🗡ناگهان شمشیر کشیدم!
«قریشیان همواره در این فکر بودند که چگونه میتوانند پیامبر را به قتل برسانند. تا اینکه روزی در دارُالنَدوه(محل مشورت سران قریش) پس از بررسی بسیار، بر یک نقشه اتفاق نظر پیدا کردند. در آن جلسه، که ابلیس ملعون هم در شمایل «مُغِیرَة بن شُعْبه» حاضر بود، تصمیم گرفتند....
من نیز با کمال میل و به سرعتِ تمام این فرمان را اجرا کردم و رضایت کامل داشتم که برای حفظ او کشته شوم. آنگاه پیامبر رفت و من در بسترش خوابیدم. در موعد مقرر، مردان قریش درحالیکه مطمئن بودند اکنون پیامبر را میکشند، وارد اتاق شدند و آمادۀ حمله به بستر بودند که ناگهان من شمشیر کشیده، از خودم دفاع کردم. و خدا و مردم از این واقعه آگاهاند و این ماجرا را میدانند.
سپس رو به اصحاب فرمود: آیا اینگونه نیست؟
اصحاب پاسخ دادند: چرا ای امیرمؤمنان.»
🔸بخشی از کتاب «آن چهارده روز»؛ زندگینامه خودگفتۀ امیرالمؤمنین(ع)
📖برای مطالعۀ ادامۀ داستان اینجا را کلیک کنید
🛍 سفارش آنلاین نسخۀ کاغذی
👈 نسخۀ الکترونیک
➖ سفارش تعداد بالا(تماس یا پیام در ایتا و تلگرام):
📞 09199020313
📩 @BayanKetab
💐 ۶ روز تا میلاد مولود کعبه
#آن_چهارده_روز
📌 هماکنون پخش زنده از شبکۀ قرآن
🕌 مسجد مقدس جمکران
🚩 در جمع موکبداران جمکران
👈 لینک پخش زندۀ تصویری
telewebion.com/live/quran
#پست_موقت
@Panahian_ir
🎁 یک هدیۀ مناسب برای روز میلاد پدر خوبیها
روز میلاد پدر خوبیها نزدیک است. میلاد جانِ پیامبر(ص)، میلاد عشقِ فاطمه(س)، میلاد پدر عزیز ما یعنی علی(ع)
اگر برای این روز مبارک، جشنی تدارک دیدهاید و میخواهید با هدیهای کوچک، دیگران را به لبخندی مهمان کنید، پیشنهادی برایتان داریم. کتاب آن چهارده روز، روایتگر زندگی امیرالمؤمنین(ع) از زبان خود ایشان است.
جلد جذاب، اندازه و حجم کوچک، روان بودن و تناسب با مناسبت و غنای معرفتی این کتاب باعث شده تا این اثر یک گزینه مناسب برای هدیه دادن و نشاندن لبخند روی لب دوستان و آشنایتان باشد.
🛍 سفارش آنلاین نسخۀ کاغذی
👈 نسخۀ الکترونیک
➖ سفارش تعداد بالا(تماس یا پیام در ایتا و تلگرام):
📞 09199020313
📩 @BayanKetab
#آن_چهارده_روز
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 راه میانبر
❤️ راهی که خدا برای رسیدن به خودش پیشنهاد میدهد!
👈 کیفیت بهتر + متن
#تصویری
@Panahian_ir
⚔️بیش از 70 زخم در دفاع از پیامبر(ص)!
«نبردی سخت آغاز شد و افراد بسیاری از ما به شهادت رسیدند و سپاه اسلام شکست خورد. کسانی که زنده ماندند، از مهاجر و انصار به منازل خود در مدینه بازگشتند و گفتند: پیامبر و اصحابش به قتل رسیدند!
اما من ماندم و از رسول خدا(ص) دفاع کردم؛ تا جایی که بیش از هفتاد زخم برداشتم و در نهایت خداوند شر مشرکان را دفع کرد. سپس امام لباس خود را کنار زد، دست بر زخمهای تنش کشید و فرمود: ثواب آنچه کردم انشاءالله نزد خدا محفوظ است.
آنگاه رو به اصحاب کرد و پرسید: آیا اینگونه نیست؟
اصحاب گفتند: چرا ای امیرمؤمنان.»
🔸بخشی از کتاب «آن چهارده روز»؛ زندگینامه خودگفته امیرالمؤمنین(ع)
📖برای مطالعۀ ادامۀ داستان اینجا را کلیک کنید
🛍 سفارش آنلاین نسخۀ کاغذی
👈 نسخۀ الکترونیک
➖ سفارش تعداد بالا(تماس یا پیام در ایتا و تلگرام):
📞 09199020313
📩 @BayanKetab
💐 ۵ روز تا میلاد مولود کعبه
#آن_چهارده_روز
📚 پیشنهادی برای اهل تبلیغ و طلاب
صحبت از امیرالمؤمنین(ع) بهانه و مناسبت نمیخواهد، اما مناسبتها بهانههایی هستند برای بیشتر گفتن و بیشتر شنیدن. میلاد امام علی(ع) نیز بهانهای است برای بیشتر گفتن از ایشان. حالا که این فرصت فراهم است، رجوع به منابع معتبر و گفتن مطالب کمتر گفته شده از زندگی پر از درس ایشان نیز حتما دغدغه بخش بزرگی از کسانی است که وظیفه خود میدانند معارف علوی را در جامعه منتشر کنند. کتاب آن چهارده روز یک منبع معتبر برای این کار است. دو زبانه بودن، زاویه دید متفاوت، اعتبار بخشی از طرف علمای طراز اول به این حدیث و همینطور کمتر شنیده شدن آن از جمله ویژگیهایی است که میتواند این کتاب را به گزینه مناسبی برای مراجعه اهالی تبلیغ کند. متن کامل کتاب از طریق سایت Panahian.ir قابل دسترسی است.
🛍 سفارش آنلاین نسخۀ کاغذی
👈 نسخۀ الکترونیک
👈🏻 سفارش تعداد بالا(تماس یا پیام در ایتا و تلگرام):
📞 09199020313
📩 @BayanKetab
#آن_چهارده_روز
12.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 چگونه فرزندانی باشخصیت تربیت کنیم؟
🔻با این غفلت ساده در حق بچهها جنایت نکنیم...
👈 کیفیت بهتر + متن
#تصویری
@Panahian_ir
🩸تا جایی که دیدگان از شدت ترس سرخ شد!
«ما با رسول خدا(ص) وارد شهر شما یهودیان، خیبر شدیم. آنجا با جنگجویان سواره و پیادۀ یهودی، از قریش و غیر قریش روبرو شدیم که بهخاطر اسب و سلاحهای فراوانشان، چون کوه در برابر ما مینمودند. هم جایگاه و محل سکونت آنها ایمن و ضربهناپذیر بود و هم شمارشان از ما بیشتر بود. آنها مبارز میطلبیدند و هیچکس از ما به جنگ آنان نرفت مگر اینکه او را کشتند. تا جایی که دیدگان از شدت ترس سرخ شد!
من در حالى به مبارزه فرا خوانده شدم که هرکس در فکر جان خود بود. هریک از همرزمانم به دیگرى نگاه میکرد و همه مىگفتند: اى ابوالحسن! برخیز.
تا اینکه رسول خدا(ص) مرا به میدان فرستاد.
آنگاه، چون شیرى که بهشدت بر شکارش حمله میبَرَد، بر آنها حمله بردم تا اینکه آنان را به درون شهرشان، که چون قلعهای بزرگ بود، فرستادم و راه فرار را بر آنان بستم. درِ بزرگ قلعهشان را به دست خود کَندم و تنها وارد شهرشان شدم، هر مردى که خود را نشان مىداد، میکشتم تا اینکه شهر را به تنهایى فتح کردم، و جز خداى یگانه هیچ شریک و یاوری نداشتم.
سپس رو به اصحاب گفت: آیا چنین نبود؟
اصحاب گفتند: چرا ای امیرمؤمنان.»
🔸بخشی از کتاب «آن چهارده روز»؛ زندگینامه خودگفته امیرالمؤمنین(ع)
📖برای مطالعۀ ادامۀ داستان اینجا را کلیک کنید
📚برای خرید این کتاب اینجا را کلیک کنید
📱نسخه الکترونیک
➖ سفارش تعداد بالا(تماس یا پیام در ایتا و تلگرام):
📞 09199020313
📩 @BayanKetab
💐 ۴ روز تا میلاد مولود کعبه
#آن_چهارده_روز