انگاردیگهاونباورهازبینرفته...
انقدغرقشدیمتوزندگیوایندنیا
کهیادمونرفتهیهآقاییهمهست((:💔
یهشیخبزرگی
یهشبخوابمیبینه..
توخوابمیبینهازتوکوچه...
یهآقاییدرحالگذرکردن
میرهجلوترمیبینهآقاامامزمان...
میگهیابنالحسن؛آقاجانجونمبهفدات
چراصورتتانقدسیاهوکبوده...
آقاامامزمانمیگن...
شیخ...نمیدونی...
هریهگناهیکهشیعیانمامیکنند...
یهسیلیهتوصورتمن((:
نکنهفکرکردیاینکهمیگن
گناه؛سیلیهبهصورتآقا
الکیه؟!
بفرما...اینمسندش((:!
بهوللهاگهباامامزمانترفاقتکنی...
محالممکنمشکلداشتهباشیوحلنشه((:
گرهداشتهباشیوگرهوانشه...
هرروز..شبفرقنمیکنه
دهدقیقههمکهشده...بشینیهگوشه
صداشکن...باهاشحرفبزن...
موقعیکهدارندعایفرجمیخونن..
دستتوبزارروسینهتتوهمواسآقابخون((:
آقاازسنیومسیحیانتظارندارهها...
هرحدیثیهرحرفیزده..تابهحال
گفته...شیعیانما...شیعیانما..!
فرقنمیکنه...
چهقدگناهکردی...چهقدروسیاهی...
چهقدپروندهاعمالخرابه...
خودشگفتهبچهمی((:
امشبخلوتکنباآقا
آیهمونیکهمیگفتیآرزوتمرگه...
برویهگوشهتکیهبدهبهدیوار...
آقامنهمینم...غرقگناهم...
دنیامسیاهه...خرابهحالم((:
آقامننمیخوامسَربارِتباشم... میخوامسربازتباشم((:💔
آقاجان...
اگهمنیکیازاوناییکهباعثاشکچشاتشده
خودتمنوازروزمینبردار((:
خودتنفسموقطعکن...((:💔