eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارتنامه شهدا🌹 🌱بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ✨اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌷شادی‌ ارواح‌ مطهر شهدا صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
زندگینامه #شهید_محمد_معماریان #قسمت_اول سال 1351 ـ تهران دكتر نگاهي به آزمايش‌هاي بچه كرد. چند ب
قسمت دوم دكتر هم با برخورد تند و توهين‌آميز پرونده را برداشت و مطالبي پايين آن نوشت تا ديگر هيچ بيمارستاني اين بيمار را قبول نكند. بعد هم پرونده را مقابل مادر انداخت. مادر گفت: خدايي كه اين مريضي را به بچه من داده، خودش مي‌تواند خوبش كند. خدا مي‌داند كه من نمي‌توانم بچه فلج را نگهداري كنم و كودكش را بغل كرد و رفت خانه. چند روز گذشت. حال بچه روزبه‌روز خراب‌تر مي‌شد. حالا ديگر چشمانش بسته نمي‌شد. يك قطره آب هم نمي‌خورد. دست و پايش كاملاً خشك و بي‌حركت شده و سرش به عقب برگشته بود. مادر سه روز بود كه يك آينه گذاشته بود مقابل دهان كودكش تا بفهمد كه نفس مي‌كشد يا نه. ديگر مضطر شده بود. دنبال پناهگاه مي‌گشت تا به او پناه ببرد. از همه‌جا بريده بود. كودكش را بغل كرد و پله‌ها را بالا رفت و روي بام نشست. كودك را مقابل خودش خواباند. دو ركعت نماز با همان دل شكسته و حال پريشان خواند و هزار بار ذكري گفت كه فرج را برايش هديه آورد: صلي الله عليك يا رسول الله. آخر هم با حال زار گفت: يا رسول الله، اگر كودكم، محمدم، قابل است كه بماند شما شفايش بدهيد و اگر هم نه، اين طفل را از اين زجري كه مي‌كشد راحت كنيد. مادر براي لحظاتي خواب چشمانش را گرفت. سوار سفيدپوشي را ديد كه آمد و.... ادامه دارد . .. اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @parastohae_ashegh313
: ✅ نه فقط سازمان سپاه جذاب است، که آدمها و افرادش هم برای هر دل سالمی جذاب است. 🔰 سردار بلند مرتبه‌اش مثل شهید سلیمانی یک جور، جوان فداکارش مثل شهید حججی یک جور، پاسدار بی‌پیرایه و دلاوری مثل ابراهیم هادی یک جور، اینها همه جذاب است. هر کدام از اینها یک الگویند، یک الگوی تمام‌نشدنی. اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @parastohae_ashegh313
16.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از شهیدِ زنده بودن حاج قاسم در زمان حیات دنیایی اش که تاکنون منتشر نشده بود! ❤️‍🩹 هر موقع دلتون گرفت روضه (سلام‌الله) بخونید آروم میشید . 💚صلی‌الله‌علیک‌یافاطمه‌الزهرا اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @parastohae_ashegh313
بابا با ترش رویی به بسیجی گفت: «مگه نگفتم ولش کن؟» بســیجی گفت:« همین بود که با ســنگ زد توی ســر شــما.» بابا گفت: «نه این نبود، بذار بره.» طرف خجالت زده سرش رو پایین انداخت. وقتی داشت می رفت رو کرد به بابا و گفت: «می دونســتی که کار من بود، اما آزادم کردی! هیچ وقت این کارت رو فراموش نمی کنم، حاج آقا.» وقتــی رفــت بابــا رو کــرد بــه جمــع متعجــب ما و گفــت: «جوونه! خــدا جوونا رو دوست داره.» غبار فتنه خوابید و حسین پس از چند شبانه روز بی خوابی، باقیافه ای خسته بــه خانــه آمــد. یــک آلبوم بزرگ عکس زیــر بغلش بود. عکس های جوان های آش ولاش با ســر و صورت های خونین، چشــمان از حدقه درآمده و بدن های چاقو خورده، چند تا رو که دیدم. حالم خراب شــد. گفت: «این بســیجی ها، دستشون تفنگ نبود. قمه و چاقو هم نبود. جرمشون دفاع از نظام و رهبری بوده که اینجوری شدن.» گفتم: «حالا این عکسارو برا چی آوردی خونه؟» گفت: «می خوام به هر کس که گفت جمهوری اسلامی جواب اعتراض مردم رو با گلوله داد، نشون بدم که برخورد ما با این ماجرا، در اوج رعایت و رأفت بود که بچه هامــون اینجــوری شــدن.» و یــک خاطــره گفت: «توی اتاق کنترل بحران، از طریق دوربین های سر چار راه، تصویر یکی از این جون های بسیجی رو دیدم که چند نفر با چاقو و قمه دوره اش کردن و یه عکس از حضرت آقا دادن دستش و گفتن، پاره اش کن. بســیجی، عکس رو به ســینه چســبوند. اول زدنش و بعد یکی با قمه گذاشت وسط کمرش و قطع نخاع شد.» هرچ ها زم اجرایف تنه،ف اصله گرفتیم.ب هن قشه وشمندانۀب ا ص برو خ ویشتن داری حســین واقف تر شــدیم. رســانه های بیگانه طرح پنهان براندازیشــان، آشــکار شــده بــود. حســین را عامــل ســرکوب مــردم تهــران معرفــی می کردنــد. مســئولین عالی رتبــه کشــوری و نظامــی به ویــژه فرمانــده کل ســپاه در مصاحبه هایشــان اذعــان می کردنــد کــه اگــر کســی جــز حســین، بــالای ســر ایــن کار بــود، نظــام هزینه های جانی سنگینی از دو طرف می پرداخت. حسین مرز مردم معترض را بــا کســانی که در زمیــن دشــمن، نقش آفرینــی می کردنــد، جــدا می کرد و هجوم تبلیغاتی رسانه های غربی و صهیونیستی را نشانۀ درستی راه خود می دانست. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
بعداز این ماجرا، گفتم: «حساب کردم شما دو ساله که از زمان بازنشستگیتون گذشته، همکارات اکثراً بازنشسته شدن. شما نمی خوای بازنشسته بشی؟»گفــت: «از خــدا خواســتم کــه یــه اربعیــن خدمت کنم یعنی چهل ســال، می دونی که چهل عدد کماله.» اسم اربعین، حس خوبی را در من زنده کرد. حسی مثل گرفتن کارنامۀ قبولی پس از آزمایش و امتحانات سخت. مثل امتحانی که حضرت زینب داد و با پیامش حماســۀ عاشــورا را جاودانه کرد یا مثل رســیدن یک میوه و افتادن از درخت. گفتم: «این روزها مردم برا پیاده روی اربعین آماده می شن. کمتر از یه ماه تا اربعین مونده، دست بچه ها رو بگیریم و بریم کربلا.» گفت: «به روی چشم سالار، فکر می کنم یه سفر خانوادگی دیگه باید بریم و بعد خودمون رو برا اربعین سال آینده آماده کنیم.» پرسیدم: «دوباره راهیان نور.» گفت: «حج عمره.» دید که از شادی بال در آورده ام گفت: «البته چند ماه دیگه.» آن قدر خبر خوشحال کننده ای بود که صبر برای رسیدنش هم لذّت داشت. مــن و حســین هــر کــدام جداگانــه به حج رفته بودیــم و حج خانوادگی، آرزوی شب های قدرم از خدا بود. 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
✖️اسیر‌بازی‌دنیانشیم‌؛بخندیم‌به‌این‌ بازی‌ وبا‌صاحب‌بازی‌معامله‌ڪنیم‌ ڪه‌معامله‌ای‌سراسر‌سوداست ..💎 🌷 اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @parastohae_ashegh313
🍁📎🌻 📌میدانم‌چِہ‌خون‌هاریختِہ‌شد ڪہ‌من‌بِمانم،حِجاب‌و‌عفت‌بمانند... چہ‌وَصیت‌هانوشتہ‌شد‌ ڪہ‌بہ‌من‌بِگویند‌ما‌رَفتیم‌اما‌تو حَواسَت‌بہ‌یادگارِ‌مادَرت‌باشد:) 🔰نگذار؎حُرمتش‌رابریزند" پس‌باافتخارمۍپوشَمش‌وبا‌اِفتخار مےگویم‌یادگارزَهرا‌را‌برسردارم:) ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج ═✧❁🌹یازهرا🌹❁✧┄ @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا