حدود چهارده قرن پیش وقتی که حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ از جانب خداوند به پیامبری رسید و دعوت خود را آغاز کرد، افرادی که درونشان پاک بود و دنبال حقیقت بودند از همه زودتر به نزد پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ آمده و با شنیدن سخنان پیامبر و با گوش دادن به آیههای قرآن کریم، گم شده خویش را یافته و به پیامبر و دین اسلام ایمان آوردند و از اصحاب اولیه حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ شدند، از جمله این افراد سلمان فارسی یا سلمان محمدی بود.
سلمان نامش قبل از مسلمان شدن روزبه[1] بود و پسر یکی از دهقانان از اهالی روستای جی اصفهان یا از رامهرمز فارس بوده است: تاریخ تولدش معلوم نیست ولی طبق آن چه که گفته شده، عمر طولانی داشته و در سال 34 یا 36 هجری فوت کرده است.[2]
سلمان جزء اولین کسانی بود که اسلام آورده و در جنگهای بسیاری همراه پیامبر و دیگر مسلمانان با مشرکان و کافران جنگید. او در ایمان به پیامبر و اسلام به عالیترین درجه ایمان رسید[3] و در میان اصحاب پیامبر هیچ کس به مقام و شأن سلمان نمیرسید چرا که سلمان به گفته علی ـ علیه السلام ـ مثل لقمان حکیم بلکه از لقمان هم بهتر بود و اسم اعظم را میدانست.[4] سلمان به علم و علماء عشق میورزید و آنها را دوست میداشت.
سلمان قبل از مسلمان شدن به آئین زرتشت که آئین ایرانیان بود، معتقد بود و گویا در دوران کودکی به دین مسیحیت گرویده[5] بود از آنجایی که با سواد بود مطالعات بیشتری در رابطه با سایر ادیان داشت و به دنبال دین حق و کامل میگشت و در این رابطه حتی سفرهای پرخطری را به شهرهای مختلف کرد و سختی سفر را به جان خرید تا به واقعیت و حقیقت برسد وقتی که به سرزمین حجاز میرسد به خدمت یکی از بزرگان قبیله بنی کلب میآید و بعد از مدتی به یکی از بزرگان قبیله بنی قریظه فروخته میشود و به مدینه میرود[6] و به ارباب خود خدمت میکرد ولی همیشه دنبال گمشده خویش بود تا وقتی که آوازه پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ در میان مردم حجاز پیچید و همه میگفتند، شخصی ادعا میکند که از طرف خداوند یکتا آمده و تمام حرف هایی که میزند از جانب خداوند است و حرفهای خوب و موزون میزند که هر شنونده را مجذوب میکند. سلمان علاقه مند میشود که این فرد را ملاقات کند. وقتی که پیامبر را میبیند و سخنان پیامبر را میشنود و نشانه هایی را که در کتابها در مورد پیامبر خوانده بود آنها را در پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ میبیند. خیلی خوشحال میشود پس شهادتین[7] را میگوید و مسلمان میشود. با قبول اسلام سلمان گم شده خود را مییابد.
همانطور که گفته شد، سلمان یکی از مسلمانان با ایمان و دوستدار پیامبر و علی ـ علیه السلام ـ بود و پیش مسلمانان از مهاجر و انصار[8] احترام فراوان داشت، طوری که مهاجر و انصار با هم بر سر این که سلمان از کدام گروه باشد با هم رقابت میکردند و هر کدام میگفتند سلمان از گروه ماست. از آنجایی که پیامبر هم سلمان را دوست میداشت و برای اینکه مهاجر و انصار هم با هم رقابت نکنند و سلمان هم به درجه بالایی که لایق آن بود برسد فرمودند: سلمان نه از مهاجر است و نه از انصار بلکه «سلمان از ما اهل بیت است».[9] و از این به بعد به سلمان، سلمان محمدی میگفتند کنیه او ابوعبدالله، ابواسحاق و ابوالحسن بود.ه است.
سلمان از آن جایی که در ایران تجربههای زیادی اندوخته بود، از این تجربهها در جهت کمک به اسلام هم استفاده میکرد. وقتی که مشرکین مکه در جنگ احزاب (خندق) خواستند به مدینه حمله کنند و به اسلام ضربه نهایی را بزنند و پیامبر و مسلمین با هم مشورت کردند که چه باید بکنند، هر کس چیزی میگفت. یکی میگفت باید بیرون شهر برویم و با دشمنان جنگ بکنیم، یکی میگفت: در شهر بمانیم و در کوچهها با دشمن بجنگیم. وقتی نوبت به سلمان رسید گفت: ما در ایران در این گونه جنگها که با رومیان داشتیم، دور شهر خود را خندق میکندیم. به این ترتیب از شهر و خانه هایمان دفاع میکردیم. پیامبر وقتی رأی سلمان را شنید آنرا پسندید و در نتیجه در جنگ خندق (احزاب) با استفاده از نقشه سلمان مسلمانان پیروز شدند.[10]
بعد از رحلت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ هم سلمان همواره کنار اهل بیت پیامبر بود و به دختر پیامبر یعنی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ و علی ـ علیه السلام ـ علاقه زیادی داشت و همیشه پیرو آن بزرگواران بود.
تا این که در سال 34 یا 36 هجری وفات کرد و حضرت علی او را غسل داد و کفن کرد و بر او نماز خواند و دفن کرد. قبر سلمان در شهر مدائن نزدیک بغداد است.[11]
🔰 @p_eteghadi 🔰
رحیم مخدومی یکی از باباهای فرهنگی است بهتر است بگوییم «بابا رحیم مخدومی»؛ با این بابا بودنش مثل باباهای دیگر است که خود را صرف انسانهای دیگری کردند.
پرورش نویسندگان و نوجوانان و جوانان عرصه فرهنگی، مخدومی را بابا رحیم مخدومی کرده است؛ جالب است که در آموزش به عنصر تربیت توجه دارد و این بیت را سر لوحه قرار داده است که «تربیت یعنی که خود را ساختن/بعد از آن بر دیگران پرداختن»
👇👇👇
نکته دوم درباره مخدومی زلالی و سادگی و پاکی اوست و اگر کسی بخواهد انسان زمان انقلاب اسلامی را الگوی خودش قرار دهند باید مخدومی را حتما ببینید؛ چرا که او یکی از افرادی است که میتوان به او گفت «انسان انقلاب اسلامی»
نکته سوم هنر نویسندگی مخدومی است، مخدومی را بیشتر با «جنگ پابرهنه» در ذهن سپردهام و به نظرم بهترین کتابی هم که مخدومی نوشته است «جنگ پابرهنه» است؛ جنگ پابرهنه روایت سادگی و زلالی هشت سال دفاع مقدس است؛ هشت سال دفاع مقدسی که مخدومی در هشت ماه دفاع مقدس از آن غافل نبود.
رحیم مخدومی همیشه در نبرد با باطل است و به نظرم همیشه سربلند بیرون آمده است.
اما مخدومی را با «جنگ پابرهنه» شناختم که آنجا مخدومی به حوزه اقتصاد وارد میشود، به حوزه فرهنگ ورود پیدا میکند و جالب است که هر فصل «جنگ پابرهنه» با آیه زیبایی از قرآن، کتاب خدا آغاز میشود و این زیبایی کتاب را دوچندان میکند.
نکته آخر هم اینکه رحیم مخدومی در هشت ماه دفاع مقدس در برابر فتنه سربلند بیرون آمد؛ مخدومی نمونه یک انسان بصیر است اگر ما کتاب «خرابکار اجارهای» ؛اگر کتاب «چت مقدس» و اگر کتاب «عاشورای اغتشاش» و اگر کتاب «من مدیر جلسهام» و اگر کتاب «دختران فیروزهای» را بخوانیم حقیقتا متوجه میشویم که مخدومی نمونه یک هنرمند بصیر است؛ مخدومی عیار نویسندگی را پس از فتنه 88 تغییر داد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️سخنرانی حاج آقا #عالی
💠موضوع: ثواب عجیب خواندن آیتالکرسی
🔰 @p_eteghadi 🔰
📚✨📚
💢 #حدیث
✅پرسش:به چه دلیل روایات اسلامی «مداد علماء» را ارزشمندتر و افضل از «خون شهدا» می دانند؟
✍️پاسخ: طبق روایات اسلامی در قیامت ارزش کار علماء سنگین تر از خون شهداء می باشد زیرا:
1️⃣ دانشمند با قلمش با روح و فكر مردم سر و كار دارد، و شهيد با شمشيرش با جسم مردم، شهيد ضربه بر پيكر مردم مى زند، ولى عالم تازيانه بر گرده افكار مردم. گاه اثر يك قطره مركّب عالم كه سطرى بنگارد از نظر هدايت و تحول جامعه به سوى سعادت، بیشتر از خون هاى شهداى در راه خداست. گاه يك يا چند قطره مركّب عالم جمله اى بر روى كاغذى شده و تحولی میآفریند.
2️⃣ خون شهيد بايد از مُركّب دانشمندان مدد گيرد تا رنگ ابديت پيدا كند، شهيد در مكان و زمان خاصى شهيد شده، چه چيزي مى تواند خون او را به تمام كره زمين بكشاند و در پهنه زمين و زمان بگستراند به غیر از مُركب سر قلم دانشمند؟ آری اگر اين نبود، ممكن بود خون شهید كم رنگ و سپس بى رنگ شود.
3️⃣ علماء خون شهید را تحلیل می کنند و عوامل و اهداف و پیام شهادت را به مردم می رسانند.
4️⃣شهادت هميشه ميّسر نيست، گاهى زمينه شهادت و جهاد در مقابل دشمن وجود ندارد. شايد دهها سال طول بكشد و زمينه اى براى شهادت پيش نيايد، خصوصاً بعد از زمان ائمه معصومين(عليهم السلام). شهادت و شهيد و جهاد نظامى مقطعى است؛ ولى جهاد با قلم، اين اسلحه كوچك قدرتمند هميشه هست.
🔰 @p_eteghadi 🔰
⭕️ #حدیث
🔸امام صادق (ع):
🔹به راستى که دل در درون سینه بى قرار است و به دنبال حق مى گردد و، چون به آن رسید، آرام و قرار مى گیرد.
(کافى، ج ۲، ص ۴۲۱)
🔰 @p_eteghadi 🔰
در سيره معصومان (عليهم السلام) آداب و سنت هايي يافت مي شود که از آغاز تولد فرزند تا روز هفتم به آنها عمل مي نمودند. اقدام به اين آداب، زمينه هاي مساعد تربيت را در فرزند به وجود مي آورد. برخي از اين آداب چنين است:
اذان و اقامه:
اذان و اقامه گفتن در گوش فرزند از سه جهت آثار تربيتي دارد: تأثيرات جسمي و ايمني از بيماري ها، دوم، تأثيرات معنوي و آرامش روحي و سوم، آشنايي با مفاهيم اعتقادي و مذهبي.
تحنيک يا کام برداشتن:
کام برداشتن بدين معناست که مقداري خرما، شيريني يا چيز ديگري را نرم و ملايم کرده، به صورت مايع در آورند و آن را به حلق کودک بريزند. در روايات براي کام برداشتن با تربت امام حسين (عليه السلام)، آب فرات، خرما، عسل و شيريني فوائدي را بيان کرده اند.
پوشش نوزاد:
رنگ و پوشش نوزاد در سيره معصومان (عليهم السلام) مهم دانسته شده است. اصرار بر اين است که رنگ لباس نوزاد سفيد باشد. اما اينکه رنگ سفيد چه آثار جسمي يا روحي دارد، چيزي بيان نشده است.
تبريک و دعا:
براساس سيره معصومان (عليهم السلام) تبريک گفتن و اظهار شادماني کردن براي تولد نوزاد، از سنن و آداب اسلامي است. از سوي ديگر بايد تعبيرهاي تبريک، آميخته با ارزش هاي الهي و معنوي، آموزنده و يادآور شکر پروردگار و در برگيرنده دعا براي پدر و مادر و آينده نوزاد باشد.
نام نيک:
در سيره معصومان (عليهم السلام) انتخاب نام نيک و پر معنا از اهميت ويژه اي برخوردار است و فوائد بسياري براي آن گفته شده است. از جمله، نام هر انساني نماد شخصيت اوست، نام انسان برچسبي است از آغاز تا پايان عمر که اثر تلقيني دارد. نام بزرگان دين سبب همانند سازي صاحب نام با بزرگان دين مي شود، نام هاي بد و نامناسب آثار بدي بر انسان مي گذارد.
عقيقه:
در سيره معصومان (عليهم السلام) عقيقه از سنت هايي است که بر آن تأکيد بسيار شده است و علاوه بر آثار اجتماعي، داراي آثار روحي و تربيتي براي کودک است و هدف از آن اين است که اين قرباني در برابر جان کودک و براي تقرب به خدا و به شکرانه نعمت فرزند ذبح مي شود.
ختنه:
ختنه کردن کودک از ديگر آدابي است که در سيره معصومان (عليهم السلام) در روز هفتم ولادت کودک انجام مي شود و از شرايط وارد شدن به اسلام و بر هر کس واجب است.
تراشيدن سر نوزاد و صدقه دادن براي او:
در سيره معصومان (عليهم السلام) اين آداب که در روز هفتم ولادت کودک انجام مي شود بسيار تأکيد شده است. يکي از نکات مهمي که در زمينه اين آداب در سيره پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و علي (عليه السلام) مشاهده مي شود آن است که آن بزرگان به شدت با تراشيدن قسمتي از سر کودک و باقي گذاشتن قسمتي ديگر بسيار مخالف بودند.
🔰 @p_eteghadi 🔰
آیا روح انسان به مانند خداوند ابدی است و گرفتار خواب و مرگ نمی شود !!!
🤔#پرسش
❓یکی از تهمت های بزرگی که مخالفین #عرفان و افرادی که حتی یک خط #عرفان نخوانده اند و فقط بر اساس ظاهر عبارات نظر می دهند به علامه بزرگوار #علامه_حسن_زاده_آملی می زنند این است که ایشان در کتاب الهی نامه ، خودشان را مثل خدا دانستند و فرموند خدایا، همانطور که تو را خواب نمی گیرد، من را هم خواب نمی گیرد !
👇👇👇
✳️ اما بشنوید جواب جناب آیت الله رمضانی ، از شاگردان برتر #علامه_حسن_زاده_آملی درباره این جمله :
حضرت استاد رمضانی (از شاگردان قدیمی و برجسته علامه) میفرمود: اینکه از علامه حسن زاده آملی نقل کرده اند که ایشان فرموده من تاکنون می خواندم “لا تاخذه سنة و لا نوم” ولی الان می گویم: “لا تاخذنی سنة و لا نوم”. این خبرش در یک جلسه ای به من رسید و عده ای درباره آن موضع گرفتند و من می دانستم مرادشان از این جمله چیست.
✅ خدمت استاد حسن زاده عرض کردم در فلان جلسه فلان آقا چنین مطلبی را مطرح کرد و شبهه ای خلاصه مطرح شده است. من می دانم نظر شما و نیت شما از این جمله چیست و خلاف آن چیزی است که آقایان می فهمند …
⬅️ ایشان فرمود: مراد من از این جمله این بود که وقتی این بدن به خواب می رود نفس ناطقه انسانی را خواب فرا نمی گیرد، یعنی این روح. مراد من از این که گفتم: “لا تاخذنی سنة و لا نوم” جنبه روح و جنبه نفس را توجه داشتم. یعنی این بدن و این نفس با توجه به تعلقش به بدن هست که قضیه خواب برایش رخ می دهد والا جنبه روح همان موقعی که بدن به خواب می رود در دنیا و در ماوراء و در ملکوت سیر دارد و مشاهدات و مکاشفاتی دارد و خواب می بیند؛ در آن موقع هم او به خواب نیست، این بدن به خواب است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند در توصیف یکی از صفات خود می فرماید :
" هيچگاه خواب سبك و سنگينى او را فرا نمىگيرد، (و لحظهاى از تدبير جهان هستى، غافل نمىماند ) " " لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ " ( بقره ٢٥٥ )
❕در بیان فوق , کلمه " سنه " و " نوم " نکره اند در سیاق نفی که مفید عموم است ( النکره اذا وقعت فی حیز النفی تفید العموم )
📚بداء النحو ص ٤٤
❕یعنی در هیچ زمانی بر خداوند خواب سبک و سنگین وارد نمی شود .
👌مرحوم حسن زاده آملی با اقتباس از این آیه شریفه , تعبیری دارد که می گوید :
"الهى تا بحال ميگفتم لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ الآن مىبينم مرا هم لا تأخذنى سنة و لا نوم. "
📚الهى نامه، ص: 66
❕یعنی مرا نیز در هیچ زمانی , خواب سبک و سنگین نمی گیرد , ایشان مطابق نقل قول صورت گرفته , موضوع کلام خود را روح انسان بیان می کند که یعنی روح همیشه بیدار و زنده است و هیچگاه دچار خواب و عدم درک و حیات نمی شود , در حالی که این سخن کلیت ندارد , مثلا امیر مومنان فرمود :
" برای جسم شش احوال است , صحت و مرض و موت و حیات و خواب و بیداری و این حالات برای روح هم است " " إِنَّ لِلْجِسْمِ سِتَّةَ أَحْوَالٍ الصِّحَّةَ وَ الْمَرَضَ وَ الْمَوْتَ وَ الْحَيَاةَ وَ النَّوْمَ وَ الْيَقَظَةَ وَ كَذَلِكَ الرُّوح "
📚توحید صدوق ص ٣٠٠
❕یا در هنگام نفخ صور اول , تمام موجودات دارای حیات فراتر از خواب بلکه می میرند و چیزی را درک نمی کنند و جز خداوند باقی نمی ماند , چنان که خداوند می فرماید :
" وَ نُفِخَ في الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ في السَّمواتِ وَ مَنْ فى الْأرْضِ الّا مَنْ شاءَ اللَّه ثُمَّ نُفِخَ فيهِ اخْرى فَاذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرون " " و در صور دميده مىشود و تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند مىميرند مگر كسانى كه خدا بخواهد، سپس بار ديگر در صور دميده مىشود ناگهان همگى به پا مىخيزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند. " ( زمر 68 )
❕استثناء شدگان در آیه شریفه برخی از فرشتگان الهی اند که آنان نیز مستقیما توسط خود خداوند می میرند :
" فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ ذُو رُوحٍ إِلَّا صَعِقَ وَ مَات َ إِلَّا إِسْرَافِيلَ قَالَ فَيَقُولُ اللَّهُ لِإِسْرَافِيلَ يَا إِسْرَافِيلُ مُتْ فَيَمُوتُ إِسْرَافِيل "
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج6، ص: 324
👌و این سخن خداوند مصداق پیدا می کند که فرمود :
" كُلُّ شَىءٍ هالِكٌ الَّا وَجْهَه " " «همه چيز جز ذات (پاك) او فانى مى شود» ( قصص ٨٨ )
👌لذا می بینیم که راوی از امام صادق ع سوال کرد :
" آیا روح بعد از خروج از بدن دنیوی متلاشی می شود یا باقی می ماند ? امام ع پاسخ داد : روح باقی است تا زمان نفخ صور که در آن هنگام تمام اشیاء باطل و فانی می گردند " " أَ فَتَتَلَاشَى الرُّوحُ بَعْدَ خُرُوجِهِ عَنْ قَالَبِهِ أَمْ هُوَ بَاقٍ؟ قَالَ بَلْ هُوَ بَاقٍ إِلَى وَقْتٍ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَبْطُلُ الْأَشْيَاءُ وَ تَفْنَى "
📚الاحتجاج ج ٢ ص ٣٥٠
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕بنابراین , این که گفته شود روح انسانی به مانند خداوند , هیچگاه گرفتار خواب یا عدم درک نمی شود , کلیت ندارد , و نمی توان به این راحتی , صفات خداوندی را بر روی بشر محدود گزارد , چنان که خداوند می فرماید :
"«و بهترين نام ها براى خداست؛ خدا را به آن (نامها) بخوانيد. و كسانى كه نام هاى او را تحريف مى كنند (و بر غير او مى نهند)، رها سازيد». "
" وَللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي اسْمَائِه " ( سوره اعراف، آيه 180. )
❕علی ع در نهج البلاغه فرمود :
«وَ اشْهَدُ انَّ مَنْ ساواكَ بِشَىءٍ مِنْ خَلْقِكَ فَقَدْ عَدَلَ بِكَ، وَ الْعادِلُ بِكَ كافِرٌ بِما تَنَزَّلَتْ بِهِ مُحْكَماتُ آياتِكَ، وَ نَطَقَتْ عَنْهُ شَواهِدُ حُجَجِ بَيِّناتِكَ، وَ انّكَ انْتَ اللَّهُ الَّذى لَمْ تَتَناهُ فى الْعُقُوْلِ فَتَكُوْنَ فى مَهَبِّ فِكْرِها مُكَيَّفاً، وَ لا فى رَوِيّاتِ خَواطِرِها فَتَكُوْنَ مَحْدُوداً مُصَرَّفا»"
❕ «گواهى مىدهم آنانكه تو را با پارهاى از مخلوقات مساوى بدانند تو را عديل و نظير آنها شمردهاند، و كسى كه عديل و نظيرى براى تو قائل شود به محكمات آياتى كه نازل گشته و شواهد دلايل روشنى كه آيات از آن سخن مىگويد كافر گشته است، تو همان خداوندى هستى كه نهايتى در عقول ندارى تا در مسير وزش افكار در كيفيت خاصى واقع شوى، و نه در خاطرهها جاى گرفتهاى كه محدود و قابل تغيير باشى»"
📚نهجالبلاغه، خطبه 91
❕در نقل دیگر آمد :
" خداوند برتر و متعالی است از آنچه که توصیف کنندگان انجام می دهند و خداوند را به خلقش شبیه می کنند و بر خداوند افتراء می بندند " " تَعَالَى عَمَّا يَصِفُهُ الْوَاصِفُونَ الْمُشَبِّهُونَ اللَّهَ بِخَلْقِهِ الْمُفْتَرُونَ عَلَى اللَّه "
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 100
❕به هر حال این گونه نقدها با حفظ احترام , لازمه مباحث علمی است , که متاسفانه برخی از طرفداران پر ادعا چنین نقدهایی را حمل بر بیسوادی و جهالت می کنند که ناقدین حتی یک خط عرفان نخوانده اند ❗️❗️❗️
👌در ذیل توضیح داده ایم که عرفان باید مبتنی بر بیانات اهلبیت علیهم السلام باشد و الا سرابی بیش نیست که نتیجه ای جز انحراف به همراه ندارد :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3494
🔰 @p_eteghadi 🔰
«عمار بن یاسر بن عامر» از اصحاب خاص پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) بود؛ نسب عمار به خاندان «عنس بن مالک» از قبایل قحطانی و ساکن یمن میرسد. یاسر پدر عمار در جوانی به مکه آمد و در آنجا اقامت نمود. وی پس از ازدواج با سمیه با ابو حذیفه از قبیله بنی مخزوم همپیمان شد.[1]
ایمان به خدا
عمار در سال پنجم بعثت درحالیکه حدود 48 سال داشت به همراه پدر و مادر و برادرش به حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آمد و همگی به دین اسلام شرفیاب شدند. این گروه در شمار اولین مسلمانان قرار دارند و قبل از ایشان تنها سی و چند نفر اسلام را پذیرفته بودند. مشرکان قریش پس از اطلاع از اسلام آوردن عمار و خانوادهاش آنان مورد آزار و شکنجه قراردادند و پدر و مادر عمار اولین شهدای اسلام میباشند.[2]
پایبندی به بر عهد و پیمان
عمار بن یاسر پس از رحلت نبی گرامی (صلیاللهعلیهوآله) اسلام بر عهد و بیعتی که در روز غدیر با امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بسته بود، وفادار ماند و ترجیح داد تا به حمایت از حضرت بپردازد. در نتیجه موضعگیری عمار یاسر، بعد از رحلت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) همچون موضعگیری مولایش امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) بود. وی در مسأله رهبری، با خلفا مخالفت شدید نمود به همین جهت او در زمره افرادی بود که به اعتراض از جریان سقیفه با خلیفه اول بیعت نکرد.[3]
پس از سقوط عثمان و روی کار آمدن امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، عمار شاخصترین مدافع حضرت بود. او و قیس بن سعد بهعنوان دو کارشناس أمین، امور مربوط به بیت المال را به عهده داشتند. همچنین او، در جنگهای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز شرکت میکرد باآنکه حدود 90 سال سن داشت و از فرماندههان و دستیاران نیرومند آن حضرت بود.
از امام باقر (علیهالسلام) روایت شده است که وقتی علی (علیهالسلام) از «ذی قار» بهطرف بصره، برای جنگ جمل حرکت میکرد، دوازده هزار نفر او را همراهی میکردند که عمار یاسر با هزار مرد، فرمانده جناح چپ لشکر و مالک اشتر با هزار مرد، فرمانده جناح راست بود.[4]
بعدازآنکه ابوموسی اشعری، حاکم کوفه، برای جنگ جمل نیرویی برای یاری امام علی (علیهالسلام) نفرستاد، حضرت دستور عزل او را صادر کرد و فرزندش امام حسن (علیهالسلام) را همراه عمار به کوفه فرستاد که آنان با سخنان پرشور حدود ده هزار نفر از کوفیان را به سپاه امام علی (علیهالسلام) ملحق کردند. حضور عمار که زمانی حاکم این شهر بوده و به تقوی و پرهیزکاری شهره بوده و مردم بر اساس روایت «الحَقُ معَ عَمّار یَدُورُ مَعَهُ حَیْثَ دار»[5] او را معیار حق و باطل میشناختند نقش مهمی در بسیج مردم کوفه داشت.
عمار همچنین در جنگ صفین حضور فعال داشت و دریکی از روزها فرماندهی سپاه امیر المومنین (علیهالسلام) را بر عهده داشت.[6] سرانجام عمار در جنگ صفین در رکاب امام علی (علیهالسلام) به شهادت رسید. شهادت عمار در جنگ صفین بهدست سپاهیان معاویه، همواره از عوامل سرزنش معاویه و یکی از دلایل حقانیت علی (علیهالسلام) در این نبرد دانسته شده است. دلیل این مسئله، شهرت حدیثی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود که بیان میکرد کشندگان عمار، گروهی باغی (یعنی گروه خارج از اطاعت امام عادل) هستند.[7] هر چند جریان امویان به رهبری معاویه کوشیدند تا ننگ این گناه را از دامان خود پاک کنند ولکن بر مبنای حدیث نبوی این گروه خروج کنندهگان بر امام عادل جامعه به حساب میآیند.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پاسخ: ظهور و بروز غریزهی شهوانی و هوس آلود و پهن شدن دام شیطان در انسان به صورت پلکانی و تدریجی است، و به تعبیر قرآن کریم شیطان از طریق سیاست گام به گام به هدف خود می رسد.(نور/21)
به همین دلیل در دین مبین اسلام هرگونه ارتباط میان نامحرمان که در آن احتمال به گناه افتادن باشد ممنوع شده است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «از خلوت كردن با زنان بپرهیزید، قسم به آن خدایی كه جانم در دست اوست مردی با زنی خلوت نمی كند؛ مگر اینكه شیطان (برای وسوسه و به گناه انداختن آن دو) وارد می شود.» (مستدرک الوسائل، ج14، ص265)
مناسب است در این مورد به این استفتا نیز توجه داشت که در آن پرسیده شده: «چت کردن با جنس مخالف و رد و بدل کردن صحبت های معمولی چه حکمی دارد؟»
پاسخ تمام مراجع: «در صورتی که خوف فتنه و کشیده شدن به گناه وجود داشته باشد جایز نیست.» (رسالهی دانشجویی، ص191و192)
شاید در ابتدای امر بعضی به این توجیه بپردازند که این نوع ارتباطات، برای نشان دادن راه یا راهنمایی کردن باشد؛ و حال آنکه غفلت کردهاند، این خود می تواند مقدمهای برای علقه و ارتباط بیشتر و خطر به گناه افتادن در دام شیطان باشد!
🔰 @p_eteghadi 🔰
خداوند متعال در قرآن کریم اهمیت ویژه ای برای نقش ولایت پذیری در هدایت جامعه درنظر گرفته است. این کتاب آسمانی که تمامی فرق اسلامی بر حقانیت و حجیت آن اتفاق نظر دارند؛ تبیین هدایت خود را بر عهده پیامبر عشق و رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) گذاشته است، تا نقش تاثیرگذار ولایت در جامعه اسلامی بر همگان ثابت شود.
«بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ[نحل/44] و این قرآن را به سوی تو فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی»
در سال 1359 یک روز قبل از شروع مدارس یعنی 31 شهریور، استکبار جهانی با تصمیم و طرح قبلی با هدف براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با حمایت از رژیم بعث عراق به فرماندهی صدام، آغازگر جنگی شد که در داخل کشور هم، جناح های وابسته به غرب و شرق، با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و ایجاد درگیریهای نظامی درصدد تضعیف نظام نوپای انقلاب مردمی بودند.
ارتش تا دندان مسلح رژیم بعثی عراق بر اساس محاسبات خود فتح یک هفتهای تهران را در سر میپرورانید و در روزهای نخست تجاوز، تا دروازههای اهواز و خرمشهر پیش روی کرد، اما این نقش ولایتپذیری مردم غیور ایران اسلامی بود که همچون سدی مستحکم، مانع ادامه پیشروی های رژیم بعث عراق شد و در ادامه جنگ نیز پیروزی های بدست آمده، همگی در سایه ولایتپذیری و تبعیت از فرمانده کل قوا بود.
نقش ولایت در جنگ تحمیلی
در شرایطی که محاسبات استکبار جهانی در تصرف ایران اسلامی به صورت دقیق پیش میرفت، امام عشق و عرفان (ره) به خروش آمد و با ندای ملکوتی و ولایی خود دلهای شیفتگان انقلاب و نظام را متوجه دفاع از اسلام ناب محمدی کرد تا جهان در نقش تاثیر گذار ولایت فقیه مات و مبهوت بماند. تاریخ هشت سال دفاع مقدس ثابت کرد که یکی از اهرمهای موثر در مواقع حساس بحث ولایت است زیرا هر زمان که دشمنان اسلام خواست دست درازی کند ولایت با نقش اثرگذار خود اجازه نداد یک وجب از خاک این مرز و بوم جدا شود همانطور که وقتی دشمن جزیرهی مجنون را شیمیایی کرد. همه گفتند باید مجنون خالی شود؛ اما به دلیل موقعیت استراتژیکی که مجنون داشت، امام فرموند: «مجنون باید حفظ شود» بعد از حکم ولایی امام، جزیرهی که در هر متر مربع ۵ گلولهی توپ میزدند. بیسیمچی حاج همت پیام امام را اعلام کرد. به محض دریافت این حکم، حتی زخمیها هم حاضر نشدند به عقب برگردند و مجنون را حفظ کردند و با رشادت شهید حاج احمد کاظمی، مجنون حفظ شد و این فقط گوشهای از نقش تاثیرگذار ولایت در هشت سال دفاع مقدس است.
نفس ولایی امام خمینی (ره) در عمق وجود پیر و جوان اثر کرد، به گونهای که نیروهای مردمی بدون امکانات و تجهیزات و حتی آموزشهای نظامی به مقاومت پرداختند و نیروهای جوان و شهادت طلب به جبههها شتافتند تا حماسهای مقدس شکل بگرید و آیندگان از آن به عنوان برگ زرین تاریخ اسلام یاد کنند. بدون شک حماسه دفاع مقدس، برکات و دستاوردهای بینهایتی برای انقلاب مردمی ایران به ارمغان آورد و خون شهدا ستونهای اسلام ناب محمدی را تا مدتها مستحکم کرد.
نگاه ولایت به جنگ تحمیلی
حضرت آیت الله خامنهای با شروع جنگ تحمیلی در اولین روزهای دفاع مقدس با وجود اوضاع نابسامان و وخیم منطقه شخصا در مناطق جنگی حضور پیدا کرد تا رزمندگان اسلام از این حرکت ارزشی درس عبرت بگیرند و شور و اشتیاق آنها به جهاد و شهادت دو چندان شود. ایشان با نگاه ولایی خود درباره دفاع مقدس میفرمایند: «جنگ، کار پیچیدهای است. مدیریت جنگ و فرماندهی جنگ، کار بسیار سنگین و پیچیدهای است. این کار را جوانهای نورس ما در بسیاری از بخشها انجام میدادند. این تدبیر، این حکمت، چیز بسیار شگفتآوری است؛ مظهر شکوفائی استعدادها و ظرفیت هاست. چقدر جوانهای کمسال رفتند در جبهه و توانستند در آن جا کارهای بزرگ از خودشان نشان بدهند»[1] ایشان در جای دیگر به برکات جنگ تحمیلی و نقش تربیتی دفاع مقدس اشاره میکنند و میفرمایند «جنگ تحمیلی را دشمن برای خاموش کردن انقلاب به راه انداخت، اما همین جنگ تحمیلی باعث شعلهورتر شدن نیروی انقلاب و روحیهی انقلاب شد».[2]
👇👇👇
ولایت پذیری شهدا
یکی از موضوعات جدی و مورد تاکید شهدای هشت سال دفاع مقدس بحث ولایت است که در اینجا به نمونههای از آن اشاره خواهیم کرد:
1-شهید محمد ابراهیم همت «پیام من فقط این است: در زمان غیبت اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشید»[3]
2-شهید حمید باکری «یقین بدانید تنها اعمال شما که مورد رضایت خداوند متعال قرار خواهد گرفت اعمالی است که تحت ولایت الهی و رسولش و امامش باشد بنابراین در هر زمان و هر موقعیت همت به اعمالی بگمارید که مورد تائید رهبری و امامت باشد»[4]
3- سردار شهید حاج حسین خرازی «شخصی هستم معتقد به انقلاب اسلامی ایران و رهبری و ولایت حضرت امام خمینی روحیلهالفداه، در عصر غیبت امام زمان (عج) . از مردم میخواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند»[5]
اهمیت زنده نگه داشتن دفاع مقدس از نگاه ولایت
دیدگاه ولایی حضرت آیت الله خامنهای به جنگ تحمیلی از زوایای مختلف به نحوی است که ایشان بارها تاکید بر زنده نگه داشتن دفاع مقدس کردهاند که به نمونهای از آن اشاره خواهیم کرد «من مشتاقم که جوانهای ما قصهی جنگ تحمیلی هشت ساله را بدانند که چه بود. این را بارها گفتهایم؛ افراد هم گفتهاند و تشریح کردهاند؛ اما یک نگاه کلان به این هشت سال، با اطلاع از جزئیاتی که وجود داشته است، خیلی برای برنامهریزی آیندهی جوان در روزگار ما مهم است»[6] تأکید معظم له بر این موضوع آشنایی جوانان و نسلهای بعدی با برگ زرین تاریخ اسلام میباشد. ایشان در این باره میفرمایند «همه باید بدانند که در دوران دفاع مقدس چه معجزات عظیمی از حضور مؤمنانه و پر تلاش نیروهای بسیجی در صحنههای جنگ اتفاق افتاد؛ این را باید همه بدانند»[7]
کلام آخر
نقش ولایت در هشت سال دفاع مقدس و شکل گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بر هیچکس پوشیده نیست. پیروزهای رزمندگان اسلام در مقابل استکبار جهانی، قدرت و نفوذ ولایی حضرت امام خمینی(ره) به خوبی به نمایش گذاشته شد و بر همگان ثابت شد نقش ولایت در عصر غیبت همان نقش امامت و تداوم خط انبیاست.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پاسخ پرسش شما با توجه به دو مطلب روشن می گردد :
1)- اجمالاً در برخى از روايات نحس بودن برخى از ايام براى انجام كارهايى از قبيل ازدواج و سفر آمده است. همچنين آيه 19 سوره قمر و 16 سوره فصلت روزهايى كه عذاب بر قوم عاد نازل شده به عنوان روزهاى نحس آمده است. ولى در اين كه مراد از نحس بودن روزها در اين آيات و روايات چيست بحثها و نظريات مختلفى وجود دارد. برخى معتقدند بعضى روزها واقعا نحسند ولى نحس بودن آن با توكل بر خداوند، صدقه و توسل به خداوند و مقربان درگاه او برطرف مىشود و وظيفه ما انجام اين اعمال است نه رعايت سعد و نحس بودن ساعات. در برابر اين نظريه برخى معتقدند سعد و نحس بودن برخى ايام واقعى نيست بلكه به جهت حوادثى است كه در اين روزها اتفاق افتاده و يا به جهت فال بد زدن مردم به اين روزها و نحس دانستن آن از سوى مردم مىباشد كه ممكن است همين نحس دانستن در نفسهاى ضعيف مؤثر واقع شود و همين اثر نفسانى و دل چركين شدن موجب بروز حوادثى براى انسان شود به همين جهت در روايات به جهت برطرف شدن اين حالت نفسانى به ما دستور داده شده صدقه بدهيم و يا دعا بخوانيم. برخى روايات هم مىتواند مؤيد اين نظريه باشد. در هر صورت توكل بر خداوند، دادن صدقه، خواندن دعاهاى وارده، اثر نحس بودن را برطرف مىكند. قابل ذكر اين كه مطالبى كه در تقويمهاى نجومى در ارتباط با سعد و نحس بودن روزها به جهت قرآن و يا مقابله و يا حالات ديگر سيارات آمده است به جز قمر در عقرب كه در روايات آمده است دليلى بر آن نداريم.
2)- اما در مورد ماه صفر ، بنا بر آن چه معروف گشته، ماه صفر را «نحوستى» است؛ به خصوص روز چهارشنبه آخرين آن ماه را كه به نحس بودن بيشتر معروف شده است و در اين باره روايت مخصوصى از ائمه دين(ع) نرسيده و فلسفه آن دقيقاً براى ما روشن نيست. يك احتمال آن است كه اين نحس دانستن ماه صفر و مخصوصاً آخرين چهارشنبه آن، از اين جهت باشد كه وفات رسول خدا(ص) در آن روز واقع گشته است و از آن حضرت روايت شده است كه مىفرمايد: «هر كس مرا به خروج ماه صفر مژده دهد، او را مژده بهشت مىدهم و از اين جهت عقول مردم حكم به نحس بودن آن ماه نموده است».[1]
3)- در هر صورت نحوست این ماه به معنای متوقف کردن اموری مانند خرید و فروش و سایر فعالیت ها نمی باشد بلکه باید با خواند دعاهایی که برای دفع نحوست این ماه وارد شده مانند دعائی که در مفاتیح در اول اعمال ماه صفر وارد شده این نحوست را بر طرف نمائيم و نیز براى دفع نحوست اين ماه، هيچ چيز بهتر از صدقه دادن و دعاها و استعاذه وارده نيست».[2]
پینوشتها:
این مطلب برگرفته از سایت پرسمان دانشجویی میباشد.
[1] ميرزا جواد ملكى تبريزى، مراقبات(اعمال السنه) ، ترجمه عليرضا ميرزا حكيم خسروانى، انتشارات نور فاطمه، ج 1، ص 49
[2] شيخ عباس قمى، مفاتيحالجنان، اعمال ماه صفر
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 رَحمَة لِلعالَمین
🔸چرا رسول خدا هرروز پرونده اعمال ما را نگاه میکند؟
🎤حجتالاسلاموالمسلمین پناهیان
#من_محمد_را_دوست_دارم
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
🔰 @p_eteghadi 🔰
⭕️#حدیث
🔸رسول خدا (ص):
🔹هرکس نزدش کودکى باشد، باید با او کودکانه رفتار کند.
(من لایحضره الفقیه: ج۳، ص)
🔰 @p_eteghadi 🔰