eitaa logo
پندهای سعادت
2.4هزار دنبال‌کننده
349 عکس
75 ویدیو
38 فایل
🔰در محضر حضرت استاد شب زنده دار«دام ظله» 👤 ارتباط : @hadiszekr 🌐 تارنما: Www.Feghahat.ir کانال دروس حضرت استاد: https://eitaa.com/feghahat_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰تحصیل رضای حق‌تعالی، منشأ انقلابی بودن شهید سیدحسن نصرالله 💠حضرت استاد شب زنده دار"دام ظله": نکته مهمی که در زندگی مرحوم سیدحسن نصرالله «رضوان الله علیه» برجسته بود این بود که ایشان انقلابی نبود که منشأ انقلابی بودن ایشان،فقط جهات نفسانی و روحی باشد. بعضی‌ها انقلابی هستند اما یک جهت نفسانی که زیربار ظلم نمی‌خواهند بروند یک حالت این چنینی دارند، هست. اما بعضی‌ها نه به خاطر وظیفه دینی، بلکه به خاطر این که خدای متعال این را خواسته است، ائمه علیهم‌السلام این طور خواسته‌اند و براساس ادای تکلیف و تحصیل رضایت حق تعالی این کار را انجام می‌دهد. ایشان از کسانی بود که این حالت معنوی در او وجود داشت و دنبال این جهات بود که تحصیل رضای حق‌تعالی بکند و لذا در موارد مختلف حالت تضرع و انابه و ابتغاء وسیله در ایشان وجود داشت. کسانی که با ایشان معاشرت داشتند، با ایشان گفتگو می‌کردند آن‌ها هم نقل می‌فرمودند که این حالت در این سید بزرگوار وجود داشت. این خیلی مایه شرف و ارتقای معنوی آن بزرگوار بود که باعث امتیاز می‌شود. گاهی تشخیص این جهات خیلی مهم است. مرحوم شیخنا الاستاد آیت‌الله آقای شیخ مرتضی حائری «رحمة الله علیه» در یک نوشته‌ای از ایشان خواندم که ایشان فرموده بودند در زمان طاغوت در مجلس شورای آن زمان،دولت یک لایحه‌ای داده بود که خلاف شرع بود. مجلس فاتحه ای رفته بودم، از بس از این لایحه ناراحت بودم، آن جا بلندگو را از قاری گرفتم و در آن مجلس برعلیه آن لایحه صحبت کردم و این منشأ این شد که دولت در آن زمان لایحه را از مجلس پس گرفت. بعد ایشان می‌ فرمایند ولی من نمی‌دانم که این کاری که کردم برای خدا بود یا برای تعصب دینی‌ام بود. ببینید چقدر نکته ظریف و باریک است که ایشان می‌فرماید که این صحبتی که کردم اثر هم گذاشت ولی نمی‌دانم این را برای خدا انجام می‌دهم یا این که به خاطر تعصب دینی که داشتم،‌ تعصب دینی مربوط به خود آدم است، تعصب دینی هم چیز بدی نیست ولی پای حساب خدا نمی‌شود گذاشت، چون مربوط به شخص است. بین این که انسان کار را برای خدا انجام دهد یا این که براساس سلیقه‌ شخصی انجام دهد که البته این هم ارزش هست،فرق است؛ این کجا و آن کجا. ان شاء‌الله خدای متعال ایشان را و سایر شهداء را در روح و ریحان خویش قرار دهد و به همه ما هم توفیق درک وظایف و عمل به آ‌ن‌ها خالصاً لوجه تعالی عنایت بفرماید. 📚درس خارج فقه حضرت استاد (1403/07/14) 🆔 @pand_saadat
هدایت شده از فقاهت
◼️با تقدیر و تشکر از حضور تسلّی بخش همه عزیزان در مراسمات گذشته، به اطلاع می رساند مجلس 'چهلمین' روز درگذشت دلدادۀ خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام، مادری دلسوز، مرحومۀ مغفوره ◼️حاجیه خانم اسلامیان◼️ متعلقۀ عالم ربانی مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسین سبحانی و صبیۀ عمدة الاخیار مرحوم حاج عبدالحسین اسلامیان و ام الزوجه حضرت استاد شب زنده دار دام ظله به شرح زیر برقرار می گردد: 🕟زمان: عصر روز جمعه ۱۴۰۳/۰۷/۲۰، از ساعت ۱۵.۳۰ تا ۱۷ 🕌مکان: مسجد جوادالائمه علیهم السلام، واقع در خیابان ۱۹ دی (باجک)، کوچۀ ۳۳ ▪️آقایان و بانوان◼️ 📌موقعیت مکانی جلسه: https://nshn.ir/fdrbs4_nexvjXW @feghahat_ir
بیان ویژه آیت الله شب زنده دار در مورد سید حسن نصرالله.mp3
1.08M
🔰تحصیل رضای حق‌تعالی، منشأ انقلابی بودن شهید سیدحسن نصرالله 💠حضرت استاد شب زنده دار"دام ظله": 📚درس خارج فقه حضرت استاد (1403/07/14) 🆔 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸همزمان با سالروز میلاد حضرت امام حسن عسکری علیه السلام مراسم تلبس و عمامه‌گذاری جمعی از طلاب مدرسه علمیه معصومیه قم با حضور آیت‌الله شب‌زنده‌دار دام ظله برگزار شد. @pand_saadat
27.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐شرح و توضیح حدیثی نورانی از امام حسن عسکری علیه السلام ▫️توصیه هایی به طلاب و فضلای جوان بعد از تلبس به لباس روحانیت.. @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰حکایت کمتر شنیده شده از دستگیری و عنایت حضرت معصومه سلام الله علیها 💠حضرت استاد "دام ظله": یکی از نعمت‌های بسیار بزرگ خدای متعال بر این کشور وجود اولیاء بزرگ خودش هست، حضرت علی بن موسی الرضا ارواحنا فداهما و صلوات الله علیهما خواهر معظه ایشان فاطمه معصومه علیها السلام و بعض دیگر از امامزاده‌های معظمی که بحمدالله در این کشور هستند. عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد. اعداء اهل‌بیت با ظلم‌ها و ستم‌هایی که داشتند اما سبب شده است که بحمدالله این کشور مزین بشود به این نعمت‌های بسیار بزرگ. فاطمه معصومه علیها السلام کفی فی شأنها و عظمتها همین مطلبی که امام صادق سلام الله علیه قبل از حتی تولد حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیهما فرموده‌اند که بضعه‌ای از ما در قم مدفون خواهد شد و مقامات آن بزرگوار را توضیح دادند حسب نقل و روایاتی که وارد شده است که من زارها وجبت له الجنة. چقدر باید انسان والا مقام باشد،‌ با عظمت باشد و کیمیای وجود او به نحوی باشد که زائرش کأنّ یک تبدل حالتی برای او پیدا می‌شود که جایگاهی جز بهشت نخواهد داشت. وجبت له الجنة. آثار و برکات این بزرگوار از جهات مختلف بسیار بسیار فراوان هست. بنده به یک داستان بسنده می کنم که شاید جایی هم نوشته نشده باشد. وقتی ما مدرسه حقانی بودیم، بخشی از ادبیات عرب را آنجا خواندیم؛ روزهای پنج‌شنبه درس اخلاق بود، گاهی آیت‌الله مشکینی بودند، گاهی آیت‌الله میانجی بودند، گاهی بزرگان دیگری تشریف می‌آوردند. بعضی از پنج‌شنبه‌ها هم خود آیت الله قدوسی رحمة‌الله علیه درس اخلاق می فرمودند. در یکی از آن پنج‌شنبه‌ها، این داستان را ایشان فرمودند که در یک جلسه‌ای در تهران برای ضیافت دعوت داشتیم. در آن جلسه من این طرف اتاق نشسته بودم،یک نفری آن طرف اتاق، این شخصی که به حسب ظاهر معمم نبود، اما سؤالاتی از من پرسید که من به نظرم آمد این باید سابقه طلبگی داشته باشد، بعد از ضیافت آمد کنارم نشست. گفت بله من زمان آقای حاج شیخ عبدالکریم رحمه الله علیه طلبه بودم و مقداری هم در ادبیات و این‌ها مسلط بود، مرحوم آیت الله قدوسی می‌فرمودند که عبارات مغنی را از حفظ می‌خواند، مسلط به ادبیات بود، حافظه خوبی داشت . بعد او گفت که من اهل اراک هستم و می‌خواستم طلبه بشوم،پدر من مخالفت می‌کرد. نه این که با طلبگی مخالف بود؛ می‌گفت تو به درد طلبگی نمی‌خوری. از این جهت موافقت نمی‌کرد. آن زمان ها وضع حوزه‌های علمیه خیلی مشکل بود، ورودی برای حوزه نبود، آن‌هایی هم که در حوزه بودند خیلی در تنگنا بودند، من آمدم خدمت آقای حاج شیخ و عرض کردم من می‌خواهم طلبه بشوم ولی پدرم راضی نیست. ایشان با آن شرایط خاصی که آن زمان برای حوزه بود، فرمودند اذن پدر لازم نیست بیا طلبه شو. و ما هم به قم آمدیم،‌ پدرم گفت که من کمک مالی به تو نخواهم کرد.ما آمدیم قم و مدرسه خان، ساختمان قدیم مدرسه خان آنجا یک حجره گرفتم، مدتی بالاخره پول داشتیم تا به پایان رسید. ما هم که در رفاه و این‌ها زندگی کرده بودیم،چون پدرش ثروتمند بود. با فقر و خلاصه زندگی‌های این چنینی برای ما خیلی مشکل بود. خلاصه حالت ناراحتی و عصبی به من دست داد بلند شدم رفتم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، آن جا هم نه زیارتنامه خواندم نه چیزی، یک حالت خاصی، ناراحت بودم،‌ خطاب به حضرت کردم که این چه وضعی است،‌ من این جور نمی‌توانم زندگی کنم، آقای حاج شیخ گفته بیا، و من به خاطر حرف آقای حاج شیخ آمدم، حرف‌های تند و غلیظی بی‌ادبانه ایی خدمت حضرت معصومه علیها السلام عرض کردم و به حجره برگشتم.
حالا چقدر گذشت یادم نیست دیدم که کسی درب حجره را می‌زند. یک آقای روحانی داخل حجره تشریف آوردند، فرمودند شخص قمی در بازار قم، مغازه‌هایی دارد، هر کسی ماهانه مال الاجاره این‌ها را جمع‌آوری کند و برای او بفرستد او هر ماه به او حقوق و مزدی می‌دهد. مثلاً‌ اگر بیست تومان قرار بوده بدهد،من برای تو می‌توانم بیست و پنج تومان از ایشان درخواست کنم، این کار را انجام می دهید؟ دیدم خیلی خوب است، ما هر ماه می‌رویم از این مغازه ها مال الاجاره‌ها را می‌گیریم و برای ایشان می‌فرستیم، زندگی‌مان هم تأمین می‌شود. بعد از این که قبول کردم،این روحانی محترم می‌خواست از حجره بیرون بروند، فرمود که خوب می‌روی با حضرت معصومه سلام الله علیها درد دل می‌کنی، معلوم شد که ایشان در حقیقت پیام‌آور حضرت معصومه سلام الله علیها است و حضرت ایشان را فرستاده که مسأله او را حل کند. بعد آقای قدوسی فرمودند از او سؤال کردم که آن روحانی که آمده بود، کی بودند؟ گفتند آقای آسید محمدتقی خوانساری بود. همان صاحب نماز استسقاء. همه این‌ها برای ما درس است که ببینید آقای آسید محمدتقی خوانساری فقیهٌ عالمٌ مجاهدٌ، سالیان متمادی در جریان آن مجاهدت‌ هایی که در عراق داشتند زندانی شدند و بعد هم این جور با اهل‌بیت علیهم‌السلام و فاطمه معصومه سلام الله علیها در ارتباط هستند. ان شا‌ء الله همه ما از این نعمت بزرگی که خدای متعال در اختیار ما گذاشته استفاده کنیم و دریغ نورزیم از این که ان شاء الله ولو اندک خدمت ایشان مشرف بشویم‌ سلامی عرض کنیم که وجبت له الجنة ان شاء الله شامل حال ما هم بشود. مرحوم والد رحمة الله علیه نقل می‌کردند مرحوم حضرت امام مقید بودند که روزانه ولو دو دقیقه شده حرم مشرف بشوند و خدمت بی‌بی سلامی عرض کنند و به دنبال کارهایی که داشتند بروند 📚درس خارج فقه حضرت استاد (1403/07/22) 🆔 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 تسلط بر علم حدیث یکی از سنت های کارآمد حوزه های علمیه 🔸حضرت آیت الله شب زنده‌دار دام ظله: 💠 عدم تسلط طلاب بر علم حدیث نقص برای حوزه است. 💠 باید کتب حدیثی مثل وسائل الشیعه در حوزه تدریس شوند. 💠 حدیث خوانی، برنامه شایسته ای است که در برنامه های حوزه قرار داده شده است. 🆔 @pand_saadat
پندهای سعادت
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅نتایج ذکر قلبی و لسانی 💠 حضرت استاد #شب_زنده
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅غفلت؛ علت اصلی فساد باطن 💠 حضرت استاد "دام ظله": در این بحث، نکات آخر را درباره‎ی موعظه‌ی قرآنی که در آیه‌ی 77 از سوره‌ی مبارکه‎ی قصص و روایت ذیل آن ذکر شده است، مطرح می‎کنیم. «وَ لاتَبْغِ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لايُحِبُّ الْمُفْسِدينَ». منشأ فساد، چه فسادهای درونی انسان و رذایل اخلاقی و چه فسادهای بیرونی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و هر طور فسادی که تصور می‎شود، غفلت از خدواند و فراموشی نعمت‎های الهی است. در ذیل این آیه‌ی مبارکه حدیث شریفی است که در آن حدیث شریف بیان شده است که منشاء فسادی که از انسآن‎ها سر می‌زند، فساد باطن است، و فساد باطن از عللی نشأت می‌گیرد که جامع آن علل، غفلت از خدای تبارک و تعالی است. «وَ كُلُّ ذَلِكَ يَجْتَمِعُ بِحَسَبِ الْغَفْلَةِ عَنِ اللَّهِ». این بیماری، یک بیماری گسترده‌ است و همگان با شدت و ضعف مراتب، مبتلای به آن هستند. این غفلت‌ها معمولاً در همه‎ی افراد هست. خود بحث‌های ما هم که اگر توجه نداشته باشیم، ولو این‎که در طریق الی الله و در طریق ترویج و تبیین شریعت است، اما اگر انسان با توجه، این کارها را انجام ندهد، خود این‎ها موجب غفلت از خدواند می‌شود. این غور در مباحث و مطالب علمی، گفتن، نوشتن، فکر کردن، اگر رنگ و لعاب الهی پیدا نکند، این مشکل را دارد و آن را تعمیق می‌کند. خب، باید چه کرد؟ ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 71 ... 🔗 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸مراسم آئین غبارروبی و عطرافشانی حرم مطهر حضرت موسی مبرقع علیه السلام با سخنرانی آیت الله شب زنده دارو با حضور خادمین اعتاب مقدسه برگزار شد. لازم به ذکر است ۲۲ ربیع الثانی سالروز وفات حضرت موسی مبرقع علیه السلام فرزند بلافصل امام جواد علیه السلام می باشد 🔗@pand_saadat
پندهای سعادت
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅غفلت؛ علت اصلی فساد باطن 💠 حضرت استاد #شب_زن
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅راهکارهای امام صادق «علیه السلام» برای درمان فساد 💠 حضرت استاد "دام ظله": امام صادق «علیه السلام» به حسب این روایت، علاج‌هایی برای برطرف کردن این مناشئ بیان فرموده‌اند. حضرت علیه السلام نُه راهکار بیان می‎فرمایند، که بعد از انجام و توجه به این نُه راهکار، نتایج بسیار با‎شکوهی به انسان ارزانی می‌شود. ‌بخشی از این راهکارها را در جلسات قبل عرض کردیم که حضرت «علیه السلام» فرمودند: «وَ عِلَاجُ ذَلِكَ الْفِرَارُ مِنَ النَّاسِ وَ رَفْضُ الدُّنْيَا وَ طَلَاقُ الرَّاحَةِ وَ الِانْقِطَاعُ عَنِ الْعَادَاتِ وَ قَلْعُ عُرُوقِ مَنَابِتِ الشَّهَوَاتِ بِدَوَامِ الذِّكْرِ لِلَّهِ». حضرت در ادامه فرمودند: ملازم طاعت خدا باش «وَ لُزُومُ الطَّاعَةِ لَهُ». همیشه سعی کنید که در هر کاری، ـ کوچک و بزرگ، شخصی و اجتماعی ـ ملازم طاعت و فرمانبرداری خداوند باشید. ببینید خدا چه می‎خواهد و امر و نهی خدا در اینجا چیست؟ هر جوری شده، خودت را وادار کن که ملازم طاعت خدا باشی، که این ملازمت باعث می‎شود در هر حادثه‌ و واقعه‌ای و در هر نشست و برخاستی و در هر موضع‌گیری و موقفی، قهراً از خداوند غافل نباشید. اگر انسان خودش را وادار کند که ملازم با اطاعت خدا باشد، لازمه‌ی قهری آن این است که غفلت از خداوند تبارک و تعالی پیدا نمی‌کند و وقتی غفلت از خداوند پیدا نکرد، قهراً به خداوند و نعمت های الهی توجه می‎نماید. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 72 ... 🔗 @pand_saadat
پندهای سعادت
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅راهکارهای امام صادق «علیه السلام» برای درمان ف
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅تحمل جفای خلق 💠 حضرت استاد "دام ظله": بعد فرمودند: «وَ احْتِمَالُ جَفَاءِ الْخَلْقِ» برای سالک الی الله و کسی که درصدد تهذیب نفس است، رعایت این نکته بسیار مهم است که تحمل جفای خلق را داشته باشد و در مقابل آن صبور باشد. آدم متدین در معاشرت‌هایش ـ چه با أقربا و چه با دیگران ـ گاهی توقعاتی از او هست و این شخص چون می‎خواهد در راه خدا گام بردارد، نمی‌تواند آن همراهی‌ها را داشته باشد که این موجب جفا و نامهربانی به او‎ یا گاهی متارکه‌ و توبیخ او می‎شود و گاهی او را به القاب و خصوصیات خاصی ملقب می‌کنند. حضرت «علیه السلام» می‌فرمایند انسان باید این ظرفیت را در خودش ایجاد کند که تحمل کند؛ نه سر و صدا، نه داد و فریاد، نه به جنگ و ستیز. تحمل اگر از روی معرفت، از روی انجام دستورالعمل مربی واقعی امام صادق «علیه السلام» باشد هیچ اثر منفی‎ نخواهد داشت. این لاطائلات که برخی از روانشناس‌ها می‎گویند که اگر بخواهی مثلاً تحمل کنی، روانی و عقده‌ای می‌شوی، برای این است که معرفت ندارند. تحمل برای آن‎ها یک امر تحمیلی است، اما اگر از روی معرفت و خواست خداوند باشد، این تحمل‌ها به ظرفیت‌های انسان اضافه می‌کند. جواب عالمانه به پزشک والد ما «رحمه الله علیه» مدتی ناراحتی عصبی داشتند و برای درمان پیش یک پزشک در تهران رفتیم. می‌گفت آقا! شما که این حالت را پیدا کردید، در اثر این است که حرف‌ها را فرو می‎بردید و تحمل شما زیاد است. ایشان در جواب پزشک گفتند که علتش این نیست، چون من به خدا و قیامت ایمان دارم، این‎ها منشأ آن نیست. این‎ها که شما می‌گویید، برای کسی است که خدا را نمی‎شناسد و به قیامت ایمان ندارد. من اگر تحمل کردم، إطاعةً لله کرده‌ام؛ چون خدا خواسته و خدا دستور داده، روی این جهت بوده و این باعث آن جهاتی که شما می‌گویید، نمی‌شود. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 73 ... 🔗 @pand_saadat
پندهای سعادت
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅تحمل جفای خلق 💠 حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅راهکاری برای در امان ماندن از جفای خلق 💠 حضرت استاد "دام ظله": حضرت «علیه السلام» در ادامه می‎فرمایند: «وَ مُلَازَمَةُ الْقُرْبَى وَ شَمَاتَةُ الْعَدُوِّ مِنَ الْأَهْلِ وَ الْقَرَابَةِ» البته در بحارالانوار این‎گونه نقل شده، ولی احتمال می‌دهم که مُلَامَةُ الْقُرْبَى وَ شَمَاتَةُ الْعَدُوِّ باشد؛ والّا «ملازمة القربی» با «شماتة العدوّ» مناسبتی ندارد. انسان باید ملامت نزدیکان و خویشان و اقوام را تحمل کند. گاهی طلاب محترمی برای مشورت و سؤال می‌آیند که مثلاً عروسی کذایی هست و این کار حرام و صدای مُحرّم در آن هست و یا وضع خانم‌ها نامناسب است؛ وقتی که شرکت نمی‎کنیم، مورد شماتت و ملامت خانواده قرار می‎گیریم. البته گاهی بدسلیقگی‎هایی هم باعث می‎شود که انسان جوری عمل می‌کند که درست نیست. انسان تا آنجایی که می‌تواند، باید راه صحیح را انتخاب کند و با برنامه‎ریزی درست، جلوی این مشکلات را بگیرد. مثلاً انسان می‌تواند مسافرتی از قبل ترتیب بدهد که لازمه‎ی آن شرکت نکردن محترمانه در آن جلسات است. اگر راه منحصر شد در این‎که آدم مرتکب حرام شود، اینجاست که حضرت «علیه السلام» می‌فرمایند اگر از فساد می‌خواهی دور باشی، باید این ملامت‌ها را تحمل کنی. بعد فرمودند: «وَ شَمَاتَةُ الْعَدُوِّ مِنَ الْأَهْلِ وَ الْقَرَابَةِ». گاهی این عدو از اهل و عیال و أقربا است. ما خدا را شکر می‌کنیم که گرفتار این‎طور چیزها نیستیم، ولی بعضی‎ها گرفتارند؛ چرا که گاهی نزدیکان انسان با انسان دشمن‌اند و از روحانی بدشان می‌آید. این‌آقا رفته طلبه شده و حالا لباسی پوشیده، اما اصلاً چشم این‎که این طلبه را ببیند، ندارند. کسی که می‎خواهد در راه صحیح باشد، باید این شماتت‌ها را از اهل قرابت تحمل کند. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 74 ... 🔗 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پندهای سعادت
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅راهکاری برای در امان ماندن از جفای خلق 💠 حضر
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅نتایج درخشان علاج‎های نُه‎گانه 💠 حضرت استاد "دام ظله": حالا اگر انسان این علاج‎های نُه‎گانه را به کار گرفت، حضرت «علیه السلام» نتایج درخشانی برای آن بیان فرموده‎اند‎‎‌‎. «فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ فَقَدْ فَتَحْتَ عَلَيْكَ بَابَ عَطْفِ اللَّهِ وَ حُسْنَ نَظَرِهِ إِلَيْكَ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ». اگر این کار را کردی، باب توجه الهی را به سوی خودت گشوده‌ای. چه چیزی برای صلاح ما بالاتر از رحمت خدای متعال و حسن نظر اوست. «وَ خَرَجْتَ مِنْ جُمْلَةِ الْغَافِلِينَ وَ فَكَكْتَ قَلْبَكَ مِنْ أَسْرِ الشَّيْطَانِ». اگر کسی باشی که این امور نه‎گانه را مراعات می‎کند، از زمره‌ی غافلین و از غفلتی که منشأ همه‌ی این فسادها بود، خارج می‎شوی و فساد از تو رخت بر می‌بندد و دیگر قلبت در اسارت شیطان نخواهد بود. «وَ قَدِمْتَ بَابَ اللَّهِ فِي مَعْشَرِ الْوَارِدِينَ إِلَيْهِ عَلَى الْكَرِيمِ الْجَوَادِ الْمَلِكِ الرَّحِيمِ». در باب الهی در زمره‌ی کسانی که بر حضرت حق وارد می‌شوند، گام می‌گذاری. راهی را پیموده‌ای که امید است به تو اذن بدهند که به بارگاه حضرت حق وارد شوی. «وَ اسْتِيطَاءِ بِسَاطِهِ عَلَى شَرْطِ الْأَدَبِ وَ سَلَكْتَ مَسْلَكاً رَجَوْتَ الْإِذْنَ بِالدُّخُولِ وَ لَاتَحْرُمُ سَلَامَتُهُ وَ كَرَامَتُهُ». مسلکی را پیموده‌ای که امید است که گام بگذاری بر بساطی که در بارگاه حضرت حق پهن شده است. علتش چیست؟ «لِأَنَّهُ الْمَلِكُ الْكَرِيمُ الْجَوَادُ الرَّحِيمُ»؛ زیرا او کریم و جواد و مهربان است. کسی که به سوی خداوند گام بر می‎دارد، معلوم است که او از افاضه‌ی فیض و رحمت‌های بی‎کران دریغ نمی‌ورزد. این راهکارهایی بود که حضرت(سلام‎الله‎علیه) برای اصلاح نفس و این‎که انسان مبتلا به فساد نشود، بیان فرمودند. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 75 ... 🔗 @pand_saadat
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅سخنان حکیمانه امام سجاد «علیه السلام» به عبدالملک 💠 حضرت استاد "دام ظله": روایتی که در کتاب بحارالانوار در احوالات امام زین العابدین «علیه السلام» هست که مناسب با همین مضامینی است که روایات مورد بحث به آن توجه می‌داد. امام سجاد «علیه السلام» که از احوالات و از القاب مبارک‌شان روشن است، در عبادت و به‎‎خصوص در سجده، در عالم من الأولین و الآخرین از امتیاز خاص و ویژه‌ای برخوردارند. ایشان به حسب این نقل با عبدالملک ملاقاتی دارند. وقتی که ایشان مشرف کردند عبدالملک نامشرف و ناشریف را به حضور خودشان: «فَاسْتَعْظَمَ عَبْدُ الْمَلِكِ مَا رَأَى مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ بَيْنَ عَيْنَيْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) »؛ این آثار سجده که در پیشانی مبارکشان بود، خیلی پیش عبدالملک بزرگ آمد. «فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَقَدْ بُيِّنَ عَلَيْكَ الِاجْتِهَادُ»؛ عبدالملک گفت: آثار اجتهاد و جد و کوشش در اطاعت خدا و سجده در برابر خدای متعال خیلی بر شما آشکار شده است. و هر کسی که به شما نگاه می‌کند، می‌فهمد که در چه تاب و تعبی هستید. «وَ لَقَدْ سَبَقَ لَكَ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنَى وَ أَنْتَ بَضْعَةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص قَرِيبُ النَّسَبِ وَكِيدُ السَّبَبِ»؛ در حالی‎که شما فرزند رسول خدا «صلی الله علیه و آله» هستید و ‌یک ارتباط خیلی نزدیکی با آن بزرگوار دارید. «وَ إِنَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ وَ ذَوِي عَصْرِكَ»؛ از همه‌ی معاصرین خودت و از همه‌ی آل رسول«صلی الله علیه و آله» با فضیلت‌ترهستید. با تمام این وسایل اطمینان که از عقوبت الهی و از نار جحیم برای شما حاصل است، این همه خود را در تب و تاب عبادت قرار دادن، برای چیست؟ «وَ لَقَدْ أُوتِيتَ مِنَ الْفَضْلِ وَ الْعِلْمِ وَ الدِّينِ وَ الْوَرَعِ مَا لَمْ يُؤْتَهُ أَحَدٌ مِثْلُكَ وَ لَا قَبْلَكَ إِلَّا مَنْ مَضَى مِنْ سَلَفِكَ وَ أَقْبَلَ يُثْنِي عَلَيْهِ وَ يُطْرِيهِ». هیچ کس این فضایلی که شما دارید، ندارد و قبل از شما هم نداشته‌اند. همین‎طور تعاریف زیادی خدمت حضرت علیه السلام عرض می‌کرد، که این تعاریف درست و بجا و صحیح بود و چه خوب که از لسان اعداء شنیده شود. این‎ها مُقر به فضایل این بزرگواران بودند. خب، همه‌ی این حرف‌ها را که زد، حالا ببینید جواب امام سجاد «علیه السلام» چیست؟ «عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ «علیه السلام» كُلُّ مَا ذَكَرْتَهُ وَ وَصَفْتَهُ» همه‌ی این حرف‎ها را که زدی، من نمی‌گویم نیست، ولی همه‌ی این‎ها: «مِنْ فَضْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَأْيِيدِهِ وَ تَوْفِيقِهِ»؛ از فضل خداوند سبحان و تأییدات و توفیقات اوست. «فَأَيْنَ شُكْرُهُ عَلَى مَا أَنْعَمَ»؛ پس من نباید شکر این‎ها را می‌کردم؟ بعد حضرت فرمودند: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله يَقِفُ فِي الصَّلَاةِ حَتَّى تَرِمَ قَدَمَاهُ»؛ رسول خدا «صلی الله علیه و آله» به نماز می‌ایستاد تا پاهای مبارکش ورم می‌کرد. «وَ يَظْمَأُ فِي الصِّيَامِ حَتَّى يُعْصَبَ فُوهُ»؛ و در موقع روزه‌داری آنچنان تشنه می‎گردید که آب دهان مبارکش خشک می‌شد. علامه مجلسی از قاموس فیروزآبادی نقل کرده که عصب فوه به معنای این است که آب دهان خشک شود. «فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ‎لَمْ يَغْفِرْ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ». شبیه همین اشکالی که عبدالملک به حضرت «علیه السلام» کرد، دیگران هم به پیامبر «صلی الله علیه و آله» می‎کردند که این همه نماز و این‎جور روزه گرفتن در این هوای گرم با این‎که می‌دانی که خداوند متعال فرموده که «ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ» شما را بخشیده است، برای چیست؟ حضرت فرمودند: «فَيَقُول أَفَلَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَوْلَى وَ أَبْلَى وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى» ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 76 ... 🔗 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پندهای سعادت
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅سخنان حکیمانه امام سجاد «علیه السلام» به عبدال
🔰موعظه های قرآنی ❇️ضرورت شناخت ودرمان امراض نفسانی ✅سخنان حکیمانه امام سجاد «علیه السلام» به عبدالملک 💠 حضرت استاد "دام ظله": سپس حضرت سجاد «علیه السلام» به حسب این نقل می‌فرمایند: «وَ اللَّهِ لَوْ تَقَطَّعَتْ أَعْضَائِي وَ سَالَتْ مُقْلَتَايَ عَلَى صَدْرِي»؛ سوگند به خدا که اگر اعضایم قطع شود و اگر این مقلتای در اثر عبادت بیفتد روی سینه‌ام. (مُقلَة بر وزن غرفة، ‌پی‌ای است که در چشم هست و مردمک و سفیدی چشم بر آن قرار گرفته است). «لَنْ أَقُومَ لِلَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ بِشُكْرِ عُشْرِ الْعَشِيرِ مِنْ نِعْمَةٍ وَاحِدَةٍ مِنْ جَمِيعِ نِعَمِهِ الَّتِي لَايُحْصِيهَا الْعَادُّونَ وَ لَايَبْلُغُ حَدَّ نِعْمَةٍ مِنْهَا عَلَيَّ جَمِيعُ حَمْدِ الْحَامِدِينَ»؛ اگر من عبادت کنم که این آثار عجیب در بدنم ظاهر شود، شکر یک دهم از یکی از نعمت‎های الهی را هم نمی‌توانم به‎جای بیاورم... خب، این چه معرفتی است؟ آیا ما دنبال این معرفت‌ها هستیم؟ سعی کنیم این معرفت‌ها را در کنار معرفت‌های فقهی و اصولی و رجالی و علوم دیگر در خودمان ایجاد کنیم. این‎ها فکر و تأمل و تدبر و وقت گذاشتن می‎خواهد که ما این معرفت‌ها را هم بفهمیم و هم برای خودمان ایجاد کنیم. بعد فرمودند: «لَا وَ اللَّهِ أَوْ يَرَانِيَ اللَّهُ لَايَشْغَلُنِي شَيْ‏ءٌ عَنْ شُكْرِهِ وَ ذِكْرِهِ فِي لَيْلٍ وَ لَا نَهَارٍ وَ لَا سِرٍّ وَ لَا عَلَانِيَةٍ». مرحوم علامه مجلسی می‌فرمایند: «أو» در اینجا به معنای حتی یا الّا است. حضرت «ع» قسم یاد کردند به خدا که من ترک نمی‌کنم این نحو عبادت و اجتهاد حتی «يَرَانِيَ اللَّهُ»، که هیچ کاری من را از شکرگزاری او مشغول نمی‌کند. «لَا يَشْغَلُنِي شَيْ‏ءٌ عَنْ شُكْرِهِ وَ ذِكْرِهِ»؛ هیچ چیزی مانع این نمی‌شود که من شکرخداوند را فراموش کنم و از او غفلت کنم. سپس حضرت فرمودند: «وَ لَوْلَا أَنَّ لِأَهْلِي عَلَيَّ حَقّاً وَ لِسَائِرِ النَّاسِ مِنْ خَاصِّهِمْ وَ عَامِّهِمْ عَلَيَّ حُقُوقاً». تازه این که از من می‌بینی، برای این است که من در یک تزاحم هستم، اگر این تزاحم نبود، آن وقت عمل من غیر از این بود که می‌بینی. اهل خودم بر من حقوقی دارند، مردم، عوام وخواص بر من حقوقی دارند. «لَا‎يَسَعُنِي إِلَّا الْقِيَامُ بِهَا حَسَبَ الْوُسْعِ وَ الطَّاقَةِ حَتَّى أُؤَدِّيَهَا إِلَيْهِمْ». وظیفه‌ام این است که حقوق آن‎ها را به آن‎ها ادا کنم. من در تزاحم هستم و اگر این تزاحم و این جهت نبود: «لَرَمَيْتُ بِطَرْفِي إِلَى السَّمَاءِ وَ بِقَلْبِي إِلَى اللَّهِ»؛ دلم را فقط به طرف خدا می‌کردم و مشغول هیچ چیز دیگری نمی‌کردم. الآن ادای حقوق برعهده‎ام هست و در قبال دیگران وظایفی دارم. اگر این نبود، آن وقت این عبادت و خشوع و سجده‌ی من غیر از این چیزی بود که تو می‌بینی. «ثُمَّ لَمْ أَرْدُدْهُمَا حَتَّى يَقْضِيَ اللَّهُ عَلَى نَفْسِي وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ». چشمانم و قلبم را بر نمی‌گرداندم؛ دائم الحضور بودم. بعد در حدیث هست که: «وَ بَكَى وَ بَكَى عَبْدُ الْمَلِكِ». حضرت گریه کردند و او هم تحت تأثیر قرار گرفت و گفت: «وَ قَالَ شَتَّانَ بَيْنَ عَبْدٍ طَلَبَ الْآخِرَةَ وَ سَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَ بَيْنَ مَنْ طَلَبَ الدُّنْيَا مِنْ أَيْنَ جَاءَتْهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ»؛ چقدر فرق است بین کسی که آخرت را طلب کرده است و برای آن کوشش می‌کند و می‎خواهد آنجا را آباد کند (که علی بن الحسین «علیه السلام» مصداق آن است) و بین کسی که طالب دنیاست (که عبدالملک مصداق آن است). خب؛ ‌این سیره‌ی امامان عظیم‌الشأن و معصوم و عزیز ماست که الگوهای واقعی راه صلاح و سداد و الگوهای واقعی برای سالکان الی الله تعالی هستند. خدای متعال همه‎ی ما را از شیعیان و موالیان و رهروان واقعی این انوار طیبه قرار دهد و همه‌ی ما را جزء شاکران نعمت‎های خودش محسوب فرماید و ما را از برخورداری از این معرفت‌ها محروم نفرماید. و در کنار توفیق در علوم رسمی که این‎ها هم واجب‌اند و ترویج شریعت هم وابسته به آن‎ها است، ما را به این علوم الهی که آخرت و عاقبت ما وابسته به آن‎هاست، موفق بفرماید. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 81-79 🔗 @pand_saadat
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معرفتی ✅اهتمام به حفظ چهل حدیث 💠 حضرت استاد "دام ظله": روایات فراوانی داریم که در آن‎ها تحریض زیادی بر حفظ چهل حدیث شده است که هم انسان آن چهل حدیث را در خودش پیاده کند و هم آن را برای امت حفظ کند. یکی از طرق حفظ این است که انسان این گفته‌ها را با بیان، توضیح، تبیین، تبلیغ و ترویج به مردم منتقل کند، یا این‎که بنویسد. ثمره‎ی این کار چیست؟ اوّل ثمره‎اش را عرض می‎کنم. در پایان این حدیث شریف این‎طور آمده است: «فَهَذِهِ أَرْبَعُونَ حَدِيثاً مَنِ‏ اسْتَقَامَ‏ عَلَيْهَا وَ حَفِظَهَا عَنِّي مِنْ أُمَّتِي»؛ کسی که بر این چهل حدیث (سخن) استقامت داشته باشد؛ یعنی خودش در راه تحلّی به این‎ها شکیبایی و استقامت بورزد تا بتواند آن‎ها را در خودش پیاده کند. تعبیر «مِنْ أُمَّتِي» یعنی شرط این‎که این آثار را داشته باشد، این است که از امّتم باشد. اگر خارج از امت، کسی این‌ کارها را انجام بدهد، فایده‌ای ندارد. «دَخَلَ الْجَنَّةَ بِرَحْمَةِ اللَّهِ». این چه وعد بسیار بزرگی است. اخبار مَن بَلغ علی المعروف و المشهور، شامل این حدیث هم می‌شود. «وَ كَانَ مِنْ أَفْضَلِ النَّاسِ وَ أَحَبِّهِمْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدَ النَّبِيِّينَ وَ الْوَصِيِّينَ وَ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ‏ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقا». چه آینده‌ی درخشان و امیدبخشی در انتظار اوست. از این بالاتر بعید است کسی آرزویی داشته باشد. اما خود روایت را توضیح دهیم. «عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ وَ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ علیهم السلام قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله أَوْصَى إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي‎طَالِبٍ علیهما السلام وَ كَانَ فِيمَا أَوْصَى بِهِ أَنْ قَالَ لَهُ يَا عَلِيُّ مَنْ حَفِظَ مِنْ أُمَّتِي أَرْبَعِينَ حَدِيثاً يَطْلُبُ بِذَلِكَ وَجْهَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ‏ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً. فَقَالَ عَلِيٌّ علیه السلام يَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنِي مَا هَذِهِ الْأَحَادِيثُ». این یک برنامه‌ی خوب است، هم برای تبلیغ انسان که در این مکتب خودسازی کند و هم این‎ که این‎ها ،موضوعات تبلیغ و ارشادش باشد. این مطالبی که رسول خدا «صلّی الله علیه و آیه» به حسب این حدیث فرموده‌اند، سه دسته‌اند: یک دسته حلال و حرام الهی، یک دسته معارف‌ و یک دسته اخلاقیات‌ هستند. «نفَقَالَ أَنْ تُؤْمِنَ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ تَعْبُدَهُ وَ لَا تَعْبُدَ غَيْرَهُ وَ تُقِيمَ الصَّلَاةَ بِوُضُوءٍ سَابِغٍ فِي مَوَاقِيتِهَا وَ لَا تُؤَخِّرَهَا فَإِنَّ فِي تَأْخِيرِهَا مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ غَضَبَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». این مواقیت، همان وقت موسّع و واجب نماز است که نباید از آن تأخیر انداخت. من این قسمت فقهی‌اش را با سرعت عرض می کنم. «وَ تُؤَدِّيَ الزَّكَاةَ وَ تَصُومَ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ تَحُجَّ الْبَيْتَ إِذَا كَانَ لَكَ مَالٌ وَ كُنْتَ مُسْتَطِيعاً وَ أَنْ لَا تَعُقَّ وَالِدَيْكَ». نافرمانی از پدر، ترک شفقت و مهربانی به ایشان، ترک احسان و استخفاف به ایشان، معنای عقوق والدین است. همچنین گفته شده: اصلُ العُقُوقِ، القطعُ، یُقال عقُّ الرحم کمال یُقال قطعُها. حالا این کار فقها است که بالاخره عقوق والدین اگر به معنای اول باشد که دامنه‌اش وسیع‌تر است. اگر به معنای دوم باشد، نباید قطع ارتباط کند. به هر حال، محققانی مثل محقق خویی «ره» همان موارد ایذاء را فتوا داده‌اند. این هم یک امر فقهی است، ولی خیلی مهم است. احترام به والد و والده، هم در اسلام مهم شمرده شده است و هم در موفقیت انسان نقش اساسی دارد. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 87-85 🔗 @pand_saadat
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معرفتی ✅حکایت خواندنی از مرحوم علامه‌ی طباطبایی «رحمه الله علیه» 💠 حضرت استاد "دام ظله": والد ما(رحمه الله علیه) از مرحوم علامه‌ طباطبایی شنیدند و برای ما نقل کردند که مرحوم علامه فرمودند که برادرشان مرحوم آسیدحسن الهی(رضوان‎الله‎علیه) برای او نامه‌ای نوشتند که یک نفر برای خواندن فلسفه پیش من آمده که احضار ارواح می‌کند. ایشان گفته است که من می‌خواستم فلسفه بخوانم؛ روح ارسطو را احضار کردم و به ایشان گفتم چه کتابی بخوانم و و در محضر چه کسی بخوانم؟ گفتند: اسفار، پیش آقای سید حسن الهی. آقا سید حسن الهی هم مرد زرنگی بوده و خود مرحوم آقای طباطبایی جاهایی فرمودند که آدم چیز فهمی بود. خود آقا سید حسن الهی فرموده بود که من مشکلات کتب فلسفی را توسط همین آقا از اصحاب آن کتب می‌پرسیدم. مثلاً مشکلات کتب ابن‎سینا را به او می‌گفتم؛ او را احضار می‌کرد، سؤال می‌کردم و جواب می‌گرفتم؛ اگر چه خود این واسطه نمی‌فهمید جواب چیست، ولی من استفاده می‌کردم. ایشان واسطه‌ی ما بود. بعد برای مرحوم علامه طباطبایی نوشته بود که ما توسط همین آقا پدرمان را احضار کردیم و پدر از شما ناراضی بودند و وجه عدم رضایت این بود که می‌فرمودند که این محمد حسین، من را در ثواب تفسیر المیزان شریک نکرده، از این جهت از شما ناراضی بود. علامه طباطبایی «ره» فرموده بودند: من که ایشان را شریک نکردم، برای این بود که اصلاً ارزشی برای این عملم نزد خدا قائل نبودم که بخواهم پدرم را شریک کنم. حالا ببینید بیست سال طول کشیده است و چقدر در نوشتن و اتمام آن اهتمام داشتند. از مرحوم آقای قدوسی ـ که داماد مرحوم آقای طباطبایی بودند ـ شنیدم که وقتی مرحوم علامه ورقه‎های تفسیر را برای چاپ به ما می‎دادند، نقطه‎های کلمات تفسیر المیزان را نمی‌گذاشتند؛ می‌فرمودند که حساب کردم که هر صفحه‌ای را اگر نقطه بگذارم، سه دقیقه بیشتر طول می‌کشد. حالا با این همه وقتی که گذاشته بودند، می‌فرمایند من برای این عمل ارزشی قائل نیستم؛ برخلاف برخی از ماها که تا یک مقدار کاری انجام می‌دهیم، فکر می‌کنیم چه شد و چقدر عالم را تحت تأثیر قرار داد. اما یک نفر که یک خدمت عظیم قرآنی انجام داده، مثل تفسیر المیزان ـ تفسیری که از روز اولی که منتشر شد، تفسیر مورد اعتنایی شد و در عالم اسلام صدا کرد ـ می‌گوید من برای این عمل ارزشی قائل نیستم. علامه می‎فرمایند: وقتی که این نامه آمد، عرض کردم: خدایا! اگر برای نوشتن این تفسیر به من ثوابی می‌دهی، پدرم را هم در آن شریک کردم. حالا شاید والده‎شان را هم شریک کرده باشند. نامه‌ی بعدی را که اخوی ایشان فرستاده بود، نوشته بود که بله، پدر از شما راضی شدند. این واقعاً مطلب مهمی است که انسان این‎جور به امر پدرش اهتمام داشته باشد. دعای آن‎ها بدون شک در موفقیت انسان بسیار مؤثر است. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 89-87 🔗 @pand_saadat
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معرفتی ✅ایثار برای خدمت به پدر 💠 حضرت استاد "دام ظله": یکی از جهات موفقیت رهبر معظم انقلاب «حفظه الله» همین است که خودشان هم بعضاً‌ ذکر کرده‎اند. زمانی که ایشان در قم بودند، وقتی پدر بزرگوارشان به خاطر ناراحتی چشم ایشان را احضار می‌کند، می‌فرمایند که سنگ پرش من در آن موقع یا قم یا نجف بود، اما وقتی با کسی مشورت می‌کنند، می‌گوید که اگر پدرت به شما می‌گوید بیا، باید بروی و ایشان هم به مشهد بر می‎گردند. از این رو خداوند این عزت و این موفقیت را نصیب ایشان کرد. وقتی که کسی این‎طور روی صفا و صدق عمل می‌کند، خدای متعال این‎جور دستگیری می‌کند و به او عظمت می‌دهد: «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً». اما ادامه‎ی روایت: «وَ لَا تَأْكُلَ مَالَ الْيَتِيمِ ظُلْماً وَ لَا تَأْكُلَ الرِّبَا وَ لَا تَشْرَبَ الْخَمْرَ وَ لَا شَيْئاً مِنَ الْأَشْرِبَةِ الْمُسْكِرَةِ وَ لَا تَزْنِيَ وَ لَا تَلُوطَ وَ لَا تَمْشِيَ بِالنَّمِيمَةِ وَ لَا تَحْلِفَ بِاللَّهِ كَاذِباً وَ لَا تَسْرِقَ وَ لَا تَشْهَدَ شَهَادَةَ الزُّورِ لِأَحَدٍ قَرِيباً كَانَ أَوْ بَعِيداً». این مسائل که خیلی روشن است. معمولاً کسی که طلبه است، این‎ها را رعایت می‌کند. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 89 🔗 @pand_saadat