چرا هیچ وقت، هیچ کس، هیچ جایی به جای درباره هندسه و دیفرانسیل و محاسبه تعداد مولکولهای یک اتم. دربارهٔ بحرانِ ترسناک بزرگسالی و راههای مواجه با اون برامون حرفی و نزد و راهحلی نداد؟!
هدایت شده از همسفر
من اون خدایی رو می پرستم که...
واسه وضع حمل یک زن ،خودشو خونه خراب کرده😌😍
عیدت مبارک رفیق
هدایت شده از گروه فرهنگی فانوس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا ابد و سه روز
تصویری از دختران دهه هشتادی
که به شما نشان داده نمیشود!
#اعتکاف۱۴۰۳
#گروه_فرهنگی_فانوس
@fanousgroup_ir
از ۱۲ شب به بعد اگر بیدار بودی
زندگی وارد روند جدیدی میشه !
وارد جزئیات میشه!
ولی من امروز کاملا مطمئن شدم که خیلی وقت پیشها باید توی یه روزی مثل امروز، توی یکی از اون چهارشنبه هایی که فانوس هنوز تو حسینهٔ بسیج بود. استاد هنوز جوان بودن و موهاشون سیاه ! یکی از همون چهارشنبههایی برام از تمام روزهای هفته خاص و مهمتر بود. چون توش بزرگ میشدم چون همه چیزش و لحظاتش لذت بخش و رویایی بود و حتی اگه صبحش سختترین درس ها را هم داشتم میشد به خاطر شیرینی و حال خوب بعد از ظهر راحتتر تحملشون کرد. یکی از همون روزایی که با خانوم آب نبات لیمویی لباس هامون را از مدرسه عوض میکردیم و میرفتیم حسینیه بسیج، ناهار و دسرهای خوشمزه میخریدیم و میخوردیم،کلی حرف میزدیم،خنده و مسخره بازی در میاوردیم و دست کم یکی از روز و لحظات نوجونیمون را قشنگ و خوب می ساختیم و بعد در نهایت با دیگر دوستان توی چرت و خستگی بعد از یه روز طولانی و کلاس درس، توی شاید خواب و بیداری به صحبتهای استاد گوش میدادیم، میخندیدم و یاد میگرفتیم. بعد هم نماز جماعت میخواندیم و توی تاریکی هوایی که نشان از خداحافظی خورشید خانوم بود و توی اون سن فقط چهارشنبهها اون زمان بیرون بودن اشکال نداشت، میرفتم خونه. اون زمانی که توی یه دنیای حقیقی با احساسات و اتفاقات کاملا واقعی و قابل لمس، تجربههای نزدیک و محسوس ایستاده و در حال تجربه بودم؛ باید جوری خودمو گم و گور و قایم میکردم که دیگه هیچ وقت پیدا نشم و برای همیشه همونجا توی خاطرات و یکی از گوشههای حسینیه بمونم و هیچ وقت پیدا نشم...
مُتَناقِضنَما 🇵🇸
بارون حادثه مقدسیِ؛ نرمه، لطیفه، آرومه، خنکه، دوست داشتنیه و از همه مهمتر؛ شادی آوره ! چرا که وقتی بارون میاد، همه غم و غصههامون را با خودش میشوره و میبره و فقط یه خاطره با عِطر دوست داشتنیه خاک نم خورده از خودش به جا میذاره که حیات اونم بخشه..:)