eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
|‌‌🌿°•🦋| 💌پیام‌شہید‌ابراهیم‌هادۍ‌وتمام‌شہدا‌: لطفا‌درمیان‌ نگاه‌هاۍ‌مختلفۍ‌ڪہ بہ‌خود‌جلب‌مۍ‌ڪنید‌ مراقب‌چشمان‌گریان‌ امام‌زمان‌عج‌ و شہدا‌ باشید💔.. چہ‌خانم‌هستید‌وچہ‌آقا پاروۍ‌هواۍ‌نفستان‌ بگذارید‌تنہابراۍ رضاۍ‌خدا‌ ڪارڪنید‌نہ‌براۍ‌جلب‌توجہ‌و معروفیت‌یا‌هرچیز‌دیگرۍ‌ڪہ‌بشہ‌ازش‌‌نام‌برد🥀. دقت‌ڪنید‌رفتارهاوڪردار‌هاۍ‌شما‌زیر ذره‌بین‌امام‌زمان‌عج‌وشہدا‌قرار‌دارد. ان‌شاءالله‌خطا‌و‌اشتباهۍ‌ازشما‌سرنزند‌ڪہ شرمنده‌ۍ‌امام‌زمان‌عج‌وشہدا‌شوید😓.. |💔| @parastohae_ashegh313
82.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« اومدوم به نغمه‌خوانی، به زبان آبادانی.. » مدّاح: هیئت ثارالله زنجان جشن میلاد علیه‌السّلام 🎤حاج 👏👏👏 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به یه بارهم یه متن طولانی📄 از احترام خاص و ویژه به سادات برام فرستاد و نوشت: ❣خانومی،میبینی اسلام چطوری دست و پای مارو بسته... جرات نداریم به شما بگیم تو... و وااااقعا هم تو این مدت حتی کووووچک ترین بی احترامی ای نکرد وجز احترام وعشق ومحبت چیزی از ایشون ندیدم و همیشه با خوبی ها ومهربانی های زیادش منو شرمنده میکرد.✨ درحالی که در ابتدای ازدواج اختلافات بیشتر است.... 🕌 وقتی می‌رفتیم حرم نمی‌گفت شهادت خواستم فقط می‌گفت از (علیه السلام) سه چیز خواستم؛ یک موردش این بود که دعا کرده بود به مرگ طبیعی از دنیا🌍 نرود و شود. .😊 🌷شهدا رو یادکنیم باذکر @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه۳۵ شرکت در ختم قرآن برای فرج @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ༅࿐ سلطان خراسان و پناه همه ایران ༅࿐ "ازبخشش‌و‌احسان‌تودارد‌دل‌تنگم‌امیدشهادت"♥️ 🎙 بانوای : حاج میثم 💚 💖 🧡 اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ @parastohae_ashegh313🕊
🕊 ✨اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم✨ 🕌مدافع‌حرم 🌷شادی_روح_شهدا_ مْ @parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🍃🌸🍃 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه #سردار_شهید_مهدی_زین‌الدین 📔کتاب ستارگان حرم کریمه #
🍃🌸🍃 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه کتاب ستارگان حرم کریمه - سی وهفتم خواهرش پیراهن برایش فرستاده بود. من هم یک شلوار خریدم ، تا وقتی از منطقه آمد، باهم بپوشد. لباس ها را که دید، گفت((توی این شرایط جنگی وابسته م می کنید به دنیا.)) هرجور بود راضی اش کردیم . لباس ها را پوشیدو رفت . وقتی آمد، دوباره همان لباس های کهنه تنش بود. چیزی نپرسیم . خودش گفت((یکی از بچه های سپاه عقدش بود، لباس درست وحسابی نداشت.)) ✍🏻نویسنده کتاب 🌷نثار روح مطهر سردار شهید مهدی زین‌الدین ... @parastohae_ashegh313 ━━━━━━༺♥️༻ ━━━━━━
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 ولادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱ شهادت: ۱۳۹۵/۱/۱۴ محل شهادت: سوریه مزار: رشت 🍃از همان ابتدای جریان سوریه تلاش میکرد تا در صف مدافعان حرم قرار گیرد و بنا به نیاز آنجا آموزش های دیگری دید تا با اعزام او موافقت گردد و سرانجام در فردای شب خواستگاری اش باشوق وصف ناشدنی به سوریه اعزام گردید. او پس از بازگشت از ماموریت ، در تاریخ ۹۴/۰۱/۲۱ عقد ساده ای گرفت و در تاریخ ۹۴/۰۵/۰۸ جشن عروسی را برگزار نمود امّا هیچ کدام از زیبایی های دنیایی نتوانست جلوی اراده اش را بگیرد. 🔸در تمام امور، همچون کار،ازدواج و در عرصه های فرهنگی، بصیرت و سربازی ولایت را چراغ هدایت خود قرار داده بود و در دوران حیات خود “گروه فرهنگی منهاج” را پایه گذاری کرد و تمام توانش را برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی صرف نمود. 🌷همسر شهید با بیان اینکه شهید چادرم را در دست گرفت و گفت به خاطر این چادرت می روم تا این چادر محکم تر بر سرتان بماند و دست بیگانه و ظالم نیفتد تا از سرتان بکشند،گفت: ایشان موقع اعزام گفت 🌹من می روم ولی رسالت زینبی به دوش شما است. @parastohae_ashegh313
خوب که شدم به مامانم گفت: «خانم! برو برای ایران و پروانه، پارچه چادری بخر، می خوام ببرمشون سیرک هندی ببینن.» مامــان هــم رفــت و دو قــواره پارچــه چادر گُل گُلی برایمان خرید و داد دوختند. چادر بوی دوست داشتن می داد. همین قدر از چادر می فهمیدم. چادرهــا کــه آمــاده شــد، آقــام گفت: «برید چادرهاتونو ســر کنید تــا بریم بیرون.» ایران اولش غُرغُر کرد اما وقتی فهمید قرار است سیرک هندی ببینیم، اخمش تبدیل به شادی شد. به محل سیرک که بهش «فیل خانه» می گفتند، رسیدیم. پدرم چند قِران داد و بلیط خرید. وارد محوطۀ «فیل خانه» شدیم. یک چادر خیمــه ای بــزرگ وســط یــک محوطــۀ خاکی علــم کرده بودند. انتظار داشــتیم کــه یــک فیــل گنــده ببینیــم. عکس فیل را توی کتاب درســی ایران دیده بودیم امــا در «فیل خانــه» خبــری از فیــل نبــود. چنــد تــا خــرس و ببــر را داخل قفس به مردم نشان می دادند. بیشتر پولدارها و بالاشهری ها آمده بودند و میان آن همه جمعیّت، فقط من و ایران چادر داشتیم، ایران که دیگر اخم نمی کرد، خندید و می گفــت: «پروانــه ببیــن بــا ایــن چادرها، ما دوتا شــدیم مثل ننه نُقلی» نگاهی به اطراف انداختم و دیدم راست می گوید، زدم زیرخنده. ببرهــا، خوشــگل تر از خرس هــای ســیاه و گنــده بودنــد. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
البتــه تــا وقتــی که دهن بــاز نکــرده بودنــد. از پشــت قفس هــا، چشــم در چشمشــان می دوختیم و محو رنگ آمیزی صورتشان می شدیم. یهویی که دهن باز می کردند، یکه می خوردیم اما به جای اینکه بترســیم، هورا می کشــیدیم. مامان از پشــت نرده های ســیاه و ضخیم قفس، دورمان می کرد و می گفت: «اگه زیاد زل بزنین بهشون، شب میان به خوابتون» ما هم از ترس اینکه شب به خوابمان نیایند، رد می شدیم. انتهای قفس ها، یک آقاعکاس ایســتاده بود و برای مردم که پشــت سرشــان، قفــس حیوانــات بــود، عکــس یــادگاری می گرفت. دلمان می خواســت با ببرها عکس یادگاری بگیریم اما آقام اصرار داشت که «دیر شده، بجنبید، باید بریم، جهان نما» و چون می خواست به سرویس برود، سنگ تمام گذاشت و به خاطر اینکه خاطرۀ خوبی به یادمان بماند، از «سیرک هندی» ما را به «جهان نما» برد. جهان نما رســتورانی روباز در منطقۀ پولدارنشــین همدان بود که به غیر از شــام، سوروسات ساز و آواز هم در آن برپا بود. شام را خوردیم و قبل از اینکه نوازنده ها و خواننده ها شروع کنند به ساز زدن و خواندن، به خانه برگشتیم. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🌹این بار آخره که میرم، این دفعه دیگه شهید می شوم محمد می گفت: مامان دعا کن، جوری شهید بشم که احتیاجی به غسل، نداشته باشم... 📕 کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت زندگی اشرف السادات منتظری مادر است که در انتشارات حماسه یاران به چاپ رسیده است. 📌 در این کتاب تصویری کوتاه و مختصر اما پر معنا از یک عمر زندگی و ولایت‌پذیری زنی را می‌خوانید که فرزندش را فدای پابرجا ماندن و استقلال این سرزمین نمود و خودش نیز در راه اسلام و انقلاب از هر چه در توان داشت فروگذار نکرد. @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌 شبی ڪه فردایش قرار بود برود جبهه بُردمان حرم خدمت علیه‌السلام خودش یڪی یڪی بچه ها را برد دور ضریح طواف داد از حرم ڪه آمدیم بیرون گفت: 💚 امشب سفارشتون رو به امام رضا(علیه‌السلام) ڪردم اگه یک وقتی ڪاری داشتید برید و ڪارتون رو به امام رضا(علیه‌السلام) بگید من شما رو سپردم دستِ امام رضا(علیه‌السلام) 🏷_به نقل از همسر شهید @parastohae_ashegh313