سلیمانا بیا بردار بار از شانه ی موری ..
مرا باری ست از غم ها که سنگین است بر دوشم 🥲❤️🩹
#چایخانهصحنامامحسن
-پنــاھ !(:
به یاد همه رفقا ..((:
وقتی بعد اون همه دلتنگی ..
گریه هاش توی هیئت موقع اومدن اسم مشهد ..
حسرتش موقع شنیدن رفتن یکی به حرم ..
نمیدونم چجوری ولی به دلم افتاده بود میره،یعنی انگار از یه جا شنیده بودم عید فطر میره ولی هیچ جا حرف رفتنشون نبود..
بهش گفتم ، باور نکرد با دل شکسته گفت حاجی رفتن کجا بود ..
بعد چند وقت گفت میخوام یه چیزی بگم
که هنوز باورم نمیشه که فکر میکنم خوابم
گفت آیه حرفت راست بود داریم میریم مشهد :))
بغض و گریه و ذوقم پیشبینی شده بود
چون دیده بودم چقدر دلتنگه آقاس
تا وقتی نرسید خود حرم باورش نمیشد
ولی بغض توی جمله های تایپ شدش حس شدنی بود ..
و خوشحالی و حال خوبش تعریف نشدنی.
ذوقش خیلی شیرین بود انگار خودم رفته بودم کربلا😅🥺♥️
آره خلاصه امام رضا خیلی مردی ؛
خیلی ازت ممنونم که شنیدی و دعوتش کردی عیدی خونت 🫀🥺🥲:)
ولی اینجا وقتیم ک داری از حال بد میمیری بازم مشخص نیست ینی یادت نمیاد ک حالت بده ((:
-پنــاھ !(:
وقتی بعد اون همه دلتنگی .. گریه هاش توی هیئت موقع اومدن اسم مشهد .. حسرتش موقع شنیدن رفتن یکی به حرم
وای اصن من تا لحظه آخر باورم نمیشد اینجام
ظهر میترسیدم بخوابم و وقتی بیدار میشم تو خونه خودمون باشم
دمت گرم آقا 🥲❤️🩹
ولی آخرش رسیدم به جایی ک بگم دیدی شد ؟(:
آیه ..
دیدی ، رسیدم ب ی جایی ک بگم دیدی تونستم ؟
دیدی اشکام نتیجه داد ؟
دیدی دلش نیومد تو فراق و دلتنگیش بمونم ؟
دیدی منو از اون روضه زنده بیرون آورد ک بکشونه اینجا ؟
😄❤️🩹
-پنــاھ !(:
وای اصن من تا لحظه آخر باورم نمیشد اینجام ظهر میترسیدم بخوابم و وقتی بیدار میشم تو خونه خودمون باشم
اره :)))
مگه میشه دلتنگیتو ببینه و صدات نکنه
گریه ها و خواهشاتو ببینه و کاری نکنه
امام رضا بامرام تر از این حرفاس
از کیلومتر ها دورم حواسش بهت هست🥲❤️🩹