🕊 #زیارتنامه_ی_شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#زندگی_به_سبک_شهدا🥀
#شهدای_گمنام🍃
@parastohae_ashegh313
🌹نگاه هزاران شهید به اعمال ماست.
ای دوست!
یادت باشد اگر در امنیت و آرامش، نفس میکشی، بخاطر #خون_شهداست🌹
مبادا با گناه، شرمنده شان شوی‼️
@parastohae_ashegh313
ساعت ۳ شب من بلند شدم رفتم بیرون دیدم پتو رو انداخته رو دوش خودش داره نماز میخونه
(وقتی میگم ساعت ۳ صبح یعنی خدا شاهده
اینقدر هوا سرده نمیتونی از پتو بیایی بیرون!!)
گفتم: بابک با اینکارا شهید نمیشی پسر ...حرفی نزد منم رفتم خوابیدم.
صبح نیم ساعت زودتر از من رفت خط و همون روز شهید شد
شهید بابک نوری هریس🕊🌹
@parastohae_ashegh313
⏰ #بوقتعاشقی
چیزی به اذان نمونده،#نماز_اول_وقت بسم الله.
#شهیدرجایی🌹
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#بخش9
بهنام گريه مي کرد و نمازش را ادامه مي داد. هنوز ناله ي پدر و مادران داغدار را مي شنید. نماز تمام شد. مردم هجوم آوردند تا شهدا را در گورهاي کنده شده بگذارند. پیرزن قدخمیده فرياد کشید: «نه، وقتي دخترم به دنیا آمد، خودم قنداق پیچش کردم. حالا هم مي خواهم خودم در قبر بگذارمش». مردم، گريه کنان کنار رفتند. پیرزن به کمك زن هاي ديگر، دختر شــهیدش را در قبر گذاشت. بهنام ايستاده بود. پیرزن رو به شهیدش گفت: «دخترم! من از تو راضي ام. فقط يك چیز از تو مي خواهم. مي خواهم که من هم زودتر پیش تو بیايم. تو که بي وفا نبودي. ديروز شــوهرت شهید شد، امروز تو. دعاکن من هم شهید شوم!» بهنام طاقت نیاورد و ســر برگرداند. خیلي از شهدا، ناشناس به خاك سپرده مي شــدند. عراقي هــا مرتب توپ و خمپــاره مي زدند. هر لحظــه احتمال خطر مي رفت. يك خمپاره کنار يك عده که شهیدي را دفن مي کردند، منفجر شد و چند نفر را شهید و زخمي کرد. نسیم گرم و سوزاني مي آمد و ناله هاي جگرسوز پدر و مادر شــهدا را به دور دســت مي برد. ده ها نفر در میان شهدايي که هنوز دفن نشــده بودند، مي گشتند و دنبال گمشده شان بودند. بهنام يك زن را ديد کــه موهايــش را مي کند و بر صورت چنگ مي کشــد و خودش را به قبر فرزند شهیدش مي کوبد. مردي را ديد که پسر بچه ي هشت ساله ي شهیدش را براي دفن آورده و ناله مي کند. ناگهان بهنام چهره ي آشــنايي را ديد. يك پســر هم سن و سال خودش که ســاکت و حیران، بالا سر چند قبر نشســته بود، به دور دست ها خیره بود و به انفجار خمپاره ها اهمیتي نمي داد. بهنام جلو رفت و هاشــم را شــناخت.
🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹
@parastohae_ashegh313
#قسمت208
فتح المبين
جمعي از دوستان شهيد
بين راه به ابراهيم گفتم: دقت كردي كه ما از پشت به توپخانه دشمن حمله كرديم! با تعجب گفت: نه! چطور مگه؟! ادامه دادم: دشــمن از قســمت جلو با نيروي زيادي منتظر ما بود. ولي خدا خواست كه ما از راه ديگري آمديم كه به پشت مقر توپخانه رسيديم.
🌹🌹🌹🌹
به همين خاطر توانســتيم اين همه اسير و غنيمت بگيريم. از طرفي دشمن تا ساعت دو بامداد آماده باش كامل بود. بعد از آن مشغول استراحت شده بودند كه ما به آن ها حمله كرديم! دوباره اســراي عراقي را جمع كرديم.
به همــراه گروهي از بچه ها به عقب فرســتاديم. بعد به همــراه بقيه نيروها براي آخرين مرحله كار به ســمت جلو حركت كرديم.
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🎊ولادت امام
محمدباقر (ع) مبارک باد💫💐
السلام ای دلیل کرمنا 🌷
ای به عالم امام آمنا🌷
🎙•| #حْـآجْمَــهٓـــدےرَســٓـولـےْ
@parastohae_ashegh313
🌷#شـهـــیـــدانـه💞
به روی سنگ قبرم اسمم را ننویسید!
میخواهم همچون ده ها شهید دیگر
گمنام باقی بمانم...
اگر خواستید فقط این جمله را بنویسید:
✧✫مـــشــتـــی خـاک بـــه پـــیـشـــگـاه خــداونـــد✫✧
#ختمدهصلواتیکحمدوتوحید
هدیه به ارواح طیبه شهدا. و
🌷شهید علی قاریان پور
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️͜͡😇
•
•
"بِحُبِڪیاأخےحتےوانَتَبَـ؏ـيد"
دوسټٺداࢪمبرادرمحتےاگࢪدورے...(:
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-بدونید که ما لیاقتِ شهادتو نداشتیم
-ماه رجب بود، درِ رحمت خدا خیلی باز بود..!
شهیدمصطفیصدرزاده🌹
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#زندگی_به_سبک_شهدا
#امام_زمان #لبیک_یا_خامنه_ای #ماه_رجب
@parastohae_ashegh313
#وصیتنامهشهدا🌹
#شهیدحمید_قبادی_نیا
"بسم الله الرحمن الرحیم"
📜 شکر خدا را به جا، که راه انبیاء را با حجتى چون #خمینى به ما نشان داد. حمد سپاس خدا را که ما را در انتخاب چنین راهى یارى و توان داد. خدایا تو را به حجتت، به خلیفه روى زمینت، خمینى کبیر قسمت می دهم از سر گناهان من حقیر، من عاجز بگذر و راضى مشو مرا که به یگانگیت اعتراف دارم و صادقانه و از روى عشق به تو سر سجده می گذارم از خود برانى"✨
#شبتونشهدایی🌙
#امام_زمان
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
🕊 #زیارتنامه_ی_شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#زندگی_به_سبک_شهدا🥀
#شهدای_گمنام🍃
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاری کن ای شهید🍃
🔸بعضی وقتها نمیدانیم در گرد و غبار این دنیا چه کنیم
ما را جدا کن از زمین.
دستمان را بگیر؛
میخواهیم در دنیای تو آرام بگیریم🌷
@parastohae_ashegh313
🌿✨↻
"سعۍ کن،
مدافع قݪبت باشۍ از نفوذ شیطان؛
شاید سختتࢪ از #مدافعحࢪم بودن
مدافع قݪب شدن باشد..!
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے"
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
⏰ #بوقتعاشقیباخدا
#نمازاول_وقت #سیره_شهدا
✴️ مقید به شرعیات و فرائض بود
هیچگاه ندیدم که نماز اول وقتش ترک شود همیشه به این موضوع اهمیت میداد و خانواده را برای خواندن نماز اول وقت تشویق و ترغیب میکرد .
📳 صدای #اذان همیشه از تلفن همراهش پخش میشد...
#شهید_عباس_دانشگر
🏷 به روایت پدر بزرگوار شهید
#التماسدعایفرج🤲🏻
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#فصل9
ده ها رزمنده در گوشه ي شبستان مسجد ـ خسته از جنگ شبانه ـ در حال اســتراحت بودند. چند پیرزن، بالا ســر جنازه ي شهدا ســینه مي زدند و گريه مي کردند. مش محمد ـ خادم مسجد ـ آمد و گفت: «چند نفر بیايند کمك، شهدا را به جنت آباد ببريم خاك کنیم.» بهنام بلند شــد. پیرزني قامت خمیده و چادر عربي به ســر، داخل مســجد جامع دويد. ايســتاد وســط حیاط، گنگ و حیران، نگاهي به اطراف کــرد و بعد صیحه کشید. «شهید من کجاست؟ دختر تازه عروسم کجاست؟» چند زن دويدند و دستان پیرزن را گرفتند. پیرزن مويه کنان گفت: «تو را به خدا بگذاريد فقط يك بار ديگر دخترم را ببینم. دوســت دارم بدن معطرش را ببويم، ببوسم. آرزو به دلم نكنید!» بهنام نتوانست جلوي خود را نگه دارد. مثل تمام کساني که در حیاط گريه مي کردند، اجازه داد اشــك، صورتش را بشويد. يكي از زن ها، پیرزن را به سوي شــهدا ـ که زير پتوها بودنــد ـ برد. پیرزن زمین افتــاد. روي کنده ي زانو جلو خزيد. پتو از روي تك تك شهدا کنار زد و سرانجام دست لرزانش به سوي يك پتــو رفت. پتو را کنار زد. بهنام ديد که پیرزن ناله ي بي صدايي کرد. خودش را روي شــهید انداخت. يكي از زن ها جلو رفت و زير بال پیرزن را گرفت. پیرزن سبك بود و کوچك. مش محمد با صداي بغض کرده گفت: «بايد شهدا را به جنت آباد ببريم.» زن ها، پیكر زن هاي شــهید را برداشتند و مردها شهیدان مرد را. شهیدان را پشت يك وانت گذاشتند. بهنام سوار وانت شد. پیرزن کنار راننده نشست
🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #درمحضرشهدا
سخنان زیبای #شهیدمصطفی_چمران در اردیبهشت ۱۳۶۰
🌷 رمز پیروزی ما
#اللهمارزقناکربلا
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313