاهان خدمت پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله برسند و ظاهراً ایمان بیاورند، ولى در آخر روز از آیین برگردند. هنگامى که از علت کارشان سؤال شد بگویند: ما صفات محمّد را از نزدیک مشاهده کردیم. هنگامى که به کتب دینى خود مراجعه نموده یا با دانشمندان دینى خود مشورت کردیم، دیدیم صفات و روش او با آنچه در کتب ما است، تطبیق نمى کند. از این رو برگشتیم. این موضوع سبب مى شود که عده‌اى بگویند اینها که به کتب آسمانى از ما آگاه ترند، لابد آنچه را گفته‌اند، راست مى گویند و به این وسیله ایمان مسلمانان متزلزل مى گردد.[۷] مکر و نیرنگ کفار به وسیله خداوند آشکار گردید. خدا حدّ ارتداد را وضع نمود. این ترفند مختص زمان رسول خدا صلوات الله علیه و آله نمى باشد، بلکه در همه زمانها امکان اجراى آن از سوی دشمنان اسلام وجود دارد. 👇👇👇👇
🔶دلایل عقلی و حکمت حکم ارتداد ارتداد ذاتا ارتباطی با حوزه اعتقادی فرد ندارد، بلکه قانونی سیاسی – اجتماعی است؛ به همین خاطر اولین شرط ارتداد، اظهار کردن ارتداد است. معنای دقیقتر ارتداد را می توان، موضع گیری در مقابل اسلام در فضای جامعه بیان داشت؛ بنابراین مربوط به جامعه می شود و یک جرم اجتماعی و سیاسی در جامعه اسلامی است. به عبارت دیگر اگر فردى در خانواده مسلمان تشخیص داد که دین اسلام بر حق نیست، مى‌تواند دین دیگری را انتخاب کند، اما در جامعه‌اى که بر اساس اعتقادات و باورهاى دینى، قوانین، رفتارهاى اجتماعى و فردى، امیال و آرزوهاى انسانها ارزشهاى اخلاقى شکل گرفته که هر یک از این موارد کارکردهاى بسیارى در زندگى فردى و اجتماعى دارد، حق ندارد در برابر دین و اعتقادات موضعگیرى نموده و درصدد تخریب آن ها باشد. دلیل این منع هم روشن است، زیرا آثار نامطلوب در زندگى فردى و اجتماعى ایجاد خواهد کرد و باعث تزلزل ارکان اجتماعى خواهد شد؛ بنابراین ارتداد از این جهت که افکار عمومى و ایمان مردم را متزلزل مى‌کند، اظهار آن روا و شایسته نیست، و با وجود یک سرى شرایط اسلام با مرتد برخورد مى‌کند؛ اما اگر باور خود را رواج نداد و به امنیت فکرى و فرهنگى جامعه آسیبى وارد نکرد، به او کارى ندارند و حکم ارتداد نداشته و عقیدهاش نزد خودش محترم است. پس ارتداد در اسلام، بیش از آن که جنبه اعتقادی و فردی داشته باشد، جنبه های دیگر اجتماعی دارد؛ زیرا واقعاً دین اسلام برای کسی که به دنبال حقیقت باشد، ارزش قائل است. خود بر این امر تاکید می نماید. پس قرار دادن حکم ارتداد بر یک تحقیق حقیقت جویانه بی معنی است. مشکل آن جاست که انکار دین رسمی جامعه و عقیده بخش اعظم اجتماع توسط فرد علنی شود و باورهای اصیل دینی مورد هجمه قرار گیرد. ❓حال، به شمارش برخی از حکمت های این حکم می پردازیم: ۱_ بازدارندگی از فساد اجتماعی: هر حکومتی، برای بازدارندگی از فساد، اهرم های فشاری را مورد استفاده قرار می دهد؛ تا جامعه را از فساد بازدارد. حال در حکومتی اسلامی، که غیر خود را باطل می داند (و برای این مقدمه نیز دلایلی اقامه کرده است) حق دارد در از آنچه که خود فساد می داند، ممانعت نماید. حال حکومت اسلام که کفر را فساد می داند؛ با اهرم فشاری چون اعلام جرم و مجازات، از ارتکاب به آن عمل منع می نماید. پر واضح است که تشخیص فساد، بر عهده نظام حاکم است؛ و تمام این قوانین جزائی اسلام، برای زمانی است که اسلام حاکم باشد. بر اساس همین قاعده است که در کشورهایی که نظامی غیر از اسلام وضع شده است، با قوانین متفاوتی برای مقابله با فساد مواجه هستیم، از اعدام برای حمل مواد مخدر تا ضرب و جرح برای عبور از چراغ قرمز. ۲_ بازدارندگی از فساد فردی: یکی از مواردی که بعد از کفر، دچار آسیب خواهد شد، کانون خانواده شخص کافر است. این آسیب، اعم از آسیب های مادی و معنوی است. حتی آسیب های حقوقی و جزائی را نیز شامل می شود. اسلام می خواهد، تا از این فسادها نیز جلوگیری نماید؛ حکم ارتدادف به عنوان عاملی بازدارنده، می تواند برای این فسادها نیز، بازدارندگی داشته باشد. به این صورتکه، شخص مرتد، حتی در کانون خانواده نیز ارتدادش را ابراز نمی کند، تا اولا کانون خانواده حفظ گردد. دوما افراد خانواده تحت تاثیر ارتداد یکی از اعضاء خانواده، دچار اضمحلال اعتقادی نگردند؛ خصوصا اگر خانواده از معلومات دینی ضعیفی برخوردار باشند. و سوما مشکلات حقوقی و جزائی برای خانواده منتفی شود. ارتداد یک شخص، مشکلات ملکیت و زوجیت و ولایت را در برخواهد داشت. موارد دیگری چون حفظ آبرو، عدم ارتکاب به جرایم و فواحش و … همگی از مفاسد فردی ارتداد است. ۳_ دفع حداقلی: اسلام برای اینکه اشخاص، به زودی و با هر شبهه ای، اقدام به کفر نکنند؛ قانون ارتداد را وضع کرده است؛ طبق این قانون، اگر شخصی در جامعه اسلامی، دچار تردید در اسلام شود؛ حق ندارد کفرش را اظهار نماید. به عبارت دیگر، حکومت اسلامی، می پسندد شخص هر چند در باطن کافر است، اما با ظاهری اسلامی در بین مسلمانان به زندگی خود ادامه بدهد. این خواسته حکومت، باعث می شود شخص با مسلمانان گفتمان داشته و تعامل نماید و در اثر تکرر این واقعه، شبهه شخص مرتد از بین برود و کافر شدنش، منتفی شود. این قاعده، برای افراد جامعه ی اسلامی که از بهره علمی و بنیه اعتقادی کافی برخوردار نیستند؛ عامل بازدارنده ایست تا با کفر زودهنگامشان، به افکار جامعه آسیب وارد نسازند. ۴_ جلوگیری از جنگ روانی: همانطور که در عنوان «تشریع حکم ارتداد» گذشت، کفار با استفاده از ایمان آوردن های صوری و کفر مجدد و … قصد تخریب ایمان مومنان را داشتند؛ اگر این هدف کفار به نتیجه می رسید؛ جنگ روانی عظیمی علیه حکومت اسلام و مسلمانان آغاز می شد و مسلمانان بسیاری بر اثر این جنگ روانی، حتی اعتقادات یقینی خود را رها می کردند. 👇👇👇👇
اسلام با تشریع حکم اعدام برای مرتد، از این حیله کفار و آغاز این جنگ روانی، جلوگیری کرد. ۵_ جلوگیری از اقدام عجولانه و انتخاب کورکورانه: اسلام، حکم ارتداد را سخت معین کرده است تا از اقدام های عجولانه و انتخاب های کورکورانه جلوگیری به عمل آورد. به این بیان که هر کس با هر دلیل ساده و پیش پا افتاده ای، اقدام به تغیر دین نکند. و یا با کمترین دلیلی، دینی را قبول ننماید. پس بنابراین لازم است که در حکومت اسلامی، مسلمانان با دلیل متقن و دینی را قبول نمایند. سپس با دلیل متقن دین اسلام را انکار نمایند. به همین دلیل تقلید در انتخاب دین ممنوع و باطل اعلام شده است. از آنجا که اسلام از عدم وجود دلیل متقن و مفید برای انکار اسلام و یا نقد آن مطمئن می باشد؛ پس با اقتدار تمام، حکم به مجازات مرتدین می دهد؛ چرا که هیچ دلیل قانع کننده ای برای ترک اسلام وجود ندارد؛ جز شبهات که با تحقیق مرتفع می گردند. ✅آیا یک مسلمان، به صرف انکار، اعدام می شود؟ در پاسخ می گوییم که طبق آنچه از احادیث و روایات و احکام اسلام برداشت می شود، این است که چهار شرط اساسی باید در عمل مرتد باشد تا حکم ارتداد بر او جاری شود: ۱_ خروج از اسلام تحقق بیابد. ۲_ این خروج، از روی اختیار باشد (نه از روی اجبار و کراهت و …) ۳_ انکار جاحدانه باشد (یعنی از روی علم باشد نه از روی جهل و یا فراموشی و …) ۴_ اقدام عملی بر ضد اسلام بنابراین شخصی که در امری دینی شک و تردید دارد و یا از روی جهل یک مساله ی ضروری دین را منکر شده است (بدون اینکه بداند آن مساله دینی است) و یا از روی اجبار و کراهت و … مجبور به این انکار و خروج از دین شده باشد و یاهمه شرایط را داشته باشد، اما علیه حکومت و یا اسلام، اقدامی عملی ننماید و انکارش را نمایان ننماید، حکم ارتداد بر وی ثابت نخواهد بود. 🔹معرفی کتاب: برای اطلاعات بیشتر و تکمیلی، کتاب ارتداد در اسلام، تالیف عیسی ولائی را توصیه می نماییم. 🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(164).mp3
5.45M
پرسش و پاسخ اعتقادی 🔹حجه الاسلام جلسه 164 - چرا حضرت محمد(ص)به آیین حضرت ابراهیم (ع) اعتقاد داشتند و به آیین حضرت عیسی(ع)اعتقاد نداشتند؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️امام على عليه السلام : ✅شما را به تقوای الهی و نظم در کارتان سفارش می کنم! 👌اُوصيكُما وَ جَميعَ وَلَدى وَ اَهْلى وَ مَنْ بَلَغَه كِتابى بِتَقْوَى اللّهِ وَ نَظْمِ أَمرِكُمْ! 📚نهج البلاغه ، نامه ۴۷ 🔰 @p_eteghadi 🔰
📚 معیارهای نامزد اصلح 💠 سوال: به نظر معظم له معیارهای نامزد چه مواردی است؟ ✅ جواب: با وجود شرایط قانونی، اهم معیارهای اصلح به شرح زیر است: ۱- ؛ ۲- و خوشنامی؛ ۳- وفاداری به و ایستادگی در راه آن؛ ۴- عزم، اراده و نفوذ ناپذیری در مقابل دشمن و افراد ناصالح؛ ۵- دارای برنامه و کفایت لازم؛ ۶- مرعوب نشدن در مقابل دشمنان؛ ۷- و دوری خود و بستگان از اشرافی گری؛ ۸- و آشنا به درد مردم، خدمتگزاری؛ ۹- اعتقاد واقعی به راه امام راحل (قدس سره)؛ ۱۰- تقید به مسائل اخلاقی نظیر پرهیز از معامله گری، رشوه و توصیه پذیری و توجه به منافع طبقات محروم جامعه؛ ۱۱- تثبیت مواضع عزت آفرین، صحیح، عاقلانه و حکیمانه انقلاب و نظام؛ ۱۲- پرهیز از یا هزینه از بیت المال یا اموال شبهه ناک در تبلیغات و غیر آن؛ ۱۳- پرهیز از طرح اموری که در اختیار آنها نیست؛ ۱۴- شناخت اولویت ها و فوریت های نظام و مردم و پرداختن به آنها. 🔰 @p_eteghadi 🔰
لوح | دلایل‌عقلی‌امامت‌ومهدویت 💠 شهری پر پیچ و خم، با شیاطینی از جن و انس...( ادامه در عکس ) بخش ۷ 🔰 @p_eteghadi 🔰
لوح | پرسش و پاسخ مهدوی ➕ آیا امام زمام دین جدیدی می‌ آورند؟🤔 بخش5 🔰 @p_eteghadi 🔰