عکاسی یا فُتوگِرافی Photography
یعنی ثبت و ایجاد یک تصویر؛ که در دو مرحله انجام میشه
۱، بهدستآوردن تصویر توسط دوربین و ثبت آن روی نگاتیو یا گیرنده تصویر الکترونیکی و ۲، ظاهر کردن تصویر به دست اومده از دوربین عکاسی و پایدارکردنش.
عکاسی دارای سه جنبهٔ علمی، صنعتی و هنریه و دارای ژانر های بسیار متنوع و مختلف مثل عکاسی تبلیغاتی ، پرتره ، مینیمال ، مستند ، اجتماعی و... است که انشاءالله تو پستهای آینده بیشتر درمورد شون حرف خواهیم زد.
.
عکاسی با اون مفهومی که ما امروزه باهاش آشنا هستیم، توسط یک فرد کشف نشده، بلکه نتیجهی تلاش بسیاری از شیمیدانهاست و قطعا مطالعهی تاریخچهی عکاسی برای علاقمندان دارای اتفاق و اطلاعات خیلی جالبی خواهد بود.
.
این حرفه و هنر شگفتانگیز یکی از کاربردیترین مهارتهاییست که امروزه همه بهش نیاز دارند و من انشاءالله قراره دانستهها و اطلاعات خودم در این زمینه را باهاشون به اشتراک بذارم و امیدوارم براتون مفید واقع بشه . 😉📸
#یاد_بگیریم
و اما اگر قراره باشه خود عکاسی را توی یک کلمه خلاصه کرد میشه گفت : «نور»
-Photography-
ترکیبی از دو واژهٔ یونانی فتو به معنی نور و گرافی به معنی ثبت یا نگارشه.
بنابراین، فتوگرافی به معنای نقش کردن با نوره.
و حتی تمامی تنظیماتی که شما در عکاسی یاد میگیرید ، چه با دوربین و چه موبایل همگی درباره نور هستند .
اصطلاحاتی مثل سرعت شاتر ، ایزو ، دیافراگم و... که اگر فقط یکم تو دنیای عکاسی ورود کرده باشید قطعا به اسمشون برخوردید همگی درباره نور هستند .
شما با تنظیم درست و خوب نور (طبیعی و مصنوعی) میتونید زیباترین عکسها را ثبت کنید.
#یاد_بگیریم
ظاهراً گفته میشه اولین عکس ثبتشده در تاریخ (۱۸۲۶ یا ۱۸۲۷ میلادی) توسط ژوزف نیسهفور نیپس «اصطبل و کبوترخانه» نام دارد.(تصویر بالا)
این عکس نتيجه هشت ساعت نوردهیه، نور خورشيد ساختار دو سوی تصوير را روشن كرده و يك حالت نسبتا خاص و عجيب به تصوير داده است.
#یاد_بگیریم
به تو گفتم: «گنجشک کوچک من باش
تا در بهار تو من درختی پرشکوفه شوم»
و برف آب شد، شکوفه رقصید، آفتاب درآمد.
من به خوبی ها نگاه کردم و عوض شدم
من به خوبی ها نگاه کردم
چرا که تو خوبی و این همه اقرارهاست...
-احمد شاملو
#متناقض_شات
در آنچه ناامیدی ، امیدوارتر باش
از آنچه به آن امید بستهای..!
-بابا علی
#زمـزمه
شب فرو می افتاد
به درون آمدم و پنجره ها رابستم
باد با شاخه در آویخته بود
من در این خانه تنها
تنها
غم عالم به دلم ریخته بود
ناگهان حس کردم
که کسی
آنجا بیرون در باغ
در پس پنجره ام می گرید
صبحگاهان شبنم
می چکید از گل سیب...
-ابتهاج
#متناقض_شات