هدایت شده از کشکول۱۱۴
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
🔻 حضرت شاه عبدالعظیم سیدالکریم است؛ بر اساس روایات انسانی که به زیارت شاه عبدالعظیم برود ثواب زیارت کربلا را دارد.
🔸 در تهرانِ قدیم که مردم اعتقاداتشان خوب بود، بعضی مردم و تجار معتقدِ بازار و غیر بازار وقتی که به بن بست می خوردند، به حرم شاه عبدالعظیم می آمدند و بست می نشستند؛ یک گوشه ای یک چادر می زدند و آن جا می نشستند. طولی نمیکشید که در کارشان گشایش می شد و بعد از آن به دنبال زندگی شان میرفتند؛ دو روز، سه روز، بیشتر یا کمتر، بستگی به مشکل و شخص دارد. برایشان حل شدن مشکل از این راه خیلی روشن و قطعی بوده است. راه دیگری غیر از سیدالکریم سراغ نداشتند.
🔹 ما که یک وقتی، اوایل ازدواجمان یک مشکلی برایمان پیش آمده بود، رفتیم که آنجا بمانیم و پی در پی به زیارت برویم تا حل شود. آنجا یک مدرسه علمیه بود، ساکمان را داخل آن مدرسه گذاشتیم و رفتیم حرم و نماز مغرب و عشاء خواندیم و زیارت کردیم و به مدرسه آمدیم؛ همان وقت که از زیارت برگشتیم خیلی سریع مشکل حل شد.
کد ۱۴۱۳
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
کشکول۱۱۴
🆔eitaa.com/kashkool114
هدایت شده از کشکول۱۱۴
#حضرت_حمزه
🔻 یک روایتی در تفسیر آیه «وَجِئْنَا بِکَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِیدًا» نقل شده است که خیلی عجیب بود. در این روایت می فرماید روز قیامت جناب نوح علیه السلام را برای محاسبه اعمال میآورند.
🔸 از ایشان میپرسند: «هل بلّغتَ؟» آیا رسالت خود را ابلاغ کردی؟ میگوید: بله، من کارم را انجام دادم. میگویند: شاهد بیاور. حضرت نوح میگوید: خدایا! من در این جمعیت و در این فضای بی انتهای قیامت، شاهد از کجا بیاورم؟ میگویند: بالأخره خداوند شاهد میخواهد.
🔹 خبر به پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) میرسد و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به جناب حمزهی سیدالشهداء میفرمایند که شما بروید و شهادت دهید که حضرت نوح (علیه السلام) تامّ و تمام تبلیغ رسالت کردند.
🔸 راوی میپرسد: یابن رسول الله! چرا خود پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای این کار نمیروند؟ حضرت میفرمایند: آنها مشغول به کار مهمتری هستند.
🔹 حضرت حمزه برای حضرت نوح (علیه السلام) شهادت میدهند. شما همین نکات را کنار هم بچینید، میبینید که چقدر مطالب دیگر از آن در میآید!
کد ۶۸۳
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
کشکول۱۱۴
🆔eitaa.com/kashkool114
هدایت شده از کشکول۱۱۴
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی #آیت_الله_بهجت
🔻 پیرمردی از اقوام آشیخ عبدالنبی بودند. فرزندش از قول پدرش نقل میکرد که زمانی، مسجد فاطمیه قم، واقع در گذرخان، امام جماعت نداشت و من متحیّر بودم که چه باید کرد؟ تا اینکه شنیدم آشیخ عبد النبی عراقی بیمار شدند و در بیمارستانی در تهران بستری هستند.
🔸 از قم به سمت تهران حرکت کردم. ابتدا، به زیارت شاه عبدالعظیم رفتم و پس از خواندن دو رکعت نماز، از حضرت عبدالعظیم درخواست کردم که یک امام جماعت برای مسجد ما بفرستند. بعد سرم را روی مهر گذاشتم و خوابم برد.
🔹 در خواب، حضرت عبدالعظیم را دیدم یا صدایشان را شنیدم که فرمودند: به قم برگرد و در همان گذر خان برای امام جماعت مسجد، به سراغ بهجت برو.
🔸 ایشان هم برمیگردند. از حاج غلامعلی قصاب که در گذرخان مغازه داشت، میپرسد که در این کوچه، بهجت داریم؟ میگوید، بله. البته در همان خواب هم به حضرت گفته بود که آقا! میترسم به ایشان هم بگویم اما قبول نکنند (چون ظاهراً از افراد زیادی درخواست کرده بودند اما آنها نپذیرفته بودند). حضرت فرموده بودند، نگران نباشید. اگر به ایشان پیشنهاد دهید، قبول میکنند.
🔹 بعد هم خدمت مرحوم آیت الله بهجت رحمت الله علیه می رسند و به ایشان عرض می کنند و ایشان قبول میکند.
کد ۷۶۹
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
کشکول۱۱۴
🆔eitaa.com/kashkool114
دنیا خواست اسد نباشد
جمهوری اسلامی خواست باشد، همان شد و اسد ماند
حقیقتاً این عکس نماد کامل رهبری حکیمانه آقا و نتیجه اراده و ایستادگی و مقاومت مجاهدان و شهیدانی است که جبهه یکپارچه کفر و باطل جهانی را شکست داد. سلام خدا بر آن مجاهدان و شهیدان سرافراز.
سلام خدا بر حاج قاسم
https://eitaa.com/pakdel3313
دنیا خواست اسد نباشد
جمهوری اسلامی خواست باشد، همان شد و اسد ماند
حقیقتاً این عکس نماد کامل رهبری حکیمانه آقا و نتیجه اراده و ایستادگی و مقاومت مجاهدان و شهیدانی است که جبهه یکپارچه کفر و باطل جهانی را شکست داد. سلام خدا بر آن مجاهدان و شهیدان سرافراز.
سلام خدا بر حاج قاسم
https://eitaa.com/pakdel3313
#پندانه
تو برای خدا باش، خدا و همه ملائکهاش برای تو خواهند بود
✍آیتالله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند: ما با کاروان و کجاوه به گناباد میرفتیم. وقت نماز شد. مادرم کارواندار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگهدار، میخواهم اول وقت نماز بخوانم. کارواندار گفت: بیبی! دو ساعت دیگر به فلان روستا میرسیم. آنجا نگه میدارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت: نه، میخواهم اول وقت نماز بخوانم. کارواندار گفت: نه مادر، الان نگه نمیدارم. مادرم گفت: نگهدار. کارواندار گفت: اگر پیاده شوید، شما را میگذارم و میروم. مادرم گفت: بگذار و برو.
من و مادرم پیاده شدیم. کاروان حرکت کرد. وقتی دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ من هستم و مادرم، دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرا میرسد و ممکن است حیوانات حمله کنند. ولی مادرم با خیال راحت با کوزه آبی که داشت، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد، رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند.
لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک درشکه خیلی مجلل پشت سرمان میآید. کنار جاده ایستاد و گفت: بیبی کجا میروی؟ مادرم گفت: گناباد. او گفت: ما هم به گناباد میرویم. بیا سوار شو.
🤲 یک نفس راحتی کشیدم و گفتم خدایا شکر. مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. به سورچی گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم. سورچی گفت: خانم، فرماندار گناباد است. بیا بالا، ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد.مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم! در دلم میگفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است. ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح میگفت.
آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست و گفت: مادر بیا بالا، اینجا دیگر کسی ننشسته است. مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. در بین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. اگر انسان بندهٔ خدا شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت، بيمه مىشود و خداوند تمام امور او را كفايت و كفالت مىكند.
💠 «أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ؛ آیا خداوند برای بندهاش کافی نیست؟» (سورۀ زمر: آیۀ 36)
https://eitaa.com/pakdel3313
کشکول
http://eitaa.com/kashkool114
هدایت شده از مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
💢شهیدی که بعد از شهادتش کارنامه امتحانی دخترش را امضاء کرد
وقتی به شهادت رسید دختر هفت ساله ای داشت. روزی معلّم دختر، کارنامه ی دانش آموزان را به دستشان داد و به آن ها تأکید کرد که پدرتان حتماً باید پای کارنامه را امضاء کند و اگر فردا با کارنامه ی بدون امضاء به مدرسه بیایید خودتان میدانید.
دختر کوچک با دلی شکسته به خانه رفت و مستقیم به اطاقی که عکس پدر در آن بود رفت و با چشم گریان از پدر می خواست تا کارنامه اش را امضاء کند.
صبح که از خواب بیدار شد دید پای کارنامه اش با رنگ قرمز امضاء شده است.
آیت الله خزئلی فرمودند: «این امضا را با ۶۰ امضای شهید تطبیق دادیم و دیدیم امضای خودش است». این کارنامه اکنون در موزه ی شهدا نگهداری می شود.
گوشه ی چپ عکس امضای پدر با خودکار قرمز با عنوان
🔻« اینجانب رضایت دارم سید مجتبی صالحی وامضاء»
#کرامت_شهید
#جان-فدا❤
⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘
http://eitaa.com/raviannoorshohada
✅خــــواص آیـه الکـــرسے
1️⃣ هنگام خارج شدن از منزل
هفتاد هزار فرشته نگهبان شما خواهند بود.
2️⃣ هنگام ورود به منزل ↯
قحطے و فقر هرگز به منزل تان نرسد.
3️⃣ بعد از وضو
هفتاد مرتبه درجه را بالا مے برد.
4️⃣ قبل از خواب ↯
فرشته ها تمام شب محافظ شما باشند.
5️⃣ بعد از نماز واجب
فاصله بین شما و بهشت فقط مرگ مے شود.
📚 ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
http://eitaa.com/kashkool114
https://eitaa.com/pakdel3313
هدایت شده از سید عظیم پاکدل
کلامکم نور
#حدیث
مَرَارَةُ الدُّنْيَا حَلاَوَةُ الاْخِرَةِ،
وَحَلاَوَةُ الدُّنْيَا مَرَارَةُ الاْخِرَةِ.
ـ ـ ــــــــــــ᪥ـــــــــــ ـ ـ
امیرالمونین؏ فرمود:
تلخى دنیا شیرینى آخرت است
و شیرینى دنیا تلخى آخرت است.
نهجالبلاغه/حکمت۲۵۱📚