eitaa logo
ظروف پذیرایی{با مدیریت علیزاده}
1.5هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
724 ویدیو
0 فایل
تولیدی ظروف پذیرایی وجهیزیه ی عروس🤍 با مدیریت علیزاده مجموعه ی ما تولید کننده ی ظروف پذیرایی متناسب با دکوراسیون منزل شما💒 ارسال به سرتاسر جهان✈️ @Pakhshehparla:ثبت سفارش شماره تماس: ‎09924393645 اعتماد مشتریان: @resin_parla پیج انیستاگرام: resin_parla@
مشاهده در ایتا
دانلود
ظروف پذیرایی{با مدیریت علیزاده}
#پارت375 سپس با شیطنت وبدجنسی بوسه ای در گردنش نشاند وبا حرارت کنار گوشش زمزمه کرد نهال خنده اش گر
کل وجودش از بوسه ی داغ او به لرزش در امد.تک تک سلول هایش خواستن او را فریاد می کشید. ناخواسته لباسش در دست هایش مشت شد. ساتکین لب هایش را از چشم های بسته اش سر داد واز بینی رد کرد و قبل از ان که برروی لب هایش بنشاند،صدای زنگ ایفون به گوش رسید . باصدای لعنتی ارام ساتکین،نهال پلک هایش را از هم گشود ونگاه شرمگینش رابه او دوخت. ساتکین چشمکی تحویلش داد خم شد وگازی مالیم از چونه اش گرفت و پر حرارت لب زد نهال سریع گونه اش گرگرفت وعرق شرم برروی پیشانی اش نشست￾بقیش بمونه واسه شب موش کوچولو اخمی ناشیگرانه کرد ودستپاچه گمشویی نثارش کرد وخود را از اغوش اوبیرون کشید. ساتکین با نگرانی اخرین نگاه رابه نهال که کنجکاو به در خانه زل زده بود انداخت ود را باز کرد با ورود کبیری به خانه نگاه نهال سر تا پای اورا رصد کرد. برایش اشنا بود اما نمی دانست او را کجا دیده است.. احتمال داد از همکار های ساتکین باشد. لحظه ای نگاهش به ابروهای در هم گره خورده ودست مشت شده ی ساتکین افتاد ... اما دلیل اش را درک نکرد. به رسم مهمان نوازی لبخندی بر لب نشاند وبه استقبال او چند قدمی جلو تر رفت ... کنار ساتکین ایستاد وارام سالم وخوش امد گویی گفت. نگاه خیره ی کبیری وهیبت گنده ی سیاه پوش او رعشه ای در جانش انداخت وخودش را ناخواسته به ساتکین چسباند. دست ساتکین که بر کمرش نشست . لحظه ای نگاهش سمت صورت اش چرخید . ساتکین فشاری بر کمرش وارد کرد ولبخندی محو نثارش کرد تا گرگ کوچولوی ترسیده اش را ارام تر کند.
ʇonʇəs ləs dɥoʇoɓɹɐdɥıəs ən noıɹ əʇ blɐnɔ dn ɯondə də ɔonlənɹ. تمام عكس‌های سیاه و سفید جهان، رنگی می‌شوند وقتی تو هستی. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌꧁ℒℴνℯ💋. . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••●❥ @dastanNahal
برف و هوای سرد و زمستان.. بهانه ی خوبیست برای گرفتن دست هایت دلیلِ موجهیست برای پناه بردن و آرام گرفتن میانِ بهشتِ آغوشِت... وگرنه به سرما اگر باشد، با جیب و ژاکت و آتش و چای هم می‌توان گرم شد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌꧁ℒℴνℯ💋. . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••●❥ @dastanNahal
ياد تو كنم دلم به فرياد آيد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌꧁ℒℴνℯ💋. . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••●❥ @dastanNahal
چقدر باید بگذرد تا آدمی بوی تن کسی را که دوست داشته از یاد ببرد؟ و چقدر باید بگذرد .. تا بتوان دیگر او را دوست نداشت... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌꧁ℒℴνℯ💋. . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••●❥ @dastanNahal
🌸✨ اصلاً دلِ تنڪَـم به دَرَڪ، می ڪَذرانم اما تــو و آغــوشِ ڪسی؟ لالْ زبــانم #متین_شریفی❣ 🍁🍂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌꧁ℒℴνℯ💋. . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••●❥ @dastanNahal
✨ بگذار که من چون تو کسی داشته باشم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌꧁ℒℴνℯ💋. . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••●❥ @dastanNahal
واااااای کلی عکس دخترونه 😍😍😍😍👏 💛عکس دخترونه 👧 http://eitaa.com/joinchat/209911813C0a3d2f3434 ❤️عکس پسرونه 🧑 http://eitaa.com/joinchat/209911813C0a3d2f3434 🖤عکس دپ 🖤 http://eitaa.com/joinchat/209911813C0a3d2f3434 ❤️عکس دونفره 💍 http://eitaa.com/joinchat/209911813C0a3d2f3434 💚عکس اسمی 😍 💖اگه استیکر اسمتو میخوای اینجا درخواست بده🌹👐👌
آخ آخ آخ بدون سانسور💋 دستم خورد🙈 http://eitaa.com/joinchat/209911813C0a3d2f3434 ❤️ وارد این کانال نشید آبروم میره👆👆👆👆🙈🙈🙈🙈 💋💋💋 ویژهِّ_آمِّشِّبٍّمِّونِّ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ یکـــــ جــــان چه بود صد جان منی😍♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌꧁ℒℴνℯ💋. . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••●❥ @dastanNahal
• بـــــاتـو آرومـ میشمـ❣ • بـــــزار آرومـ باشـمـ❣ • تـــــویـے آرامـشـمــ😍😘💕❣💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌꧁ℒℴνℯ💋. . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••●❥ @dastanNahal
‌ 🗯 ناظم حکمت تو را دوست دارم ... مثل خوردنِ نانِ آغشته به نمك ، مثل اينكه بيدار شوی با سوز و تب در نيمه شب و بچسبانی لب خود را به شير آب خوردن ! مثل باز كردن يك بسته‌ی بزرگ كه ندانی چيست ، با اضطراب ، با شادی با شبهه ... تو را دوست دارم ، مثل گذر از روی دريا با هواپيما برای اولين بار ، مثل اينكه دلم را چيزی مور مور كند ... تو را دوست دارم ... مثل گفتنِ جمله‌ی " زنده‌ايم شكر ! " ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌꧁ℒℴνℯ💋. . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••●❥ @dastanNahal