✅خیر، به علت عدم پیشرفت خط و نگارش، در زمان نزول قرآن، کتابت در مراحل ابتدایی خود بود و کاتبان وحی نیز طبق همان قرائتی که می شنیدند، کلمات را می نوشتند؛ یعنی اولویت با حفظ کردن قرآن در سینه ها و ذهن ها بود و سپس برای این که ماندگار و ثابت بماند، همان قرائتی که در حافظه داشتند را کتابت می کردند.
در آن زمان کتابت بدون نقطه و حرکت بود و این مراحل تکمیلی خط، در سالیان بعد به وقوع پیوست.
پس از چهل و اندى سال از مصاحف عثمانى، در عصر «عبدالملک»، قرآن دوستان دوراندیش به چاره جویى افتادند که مصحف مکتوب را نقطه گذارى کنند و اعراب دهند تا حروف آن به خوبى از هم شناخته شود و با حروف مشابه خود مشتبه نگردد. «زیاد بن سمیه» والى بصره از «ابوالاسود دوئلى» (۶۹ه) بنیان گذار و تدوین گر قواعد عربى به تعلیم و دستور امیرالمؤمنین على (علیه السلام) درخواست کرد تا راه و رسمى براى اصلاح زبان عربى و به ویژه روشى براى قرائت صحیح قرآن ابداع کند.
حرکت های حروف و کلمات هم ابتدا به صورت نقطه بود یعنی برای حرکت فتحه، یک نقطه رنگی روی حرف گذاشتند و برای کسره، نقطه رنگی زیر حرف و برای ضمه، یک نقطه رنگی وسط حرف، و...
البته کار «ابىالاسود» اگر چه براى نشان دادن اعراب و حرکات و سکون حروف و کلمات قرآن کارساز بود، ولى هنوز براى قرائت صحیح و بى دغدغه قرآن کارى تمام شده به نظر نمى آمد، چون قرآن نقطه گذاری نشده بود و برخی کلمات، شبیه هم خوانده می شدند.
در عهد «عبدالملک» و به درخواست «حجاج بن یوسف ثقفى» فرماندار عراق، نقطه گذاری قرآن توسط «یحیى بن یعمر عدوانى» (۹۰ه) قاضى خراسان و «نصربن عاصم لیثى» (۸۹ه) صورت گرفت.
سرانجام در قرن بعد نوبت به «خلیل بن احمد فراهیدى» (۱۷۵ه) نحوى رسید. او نقطه هاى «ابىالاسود» را به نشانه هاى اعراب کنونى (ـَ، ـِ، ـُ) مبدل کرد. هم چنان او علامات دیگرى از قبیل همزه، تشدید، و غیره را وضع نمود.(1)
پی نوشت:
1. ر.ک: سعیدی روشن، محمدباقر، آشنایی با علوم قرآن، [بی نا]، ایران، ص ۸۷ و 88.
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅1- گروهي همان طور كه ترتيب آيات در سوره ها را توقيفي مي دانند ، ترتيب فعلي سوره هاي قرآن را هم توقيفي مي دانند. يعني پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) به اذن خدواند اين كار را كرده است و مي گويند جبرئيل قرآن را مطابق ترتيبي كه در لوح محفوظ داشت، بر پيامبر تلاوت مي فرمود. اين تلاوت در سال آخر عمر رسول خدا دو بار تكرار شد و به دستور پيامبر كاتبان وحي آيات و سوره ها را به همان ترتيب تنظيم كردند.
آنان بر اين باورند كه كاتبان وحي به خود اجازه نمي دادند بدون سوال از پيامبر آيه يا سوره اي را در جايي قرار دهند. تنظيمات مطابق دستور پيامبر انجام مي شد. قرآن در زمان رسول خدا به همين گونه ترتيب داده شد ولي بين دو جلد واقع نشد. ( چون نزول تا آخر عمر پيامبر ادامه داشت).
آنان به روايتي هم استناد مي كنند كه مطابق آن رسول خدا درود جبرئيل را به ابي بن كعب رسانده و خود را مأمور شمرده قرآن را بر او بخواند. به تقاضاي ابي بن كعب فضيلت قرائت سوره هاي قرآن را به ترتيبي كه در مصحف فعلي موجود است ،يادآوري مي كند.
2- گروه دومي ترتيب فعلي را محصول اجتهاد صحابه مي شمرند، به دليل اين كه صحابه قرآن هاي خود را به نظم و ترتيب ديگر نگاشته بودند، از جمله ترتيب مصحف امام علي كه مطابق ترتيب نزول بوده است.
3- گروه سوم بر اين نظرند كه مقداري از نظم موجود از رسول خدا رسيده و بقيه اش را اصحاب ترتيب داده اند.
اما رأي اول به نظر ما قابل قبول تر است. (1)
پي نوشت:
1. تاريخ قرآن كريم، سيد محمد باقر حجتي، ص85-92؛تاريخ جمع قرآن كريم ،سيد محمد رضا جلالي نائيني).
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ:
امام صادق(علیه السلام) در روایتی می فرمایند:
«لَا يَنْبَغِي لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَنْكَشِفَ بَيْنَ يَدَيِ الْيَهُودِيَّةِ وَ النَّصْرَانِيَّةِ فَإِنَّهُنَّ يَصِفْنَ ذَلِكَ لِأَزْوَاجِهِنَّ؛ برای زن شایسته نیست که در نزد زنان یهودی و مسیحی حجاب خود را کنار بگذارد. چراکه آنان (آنچه را دیده اند) برای شوهران خود توصیف میکنند.»(1)
تعبیر لاینبغی نمی تواند حرمت را برساند. بنابراین چنین کشف حجابی کراهت دارد.
علتی که در آخر روایت آمده است باعث تعمیم اول روایت میشود. به عبارت دیگر زنان مسیحی و یهودی خصوصیتی ندارند و همین حکم درباره زنان مسلمانی که ظاهر زنان دیگر را برای شوهرانشان توصیف میکنند جاری است.
وقتی توصیف برای همسران این حکم را دارد توصیف برای نامحرم به طریق اولی همین حکم را دارد.
پی نوشت:
کلینی، محمد بن یعقوب(321ق)، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ج5، ص519.
🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پاسخ:
دو روایت با یک مضمون و تفاوت اندک در منابع روایی درباره نهی امام باقر(علیه السلام) از شوخی با نامحرم در ارتباط با مزاح ابوبصیر با یک زن به هنگام تعلیم قران وارد شده است.
1) عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ أُقْرِئُ امْرَأَةً كُنْتُ أُعَلِّمُهَا الْقُرْآنَ فَمَازَحْتُهَا بِشَيْءٍ فَقَدِمْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لِي أَيَّ شَيْءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَةِ (فَغَطَّيْتُ وَجْهِي) فَقَالَ لَا تَعُودَنَّ إِلَيْهَا.[1]
ابو بصير مىگويد: به زنى قرآن مى آموختم. روزى با وى شوخى كردم. وقتى خدمت امام باقر (عليه السلام) رسيدم، گفتند چه چیزی به آن زن گفتی،(روی خود را پوشاندم) و فرمودند: «ديگر اين كار را تكرار نكن»
2) عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ أُقْرِئُ امْرَأَةً الْقُرْآنَ بِالْكُوفَةِ فَمَازَحْتُهَا بِشَيْءٍ فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع عَاتَبَنِي وَ قَالَ مَنِ ارْتَكَبَ الذَّنْبَ فِي الْخَلَاءِ لَمْ يَعْبَأِ اللَّهُ بِهِ أَيَّ شَيْءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَةِ فَغَطَّيْتُ وَجْهِي حَيَاءً وَ تُبْتُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تَعُدْ.[2]
ابو بصير مىگويد: در كوفه به زنى قرآن مى آموختم.روزى با وى شوخى كردم. وقتى خدمت امام باقر عليه السلام رسيدم، مرا سرزنش كردند و گفتند کسی که در خلوت مرتکب گناه شود خدا به او اعتنا نمی کند، چه چیزی به آن زن گفتی، من روی خود را از خجالت پوشاندم و توبه کردم. امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «ديگر اين كار را تكرار نكن»
تحلیل مطلب:
در كتب رجال، عنوان «أبو بصير» براى چهار نفر آمده كه دو نفر آنها از همه معروفتر اند:
«ابو بصير يحيى بن قاسم مكفوف» و «ابو بصير ليث بن يحيى بخترى مرادي»، كه هر دو از اصحاب امام باقر (عليه السلام) و امام صادق (عليه السلام) هستند و از بزرگان، به شمار مىروند. در مورد اين كه «ابو بصير» به طور مطلق، بر كدام يك از اين دو، دلالت دارد، سخن بسيار گفته اند و بعضى گفته اند كه بحث در اين باره ثمره اى ندارد؛ چون هر دو ثقه و وجيه اند. در مورد «يحيى بن قاسم» تصريح شده است كه: «وُلد مكفوفاً (نابينا زاده شد)» و در مورد اين كه «ليث مرادى»، مكفوف (نابينا) باشد، هيچ شاهدى نداريم.[3]
با توجه به مطلب فوق و اختلافی که در مراد از ابی بصیر به هنگام کاربرد مطلق آن وجود دارد نمی توان دقیقا مشخص کرد که فردی که به هنگام تعلیم قران با نامحرم شوخی کرد ابی بصیر نابینا بوده است یا ابی بصیر بینا، هر چند در اصبحاب خاص بودن ابی بصیر تردیدی وجود ندارد چرا که راوی شخصیتی است توثیق شده و قابل اطمینان.
نکته دیگر این است که از آنجا که ارتباط با نامحرم یکی از دام های خطرناک برای انسان در تعاملات اجتماعی است در روایت فوق مورد هشدار قرار گرفته و کمترین شوخی با نامحرم توبیخ شده است. از این رو هر چند اصل شوخی کردن و مزاح نمودن فی نفسه امری پسندیده است اما مرزهایی نیز برای ان تعریف شده است که یکی از ان مرزها و ممنوعیت ها شوخی با نامحرم است هر چند شوخی اندک و مختصر.ضمن اینکه حکم فقهی این مطلب را به طور مفصل باید در کتب فقهی جستجو کرد.
[1] شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة (1409 ق.) قم، چاپ: اول، ج20 ؛ ص198
[2] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) (1403ق)، چاپ: دوم ؛ ج46 ؛ ص247
[3] محمدى رى شهرى، محمد،(1390ش) بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث، 2جلد، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر - قم - ايران، چاپ: 2، ج1 ؛ ص712، پاورقی.
🔰 @p_eteghadi 🔰
#پاسخ_به_سؤالات_اعتقادی_عرفانی
سؤال شما:
🔹حضرت شعیب میگفت:
گناه نکنید که خدا بر شما بلا نازل میکند..
یکی آمد و گفت من خیلی هم گناه
کردم ولی خدا اصلا بلایی بر من نازل نکرده!
🔶خداوند به حضرت شعیب وحی میکند که به او بگو اتفاقا تو سر تا پا در زنجیر هستی..
آن فرد از حضرت شعیب درخواست نشانه میکند.
خداوند میگوید به او بگو که عباداتش را فقط به عنوان تکلیف انجام میدهد و هیچ لذتی از آنها نمیبرد!
🔹امام صادق علیه السلام فرمودند:
خداوند كمترين كاری كه درباره
گناهکار انجـام مـیدهد اين است كـه
او را از لـذّت مـناجـات محـروم میسـازد.
🔶معراجالسعادة صفحه۶۷
سلام حاج اقا وقتتون بخیر
ازکجا بفهمیم شامل این روایت شدم، چون من نمازم رو بیشتراوقات ازروی کسلی میخونم
🖋پاسخ ما:
علیکم السلام و رحمت الله
از کجا بفهمین؟
تو روایت بالا فرموده که همین از روی رفع تکلیف نماز خوندن، نشانهی نزول بلاست
بلا که حتما نباید سنگی از آسمان یا قحطی و... باشه
نمیبینید معشوق وقتی به عاشق بی توجهی کنه، بزرگترین بلا رو برسرش آورده؟
پاسخ از حجت الاسلام و المسلمین علیرضا نعمتی
🔰 @p_eteghadi 🔰
«وَ النَّظَرُ فِی الصَّحِیفَةِ یَعْنِی صَحِیفَةَ الْقُرْآنِ عِبَادَة؛[۱] از رسول خدا (ص) شنیدم میفرمود: نگاه بصحیفه یعنى صحیفه قرآن عبادت است.»
پس طبیعتا خواندن آن به زبان های دیگر (ترجمه) نیز بهره هایی به دنبال دارد. اما کامل ترین بهره ها، با تلاوت آیات به همان شکل اولیه و اصلی (عربی) حاصل می شود.
روح و محتواى هر پیام و سخنى در قالب زبان خاص خود، عمیقتر درك مىشود تا زمانى كه به زبانهاى دیگر برگردانده شود این قاعده حتی در حد شعر حافظ و سعدی نیز جاری است. و حتی عده ای معتقدند که ترجمه امکان ندارد. چون نمی توان تمام ظرایف و خصوصیات یک لغت را در لغت دیگر بیان کرد. و عوض شدن ظرف کلام، تغییراتی در آن ایجاد می کند.
این قاعده در قرآن بسیار پررنگ تر است. چون یکی از وجوه اعجاز قرآن فصاحت و بلاغت آن است که هیچ بشری نمی تواند مانند آن ایجاد کند. و فصاحت و بلاغت امری است که اثر خود را در روح انسان می گذارد اگر چه انسان قواعد و زیره کاری های یک بیان را به طور آگاهانه نداند.
علاوه بر آن که تشویق و ترغیب بر استفاده از همان الفاظى كه جبرئیل بر پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله نازل فرموده، یكى از شیوه هاى حفظ قرآن از تحریف است چنان كه وقتى مطلبى نزد همگان با یك قرائت معین به اثبات رسیده باشد، تحریف آن مشخص خواهد شد. از این رو در تاریخ اسلام وقایعى نقل شده است كه مسلمین حتى نسبت به جا به جایى یا حذف یك «واو»، حساسیت نشان مى دادند.
البته باید توجه نمود که تلاوت قرآن با توجه به معانی آن باشد و کسی که زبان عربی نمی داند، بهتر است همزمان از عبارت عربی و ترجمه استفاده کند.
[۱]. بحار الأنوار ج۷۱، ص۷۳.
🔰 @p_eteghadi 🔰
136.1K
⭕️ سوال
سلام آقا ببخشید، چرا هیچ زنی پیامبر یا امام نشده مگر همهی انسانها برابر نیستند؟
🔰 پاسخ
بِسم اللّه الرَّحمنِ الرّحیم
💢 پیامبری و امامت مسؤولیت اجتماعی است که مستلزم اختلاط و درگیری و حشر و نشر با انواع انسانها است و این، با آن عفّت و حجب و حیای زنها سازگار نیست.
📌بنابراین این مسئولیت به هیچ زنی داده نشده.
اما آیا زنها میتوانند در مقام انسانیت به جایی برسند که حتی مَردها هم نرسیدند؟ بله، حضرت زهرا سلام الله علیها مقامش از مقام پیامبران غیر از پدرش بالاتر است.
💠 امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر خداوند امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام را خلق نمیکرد. فاطمۂ زهرا سلام الله علیها کفوی نمیداشت. «مِنْ آدَمَ وَ مَنْ دُونَهُ»
بنابراین زن میتواند به آن مقام انسانی برسد و از این حیث با مَردها فرقی نمیکند. ولی این مسئولیت اجتماعی را، به خاطر مشکلاتی که دارد، از روی دوشش برداشتهاند.
🎙 استاد محمدی شاهرودی
📎 #اعتقادات
📎 #امام_زمان
📎 #حجاب
🔰 @p_eteghadi 🔰
آیت الله جوادی آملی .mp3
1.46M
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی:
«قبل از بحث تفسیری، درباره ولیّنعمت خودمان وجود مبارک فاطمه معصومه(سلام الله علیها) این نکته را همه ما توجه داشته باشیم خوب است، ما واقعاً در کنار این سفره نشستهایم. هر جا ولیّای از اولیای الهی دفن بشود، آنجا سعه رحمت الهی مشهود است. از دیرزمان همین طور بود؛ حالا گذشته از مزار نورانی پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) از وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) به بعد همه همین طور بود و این دعای معروف سحر از حضرت امام سجاد(سلام الله علیه) به وسیله ابوحمزه رسید، این از فقها و بزرگان و محدثان امامیه است، ایشان شاگردان خوبی داشت. میدیدند از کوفه بیرون میرود در یک بیابانی آنجا دارد درس میگوید نمیدانستند که آنجا کجاست؟ خیال میکردند مثلاً یک فضای بازی یک فضای وسیعی باید باشد که اینها میروند در بیابان درس میگویند. بعدها معلوم شد که کنار قبر علی بن ابیطالب(سلام الله علیه) بود، چون قبر حضرت امیر(سلام الله علیه) سالیان متمادی مخفی بود. این اصحاب خاص میدانستند که کنار قبر ولیّای از اولیای الهی مخصوصاً وجود مبارک حضرت امیر رحمت الهی، سعه الهی، رزق الهی هست، این یک اصل مسلّمی بود.»
درس تفسیر ۹۶/٩/٢١
🔰 @p_eteghadi 🔰