eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.7هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 عقلانیت وارسته ▫️ وجود مبارك ابی ابراهیم امام كاظم (سلام الله علیه) پدر بزرگوار كریمه اهل بیت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در آن مواعظی كه به هشام بن حكم فرمود، طلیعه آن فرمایش این است كه خدای سبحان به و خردورزان و فرهیختگان بشارت داد. یك وقت است كه در قرآن كریم هست كه مؤمنان را به بهشت بشارت بدهید، هر كسی اخلاق خوبی دارد عمل خوبی دارد او را به بهشت بشارت بدهید، این آیات كم نیست؛ اما بخشی از آیات قرآن كریم ناظر به این است كه خردورزان را خردمندان را فرهیختگان را بشارت بدهید كه آنها در صدد فكر تازه ‌اند، جامد و منجمد نیستند كه در یك حوزه بگردند، می‌ دانند اقوال فراوان است آراء فراوان است و ممكن است در گفتار دیگران حقی نهفته باشد كه از او مستور است، لذا آرای متضارب را اقوال متضارب را بررسی می ‌كنند، اینها را در محك و ترازویی ارزیابی می ‌كنند و بهترین آن را می ‌گیرند: ﴿فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ﴾، این یك اصل بود. ▫️ اصل دوم این است که قرآن این‌چنین نیست كه كلی بگوید و راه را نشان ندهد؛ فرمود كسی است كه اقوال را ارزیابی كند و به «احسن الاقوال» برسد، خب «احسن الاقوال» قول چه کسی است؟ فرمود: ﴿وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعَا إِلَی اللّهِ وَ عَمِلَ صَالِحَاً وَ قالَ إِنَّنی مِنَ الْمُسْلِمینَ﴾؛ «احسن الاقوال» حرف كسی است كه را بزند به بهترین وجه بگوید، به بهترین وجه باور كند و به بهترین وجه عمل كند. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1384/02/29 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
مشروعیت تبرک در آیات و روایات و گره زدن پارچه به ضریح امامان علیهم السلام !!! 🤔 : ❓این که برخی از مردم پارچه به ضریح امامان و امامزادگان گره میزنند , آیا برای این کار دلیلی هم از ادله اسلامی وجود دارد ?!!!! 💠💠 👌تبرک جستن به آثار اولیاء الهی , مساله ای است که مورد تایید آیات قرآن و روایات شیعه و اهلسنت است . ❕برخی از محققین در مورد مشروعیت تبرک در قرآن می نویسند : "1 _ تبرّك به مقام ابراهيم عليه السلام‏ : 👌خداوند، بعضى از سرزمين‏هايى را كه بدن دعوتگران توحيد را لمس كرده، عبادتگاه به شمار آورده است، مثل آنكه «مقام ابراهيم» را نمازخانه قرار داده و فرموده است: «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِيمَ مُصَلًّى»  «خانه كعبه را محل بازگشت مردم و مركز امن قرار داديم و از مقام ابراهيم، عبادتگاهى براى خود انتخاب كنيد.» ( بقره ١٢٥ ) ❕بى‏شك، نماز از بعد ذاتى فرقى نمى‏كند كه در اين جايگاه خوانده شود، يا نقاط ديگر مسجد. ولى «مقام ابراهيم» به سبب وجود ابراهيم پيامبر، امتياز ديگرى يافته و جاى متبرّكى شده است. از اين رو نمازگزار به خاطر تبرك به آن مكان پاك، نمازش را آنجا برگزار مى‏كند. 👌در جاى ديگرى از قرآن، خداوند متعال «مسعى‏»- مسافت ميان صفا و مروه- را محلّ عبادت مى‏شمارد و اين نيست مگر به سبب آنكه بانوى پاك و يكتا پرستى همچون «هاجر»، با قدم‏هاى مبارك خود هفت بار اين زمين را در جستجوى آب، لمس كرده است و اين مسأله علتى جز اين ندارد كه به اين سرزمين مقدس كه جزئى از بدن مادر حضرت اسماعيل را لمس كرده است، تبرك جويند. 2. پيراهن يوسف عليه السلام و بينايى يعقوب عليه السلام‏ يعقوب پيامبر، مدتى طولانى در رنج هجران فرزند عزيزش يوسف عليه السلام بود و در آن مدّت آن‏قدر گريست كه به تعبير قرآن كريم، چشمانش سفيد (و نابينا) شد: «وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ» ( يوسف ٨٤ ) 👌اراده الهى بر آن شد كه به واسطه پيراهن فرزندش يوسف، بينايى يعقوب را به او برگرداند. خداوند از زبان يوسف عليه السلام چنين نقل مى‏فرمايد:  «اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هذا فَأَلْقُوهُ عَلى‏ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً».  «اين پيراهن مرا ببريد و به صورت پدرم بيندازيد، بينا مى‏شود.» ( یوسف ٩٣ ) ❗️شكى نيست كه پيراهن يوسف، از جهت موّاد و شكل، با پيراهن‏هاى ديگر فرقى ندارد، ولى خواست خدا آن بود كه فيض الهى از اين راه به بنده‏اش يعقوب برسد. قرآن با صراحت اين حقيقت را چنين بيان مى‏كند:  «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى‏ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً» «چون مژده دهنده  آمد، آن پيراهن را به صورت او افكند، پس او بينا شد.» ( یوسف ٩٦ ) 3. تابوت سكينه بنى‏اسرائيل‏ : 👌حضرت موسى عليه السلام در اواخر عمر شريفش، الواح مقدّس را كه در بردارنده شريعت او بود، همچنين زره، سلاح و آثار ديگرش را در صندوقى گذاشت و صندوق را به وصىّ خود «يوشع بن نون» سپرد. از همين‏جا آن صندوق نزد بنى‏اسرائيل اهميت ويژه‏اى يافت. ❕در جنگ‏هايى كه ميان آنان و دشمنانشان پيش مى‏آمد، آن صندوق را به عنوان تبرك با خود مى‏بردند و به سبب آن از خداوند نصرت مى‏طلبيدند و تا وقتى كه آن صندوق ميان آنان بود، با عزّت مى‏زيستند. امّا وقتى كه در دين سست شدند و تأثير عامل بازدارنده اخلاقى در ميان ايشان كم شد، دشمنانشان توانستند آنان را شكست دهند و آن صندوق مقدس را هم به غارت ببرند. چون خداى‏سبحان پس از مدتى طالوت را به عنوان پادشاه و فرمانده بنى اسرائيل برگزيد، پيامبرشان به ايشان گفت: نشانه صدق او و اينكه طالوت از سوى خداوند به‏ فرماندهى تعيين شده است، آن است كه صندوق را نزد شما مى‏آورد. قرآن در اشاره به اين داستان مى‏فرمايد:  «وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى‏ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» «پيامبرشان به آنان گفت: نشانه فرمانروايى او آنست كه تابوت را براى شما مى‏آورد، در آن مايه آرامشى از سوى خداست و بازمانده‏اى از آنچه خاندان موسى و خاندان هارون برجا گذاشته‏اند. آن صندوق را فرشتگان حمل مى‏كنند به يقين در اين موضوع، نشانه‏اى است، اگر اهل ايمان باشيد.» ( بقره ٢٤٨ ) ❕دقت در آيه مى‏رساند كه قرآن كريم، از زبان پيامبر نقل مى‏كند كه بنى‏اسرائيل به آن صندوق تبرك مى‏جستند و آن قدر ارزش و شرافت داشته كه فرشتگان آن را حمل مى‏كردند. اينك مى‏پرسيم: اگر اين كار، با اصول توحيد، ناسازگار است، چگونه آن پيامبر، اين خبر را به صورت يك مژده به آنان نقل مى‏كند؟ ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 4. تبرك به جايگاه اصحاب كهف‏ : 👌وقتى مؤمنان و يكتاپرستان، مخفى‏گاه جوانمردانِ «اصحاب كهف» را يافتند، با خود مى‏انديشيدند كه چه كنند؟ همه اتفاق نظر داشتند كه بر قبور آنان مسجدى بسازند تا محلّ عبادت باشد و وسيله‏اى براى تبرك‏جستن به عبادت در كنار آن پيكرهاى مطهّر گردد. قرآن كريم چنين نقل مى‏كند: «قالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلى‏ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً»  «آنان كه از راز آنان آگاه شدند، گفتند: برمدفن آنان مسجدى مى‏سازيم.» ( کهف ٢١ ) ❕مفسران مى‏گويند هدف از ساختن مسجد، برپايى نماز و تبرك به اجساد مطهّر آنان بوده است. " 📚سیمای عقاید شیعه ص ١٠٨ ❕برخی دیگر ادامه می دهند : 👌در اين زمينه روايات فراوانى است كه به برخى از آنها اشاره مى‏كنيم: 1- عايشه نقل مى‏كند: صحابه دائماً فرزندان خود را نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‏آوردند تا آنان را تحنيك كرده و مبارك گرداند. 📚مسند احمد ج ٧ ص ٣٠٣ ح ٢٥٢٤٣ 2- امّ قيس فرزندش را- كه هنوز غذا نخورده بود- نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آورد و او را در دامن آن حضرت صلى الله عليه و آله قرار داد .... " 📚صحیح بخاری ج ١ ص٦٢ کتاب الغسل 👌ابن حجر در شرح اين حديث مى‏گويد: «از اين حديث استفاده مى‏شود كه تحنيك طفل و تبرك به اهل فضل مستحب است». 📚فتح الباری ج ١ ص ٣٢٦ 3- انس مى‏گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله را ديدم كه حلّاق سر مباركش را مى‏تراشيد و اصحاب دور وجودش طواف مى‏كردند تا اگر دانه مويى از سر حضرت صلى الله عليه و آله جدا شود بر دستان آنها قرار گيرد. " 📚صحیح مسلم با شرح نووی ج ١٥ ص ٨٣ _ مسند احمد ج ٣ ص ٥٩١ 4- ابى حجيفه مى‏گويد: خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيدم، در حالى كه وضو مى‏گرفت و مردم بر هم سبقت مى‏گرفتند تا از آب وضوى پيامبر صلى الله عليه و آله بهره ببرند. هر كس از آن آب بر مى‏داشت، براى تبرك به خود مى‏ماليد و كسى هم كه به آن دسترسى پيدا نمى‏كرد از رطوبت ديگرى استفاده مى‏برد. " 📚صحیح بخاری ج ١ ص ٥٥ کتاب الوضوء باب استعمال فضل وضوء الناس 👌عروه از مسور و ديگران نقل مى‏كند: هنگام وضوى رسول خدا صلى الله عليه و آله، نزديك بود كه مردم به دليل هجوم آوردن براى تبرك از آب وضوى پيامبر صلى الله عليه و آله خودشان راهلاك كنند. 📚همان منبع 5- سعد مى‏گويد: از اصحاب رسول خدا شنيدم كه مى‏گفتند: رسول خدا صلى الله عليه و آله كنار چاه بضاعه آمد و با دلوى از چاه آب كشيد و با آن وضو گرفت و بقيه آن را داخل چاه ريخت. بعد از اين جريان هرگاه شخصى مريض مى‏شد، از آن چاه آب مى‏كشيدند و او را مى‏شستند؛ و فوراً شفا مى‏يافت. 📚همان منبع 6- ابو ايوب انصارى مى‏گويد: بعد از آن كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد خانه ما شد؛ من براى حضرتش غذا مى‏آوردم، هنگامى كه ظرف غذا را بر مى‏گرداندم، من و همسرم از محل دست‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله در غذا به نيت تبرك برداشته و استفاده مى‏كرديم." 📚طبقات ابن سعد ج ٥ ص ٤٠٦ ( به نقل از کتاب شیعه شناسی ج ١ ص ١٧٧ ) 👌در مورد مشروعیت تبرک در تاریخ و روایات اهلسنت ,  عالم مكّى شيخ محمّد طاهر، كتاب مستقلى به نام تبرك الصحابة دارد و دانشمند ارجمند، جناب احمدى كتاب ديگرى بنام التبرك منتشر نموده‌اند و همگى به گردآورى روايت دراين‌باره پرداخته‌اند. ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 ❕در مورد فلسفه تبرک نیز برخی می نویسند : "انگيزه تبرك يكى از دو چيز است: 1 - ترقب آثار معنوى و فيض الهى كه از مجراى علل غير طبيعى به انسانها مى‌رسد و نمونه هاى‌آن را يادآور شديم: 2 - مهر و مودّت به پيامبر و فرزندان و ياران او يكى از دستورات قرآنى است و طبعا مهر و علاقه براى خود مظهرى لازم دارد و اين مظهر، در حال حيات، به آن گونه صورت مى‌گيرد كه صحابه انجام مى‌دادند، ولى در حال ممات، ابراز چنين مهرى براى خود مظاهرى دارد كه مهمترين آنها، ابراز شادى در سالگرد ولادت، و ابراز اندوه در ايام وفات آنها و به هنگام حضور در مشاهد آنان بوسيدن در و ديوار مرقد و ضريح مطهر است و همۀ اينها برخاسته از مهر ريشه‌دار و ديرينه است كه در قلوب مسلمين جاى گرفته و در حقيقت اين گروه كه در و ديوار و ضريح پيامبر رامى بوسند به تخته و آهن عشق نمى‌ورزند بلكه به خود پيامبر عشق مى‌ورزند ولى چون دستشان به معشوق نمى‌رسد به آثار منتسب به وى ابراز علاقه مى‌كنند " 📚فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی ج ٣ ص ٣١٣ ❕همینطور در روایات ما به تبرک جستن از قبور امامان علیهم السلام تاکید شده است : " بَابُ اسْتِحْبَابِ التَّبَرُّكِ بِمَشْهَدِ الرِّضَا وَ مَشَاهِدِ الْأَئِمَّةِ ع‏ " 📚وسائل الشیعه ج ١٤ ص ٥٦١ باب ٨٣ _ مستدرک الوسائل ج ١٠ ص ٣٥٧ باب ٦٥ 👌در مورد گره زدن پارچه به ضریح اولیاء الهی نیز گفتنی است : ❕اگر غرض آن است که پارچه گره زده شده متبرک شود و بعد باز شود و  مورد استفاده و تبرک قرار گیرد , این عملکرد صحیح است اما اگر غرض آن است که پارچه گره زده تا مدت زمان طولانی به ضریح بماند و وقتی به مرور زمان خود به خود گره پارچه باز شد , این با ز شدن نشان از برآورده شدن حاجت تلقی شود , چنین عملکردی مستند و مورد تایید نیست و از خرافات تلقی می شود , چنان که آیت الله مکارم شیرازی در این رابطه می گوید : "سجده كردن بعضى از عوام در برابر اين قبور مقدّس، تعبيراتى كه بوى الوهيّت نسبت به آنان مى‏دهد، گره زدن چيزى به ضريح آنان و مانند اين‏ها، همه از امور ناشايست و مشكل آفرين است و چهره يك كار مثبت و بسيار سازنده (زيارت) را دگرگون مى‏سازد، و بهانه به دست اين و آن مى‏دهد تا مردم را از بركات زيارت محروم سازند. " 📚شیعه پاسخ می گوید ص ١١٢ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 عزم وصال ▪️ دعایی هست در 27 رجب، در این دعا وجود مبارک عرض می ‌کند خدایا! «أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ‏ دُونَك‏ وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ أَفْضَلَ زَادِ الرَّاحِلِ‏ إِلَیكَ‏ عَزْمُ إِرَادَةٍ‏»؛ خدایا! تو هیچ پرده ‌ای نداری، پوشیده نیستی، پشت پرده نیستی، این خود بشر است که با دست خود پرده‌ ای از گناه بافت و جلوی چشم خود آویزان کرد، وگرنه به قول حکیم سبزواری: پرده ندارد جمال غیر صفات جلال نیست بر این رخ نقاب نیست بر این مغز پوست ▪️ او پوستی ندارد، حجابی ندارد، اگر ﴿نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض﴾است، نور دیگر حجاب ندارد؛ اینکه فرمود: ﴿كانَتْ أَعْینُهُمْ فی‏ غِطاءٍ عَن ذِکری﴾ همین است، پس ! ▪️ وقتی وجود مبارک را به زندان می بردند، این دعای نورانی را خواند؛ عرض کرد خدایا! تو پرده‌ ای نداری، بین خلق و تو هیچ حجابی نیست، مگر اینکه کسی جلوی خود پرده بگذارد، این یک مطلب؛ سفر به سوی تو و زادراه می ‌خواهد، مسافر به هر حال زادراه می‌ خواهد، این دو. مگر شما نفرمودید: ﴿فَفِرُّوا إِلَی اللَّه﴾‏؟ مگر ما «سیر الی الله» نداریم؟ مگر «سلوک الی الله» نداریم؟ مگر ما مسافر نیستیم؟ مگر مسافر زادراه و ره‌ توشه نمی ‌خواهد؟ من فهمیدم که ، یک و شکست‌ناپذیر است که تو را طلب بکند: ▫️ «أَفْضَلَ زَادِ الرَّاحِلِ‏ إِلَیكَ‏ عَزْمُ إِرَادَةٍ‏»؛ «ما و وصال یار، از هر کار توبه»! : 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1396/02/05 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 فتح دل 🔸 یکی از بدترین غده های بدخیم مدینه همین اسرائیلی ها بودند! یهودی های مدینه از هر نظر مزاحم بودند؛ هم از نظر جاسوسی هم از نظر ثروت هم از نظر قدرت. در جریان که وجود مبارک حضرت امیر درِ قلعه را با آن وضع کَند، خب کار مهمی بود، بود از شرّ اینها؛ وجود مبارک پیغمبر و همه مسلمان ها در آن روز نهایت خوشحالی را داشتند که از شرّ اینها نجات پیدا کردند. همان روز حضرت جعفر بن ابی طالب (رضوان الله و سلام الله علیهما) از حبشه آمده بود، چون سال ها قبل به دستور پیامبر اکرم مهاجرت کرده بود، از مکه رفته بود به حبشه تا جلوی دسیسه مشرکان را بگیرد؛ آنجا هم کرد هم داد مبارزات فکری داشت، چند سال بود و عده ای را هم مسلمان کرد. روز فتح خیبر با آمدن جعفر از مهاجرت هم‌ زمان شد؛ پیغمبر چه فرمود؟ فرمود دو خوشحالی به من رسیده است، من نمی دانم به کدام یک از اینها خوشحال تر باشم! 🔸 پس می شود یک روحانی، با کار تبلیغی، مثل را بکند؛ این عظمت است، عظمت است، عظمت است، عظمت است! وجود مبارک جعفر که آنجا جنگ و نبرد و مانند آن نداشت، تبلیغ و تعلیم بود، یک حوزه علمیه ناشناخته درست کرده بود. درست است جبهه رفتن کار بسیار خوبی است و جزء بهترین فضیلت های دینی است؛ اما می شود انسان کاری بکند که کار جبهه باشد، کار جعفر را بکند! 📚 درس خارج فقه ارث جلسه 95 تاریخ: 1400/02/27 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
هدایت شده از قاصدک
🔴 عضویت اختصاصی اهالی استان هرمزگان 😍 🔸کانال اطلاع رسانی اخبار ریز و دُرشت هرمزگان، مراسمات، مراکز تجاری و... 🔴 اهل کدام شهر هرمزگان هستید؟ 👇 🔺جاسک 🔺بشاگرد 🔺سیریک 🔺میناب 🔺رودان 🔺بندرعباس 🔺حاجی‌آباد 🔺خمیر 🔺بندرلنگه 🔺بستک 🔺پارسیان 🔺مناطق دیگر... 🔹 دسترسی به مهمترین اخبار استان هرمزگان همراه با صدای مردم و حضور مسئولین 👇 https://eitaa.com/joinchat/977338368Ceaee5800a4
💠 فتح دل 🔸 یکی از بدترین غده های بدخیم مدینه همین اسرائیلی ها بودند! یهودی های مدینه از هر نظر مزاحم بودند؛ هم از نظر جاسوسی هم از نظر ثروت هم از نظر قدرت. در جریان که وجود مبارک حضرت امیر درِ قلعه را با آن وضع کَند، خب کار مهمی بود، بود از شرّ اینها؛ وجود مبارک پیغمبر و همه مسلمان ها در آن روز نهایت خوشحالی را داشتند که از شرّ اینها نجات پیدا کردند. همان روز حضرت جعفر بن ابی طالب (رضوان الله و سلام الله علیهما) از حبشه آمده بود، چون سال ها قبل به دستور پیامبر اکرم مهاجرت کرده بود، از مکه رفته بود به حبشه تا جلوی دسیسه مشرکان را بگیرد؛ آنجا هم کرد هم داد مبارزات فکری داشت، چند سال بود و عده ای را هم مسلمان کرد. روز با آمدن جعفر از مهاجرت هم‌ زمان شد؛ پیغمبر چه فرمود؟ فرمود دو خوشحالی به من رسیده است، من نمی دانم به کدام یک از اینها خوشحال تر باشم! 🔸 پس می شود یک روحانی، با کار تبلیغی، مثل را بکند؛ این عظمت است، عظمت است، عظمت است، عظمت است! وجود مبارک جعفر که آنجا جنگ و نبرد و مانند آن نداشت، تبلیغ و تعلیم بود، یک حوزه علمیه ناشناخته درست کرده بود. درست است جبهه رفتن کار بسیار خوبی است و جزء بهترین فضیلت های دینی است؛ اما می شود انسان کاری بکند که کار جبهه باشد، کار جعفر را بکند! 📚 درس خارج فقه ارث جلسه 95 تاریخ: 1400/02/27 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 فتوا 🔸 «فتوا» آ‌ن مطلب زنده با فتوّت و جوانی و است؛ حرف های كهنه را نمی ‌گویند فتوا. كسی حرف های دیگران را نقل كند و به نام خود جا بزند، این فتوا نیست، این تقلیدِ سرگردان و شناور است؛ آن است كه زنده باشد و خود انسان داشته باشد. ممكن است كه ده‌ مرجع یك نحو فتوا بدهند اما هیچ كدام از دیگری نگرفته است. 🔸 شما می بینید اینهایی كه به عمق اقیانوس می روند و سنگین ‌ترین گوهرها را با غوّاصی در می‌ آورند، این گوهرها شبیه هم اند؛ اما هر کدام خودشان رفتند غوّاصی كردند و از عمق اقیانوس در آوردند، چون گوهرها شبیه هم اند نباید گفت پس اینها از هم گرفتند! الآن شما می‌بینید در این رساله‌هایی كه مراجع عظیم ‌الشأن ما نوشتند فتواها شبیه هم است _ البته همین است فتواها باید شبیه هم باشند؛ اگر اختلاف مختصری هست در فروعاتِ خیلی جزئی است _ اما همه‌ آنان با شصت سال, هفتاد سال جان كندن، در ، غوّاص شدند و رفتند در عمق اقیانوس و گرفتند. از یک مرجع سؤال بكنی به چه دلیل، می‌ گوید به فلان دلیل, به فلان دلیل؛ این طناب را وصل می ‌كند تا عمق اقیانوس، می‌ گوید من رفتم آنجا و این را آوردم؛ این را می ‌گویند . اگر حرف دیگری را نقل كند كه «فَتی» نیست، این كهنه و فرسوده است؛ این است نیست؛ «فتوا» آن است كه فتوّت و و و را به همراه داشته باشد. 📚 سوره مبارکه نمل جلسه 9 تاریخ: 1391/02/25 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
31.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 ✍️ آيا همه صحابه اهل بهشت هستند؟ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 روز 💠 💎 احوالات مردم در زمان غیبت 🔻 امام محمدباقر عليه‌السلام: يَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ يَغيبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَيا طُوبى لِلثّابِتينَ عَلى اَمْرِنا فى ذلِكَ الزَّمانِ ✳️ زمانى بر مردم می‌‏آيد كه امام و پيشواى آنان غيبت می‌كند؛ پس خوشا به حال كسانى كه در آن زمان بر فرمان ما استوار و ثابت قدم باشند. 📚 بحارالأنوار: ج ۵۲، ص ۱۴۵ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰