eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.3هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
❕ادامه پاسخ 👇👇👇 👌گذشته از آنکه احساسات مردم در برابر اين جنايت به قدرى شديد بود كه عفو ابن ملجم سبب ناآرامى آن روز مى‏ شد و عاشقان امام عليه السلام قدرت تحمل چنين عفوى را نداشتند. به علاوه اگر ابن ملجم را زندانى مى‏ كردند، جمعيت هجوم بر زندان مى‏ بردند و اگر آزادش مى‏ گذاشتند او را قطعه قطعه مى ‏كردند پس بهتر اين بود كه با قصاص آرامش به جامعه باز گردد. 📚پیام امام امیر المومنین ج 9 ص 278 ❕امیر مومنان پیش بینی بنی هاشم و دیگران را نسبت به ابن ملجم کرده بود و فرمود ؛ « ای فرزندان عبدالمطلب نکند بعد از شهادتم ( به بهانه قتل من ) در خون فرو روید و بگویید امیر مومنان شد. آگاه باشید جز من را به سبب قتل من نکشید ( درست ) بنگرید هر گاه من از این ضربت از دنیا پوشیدم ، او را تنها یک بزنید تا یک ضربت در برابر یک ضربت باشد و او را مثله نکنید ( گوش و بینی و اعضای بدن او را جدا نسازید ) که من از رسول خدا شنیدم که می فرمود از کردن بپرهیزید هر چند نسبت به سگ گزنده باشد » 📚نهج البلاغه نامه 47 بخش چهارم 👌البته فرازی در نهج البلاغه آمده است که برخی گمان می کنند علی علیه السلام توصیه به قاتل خویش کرده است ، امام علیه السلام فرمود ؛ « اگر زنده بمانم، ولىّ خون خويشمو اگر از دنيا چشم بپوشم فنا (در دنيا) ميعاد و قرارگاه من است و اگر عفو كنم، عفو براى من موجب قرب به خداست و براى شما حسنه و نيكى در نزد خداست؛ بنابراين عفو كنيد «آيا دوست نداريد خدا شما را بيامرزد». 📚نهج البلاغه نامه 23 ❕مخاطب این فراز تمام مسلمین هستند که امام علیه السلام به صورت کلی به آن ها توصیه عفو و بخشش را می کند که طبیعتا بر اساس سایر سخنان علی علیه السلام که در بالا آمد ، عفو و گذشت برای کسانی است که شایسته بخشش باشند ، روشن است که فردی مانند ابن ملجم به هیچ عنوان ارزش عفو و بخشش را نداشت ، امام علیه السلام هم در فراز فوق دستور کلی به عفو و بخشش را به جامعه اسلامی صادر می کند و بالخصوص نسبت به عفو ابن ملجم توصیه ای نمی کند ، بلکه بالعکس خودشان دستور به قصاص عادلانه ابن ملجم دادند. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔷 یا ارحم الراحمین 🔷 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
☀️ 📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه 237 🎙 قاری: 🔊 بشنویم🔻 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔احمد الحسن بصری مدعی است که او همان یمانی موعود است و همه باید از او تبعیت کنند ❗️وقتی می گوییم که در روایات آمده است که خروج یمانی و سفیانی همزمان است و هنوز سفیانی خروج نکرده تا یمانی بیاید می گویند که یمانی فعلا در حال جمع کردن نیرو است و هنوز خروج نکرده است ❕پاسخ چیست ❕❕ 💠💠 👌یکی از نشانه های حتمی ظهور امام زمان علیه السلام ، قیام یمانی است . 🔸 امام صادق عليه السلام مى‏ فرمايد ؛ «پنج نشانه حتمى، پيش از قيام قائم هست: [خروج‏] يمانى، [خروج‏] سفيانى، بانگ [آسمانى‏]، كشته شدن نفْس زكيّه و به زمين فرو رفتن [لشكرى‏] در بيداء » 📚كمال الدين: ص 650 ح 7 _ بحار الأنوار: ج 52 ص 204 ح 34. 🔸امام باقر عليه السلام مى ‏فرمايد: «... هنگامى كه مردان، خود را به زنان و زنان، خود را به مردان، شبيه كنند ... و سفيانى از شام، و يمانى از يمن خروج كنند و [لشكرى‏] در بيداء فرو رود و جوانى از خاندان محمّد، ميان ركن [حجر الأسود] و مقام [ابراهيم‏]- كه نامش محمّد بن حسن، نفْس زكيّه است-، كشته شود و بانگى از آسمان آيد كه حق نزد او و شيعه اوست. اين، هنگام خروج قائم ماست». 📚كمال الدين: ص 330 ح 16، إعلام الورى‏: ج 2 ص 291، بحار الأنوار: ج 52 ص 191 ح 24. نيز، براى ديدن همه حديث، ر. ك: همين دانش‏نامه: ص 389 ح 1395. ❕چنان که گذشت ، یمانی از یمن قیام خود را آغاز می کند ، لذا علی علیه السلام فرمود ؛ «پنج چيز، از نشانه‏ هاى [ظهور] قائم است ؛ (خروج) يمانى از يمن، [خروج‏] سفيانى، نداى آسمانى، فرو رفتن زمين در بيداء و كشته شدن نفْس زكيّه‏ » 📚عيون الحكم و المواعظ: ص 244 ح 4642. ❕قیام و خروج یمانی و سفیانی هم ، همزمان است ، چنان که امام باقر عليه السلام فرمود: «... خروج سفيانى، يمانى و خراسانى، در يك سال و يك ماه و يك روز است و مانند دانه ‏هاى تسبيح، پشت سر هم هستند و همه جا جنگ و بيم و هراس است. بدا به حال كسى كه با آنان مخالفت ورزد! و ميان پرچم‏ها، پرچمى راه‏يافته‏ تر از پرچم يمانى نيست و آن، پرچم هدايت است كه شما را به سوى صاحبتان (امام زمان عليه السلام) فرا مى‏ خواند و چون يمانى قيام كند، فروش سلاح را بر مردم و مسلمانان، حرام مى‏كند. هنگامى كه يمانى قيام كرد، به سوى او برو، كه پرچمش، پرچم هدايت است و هيچ مسلمانى برايش روا نيست كه كار را بر او دشوار كند؛ كه هر كس چنين كند، از دوزخيان خواهد بود » 📚الغيبة، نعمانى ص 253 ح 13، بحار الأنوار: ج 52 ص 230 ح 96 ❕خروج یمانی به طور اجمال از نشانه های حتمی ظهور است اما شخصیت یمانی و چگونگی خروج او برای ما مشخص نیست جز این که معلوم است که او اهل یمن است و از یمن ظهور می کند . 👌احمد الحسن مدعی است که یمانی خودش یعنی احمد الحسن بصری است و می آورد ؛ « یمانی صاحب ولایت الهی است ، دچار خطا نمیشود تا مردم را به باطل بکشاند یا آنها را از راه حق خارج کند ، او معصومی است که بر عصمتش نص و تصریح وارد شده است ، یمانی حجتی از حجت های خدا در زمینش است » 📚متشابهات ج 4 ص 69 ❕و در جای دیگر می گوید ؛ « بدان که من قبل از اینکه متولد شوم ، یمانی بوده ام و در این عالم جسمانی از این موضوع اطلاع نداشتم ،تا خداوند مرا یادآوری و آگاهم نمود » 📚پاسخهای روشنگر ، ج 2 ص 98 ❕در جای دیگر در یک بیان مضحک ادعا می کند که چون کسی غیر من ادعای وصایت و یمانی بودن نکرده است ، پس من وصی و یمانی هستم ، می گوید ؛ « برای این که مطمئن شوی که سید احمد الحسن همان یمانی و وصی و فرستاده امام زمان علیه السلام است بدان که به غیر صاحب وصیت ( یعنی من ) مدعی دیگری ( برای این مناصب ) وجود ندارد » 📚پاسخهای روشنگر ج 6 ص 164 👌حال چند مطلب باید روشن شود ؛ 1️⃣احمد الحسن مدعی است که همان یمانی ، اهل یمن است در حالی که صراحتا خود را اهل بصره معرفی می کند و می گوید ؛ « احمد الحسن در بصره به دنیا آمد » 📚پاسخهای روشنگر ج 1 ص 62 ❕« او مبلغ و نقل کننده از امام مهدی علیه السلام است و از استان بصره عراق است » 📚همان ص 74 👌و می گوید ؛ « اسمم احمد است و در شهر بصره در جنوب عراق زندگی می کنم » 📚پاسخهای روشنگر ، ج 2 ص 109 👌روایات فوق صراحتا یمانی را اهل یمن و ظهور او را از یمن معرفی می کند ، در حالی که احمد الحسن به تصریح خودش اهل بصره است و از بصره دعوت خود را شروع کرده است ❕چگونه ممکن است احمد الحسن همان یمانی باشد ❗️ 2️⃣احمد الحسن مدعی است که یمانی معصوم بوده و گناه نمی کند ، در حالی که خودش در مقام معرفی خود می گوید ؛ « من بنده حقیر به فکرم خطور نمی کرد که از سگ مریضی هم برتر باشم چرا که پرودگار رحیم مرا از گناه بزرگم در پیشگاهش آگاه ساخته است » 📚پاسخهای روشنگر ج 1 ص 23 ❕و می گوید ؛ « من گناهکار ، تقصیر کار ، کم عمل با خطاهای بسیار هستم » 📚پاسخهای روشنگر ، ج 2 ص 92 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌بنابراین به تصریح خود احمد الحسن او فردی گناهکار و عاصی است و اساسا نمی تواند یمانی موعود باشد که به تعبیر روایت ، هدایت یافته و به تعبیر خود احمد الحسن معصوم است . 3️⃣توهین های احمد الحسن به مقام شامخ امامان و پیامبران دلیل دیگری بر رد ادعای گزاف او می باشد . ❕می گوید ؛ « علی ( علیه السلام ) دارای منیت و تاریکی و ظلمت بود که اگر این حال را نداشت ، محمد بود » 📚متشابهات ، ج 4 ص 34 ❕در تفسیر آیه « والعصر ، ان الانسان لفی خسر » می گوید : « انسانی که در زیان است ، علی ( علیه السلام ) است ، او انسان است و نسبت به محمد زیان دیده است ، پس مقام رسول خدا، بالاتر و عظیم تر از مقام امام علی است » 📚متشابهات ج 3 ص 73 ❕و می گوید ؛ « باقی انبیاء و رسولان قبل و بعد از ابراهیم ، ستمکاران به خویشتن هستند » 📚الجواب المنیر ج 2 ص 42 ❕و می گوید :« همه خلائق ( حتی امامان ) به جز محمد تقصیر دارند » 📚متشابهات ج 3 ص 142 👌و در توهینی بزرگ ، نسبت شرک به امام حسین علیه السلام می دهد و می گوید ؛ « شرک نفسانی ، مخفی ترین نوع شرک است و همان منیت می باشد که مخلوق را از آن گریزی نیست ، این منیت او را با ظلمت و عدم در هم می آمیزد و از همین رو به این معنا هر بنده ای از بندگان خدا مشرک می باشد ، امام حسین این معنای شرک و نیز آنچه از شک به همراه دارد را قصد کرده است ، امام حسین فتح المبین را درخواست نمود و از بین رفتن شائبه عدم و ظلمت از صفحه وجودش را » 📚متشابهات ج 2 ص 32 ❕این نسبت های ناروا به هادیان الهی که موارد دیگر آن را بازگو نکردیم ، روشن ترین دلیل بر شرک و کفر احمد الحسن بصری و رد ادعاهای او مبنی بر یمانی و وصی بودن و ... است ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «بی احترامی و حرمت شکنی نسبت به سه چیز مستلزم شرک به خداوند می باشد .بی احترامی به کعبه و به قرآن و به اهل بیت» 📚بحار الانوار ج24 ص186 🔸لذا پیامبر گرامی به زیبایی ظهور این فرد از بصره را پیش بینی کرده و فرمود ؛ « دجالی هم از بصره خروج می کند که از نسل من نیست و او مقدمه همه دجال هاست » 📚الملاحم و الفتن ، سید بن طاووس ، ص 248 4️⃣اگر چه دلائل فراوان دیگری ، در رد ادعای یمانی بودن احمد الحسن ، دجال بصره وجود دارد ، اما مطلب را خلاصه کرده و می گوییم : ❕ مطابق روایات مذکور در ابتدای کلام ، ظهور ، یمانی و سفیانی کاملا همزمان ، در یک روز و یک ماه و یک سال است است ، چنان که در نقل مذکور آمد ؛ « خروج السفیانی و الیمانی و الخراسانی فی سنه واحده ، فی شهر واحد ، فی یوم واحد » ❕حال چگونه یمانی دروغین ، قبل از سفیانی و خراسانی ظاهر شده است ، در حالی که روایت می گوید ظهور سفیانی و یمانی همزمان است ❗️ 👌طرفداران احمد الحسن می گویند ، خروج یعنی قیام مسلحانه ، و احمد الحسن قیام مسلحانه نکرده است و در حال جمع کردن نیرو است ❗️ 🔸پاسخ می گوییم ؛ 1️⃣ ماده ، خرج ، یخرج ، خروجا ، به معنای هرگونه ظهور و بیرون آمدن است ؛ 📚معجم الوسیط ماده خرج 👌و ابن منظور هم ماده خروج را به معنای هر گونه ظهور می داند که ضد دخول و پنهان شدن است . 📚لسان العرب ج 2 ص 249 🔸بنابراین مطابق روایت مذکور ، خروج یعنی اعلام وجود و ظهور یمانی و سفیانی ، همزمان است و آنان پس از اعلام وجود و ظهور ، لشگری ترتیب داده و یکی در راه حق نبرد می کند و دیگری در راه باطل ، و تفسیر « خروج » به « قیام مسلحانه » بدون دلیل و قرینه و خلاف متبادر از مفهوم « خروج » و تصریح « لغت شناسان » است که بطلان چنین تفسیری ، روشن و بدیهی است . 2️⃣به فرض هم که « خروج » به معنای « قیام مسلحانه » باشد ، احمد الحسن در سال 1428 قمری به فرماندهی « کرعاوی » و در سال 1429 به فرماندهی « حسن حمامی » جنگیده است که به قیمت کشته شدن تعداد زیادی از افراد بیگناه انجامید ، که پس از برخورد حکومت عراق ، احمد الحسن به غیبت رفت . 👌بنابراین خروج به معنای قیام مسلحانه احمد الحسن هم واقع شده است ، بدون آنکه این قیام همزمان باشد با قیام سفیانی و این بیان هم دلیل دیگری بر کذب و دروغگویی احمد الحسن در ادعای یمانی بودن است . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
♦️نظر رهبر معظم انقلاب درباره مسئله‌ی 🔹خدا یکی، محبت یکی و یار یکی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❗️نقد وپاسخ تناقضات قرآن: . . 👈1👈در ایه ی 91 سوره ی صافات ابراهیم برای تشخیص بتها و تمایز انها از خدا گفته چرا شما سخن نمیگویید؟ یا غذا نمیخورید؟ و از این گفته نتیجه گرفته که اینها خدا نیستند ...حال بر پایه ی منطق ابراهیم که خود خداهم در قران آنرا تایید کرده مگر الله غذا میخورد یا سخن میگوید که بفهمیم او واقعا خدا است؟ تا نهانى به سوى خدايانشان رفت و [به ريشخند] گفت آيا غذا نمى‏خوريد (۹۱) شما را چه شده كه سخن نمى‏گوييد (۹۲) سوره ی صافات . 👈2👈ابراهیم به بت پرست ها گفته است اگر بت های شما قدرتی دارند، به آنها بگویید خورشید را از مغرب در آورند و در مشرق غروب دهند،آیا این روش درست است؟ ما نیز میتوانیم از مسلمانان بخواهیم اگر الله قدرتی دارد همینکار را بکند و چون این کار انجام نشد به روش ابراهیم نتیجه بگیریم الله وجود ندارد، وقرآن باطل است… . آيا از (حال‏) آن كس كه چون خدا به او پادشاهى داده بود (و بدان مى‏نازيد، و) در باره پروردگار خود با ابراهيم محاجّه (مى‏)كرد، خبر نيافتى‏؟ آنگاه كه ابراهيم گفت‏: (پروردگار من همان كسى است كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند.) گفت‏: (من (هم‏) زنده مى‏كنم و (هم‏) مى‏ميرانم‏.) ابراهيم گفت‏: (خداى من‏) خورشيد را از مشرق برمى‏آورد، تو آن را از مغرب برآور. پس آن كس كه كفر ورزيده بود مبهوت ماند. و خداوند قوم ستمكار را هدايت نمى‏كند. (۲۵۸)سوره بقره . . 👈3👈در قرآن در ماجرای خضر و موسی آمده است که خضر بچه جوانی را میکشد و میگوید او وقتی بزرگ شود آدم فاسدی میشود....آیا قصاص قبل از جنایت کاری عادلانه است؟ اگر عادلانه هست چرا علی قبل از اینکه ابن ملجم او را بکشد او را قصاص نکرد؟ یکی از دلایلی که مسلمین برای اشتباه خدا یعنی"آزمایش بندگان "(که در تناقض با صفات خداست"یعنی آگاهی به آینده"هست)می آورند...این است که خدا به آینده آگاه است و میداند کدام انسان به"بهشت"و کدام به"جهنم "میرود اما او"قصاص قبل از جنایت "نمیکند... (زیرا امتحان کردن به اصل"آگاهی و دانایی خدا" لطمه میزند) حال چرا خداوند به پیامبرش اجازه ی کشتن نوجوانی را داد که هیچ جرمی مرتکب نشده بود؟؟؟ . پس رفتند تا به نوجوانى برخوردند [بنده ما(خضر)] او را كشت [موسى به او ] گفت آيا شخص بى‏گناهى را بدون اينكه كسى را به قتل رسانده باشد كشتى واقعا كار ناپسندى مرتكب شدى (۷۴)سوره کهف . (خضر گفت)و اما نوجوان پدر و مادرش [هر دو] مؤمن بودند پس ترسيديم [مبادا] آن دو را به طغيان و كفر بكشد (۸۰) سوره ی کهف ✅پاسخ: 1️⃣در رابطه با آیات استدلال شده درمورد حضرت ابراهیم: "قرآن می گوید ابراهیم به سراغ خدایان آنها آمد نگاهی به آنها وظرف هایی که در اطرافشان بود افکند واز روی تمسخر صدا زد ایا از این غذاها نمی خورید؟ این غذا هارا عبادت کنندگانتان فراهم کرده اند غذاهای چرب ومتنوع چرا میل نمی کنید؟اساسا چرا حرف نمی زنید؟ چرا لال وبسته دهن هستید؟ او بخوبی می دانست که آنها نه غذا می خورند ونه سخن می گویند وموجودات بی جان هستند اما در حقیقت می خواست دلیل برنامه بت شکنی خودرا به این صورت زیبا بیان کند که ایا خدایانی که کوچکترین اثار حیات در آنها نیست شایسته پرستش هستند" 📚تفسیر نمونه،ج19 ص93 غرض ابراهیم توجه دادن به بی حیاتی وبی جانی بت ها بوده است روی این حساب برای اشاره به این هدف به برخی از اثار حیات یعنی خوردن وسخن گفتن اشاره کرده است. هدف ابراهیم آن نبوده که بگوید خدا کسی است که بخورد وسخن بگوید واگر خدایی چنین نباشد خدا نیست. بلکه هدف او این بود که بگوید خدا باید کسی باشد که زنده است وحیات داشته باشد وموجود بی جان خدا نمی تواند باشد وبرای رسیدن به این هدف متذکر غذا خوردن وسخن گفتن شده است تا نشان دهد بت ها موجوداتی بی جان هستند اما خداوند حیات محض است بقره 255- ال عمران 2- طه 111- وبی نیاز مطلق است ونیازی به خوردنی ها ندارددملک 1- طلاق 12- فاطر 44- البته تکلم وسخن گفتن به عنوان یکی از صفات فعل برای خداوند ثابت است اعراف 1443- بقره 75- توبه 6- فتح 15 2️⃣درمورد اشکال دوم: مخاطب ابراهیم در آن جریان نمرود بوده است نه بت ها. "نمرود ادعای خدایی کرد ومی گفت من خدا هستم. ابراهیم برای ابطال ادعای او گفت که خداوند خورشید را از طرف مشرق می آورد تو اگر راست می گویی وحاکم بر جهان هستی خورشید را از طرف مغرب بیاور وبه این ترتیب ابراهیم نمرود را مغلوب کرد" 📚تفسیر نمونه،ج2 ص288 ❗️حال اگر شما در زمان رسول خدا بودید به ایشان می گویید اگر الله شما قدرتی دارد همین کار را بکند تا به تو ایمان آوریم یعنی خدایت خورشید را از مغرب بیرون آورد تا به تو ایمان اورم پاسخ میدهیم: پیامبران همواره از انجام معجزات اقتراحی امتناع می کردند. معجزات اقتراحی معجزاتی است که از طریق بهانه جویی های لجوجان مطرح می شد. آنچه وظیفه پیامبران است اثبات صدق دعوی خود از طریق معجزات یا طرق دیگ ر می باشد بنا
براین هرگاه به قدر کافی معجزه نشان دادند دیگر هیچ گونه وظیفه ای ندارند. پیامبر یک خارق العاده گر نیست که درجایی بنشیند وهرکس از در وارد شود مطابق میل وسلیقه خود پیشنهاد معجزه ای کند انگاه لجاجت کند.او مامور است که معجزات را برای حق جویان وحق طلبان به مقدار اتمام حجت ارایه دهد ولی هرگز ماموریت ندارد به معجزات اقتراحی بهانه جویان پاسخ دهد" 📚پیام قرآن،ایت الله مکارم ج7 ص286 پیامبر گرامی به مقدار کافی معجزه آورده اند که دیگر موردی برای درخواست شما باقی نمی ماند وشما اگر پیرو حق هستید شما را کفایت می کند 📚بحار الانوار،ج 17 ص159، ابواب معجزات پیامبر "وادله عقلی ونقلی فراوان برای اثبات وجود خدا وقدرت بی پایان او بیان شده است که دیگر نیازی نیست که خداوند برای اثبات وجودش خورشید را از مغرب بیرون آورد. شما اگر طالب حق هستید همان دلایل شمارا کافی است 📚پیام قرآن،ایت الله مکارم،ج2 و3 و4 واگر طالب حق نیستید بحث باشما بی فایده است 3️⃣اما مساله سوم در مورد قصاص قبل از جنایت: در این شکی نیست که یکی از شاخه های توحید، توحید در مالکیت است یعنی خداوند مالک هرآنچیزی است که در آسمان وزمین است 📚تفسیر نمونه،ج27 ص449 "ما دراین جهان دارای دو نظام هستیم "نظام تکوین ونظام تشریع" مثلا خداوند بندگانش را مبتلا به خوف ونقص اموال وثمرات واز بین رفتن نفوس وعزیزان می کند تا معلوم شود چه اشخاصی صابر هستند .خداوند این تصرفات تکوینی درعالم را بر طبق مصلحت اجرا می کند.موقعی مامور خداوند برای اجرای این وظایف فرشتگان هستند وموقعی بعضی از انسان ها نظیر حضرت خضر.خضر مامور تکوینی خدا بود از نظر نظام تکوین هیچ مانعی ندارد که خدا کودک نابالغی را گرفتار حادثه ای کند وجانش را بگیرد چرا که وجودش در آینده ممکن است خطرات بزرگی به بار آورد اما دیگر خداوند آن فرزند را در قیامت دچار عذاب نمی کند واو مالک جان ها است اما از نظر نظام تشریع خداوند به انسان ها اجازه نداده است که کسی را قبل از جنایت قصاص کنند.وخودش نیز انسان ها را قبل از ارتکاب عمل ناپسند در روز قیامت عذاب نمی کند. نظام تشریع مربوط به انسان است ونظام تکوین مربوط به خدا" 📚تفسیر نمونه،ج12 ص505 ✅پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔷 یا حَیُّ یا قَیّوم 🔷 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
☀️ 📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه 238 🎙 قاری: 🔊 بشنویم🔻 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁉️سوال من آلمان زندگي ميكنم دو روز پيش معلمم كه قرآن رو كاملا خوانده وبااينكه مسيحي هست به من گفت چرا تو قرآن نوشته كه يك مرد ٤تا زن ميتونه بگيره و به شرط اينكه مساوات رو رعايت كنه.من چي جواب بدم؟ 🔷پاسخ: ❗️در مورد فلسفه تعدد زوجات برای مردان در تفسیر نمونه چنین امده است : ❗️با مطالعه وضع محیطهای مختلف قبل از اسلام، به این نتیجه می رسیم که تعدد زوجات بطور نامحدود امری عادی بوده و حتی بعضی از مواقع بت پرستان به هنگام مسلمان شدن، بیش از ده زن و یا کمتر داشته اند، بنابراین تعدد زوجات از پیشنهادها و ابتکارات اسلام نیست بلکه اسلام آن را در چهارچوبه ضرورتهای زندگی انسانی محدود ساخته و برای آن قیود و شرائط سنگینی قائل شده است. ❗️قوانین اسلام بر اساس نیازهای واقعی بشر دور می زند نه تبلیغات ظاهری و احساسات رهبری نشده، مساءله تعدد زوجات نیز از همین زاویه در اسلام مورد بررسی قرار گرفته، زیرا هیچ کس نمی تواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگی بیش از زنان در خطر نابودی قرار دارند و در جنگها و حوادث دیگر قربانیان اصلی را آنها تشکیل می دهند 🔷و نیز نمی توان انکار کرد که عمر زندگی جنسی مردان، از زنان طولانی تر است زیرا زنان در سنین معینی آمادگی جنسی خود را از دست می دهند در حالی که در مردان چنین نیست. 🔷و نیز زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حمل، عملا ممنوعیت جنسی دارند در حالی که در مردان این ممنوعیتها وجود ندارد. 🔶 از همه گذشته زنانی هستند که همسران خود را به علل گوناگونی از دست می دهند و معمولا نمی توانند به عنوان همسر اول، مورد توجه مردان قرار گیرند و اگر مساءله تعدد زوجات در کار نباشد آنها باید برای همیشه بدون همسر باقی بمانند همانطور که در مطبوعات مختلف می خوانیم که این دسته از زنان بیوه با محدود شدن مساءله تعدد زوجات از نابسامانی زندگی خود شکایت دارند و جلوگیری از تعدد را یک نوع احساسات ظالمانه درباره خود تلقی می کنند. ❗️ بادر نظر گرفتن این واقعیتها در این گونه موارد که تعادل میان مرد و زن به عللی بهم می خورد ناچاریم یکی از سه راه را انتخاب کنیم: 1️⃣مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان اضافی تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند و تمام نیازهای فطری و خواسته های درونی خود را سرکوب کنند. 2️⃣مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی که بی شوهر مانده اند به شکل معشوقه برقرار سازند. 3️⃣ کسانی که قدرت دارند بیش از یک همسر را اداره کنند و از نظر جسمی و مالی و اخلاقی مشکلی برای آنها ایجاد نمی شود و قدرت بر اجراء عدالت کامل در میان همسران و فرزندان خود دارند به آنها اجازه داده شود که بیش از یک همسر برای خود انتخاب کنند. مسلما غیر از این سه راه، راه دیگری وجود ندارد. ❗️اگر بخواهیم راه اول را انتخاب کنیم باید با فطرت و غرائز و نیازهای روحی و جسمی بشر به مبارزه برخیزیم و عواطف و احساسات اینگونه زنان را نادیده بگیریم، این مبارزهای است که پیروزی در آن نیست و به فرض که این طرح عملی شود جنبه های غیر انسانی آن بر هیچ کس مخفی نیست. 🔷 به تعبیر دیگر مساءله تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از دریچه چشم همسر اول، مورد بررسی قرار داد، بلکه از دریچه چشم همسر دوم نیز باید مورد مطالعه قرار گیرد، و آنها که مشکلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان می کنند کسانی هستند که یک مساءله سه زاویه ای را تنها از یک زاویه نگاه می کنند زیرا مساءله تعدد همسر، هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اول و هم از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود و با توجه به مصلحت مجموع، در این باره قضاوت کنیم. 🔷 اگر راه دوم را انتخاب کنیم باید فحشاء را به رسمیت بشناسیم و تازه زنانی که به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار می گیرند نه تامینی دارند و نه آینده ای، و شخصیت آنها در حقیقت لگدمال شده است و اینها اموری نیست که هیچ انسان عاقلی آنرا تجویز کند. ❗️بنابراین تنها راه سوم باقی می ماند که هم بخواسته های فطری و نیازهای غریزی زنان پاسخ مثبت می دهد و هم از عواقب شوم فحشاء و نابسامانی زندگی این دسته از زنان بر کنار است و جامعه را از گرداب گناه بیرون می برد. 🔷البته باید توجه داشت که جواز تعدد زوجات با اینکه در بعضی از موارد یک ضرورت اجتماعی است و از احکام مسلم اسلام محسوب می شود اما تحصیل شرائط آن در امروز با گذشته تفاوت بسیار پیدا کرده است 📍ادامه پاسخ 👇👇👇👇👇
💭ادامه پاسخ : زیرا زندگی در سابق یک شکل ساده و بسیط داشت و لذا رعایت کامل مساوات بین زنان آسان بود و از عهده غالب افراد برمی آمد ولی در عصر و زمان ما باید کسانی که می خواهند از این قانون استفاده کنند مراقب عدالت همه جانبه باشند و اگر قدرت بر این کار دارند چنین اقدامی بنمایند. اساسا اقدام به این کار نباید از روی هوی و هوس باشد. 🔺جالب توجه اینکه همان کسانی که با تعدد همسر مخالفند (مانند غربیها) در طول تاریخ خود، به حوادثی برخورده اند که نیازشان را به این مساءله کاملا آشکار ساخته است، ▪️مثلا بعد از جنگ جهانی دوم احتیاج و نیاز شدیدی در ممالک جنگ زده، و مخصوصا کشور آلمان، به این موضوع احساس شد و جمعی از متفکران آنها را وادار ساخت که برای چاره جوئی و حل مشکل در مساءله ممنوعیت تعدد همسر، تجدید نظر کنند، و حتی برنامه تعدد زوجات اسلام را از دانشگاه (الازهر) خواستند و تحت مطالعه قرار دادند، ولی در برابر حملات سخت کلیسا مجبور به متوقف ساختن این برنامه شدند، و نتیجه آن همان فحشاء وحشتناک و بیبند و باری جنسی وسیعی بود که سراسر کشورهای جنگ زده را فرا گرفت. 🔷از همه اینها گذشته تمایل پاره ای از مردان را به تعدد همسر نمی توان انکار کرد، این تمایل اگر جنبه هوس داشته باشد قابل ملاحظه نیست اما گاه می شود که بر اثر عقیم بودن زن، و علاقه شدید مرد به داشتن فرزند، این تمایل را منطقی می کند، و یا گاهی بر اثر تمایلات شدید جنسی و عدم توانائی همسر اول برای انجام این خواسته غریزی، مرد، خود را ناچار به ازدواج دوم می بیند، حتی اگر از طریق مشروع انجام نشود از طرق نامشروع، اقدام می کند در اینگونه موارد نیز نمی توان منطقی بودن خواسته مرد را انکار کرد، و لذا حتی در کشورهائی که تعدد همسر قانونا ممنوع است، عملا در بسیاری از موارد ارتباط با زنان متعدد رواج کامل دارد، و یک مرد در آن واحد با زنان متعددی ارتباط نامشروع دارد. ❗️مورخ مشهور فرانسوی گوستاولوبون قانون تعدد زوجات اسلام را که به صورت محدود و مشروط است یکی از مزایای این آئین می شمارد و بهنگام مقایسه آن را روابط آزاد و نامشروع مردان، با چند زن، در اروپا چنین می نویسد: «در غرب هم با وجود اینکه آب و هوا و وضع طبیعت هیچکدام ایجاب چنین رسمی (تعدد زوجات) نمی کند با این حال وحدت همسر چیزی است که ما آن را فقط در کتابهای قانون می بینیم و الا گمان نمی کنم که بشود انکار کرد که در معاشرت واقعی ما اثری از این رسم نیست! راستی من متحیرم و نمی دانم که تعدد زوجات مشروع و محدود شرق، از تعدد زوجات سالوسانه غرب چه چیز کم دارد؟ بلکه من می گویم که اولی از هر حیث از دومی بهتر و شایسته تر است » 📚تاریخ تمدن اسلام و عرب ترجمه فخر گیلانی صفحه 509 ❗️البته نمی توان انکار کرد که بعضی از مسلمان نماها بدون رعایت روح اسلامی این قانون، از آن سوء استفاده کرده و برای خود حرم سراهای ننگینی بر پا نموده و به حقوق زنان و همسران خود تجاوز کرده اند، ولی این عیب از قانون نیست و اعمال آنها را نباید به حساب دستورهای اسلام گذاشت، کدام قانون خوبی است که افراد سودجو از آن، بهره برداری نامشروع نکرده اند؟ 🔴ادامه پاسخ 👇👇👇
🔶ادامه پاسخ 👇👇👇👇 ⁉️در اینجا بعضی سؤال می کنند که ممکن است شرائط و کیفیاتی که در بالا گفته شد برای زن یا زنانی پیدا شود آیا در این صورت می توان به او اجازه داد که دو شوهر برای خود انتخاب کنند؟ 🔷جواب این سؤال چندان مشکل نیست: ❗️اولا: (بر خلاف آنچه در میان عوام معروف است) میل جنسی در مردان به مراتب بیش از زنان است و از جمله ناراحتیهائی که در کتب علمی مربوط به مسائل جنسی درباره غالب زنان ذکر می کنند مساءله (سرد مزاجی) است در حالی که در مردان، موضوع بر عکس است، و حتی در میان جانداران دیگر نیز همواره دیده می شود که تظاهرات جنسی، معمولا از جنس نر شروع می شود. ❗️ثانیا : تعدد همسر در مورد مردان هیچ گونه مشکل اجتماعی و حقوقی ایجاد نمی کند در حالی که درباره زنان اگر فرضا دو همسر انتخاب کنند، مشکلات فراوانی به وجود خواهد آمد که ساده ترین آنها مساءله مجهول بودن نسب فرزند است که معلوم نیست مربوط به کدام یک از دو همسر می باشد و مسلما چنین فرزندی مورد حمایت هیچ یک از مردان قرار نخواهد گرفت و حتی بعضی از دانشمندان معتقدند: فرزندی که پدر او مجهول باشد کمتر مورد علاقه مادر قرار خواهد گرفت، و با این ترتیب چنین فرزندانی از نظر عاطفی در محرومیت مطلق قرار می گیرند، و از نظر حقوقی نیز وضعشان کاملا مبهم است. 🔷و شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که توسل به وسائل پیشگیری از انعقاد نطفه بوسیله قرص یا مانند آن، هیچگاه اطمینان بخش نیست و نمی تواند، دلیل قاطعی بر نیاوردن فرزند بوده باشد زیرا بسیارند زنانی که از این وسائل استفاده کرده و یا در طرز استفاده، گرفتار اشتباه شده و فرزند پیدا کرده اند، بنابراین هیچ زنی نمی تواند به اعتماد آن، تن به تعدد همسر بدهد. ❗️روی این جهات، تعدد همسر برای زنان نمی تواند منطقی بوده باشد، در حالی که در مورد مردان، با توجه به شرائط آن، هم منطقی است و هم عملی است. 🔴برگرفته از تفسیر نمونه ،ج3 ص256 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔اخیرا از یکی از مراجع نقل شده است که ایشان مستحب بودن تعدد زوجات را ندارند در حالی که من شنیدم که تعدد زوجات در اسلام مستحب است ❗️لطفا برای ما حول این مساله بیشتر توضیح دهید ❕ 💠💠 👌فقهای شیعه در مورد مستحب بودن یا نبودن تعدد زوجات نظریات مختلفی ارائه داده اند و به صورت کلی به دو دسته تقسیم می شوند ؛ ❕دسته ای که بر پایه زیر بر استحباب تعدد زوجات استدلال می کنند ؛ 1️⃣روایاتی که تاکید بر استحباب ازیاد نسل می کند . ❕در مجامع ما بابی گشوده شده است تحت این عنوان ؛ « باب در استحباب اولاد داشتن » 📚وسائل الشیعه ج21 ص355 باب 1 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « فرزندان مسلمین در نزد خداوند به عنوان شفاعت کننده و شفاعت شده شناخته می شوند » 📚الکافی ج6 ص3 ❕در نقل دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است ؛ « اگر می توانی که ذریه و فرزندانی داشته باشی که به وسیله آنان زمین از تسبیح پرودگار تر شود ، چنین بکن » 📚الکافی ج6 ص2 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « فرزند بیاورید زیرا من به وسیله فرزندان فراوان شما در روز قیامت به امت های دیگر می کنم » 📚الکافی ج6 ص2 ❕مرحوم صاحب می نویسد ؛ « استحباب ازدواج کردن با یک بار ، تزویج زائل نمی شود بلکه تعدد ازواج است » 📚العروه مع تعلیقات ج2 ص 747 👌مراجع و فقهای بزرگی چون آیات بزرگوار ، خویی ، صافی ، امام خمینی ، و ...بر عروه حاشیه زده اند ، نسبت به این مطلب اشکالی وارد نکرده و گویی استحباب آن را پذیرفته اند ، تنها آیت الله دلیل صاحب عروه بر استحباب تعدد را قبول نداشته و می نویسد ؛ « اخباری که دلالت بر استحباب تکثیر نسل می کند ، می تواند دلیل بر استحباب تعدد باشد » 📚همان مدرک ص 748 ❕درست است که انسان در صورت اکتفا به یک همسر هم می تواند نسل خود را افزایش دهد ، اما روشن است که افزایش چشمگیر با تعدد زوجات بهتر امکان پذیر است . 2️⃣روایاتی که توجه ویژه به رابطه زناشویی و کثرت بدون افراط همبستری را از ویژگی های می داند نیز می تواند به صورت عموم ، دلیل بر استحباب تعدد زوجات می باشد. 3️⃣امام علیه السلام فرمود ؛ « در هر چیزی است مگر در زنان چرا که خداوند می فرماید ؛ فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع » 📚وسائل الشیعه ج20 ص 245 📚تفسیر العیاشی ج20 ص 245 ❕این روایت صراحتا بیشتر از یک زوجه اختیار کردن را مذموم و اسراف و نمی داند که نقطه مقابل این تعبیر ، مستحب بودن تعدد زوجات است . 👌ادامه 👇👇👇
💠ادامه 👇👇 4️⃣ائمه گرامی نیز در زندگی خود به یک بسنده نکرده و برای تربیت نسلی پاک که مبلغ شیعه و اسلام باشند ، اقدام به ازدواج های می کردند . ❕شیخ عباس می نویسد ؛ « چون امير المؤمنين عليه السّلام شهيد گشت چهار زن از آن جناب باقى مانده بود و اسامى اين چهار زن چنين به شمار رفته: امامه، و اسماء بنت عميس، و ليلى التّميميّة، و امّ البنين » 📚منتهی الامال ج 1 ص 453 ❕همینطور در بیان زوجات امام علیه السلام می نویسد ؛ « يكى شهربانو يا شاه زنان است كه والده ماجده حضرت امام زين العابدين عليه السّلام است و ديگر رباب دختر امرء القيس است كه مادر حضرت سكينه عليه السّلام بوده، و حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام تعلّق و رعايت تمامى از وى داشت.و ديگر از زوجات آن حضرت، ليلى بنت ابو مرّة بن عروة بن مسعود ثقفيّه است كه مادرش ميمونة بنت ابو سفيان بوده. و او والده ماجده جناب علىّ اكبر است، و ديگر از زوجات حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام زنى بوده كه نام او معلوم نيست و در كربلا همراه بوده و بعد از شهادت اسير شده و حامله بوده و هنگامى كه اهل بيت عليهم السّلام را از كوفه به شام مى ‏بردند در نزديكى به جبل جوشن طفل خود را سقط كرد» 📚همان مدرک ج2 ص 1059 ❕مساله تعدد نسبت به بقیه امامان هم ثابت بوده است که ما به خاطر پرهیز از اطناب از ذکر آن خود داری می کنیم. ❕از آنجایی که سیره معصوم برای همگان حجت است و یکی از منابع استنباط احکام ، همین فعل و سیره است ، می توان بر استحباب تعدد همسران ، به سیره معصومین نیز استدلال کرد . ❕البته قائلین به استحباب تعدد همسر در اسلام دلائل دیگری نیز ذکر کرده اند ، اما از آن جایی که دلائل زیاد محکم نبوده از ذکر آن خود داری می کنیم . 👌 جواهر می نویسد ؛ « تعدد همسران در صورت حاجت و نیاز مستحب است و بدون حاجت و نیاز نیز ( بر پایه دلائل فوق الذکر ) مستحب است و این که شیخ طوسی می گوید بیشتر از یک همسر اختیار کردن مکروه است ، است » 📚جواهر الکلام ج29 ص 35 👌روشن است که برخی از فقهای گذشته و معاصر دلائل مذکور را کافی ندانسته و حکم به استحباب تعدد زوجات نمی دهند ، به هر حال چه بگوییم تعدد در اسلام تنها جایز است و چه بگوییم مستحب است ، این جواز یا استحباب روشنی دارد. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
پرسمان اعتقادی
💠ادامه #پاسخ 👇👇 4️⃣ائمه گرامی نیز در زندگی خود به یک #همسر بسنده نکرده و برای تربیت نسلی پاک که مبل
👌سلام علیکم . ❕با توجه به مباحث مطرح شده ،در مورد نظرات سایر فقها در مورد جواز یا استحباب چند همسری ، مطالب مربوط به حکم جواز یا استحباب چند همسری مطرح شد . اختلاف نظرات و سلایق همواره بین دانشمندان رشته های مختلف بوده است و طبیعی است که در موضوع مورد بحث هم ، هر فردی موظف است که مطابق نظر مرجع تقلید خود عمل کند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔷 لا اله الا الله الملک الحق المبین 🔷 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه 239 🎙 قاری: 🔊 بشنویم🔻 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
581_96071001_a2.mp3
2.52M
ترس در کودکان (جلسه هشتم) -7 قانون رفتاری برای کنترل ترس در فرزندان 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔رییس جمهور روحانی: 🔺پیامبر با کفار پیمان می بست و وقتی کفار پیمان را می‌شکستند دوباره با آنها پیمان می‌بست. 🔺کسی که پیمان می‌شکند ضرر می‌کند نه کسی که پای پیمان می‌ایستد ❗️❗️ 💠💠 👌به راستی انسان از این سخنان دروغین و نسبت های ناروا تعجب می کند . ❕ اسلام وفای به عهد در برابر عهد شکنان را روا ندانسته و اساسا بستن عهد و پیمان مجدد با عهد شکنان بی تعهد را جایز نمی داند . 🔸علی علیه السلام فرمود ؛ « وفادارى در برابر پيمان‏ شكنان، پيمان‏ شکنى در پيشگاه خداست و پيمان‏ شكنى با آنان، وفادارى نزد خداوند است‏ » 📚نهج البلاغه ، حکمت 259 ❕امام عليه السلام در اين گفتار آموزنده مى‏ فرمايد که انسان نبايد در برابر پيمان‏ شكنان و كسانى كه پايبند به عهد خود نيستند دچار وسوسه شود و پيمان شكستن در برابر آن‏ها را گناه بداند، بلكه به عكس اگر آن‏ها عهد خود را بشكنند و ما در برابر آن‏ها به عهد خود وفا كنيم، نشانه ضعف و ذلت ما در برابر آن‏هاست و آن را حمل بر ترس ما مى‏ كنند و سبب جسارت آن‏ها در وقايع مشابه مى‏ شود، ازاين ‏رو دستور داده شده كه در برابر آن‏ها مقابله به مثل كنيد. اين مقابله به مثل نوعى وفا در پيشگاه خدا محسوب مى ‏شود. ❕قرآن مجيد نيز دراين باره دستور قاطعى داده است و می فرماید ؛ « و هرگاه (با ظهور نشانه‏ هايى،) از خيانت گروهى بيم داشته باشى (كه عهد خود را شكسته، حمله غافلگيرانه كنند)، به ‏طور عادلانه به آن‏ها اعلام كن كه پيمانشان لغو شده است، زيرا خداوند، خائنان را دوست نمى‏ دارد!». ( انفال 58) ❕در شأن نزول آيه آمده است كه اشاره به اقوام يهود مدينه است كه آن‏ها با پيامبر اكرم پيمان بستند و پيمان خويش را ناجوانمردانه شكستند، ازاين‏رو مى‏ فرمايد: اگر از خيانت و پيمان‏شكنى آن‏ها بترسى، پيمانت را با آن‏ها قطع كن. 📚پیام امام امیر المومنین ج 14 ص 152 👌و در آیه دیگر ، درباره پيمان‏ شكنان تأكيد به مقابله به مثل كرده مى ‏فرمايد ؛ « و اگر پيمان‏هاى خود را پس از عهد خويش بشكنند، و آيين شما را مورد طعن قرار دهند، با پيشوايان كفر پيكار كنيد، چراكه آن‏ها پيمانى ندارند؛ شايد (با شدّت عمل) دست بردارند!». ( توبه 12) ❕بنابراین عهد بستن مجدد در برابر عهد شکنان نه تنها جایز نیست ، بلکه باید همانطور که آنان به عهد و پیمان خود پشت کردند ، ما هم پشت کنیم ، به خلاف آنچه از آقای رییس جمهور می بینیم که نه تنها تن به یک معاهده یک طرفه به نام ( برجام نافرجام ) داده است ، بلکه با سخنان اخیر خود ، گویی در صدد تحمیل معاهده های جدیدی بر ملت است و برای این هدف حتی از دروغ بستن بر پیامبر گرامی نیز ابایی ندارد . 👌چنان که گفتیم ، عهد بستن مجدد با پیمان شکنان عهد شکن امری مذموم و جایز نیست ، چنان که علی علیه السلام فرمود ؛ « به پيمان كسانى چنگ بزنيد كه به پيمانشان وفادارند » 📚نهج البلاغه ، حکمت 155 👌ابن ابى ‏الحديد می گوید كه اين كلام حكمت ‏آميز را امام عليه السلام بعد از پايان جنگ جمل و حضور گروهى از طلقاء (آزاد شدگان بعد از فتح مكه) از جمله مروان بن حكم بيان فرمود. او براى بيعت آمده بود. امام عليه السلام فرمود: بيعت تو چه سودى دارد مگر ديروز بيعت نكردى؟ (و بيعت خود را شكستى. منظور امام عليه السلام بيعت بعد از قتل عثمان است) سپس حضرت دستور دارد آنها را اخراج كنند و افزود: كسى كه دين نداشته باشد پيمان او نيز اعتبارى ندارد آن‏گاه در ضمن كلام خود فرمود: «فَاعْتَصِمُوا بِالذِّمَمِ في أوْتادِها» 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج 18 ص 372 🔸امام علیه السلام می گوید که هرگاه مى‏ خواهيد پيمان ببنديد به سراغ افراد بى ‏اعتبار و پيمان ‏شكن و غير قابل اطمينان نرويد، بلكه با كسانى عهد ببنديد كه داراى دين و شخصيت و تعهدند ، لذا در حديثى دیگر از امام اميرمؤمنان عليه السلام مى‏ خوانيم ؛ «به عهد و پيمان كسى كه دين ندارد اطمنيان نكن (و از آن چشم بپوش)». 📚غرر الحکم ح 1440 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌آقای روحانی در سخنرانی خود به آیه 56 سوره انفال اشاره کرده و استدلال می کند که پیامبر گرامی پی در پی بعد از عهد شکنی کفار ، باز با آنان عهد و پیمان می بست ، برای روشن شدن این نسبت دروغ ، آیات مذکور را بررسی می کنیم . خداوند می فرماید ؛ «بدترين جنبندگان نزد خدا كسانى هستند كه راه كفر پيش گرفتند و ايمان نمى ‏آورند.- كسانى كه با آنها پيمان بستى سپس هر بار عهد خود را مى‏ شكنند و (از پيمان شكنى و خيانت) پرهيز ندارند._ اگر آنها را در (ميدان) جنگ بيابى آن چنان به آنها حمله كن كه جمعيتهايى كه پشت سر آنها هستند پراكنده شوند، شايد متذكر گردند (و عبرت گيرند). و هر گاه (با ظهور نشانه ‏هايى) از خيانت گروهى بيم داشته باشى (كه عهد خود را شكسته حمله غافلگيرانه كنند) به طور عادلانه به آنها اعلام كن (كه پيمانشان لغو شده است) زيرا خداوند خائنان را دوست نمى ‏دارد._ و آنهاكه راه كفر پيش گرفتند تصور نكنند (با اين اعمال) پيروز مى‏ شوند (و از قلمرو كيفر ما بيرون مى‏ روند) آنها هرگز ما را عاجز نخواهند كرد.» ( انفال 55_59) ❕بعد از آنكه رسول خدا به مدينه تشريف آورد و يهوديان را به اسلام دعوت كرد ، آنان از پذيرفتن دعوتش سرباز زدند، ناگزير رسول خدا با ايشان كه سه طايفه بودند بنام « بنى قينقاع » ، «بنى النضير » و «بنى قريظه » و در اطراف مدينه سكونت داشتند معاهده كرد و ليكن هر سه طايفه عهد خود را شكستند ، آیات فوق اشاره به عهد شکنی این سه قبیله است که یکی پس از دیگری عهد خود را شکستند و بلکه هر قبیله ای چندین مرتبه عهد و پیمان خود را می شکست ، نه آنکه پیامبر پس از هر بار پیمان شکنی با آنان پیمان مجددی امضا کند ، آنان به همان پیمان نخستین پشت کرده و بارها ، همان پیمان نخستین را شکستند مانند برجام که بارها توسط طرف های غربی ، نقض شد و آنان به معاهدات خود ، مندرج در برجام پشت کردند . ❕در تفسير بيضاوى در ذيل آيه « الَّذِينَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ » گفته است منظور يهوديان بنى قريظه است كه رسول خدا با ايشان معاهده بست به اينكه دشمنانش را كمك نكنند، و آنان اين معاهده را نقض كرده و مشركين را با دادن اسلحه كمك كردند، و وقتى به ايشان اعتراض شد گفتند: ما اين معاهده را فراموش كرده بوديم. و آن گاه چيزى نگذشت كه باز در جنگ خندق مشركين را يارى كردند و كعب بن اشرف از ميان بنى قريظه به مكه رفت و با مشركين معاهده بست . 📚تفسیر بیضاوی ج 3 ص 59 👌بنابراین یک عهد و پیمان بود که بارها توسط یهودیان نقض شد ، نه آنکه پیامبر پس از هر بار پیمان شکنی با آنان پیمان مجددی ببندد ، بلکه بالعکس پیامبر گرامی پس از پیمان شکنی آنان ، طبق دستور خداوند پیمانشان را ملغی می کرد و مجددا به پیمان نخستین باز نمی گشت . ❕بنى قينقاع در جنگ بدر عهد خود را نقض كردند، و رسول خدا در نيمه شوال سال دوم هجرت بعد از بيست و چند روز از واقعه بدر بسوى آنان لشكر كشيد و ايشان به قلعه ‏هاى خود پناهنده شدند، و هم چنان تا پانزده روز در محاصره بودند تا آنكه ناچار شدند به حكم آن حضرت تن در دهند . رسول خدا دستور داد تا مدينه و اطراف آن را تخليه كنند، بنى قينقاع به حكم آن حضرت بيرون شده و با زن و فرزندان خود به سرزمين" اذرعات" شام كوچ كردند، و پیامبر گرامی اموالشان را به عنوان غنيمت جنگى گرفت‏ . 🔸بنى النضير نيز با آن حضرت خدعه كردند و آن جناب بعد از چند ماه كه از جنگ بدر گذشت با عده ‏اى از يارانش به ميان آنان رفت، و فرمود: بايد او را در گرفتن خون بهاى يك و يا دو نفر از كلابى‏ ها كه بدست عمرو بن اميه ضمرى كشته شده بودند ياريش كنند. گفتند: ياريت مى‏ كنيم اى ابو القاسم اينجا باش تا حاجتت را برآريم. آن گاه با يكديگر خلوت كرده و قرار گذاشتند كه آن حضرت را به قتل برسانند، و براى اين كار عمرو بن حجاش را انتخاب كردند، كه او يك سنگ آسياب برداشته و آن را از بلندى به سر آن حضرت بيندازد و او را خرد كند. سلام بن مشكم ايشان را ترساند و گفت: چنين كارى نكنيد كه به خدا سوگند او از آنچه تصميم بگيريد آگاه است، علاوه بر اينكه اين كار، شكستن عهدى است كه ميان ما و او استوار شده است . 🔸ادامه 👇