eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
ياد آنان كه از خدا گفتند خالصانه يا رضا گفتند   هر كجا عرصه تنگ تر ميشد بيشتر ذكر ربنا گفتند السلا
خیلی هاشون "زیارت اول" بودن . .. خیلی هاشون "زیارت آخر" شدن . .. بودند بعضیا که وقت شهادت ، . انگشتر سوغات مشهد دستشون بود . .. بعضی هاشون برات کـربــلا رو از امـام رضـا (ع) گرفتن . بعضی هاشون قول شهــادت رو . بعضیاشون هم تو عملیات " یاثامن الائمه " شهــید شدن . . . خلاصه ! خدا می دونه چی گفتن و چی شنیدن اینجا . .!!!! چه بارگاه پر کرامتی ! چه مهمان های باصفایی ! خوشا به حالشون . . . . مبــارکــ باشد برای آنانکه تا سحــرگاه رو به شرق ، منتظر خواهند بود که خنده ی خورشید رضا (ع) را افق خاک خراسان تماشا کنند . 📸 عکس : اعزام به جبهه ، مشهد ، حرم امام رضا (ع) 💔 السلام علیک یا علی بن موسی الرضا 💔 ╔══════••••••••••○○✿♥️╗ @parastohae_ashegh313 ╚♥️✿○○••••••••••══════╝
💫بسم الله الرحمن الرحیم 💫 🔸معرفی شهدا: شهید مدافع حرم حمید رضاباب الخانی تاریخ تولد:1367/10/17 محل تولد:اصفهان وضعیت تاهل:متاهل تعداد فرزند:یک پسر _محمد حسن(متولد1399/5/5) محل شهادت :حلب_ سوریه تاریخ شهادت :1398/11/28 محل مزار شهيد :گلستان شهدای اصفهان _قطعه شهدای مدافع حرم 🌹 * 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰* ☑️@parastohae_ashegh313 * 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰*
محمد دو سال زندگی مخفی داشت توی کوره‌پزخانه‌ها می‌رفت و با دهن روزه آجر خالی می‌کرد به خاطر همین بدن قوی و محکمی‌داشت🙃 خسته نمی‌شد🌿 راستی یک خاطره دارم که تا حالا هیچ‌جا تعریف نکرده‌ام : شب‌هفت محمد که تمام شد، خانمی‌آمد جلو و گفت من رفته بودم خرمشهر کاری داشتم چون حجاب مناسبی نداشتم نمی‌گذاشتن با جهان‌آرا صحبت کنم😇 وقتی ایشان متوجه شد آمد و سلام و علیک کرد و کارم را راه انداخت. آمده‌ام بگویم که این کار پسر تو باعث شد که من برای همیشه حجابم را به خوبی رعایت کنم😊✌️ 👴🏼به نقل‌ از پدر شهید ❣ @parastohae_ashegh313
پیراهن سیاه ز تن دور می ڪنیم آن را ذخیره ڪفن و گور می ڪنیم اجر دو ماه گریہ بر غربتـــ حسیــن تقدیم مادرش از راه دور می ڪنیم ✨🌸 ┄┅═══🍃♥️🍃═══┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅═══🍃♥️🍃═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ســـلام گرم در طلوع زیباے یڪ صبح ســرد پاییــزے🍁🍁🍁 تقدیم شما مهربانان💖 آرزو میڪنم🤲 پنجــره دلتون همیشہ روبہ خوشبختــی باز بشہ صبــح پاییزیتــون بخیــر و خوشــے😍 روزتون شاد🌺 @parastohae_ashegh313
🍃🌸 خــاطــره ای زیــبــا از شـهـید مـحـمــدرضـا تـورجے زاده 🌸🍃 فروردین سال ۱۳۶۱ ، به اتفاق شهید مرادیان، شهید تورجی زاده و چند نفر دیگر از دوستان در طول مرخصی به مشهد مقدس رفتیم😍 این آخرین سفری بود ڪه با شهید تورجی زاده به پابوس امام رضا (ع) رفتم🌿 درحقیقت محمد بعد از آن در عملیات کربلای ۱۰ به شهادت رسید🥀 در مشهد همه باهم حرم می رفتیم .اما محمد تا صحن مسجد گوهرشاد بیش تر با ما نمی‌آمد خودش همان جا می ماند و می گفت : شما بروید 🙃 ما به گمان این ڪه می خواهد به تنهایے وارد حرم شود ، از او جدا می شدیم یکبار برای آب خوردن به صحن مسجد آمدم دیدم تنها نشسته است😳 معلوم شد اصلا قصد ندارد داخل حرم شود🤭 رفتم پیش او و پرسیدم:چرا داخل نمی شوی؟ گفت تو برو. گفتم:مگر نمی خواهی حرم بروی؟ گفت : چکار داری ؟ تو برو😢 من هم سمج شدم 🤨 و گفتم: تا نفهمم چرا وارد حرم نمی شوی ، همین جا می نشینم😬 تورجی زاده وقتی دید من دست بردار نیستم گفت : می خواهم یک بار از امام رضا (ع)❣ جواب سلام بشنوم . این همه به زیارت آقا آمده ام و سلام کرده‌ام این یه بار باید جواب سلامم را بشنوم برای همین تا جوابی نشنوم داخل حرم نمی‌روم💙 تورجی زاده انس زیادی با امام رضا (ع) داشت.برای همین هر وقت فرصت می کرد در بین مرخصی هایش به مشهد می رفت🌱 من چیزی نگفتم و از او جدا شدم و به حرم رفتم🚶‍♂ ما قرار بود روز دوشنبه‌ای از مشهد به اصفهان برگردیم . شب قبل از آن ، متوجه شدم محمد نیست🤔 با خود فکر کردم شاید رفته سوغاتی🛍 یا چیزی بخرد ؛ چون مدتی گذشت و نیامد ، منتظرش نماندیم و به حرم رفتیم🌸 وقتی وارد حرم شدم ، دیدم کنار ضریح گوشه ای ایستاده و به شدت گریه می کند😭 جوری اشڪ می ریخت که محاسنش خیس و چشم هایش سرخ شده بود . همین طور نگاهش را به ضریح دوخته بود و فقط گریه می کرد💔 چون حالاتش را می شناختم ڪه خیلی اهل گریه است ، مشغول زیارت شدم . اما ناگهان یاد حرف محمد افتادم که گفته بود تا جواب سلام ✋ نگیرم به حرم نمی روم . برای همین رفتم کنارش و گفتم : محمد قضیه چیه ؟ چیشد داخل حرم شدی ؟🤔 دیدم بغض ڪرد و دوباره شروع ڪرد به گریه کردن 💔 اصلا نمی شد با او حرف زد . من هم ادامه ندادم . اما دیدم دو تا پارچه ، یکی سفید و یکی سبز زیر بغلش گذاشته . فهمیدم یکی از آن ها کفن است . پرسیدم : این پارچه سبز چیست؟ گفت لباس سپاه است . وصیت کرده ام مرا با فرم سپاه دفن کنند😔 شهید تورجی زاده این دو را آورده بود تا به ضریح مطهر امام رضا (ع) تبرڪ کند❤️ بعد از شهادتش بدن او را به حسینیه بنی فاطمه اصفهان بردند . در آن جا ابتدا لباس سپاه را به او پوشاندند و سپس در همان کفن که به ضریح امام رضا (ع) تبرڪ کرده بود ڪفن کردند و بعد هم در گلستان شهدا او را دفن کردند🕊🥀 @parastohae_ashegh313
💠 همسر شهید مدافع حرم شهید مجید صانعی : 🌹شهدای مدافع حرم شهدای عصر ظهورند 🌹 🍂 مجید ولایی بود وچون حرف ولایت قبول داشت و همیشه رهبر انقلاب را حضرت آقا خطاب میکرد برای دفاع از حرم عازم شد . خودش هم خیلی علاقه داشت ، همیشه میگفت کاش من زمان جنگ بچه نبودم . کاش من هم جبهه میرفتم🌻 مجید ما را خیلی دوست داشت اما به گفته یکی از همرزمانش شب حمله تلفن را گذاشته بودند وسط تا هرکسی با خانواده اش تماس بگیرد ولی مجید زنگ نمی زند می گوید (اگرصدای همسر و فرزندم را بشنوم دیگر نمی توانم بمانم )💔 متاسفانه برخی افراد فکر میکنند مجید و یا امثال او برای رفتنشان به سوریه کلی پول گرفته اند و حالا که نیستند خانواده هایشان در رفاهند درحالیکه نمی دانند همه آنها دروغ است اگر کسی به خانه ما بیاید نمی دانم اصلا بتواند اینجا زندگی کند یا نه 😞 یا مثلا فکر میکنند ما ماهی ۵ میلیون تومان حقوق می گیریم درحالیکه اصلا این طور نیست😕 مجید و خیلی از شهدای مدافع حرم تنها یک بسیجی بودند . یا مثلا بعضی ها می گویند (شهید شده که شده ، مهم این است که الان پولش را می گیرید ) واقعا حرف ایشان درد آور است.😔 شهید مدافع حرم شهید مجید صانعی موفق🌸 🥀 شـهـادتــ : ۷/۲۳/ ۱۳۹۴ _ حلب سوریه 🥀 ولـادتـــ : همدان @parastohae_ashegh313
🍪🍪 ای زیر تانک بروید🤭😱 شما بسیجی هستید یا یک مشت بازمانده قوم مغول !؟🧐 -   الهی کاتیوشا تو فرق سرتون بخوره و پلاکتونم نمونه که شناسایی بشید! -   ای خدا، دادِ منو از این مزدورهای مسلمان نما بگیر!🤲😕 بچه های گردان هرهر می خندیدند😂 و کسایی که اسماعیل رو کتک زده بودن به او چنگ و دندان نشون می دادن😤 و تهدید به قتلش می کردن☝️😠 فریاد زدم: 🗣«مسخره بازی بسه! واسه چی این بنده خدا را به این روز انداختید؟» یکی از اونها که معلوم بود حال و روز درست و حسابی نداره گفت: « از خود خاک بر سرش🤭 بپرسید. آهای اسماعیل دعا کن تو منطقه عملیاتی گیرت نیارم یک آر پی جی حرومت می کنم!»😱 اسماعیل که پشت سر من پناه گرفته بود، هرهر خندید😄 و آنها عصبانی تر شدن😡 گفتم: «چی شده اسماعیل؟ تعریف کن!» اسماعیل گفت: « بابا اینها دیونه اند حاجی. بهتره اینها را بفرستی تیمارستان.  خدا بدور با من اینکار را کردند با عراقیها چی می کنن» -   خب بلبل زبونی نکن. چه دسته گلی به آب دادی؟ -   هیچی. نشسته بودیم و از هم حلالیت میخواستیم که یک هو چیزی یادم افتاد😱 قضیه مال سه چهار ماه پیشه آن موقع که کردستان و بالای ارتفاعات بودیم. خوب !... یک بار قرار شد من قاطرمان🐴 را ببرم پایین و جیره غذا و آب بیاورم. موقع برگشتن از شانس من قاطر خاک تو سر، سرش را سبک كرد🙊 و بسته های بیسکویت که زیر شکمش سرخورده بود خیس شد.»🤥😑 یکی از بچه ها نعره زد: «می کشمت نامرد. حالم بهم خورد»🤭🤢 اسماعیل با شیطنت گفت: «دیگه برای برگشتن به پایین دیر بود. ثانیاً بچه ها گشنه بودند. بسته های بیسکویت را روی تخته سنگی گذاشتم تا خشک شدند👻 و بعد بردم دادم بچه ها، همین نامردها لمباندند و چقدر تعریف کردند که این بیسکویت ها خوشمزه است و ملس است و ...»😂 بچه هایی که دورم جمع بودند از خنده ریسه رفتند. خودم هم به زور جلوی خنده ام را گرفته بودم😂 @parastohae_ashegh313
🌹 بسم رب الشهدا و الصدیقین با سلام گروه کلاس درس شهدا ویژه افتخار دارد مباحث ویژه پیرامون معارف دین و سیره عملی شهدا را به صورت پیوسته به علاقمندان آموزش و به سوالات بزرگواران پاسخ بدهد . لذا عزیزان بزرگوار و مشتاق برای شرکت در دوره به آیدی زیر مراجعه نمایند : @shahid_khoshnam 🔴 دوره آموزشی زیر نظر می باشد . ⭕️ کلاس رایگان ، به صورت و در ایتا برگزار میشود .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خون شهـــید، جاذبہ خاڪـــ را خواهد شڪستـــ؛ و ظلمتــــ را خواهد درید؛ و معبری از نور خواهد گشود؛ و روحش را از آن، به سفری خواهد برد ڪہ برای پیمودن آن، هیـــچ راهی جز شهـــادتــــ وجود ندارد. ❤️ @parastohae_ashegh313