eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
#پای_درس_ولایت 👌«💫فراهم كردن شرایط انتخابات آزاد، 💫حضور همگانی در انتخابات، 💫شیوه های انتخاب فرد اصلح، 💫اهمیت انتخابات و نقش مردم، 💫میدان ندادن به دشمنان اسلام در انتخابات، 💫پرهیز از اختلاف در انتخابات و لزوم هوشیاری رأی دهندگان» ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚«پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»: 💫فَوقُ كُلِّ ذِی‌بِرّ‍ٍ بِرٌّ حتّی یُقتلَ الرّجُلُ شهیداً فی سبیلِ الله. هر عمل نیکی، عملی نیکوتر از خود دارد مگر شهادت در راه خدا که نیکوتر عملی از آن وجود ندارد.💫 📚 (خصال، ج ١، ص ٨) ┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄
هنوز انقلاب پيروز نشده بود و حضرت امام (ره) در تبعيد به سر مي بردند. یک روز صبح كه مي خواستم او را براي نماز از خواب بيدار كنم، ديدم بيدار است و ناراحت.😔 پرسيدم: چي شده مادر؟🤔 گفت: امام را در خواب ديدم. من و عده ي زيادي در يك طرف ايستاده بوديم👬 و شاه و سربازان و درجه دارانش در طرف ديگر.👮‍♂👨‍✈️👮‍♂ شاه رو به امام كرد و گفت: «پس كو آن ياران باوفايي كه از آن ها صحبت مي كردي؟» امام دست مباركش را روي گردن من گذاشت و گفت آن هايي كه مي گفتم همين ها هستند كه به ثمر رسيده اند!🌴💪 چند سالي از اين قضيه گذشت. انقلاب پيروز شد و در دوران جنگ مثل بقيه ي جوانان براي دفاع از مرزهاي ميهن اسلامي راهي جبهه شد. آخرين بار كه مي خواست به جبهه برود، گفت: عملياتي مهمي در پيش داريم. من هم مي خواهم در آن عمليات داوطلب باشم و اگر خدا بخواهد شهيد مي شوم. حرف هايش را زد و ساكش را برداشت و با همه خداحافظي كرد. چند روز بعد كه مارش عمليات به صدا درآمد براي ما يقيني شده بود كه او به شهادت رسيده است. همين طور هم بود. پيكر پاكش را كه آوردند ديديم درست از همان قسمت كه امام دست مباركشان را نهاده بودند تركش خورده و شهيد شده است.😔 راوي : مادر شهيد سيد رضا سيدين ╔════ ೋღೋ ════╗ @parastohae_ashegh313 ╚════ ೋღೋ ════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ امام علی علیه السلام: مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوب‏ از کفـاره ، بـہ فریاد مـردم رسیدن، وآرام کردن دیـدگان اسـت 📚 📝 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @parastohae_ashegh313 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای ماه در آسمان به دنبال توایم ما بی خبر ازجهان به دنبال توایم😞 از مسجد سهله دور هستیم ولی🌱 در مسجد جمکران به دنبال توایم💔 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @parastohae_ashegh313 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
‍ ༻﷽༺ این روزها کوچه ها ، بوی غریبی 😔 می دهد..پرچم مشکی رنگ با نوشته قرمز #یا_فاطمه_الزهرا (س) ، به
༻﷽༺ شهید🌺 کشاورز را می گویم... بیست ساله که اقتدا به 🌹ارباب کرده است. کشاورز با ایمانی، که ببشتر اوقات را صرف کمک به همسایگان و اطرافیان کرده است. به دنبال وصیت نامه اش📜 بودم که به چند خط رسیدم با یک دنیا مفهوم زیبا؛ سفارش کرده بود که مانع رفتن کسی نشوید؛ که باید بعدها در محضر خداوند 💜سبحان ، جوابگوی 😰 باشید که داغ ۷۲ شهید💐 را دید . ای شهید تو را قسم به همان عقیله بنی هاشم ، برایمان کن 📿راه را گم نکنیم😔. همانگونه که 🖤 به پای ماند 😞 ، همانگونه که ☘ ، به پای ماند 😓. بتوانیم همانگونه پای 😭 بمانیم.برایش یار باشیم و با سیلی به صورت اش😥 نزنیم.. برای شفای دلمان💔 و در فرج امام زمانمان❣ دعا کن... ✍به قلم : منتظر به یاد تاریخ تولد❤️ : ۱۳۴۲/۱۰/۷ تاریخ شهادت🖤 : ۱۳۶۳/۸/۳۰ ❣محل شهادت❣: محور سردشت محل دفن🥀:امامزاده سید و سالار کازرون •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @parastohae_ashegh313 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
گفت: حاجی می‌گوید چون بچه‌ها لباس غواصی داشته‌اند، احتمال اسارت‌شان زیاد است. ما باید زود قرارگاه مرکزی را خبر کنیم. پرسیدم: می‌خواهی چه کار کنی؟ گفت: هیچی! من الان به قرارگاه خبر نمی‌دهم. گفتم: حاجی ناراحت می‌شود. گفت: من امشب تکلیف لشکر و این دو نفر را روشن می‌کنم و فردا می‌گویم برای آن‌ها چه اتفاقی افتاده است. بعد از این که حاج قاسم رفت، باز بچه‌ها با دوربین همه جا را نگاه کردند و تا جایی که امکان داشت جلو رفتند، ولی فایده‌ای نداشت. صبح روز بعد که در محوطه مقر بودیم، حسین را دیدم . با خوشحالی به من گفت: هم اکبر موسایی پور را دیدم و هم صادقی را. پرسیدم: کجا هستند؟ گفت: جایی نیستند. دیشب آن‌ها را خواب دیدم که هر دو آمدند، اکبر جلو بود و حسین پشت سر او. بعد گفت: چهره اکبر خیلی نورانی‌تر بود. می‌دانی چرا؟ گفتم: نه. گفت: اکبر اگر توی آب هم بود نماز شبش ترک نمی‌شد. ولی حسین این‌طور نبود. نماز شب می‌خواند، ولی اگر خسته بود نمی‌خواند. دلیل دیگرش هم این بود که اکبر نامزد داشت و به تکلیفش که ازدواج بود عمل کرده بود. ولی صادقی مجرد مانده بود. بعد گفت: دیشب اکبر توی خواب به من گفت: ناراحت نباشید عراقی ها ما را نگرفته اند. ما برمی‌گردیم پرسیدم: اگر اسیر نشده‌اند چطور برمی‌گردند؟ گفت: احتمالا شهید شده‌اند و جنازه های شان را آب می‌آورد. پرسیدم: حالا کی می‌آیند؟ خیلی راحت گفت: یکی شب دوازدهم و آن یکی شب سیزدهم. پرسیدم: مطمئن هستی؟ گفت: خاطرت جمع باشد ادامه دارد.... •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @parastohae_ashegh313 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
در حرفۀبنایی مهارت خاصی داشت پیش از آن که به استخدام سپاه درآید، مخارج زندگی خانواده اش را از این طریق تأمین می کرد. با وجود آن که خانواده اش از لحاظ مالی وضع مناسبی نداشت، بخشی از درآمدی را که از طریق بنایی کسب می کرد، به مستمندان می داد؛ زمانی هم که از سپاه پاسداران حقوق دریافت می کرد؛ مبلغی از حقوق و دستمزدش را به نیروهای بسیجی تحت آموزش که نیازمند بودند می بخشید. او کمتر از مرخصی استفاده می کرد، اما زمانی که احتیاج مالی پیدا می کرد، به مرخصی می رفت و به کار بنایی می پرداخت تا مخارج زندگی خانواده اش را تأمین کند ..! @parastohae_ashegh313