eitaa logo
دانستنی های مهدوی
23.5هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
7هزار ویدیو
83 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27
مشاهده در ایتا
دانلود
🖋 دلــــــــــ❣️ــــــنوشته ... ✋️السلام علی المهدی... مینویسم ازخودم از خودمان و بشری که بی هدف قدم میگذار روی زمینی که فریاد میزند جای خالی شمارا... اصلا نمیدانم!!! برای چه زیست میکنیم وبه چه انگیزه ای نای ماندن داریم... هرچندکه ظاهرا نایی برای ماندن نمانده... 🍀وقت آن است که بگوییم به کجا چنین شتابان؟؟ تخته گاز تاکجامیروی آدم؟ناکجاآباد؟؟ اصلا درپی تصرف چه چیز هستی؟؟ یک سوال برای هرکسی ممکن است پیش آید... که هستم و کجا میروم؟؟ راستی که هستیم و کجامیرویم؟؟ انگار بیخیالی و غفلت، سوقمان داده به دنیای تباهی... وقتش نرسیده دل بسوزانیم به حال خودمان؟؟ وقتش نیست که کمی دل بسوزانیم برای تنها ذخیره ی عالم که محبوس اعمال ما گشته؟؟😔 همه چیزهست وهیچ چیز نیست... 💟اصلا مهدی فاطمه که نباشد، قشنگی ها به کمال نمیرسند. اصلا قشنگی ها کم اند بدون او... 😢واین ماییم که لحظه به لحظه تنهامیشویم... هرچند که مایه ی امان آسمان و زمین، منجی عالم است. پسر فاطمه(س)... اما... وقتی ظهور ندارد😔 آه....که جور عمل خودمان را پس میدهیم... خودکرده را تدبیر نیست. 💠نه زمینه سازی برای فرج نه دعایی برای ظهور... و نه ترک گناهی برای آرام گرفتن قلب شکسته اش♥️ کاش به اندازه ی یک لنگ کفش در جستجوی یار بودیم. سلامتی وتعجیل در فرج یوسف زهرا 3صلوات🌸🌺 ┄┅═✼ @P_Mahdavi ✼═┅┄
🖋 دلــــــــــ❣️ــــــنوشته ... 💛 آقاجان...! 🔹 می‌دانم که دیر کردیم... 🔸 می‌دانم که هنوزم که هنوز است، 🔹 در انتظار آمدن‌مان صبر می‌کنی...! می‌دانم که با این همه انتظار و انتظار کردن‌مان، هنوز هم الفبای انتظار را نیاموخته‌ایم...! 🔸 امّا شما... 🔸 امّا شما هنوز هم چشم امیدتان به ما مردم زمانه است...! ✳️ مولا جان؛ ❣️ بارها آمدی و نبودم ❣️ در تقلای این زندگی ❣️ نیازمند تو و بی تو بودم ❣️ بارها آمدی و نیامدم ❣️ بر دلم بارها نشستی و بی تو بودن را گریستم 💢 می دانم آمده ای .... 🔹بسیار نزدیک .... 🔹 پشت پلک هایی که توان باز شدن به روی زیبایت را ندارد..... 🔹 پشت درِ دلی که هنوز برای میزبای تو پاک نشده ... 💢 می دانم آمـده ای ... دعا کن من هم بیایم ... 🌀به پیــــشواز تـــــو 🌥أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌥 🍃🌺🍃🌺✨🍃🌺🍃🌺 ┄┅═✼ @P_Mahdavi ✼═┅┄
🖋 دلــــــــــ❣️ــــــنوشته ... 💟 دفتر اعمال نزد یار 🔹 مولایی که دفتر انتظارم را ورق میزنی، می بینی صفحه های اینترنتی و سایت ها را بیشتر از امامم دنبال میکنم. حتی گاهی صبح زود صفحه تلگرام و اینستایم را چک میکنم اما عهدم را نه، ندبه ی جمعه را که دیگر هیچ.😔 🔸 از اول شنبه درون خودمان تلنبار میشویم و تا آخر پنج شنبه همینطور تکرار، جمعه می آید و ما لنگ ظهر بیدار میشویم خیر سرمان منتظر دیداریم. خلاصه اینکه بی تو روزگار میگذرانیم دست خودمان نیست تنمان به گناه عادت کرده، میگویند میبخشی، گیرم که ببخشی از خجالت چه کنیم؟ اصلا اگر ما منتظریم چگونه تاکنون بی تو نمردیم؟😐 🔺 میدانیم باید به راه بیاییم تا از راه بیایی. اما چه کنیم که وسوسه های هوَس خِرخِره مان را جویده است. خودت ما را از بن بست دنیا نجات بده، سربِراه کن ما را، به جبر هم که شده... ┏━━•🔹•━━┓ @P_Mahdavi ┗━━•🔸•━━┛
🖋 دلــــــــــ❣️ــــــنوشته ... ✋️السلام علی المهدی... صبح جمعه بود که برای دعای ندبه برخاستم وتلویزیون را روشن کردم.تقریبا اواسط دعابود...همان فرازهای قشنگ(این الحسن واین الحسین...). 😩خواب مانده بودم...یادم افتاد نماز صبحم نیز قضاشده😞 📖دعاراخواندم...اما چه دعایی...نه اشکی نه ضجه ای و نه اضطراری... ازخودم بدم میآمد. راستش چندروزی بودکه نمازصبحم قضامیشد...حالا بقیه ی گناهانم به کنار😐 💭روزسپزی شد تاهنگام نمازظهروعصر.میان دونماز نشسته بودم...بغضی وجودم راگرفت وبه سرعت ترکید و اشک از چشمانم جاری شد😔 حالم خوش نبود...اصلا این چه زندگی بودکه برای خودم ساخته بودم... 📛همه اش گناه بودوگناه بود و گناه... یاد خدایم افتادم....بعدازمدتی غفلت این اولین باری بود که یادش افتادم و اشکهایم دوباره جاری شد. راستی من باخود چه کرده بودم؟؟ چطور میتوانستم از خدایم دوربمانم و فاصله را بیشتر وبیشترکنم؟.... و اینکه قلب نازنین امامم را بشکنم؟؟😔 یادم رفته بود که من شیعه ام و مهدی فاطمه از شیعیان انتظاربیشتری داردکه به یادش باشند... یادم رفته بودکه با اعمال من غصه میخورد واشک پشت اشک...و استغفارفراوان برای بخشایش من. منکه ارزش دعای امامم را ندارم😔 🎀همچنان اشک میریختم که صدای مادرم راشنیدم...ای وااای...صدایش مانند پتک توی سرم خورد. راستش را بخواهید یاد بی احترامی هایی افتادم که درحق مادرم...😔 درو دیوار مراصدامیزد و اعمالم را به رخم میکشید... من مانده بودم وبن بستی که پیش رویم بود.حالاچه کنم؟؟این همه وقاحت و جهالت را چطور پاک کنم و ازشرمندگی خدا و امام زمانم درآیم؟؟ 🍂امیدی نداشتم... خب بااین حجم گناه چطور خدا مرامیبخشد و امام زمان مرا میپذیرد؟؟ میان ذهنم غوغابود....وهمینطور اشکهایم سرازیر.... مانده بودم چه کنم. 🍀یک جرقه ای زده شد ویاد آن روایت افتادم که خدا توبه ی جوان را خیلی دوست دارد(البته توبه ی همه رادوست دارد اما جوانان بیشتر)...و اینکه ناامیدی از رحمت خدا یکی از گناهان کبیره است. امیدی در دلم جان گرفت😊 راستش دیگر نمیخواستم دل امام زمانم را به دردبیاورم... 🌺دلم رابه دریا زدم و توبه کردم...توبه ای جانانه. نه اینکه فکر کنید جوزده شدم و یکهو قول دادم که عارف شوم....نه.!!ازاین خبرها نبود. توبه کردم از گذشته ام وقول دادم تاآنجاکه میتوانم خوب باشم وخوب بمانم و دُیون گذشته ام را بپردازم...مالی که نبود.بیشتر غیبت و...خودتان درجریانیدکه🙊 اول ازهمه از امام زمانم معذرت خواهی کردم(چراکه رضایت خداوند در گرو رضایت امام زمان است) و ازخودش کمک گرفتم که دستم رابگیرد ونگذارد به بیراهه کشیده شوم و قلبش را بازیچه ی اعمال خودکنم. 💐دوست داشتم زمینه ساز ظهورش شوم وهمرکابش.... خونی تازه در رگهایم جریان گرفت. 😄خوشحال بودم...آنقدر که خوشحال که مانند همین اِموجی لبخند،خنده ام گرفته بود. 🔮میدانستم که هم مهدی فاطمه مرا بخشیده و هم خدای مهربانم..😊 حالا با قدرت بیشتر باید خودسازی میکردم وزمینه سازی....برای ظهور نزدیکش.انشاءالله. 🖋:م.راد سلامتی و تعجیل در فرج مهربانترین وغریبترین فردعالم 3صلوات🌺 🍃🌺🍃🌺✨🍃🌺🍃🌺 ┄┅═✼ @P_Mahdavi ✼═┅┄
🖋 دلــــــــــ❣️ــــــنوشته ... ✋السلام علی المهدی... جمعه که میشودهوای دلمان تنگ میشود و اسمان ابری. صبحش ندبه و غروبش سمات... ‼️عجب ندبه ای میخوانیم... عجب ندبه ای میکنیم😔 گویا دم صبح هنوز گرمِ گرمای پتوییم... خمیازه پشت خمیازه...خواب الودگی امان رامیبرد و نوحه خوان شروع میکند به نوحه سرایی... دعای فرج میخواند و میگوید یابن الحسن.... وجماعت خواب آلودهم میان خواب و بیداری یک یابن الحسن بی رمق میگویند....😞 ندبه میکنیم..... نه!!!!ندبه میخوانیم.فقط میخوانیم... میگویند ندبه با اشکِ چشم قوت میگیرد... دستمان روی چشمهامان و آرام چرت کوتاهی میزنیم...😴 تاانتها تقریبا همینطور.... وقتی به پایان میرسد تازه به خودمیآییم...که خواندیم وچقدربی احساس... ⁉️راستی این چندمین جمعه هست که ندبه میخوانیم؟؟اصلا میخوانیم؟؟ 🏮دراین میان منتظرانی هستندکه خالصانه و منتظرانه اشک میریزند و یابن الحسن میگویند.... آنهاعشق را چشیده اند و حس کرده اند.عاشق شده اند...آنان وجود مهدی و حضورش را درک کرده اند و بی صبرانه فرجش رامیخواهند.میدانندکه اوست ... میدانند که اوست .میدانندکه بایدبرای فرج مبارکش خودسازی و زمینه سازی کنند.جامعه را اماده کنند...اما ما...😔 🍀میدانند که او مهدی ست... همانکه یک آن ازیادماغافل نیست و ما یک آن به یادش نیستیم. وای برما😔 وای برما که اینگونه انتظارمیکشیم....شایداصلاااانمیکشیم. وای برما که مولایمان علی(ع) دروصف حضرت مهدی فرموده اند:صاحب این امر است😭(📚:کمال الدین و تمام النعمه ج 1 ص303) تمام هفته گناه و غروب جمعه دعا کمی خجالت از این انتظار هم خوبست😢 سلامتی و تعجیل در فرج یوسف زهرا 3 صلوات🌺🌺🌺 🍃🌺🍃🌺✨🍃🌺🍃🌺 ┄┅═✼ @P_Mahdavi ✼═┅┄
🖋 دلــــــــــ❣️ــــــنوشته ... آقـــــا جـــــان ❣️ اگر حجاب ظهورت وجود پست من است😔 دعا نما که بمیرم چرا نمیایے !!!😭😭 مولاے من ...❣️ دست بـﮧ قلم بردم تا برایتان حرف ها بزنم ...😩 اما نشد ...😔 خواستم از " دردم " بگویم دیدم دردِ شما، خودِ "منم "....😥😭😭 خواستم از " بککـﮯ کسـﮯ " ام حرف بزنم ... دیدم تنهاتر از شما درعالم نیست !!!😔 خواستم بگویم " دلم از روزگار گرفتـﮧ " دیدم خودم در خون بـﮧ دل کردنِ شما کم نگذاشتـﮧ ام ...😭😭😭 قلم کم آورد ... بـﮧ راستـﮯ کـﮧ وسعت "مظلومیت " شما قابل اندازه گیرے نیست ...😔 #آقا_جان_ببخش😔 🍃 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🍃 #دلنوشته 🍃🌺🍃🌺✨🍃🌺🍃🌺 ┄┅═✼ @P_Mahdavi ✼═┅┄
#پرسش_و_پاسخ_مهدوی استاد احسان عبادی #دلنوشته ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @P_Mahdavi