شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#شناخت_لاله_ها 🥀
#ولادت_و_معرفت_به_معبود 🔖
#تاريختولد 1344/4/4
#تاريخشهادت 1361/9/1
🏷 #ناهید_فاتحی_کرجو در چهارمین روز از تیر ماه سال 1344 در شهر سنندج در میان خانواده ای مذهبی و اهل تسنن به دنیا آمد.
✨ پدرش محمد از پرسنل ژاندارمری بود و مادرش سیده زینب، زنی شیعه، زحمتکش و خانه دار بود که فرزندانش را با عشق به اهل بیت (ع) بزرگ می کرد.
✨ناهید کودکی مهربان، مسئولیت پذیر و شجاع بود که در دامان عفیف مادر، با رشد جسم، روح معنوی خود را پرورش میداد. آن قدر در محراب عبادت با خدا لذت میبرد که به پدرش گفته بود: «اگر از چیزی ناراحت و دلتنگ باشم وگریه کنم، چشمانم سرخ می شود و سرم درد می گیرد. اما وقتی با خدا راز و نیاز کرده و گریه میکنم، نه خسته ام، نه سردرد و ناراحتی جسمی احساس می کنم، بلکه تازه سبک تر و آرام تر میشوم».
#ادامهدارد...
┄┅═✧**❁🍂❁**✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧**❁🍂❁**✧═┅┄
•••🍁•••
دانشجـــــو مؤذن جامعه است
اگر خواب بماند نماز امت قضا میشود.
☆|شبتون شهدایی|☆
#شهیدبهشتی
#روزدانشجــــوگرامۍباد
@parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊 #کلام_بزرگان_درمورد_شهدا 💥 #امامخمینی_ره:💥 🕊همین #تربت_پاک_شهیدان است که تا قیامت
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
#کلام_بزرگان_درمورد_شهدا
💥 #امامخمینی_ره:💥
🕊 #شهادت ارثی است که از اولیای ما به ما می رسد، آنها باید از مردن بترسند که بعد از مرگ، موت را فنا می دانند، ما که بعد از موت را حیات بالاتر از این حیات می دانیم چه باکی داریم.🥀
₪◤~~~~☆🌷☆~~~~◥₪
@parastohae_ashegh313
₪◤~~~~☆🌷☆~~~~◥₪
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#شناخت_لاله_ها 🥀 #ولادت_و_معرفت_به_معبود 🔖 #تاريختولد 1344/4/4 #تاريخشهادت 1361/9/1 🏷 #ناهید_فات
#شناخت_لاله_ها 🥀
✨از ستاره های صدر اسلام تا ستاره های انقلاب اسلامی ایران، فاصله زمانی بسیار است اما شباهت های زیادی این ستاره ها را به هم نزدیك می كند و تو نیز خوب می دانی كه #تاریخ_دوباره_تكرار می شود؛ عمارها، سلمان ها، ابوذرها و « #سمیهها» در دل همین تاریخ دوباره جان می گیرند!
⭐️« #سمیه » را یادت هست؟! همو كه جاهلیت زمانه اش، اسلام آوردن او را تاب نیاورد و شكنجه های اعراب جاهلی آغاز شد. از او خواستند اقرار به وحدانیت خدا و شهادتین زیبایی كه او را مسلمان كرده بود باز پس بگیرد! از او خواستند #پیامبریرسولرحمت را انكار كند!! «سمیه» در زیر شكنجه ها شهید شد اما تسلیم نشد.
💢هنوز صدای ناله های «سمیه» در زیر شكنجه های «دژخیمان جاهلیت حجاز» از پس قرن ها به گوش می رسد.اگر با چشم دل بنگری از شكنجه های «عرب جاهلی» تا شكنجه های « #گروهكهایمنافقینكردستان » راه زیادی نیست!
♻️ اینجا نیز صدای شكنجه های دختر 16-17 ساله ای بگوش می رسد كه او را به حق « سمیه كردستان ایران» لقب داده اند. « #ناهید_فاتحی_كرجو» را می گویم. از او نیز خواسته شد به امام و مقتدایش « #خمینی_بزرگ_ره » توهین كند، اما او هرگز تسلیم نشد.
📝آری امام خامنه ای«حفظه ا…» چه زیبا فرمودند كه «با این ستاره ها راه را می شود پیدا كرد.» و ناهید دختری كه همچون اسمش ستاره ای شد كه در كهكشان فدائیان ولایت، نور هدایت را از مقتدای خود و خون شهدای كربلا وام گرفت...
✳️حال از «سمیه كردستان ایران» بیشتر بدانیم.
#ادامهدارد
┄┅═✧**❁🌟❁**✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧**❁🌟❁**✧═┅┄
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#شناخت_لاله_ها 🥀 ✨از ستاره های صدر اسلام تا ستاره های انقلاب اسلامی ایران، فاصله زمانی بسیار است ام
#شناخت_لاله_ها 🥀
#نوجوانی_از_جنس_ایمان_و_شهامت🔖
📚با شروع حرکت های انقلابی مردم ایران، #ناهید هم به سیل خروشان انقلابیون پیوست و با شرکت در راهپیمایی ها و تظاهرات ضد طاغوت در جرگه دختران مبارز کردستان قرارگرفت.
روزی با دوستانش به قصد شرکت در تظاهرات علیه رژیم به خیابان های اصلی شهر رفت. لحظاتی از شروع این خیزش مردمی نگذشته بود که مأموران شاه به مردم حمله کردند. آنها ناهید را هم شناسایی کرده بودند و قصد دستگیری او را داشتند که با کمک مردم از چنگال آن دژخیمان فرار کرد. برادرش می گوید؛ «آن شب ناهید از درد نمی توانست درست روی پایش بایستد. بر اثر ضربات ناشی از باتوم، پشتش کبود رنگ شده بود».
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع درگیری های ضد انقلاب در مناطق کردستان، همکاری اش را با نیروهای ارتش و بسیج و سپاه آغازکرد. شروع این همکاری، خشم ضد انقلاب به خصوص گروهک کومله را که زخم خورده فعالیت های انقلابی این نوجوان و سایر دوستانش بود، برانگیخت
#ادامهدارد...
┄┅═✧**❁🍂❁**✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧**❁🍂❁**✧═┅┄
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#فــــرازےازوصیتنـــــامہ #شهید_سید_اصغر_فاطمیتبار 🕊باور داشته باشید که جواب سیلی دشمن، سرب داغ
#فــــرازےازوصیتنـــــامہ
#شهیدمجتبی_بابایی_زاده
🕊 شما را قسم به خدا و امام که با عفت خود مایه سربلندی خانواده مان شوید و یادتان نرود که یکی از بزرگترین وظایف یک زن مسلمان تربیت فرزندانی خوب و مؤمن است برای مملکت پس از وظیفه اصلی
خودتان باز نمانید که جامعه ما نیاز به تربیت صحیح دارد. 🥀
┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄
📚#شهید_ابراهیم_هادی
📝 « از خیابان 17 شهریور عبور میكردیم. من روی موتور پشت سر ابراهیم بودم. ناگهان یك موتورسوار دیگر با سرعت از داخل كوچه وارد خیابان شد. پیچید جلوی ما، ابراهیم شدید ترمز كرد.
جوان كه ظاهر درستی هم نداشت داد زد: هو چیكار میكنی؟
دوست داشتم ابراهیم با آن بدن قوی پایین بیاید و جوابش را بدهد ولی لبخندی زد و گفت: سلام خسته نباشید!
موتورسوار عصبانی یكدفعه جا خورد. مكث كرد و گفت: سلام، معذرت میخوام، شرمنده. بعد هم حركت كرد و رفت.»
#اخلاق_شهدا
#خاکریز_خاطرات
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
#رمز_موفقیت
#شهید_ابراهیم_همت
📿کوچکترین گناه هم نه📿
از وقتی این ظرف های تفلون را خریده بودیم، چند بار گفته بود «یادت نره! فقط قاشق چوبی بهش بزنی!؟ که لایه تفلونش خراب نشه. دیگر داشت بهم بر می خورد؛ با دلخوری گفتم «ابراهیم! تو که این قدر خسیس نبودی!» برای این که سوء تفاهم نشود، زود گفت: «نه! آدم تا اون جا که می تونه، باید همه چیز رو حفظ کنه. باید طوری زندگی کنه که کوچک ترین گناهی نکنه.»⚘
⚘شهید حاج محمد ابراهیم همت⚘
یادگاران/ ص35
امام علی علیه السلام
خرج کردن به ناحق مال ، حیف و میل و اسراف است .
نهج البلاغه، خطبه 126
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
#جانباز_مجید_عظیمزاده به خیل شهدا پیوست...🌹
🕊جانباز ۷۰ درصد دوران دفاع مقدس مجید عظیم زاده که از رزمندگان گردان انصار الرسول (ص) لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بود
سال ۱۳۶۵ ، در عملیات کربلای 5 و در منطقه شلمچه از ناحیه هر دو چشم آسیب دیده و نابینا شد.
این جانباز دفاع مقدس بعد از تحمل 33 سال رنج جانبازی به کاروان شهدا پیوست.🕊
@parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#سبک_زندگی_شهید_کاوه9⃣ #اهل_مسجد_بود خداوند متعال می فرماید : يا بني آدم خذوا زينتكم عند كلّ مسجد
#سبک_زندگی_شهید_کاوه0⃣1⃣
#احساس_خستگی_نمیکرد
اگر كار براي خدا باشد و انسان خدا را در تمام مراحل کارش در نظر بگیرد و بداند که خداوند همه اعمال را می بیند طبق این آیه قرآن :
لَم یَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى
آیا انسان نمیداند که خداوند (همه اعمالش را) میبیند ؟!
کار را برای او انجام داد ، نه تنها احساس خستگي نمي كند، بلكه دوري از كار در او ايجاد خستگي مي كند زیرا عشق و علاقه به كار مانع مي شود كه غبار خستگي بر روان انسان بنشيند
همسر شهید کاوه می گوید :
یک بار هم نشد بگوید من خسته ام .
بابت آن همه زحمتی هم که می کشید ، هیچ چشم داشتی نداشت .
من حتی ندیدم وقتی را برای مرخصی در نظر بگیرد ....
╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗
@parastohae_ashegh313
╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#شناخت_لاله_ها 🥀 #نوجوانی_از_جنس_ایمان_و_شهامت🔖 📚با شروع حرکت های انقلابی مردم ایران، #ناهید هم به س
#شناخت_لاله_ها 🥀
#خواستگاريکهتوسطنيروهايانقلابدستگيرشد
📚هنوز ناهيد 15 ساله بود که برايش خواستگار آمد. خواهرش در مورد آن پسر خواستگار مي گويد: «گذشته از فاصله سني زياد بين شان، او از لحاظ مسايل اخلاقي هم آدم خوبي به نظر نمي رسيد. رفتارش مشکوک بود و برخلاف ناهيد که طرفدار سپاه و بسيج بود، او از هواداران کومله ها حساب مي شد. مدتي بعد، خواستگار ناهيد توسط نيروهاي انقلابي دستگير و به عنوان جنايتکار اعدام شد. با کمرنگ شدن خاطرات حضور آن پسر در خانواده،ناهيد بيشتر وقتش را به خواندن کتاب هاي مذهبي،قرائت قرآن و انجام فعاليت هاي اجتماعي مي گذراند.
#شهیده_ناهید_فاتحی_کرجو
#ادامهدارد
┄┅═✧**❁🍂❁**✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧**❁🍂❁**✧═┅┄
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#شناخت_لاله_ها 🥀 #خواستگاريکهتوسطنيروهايانقلابدستگيرشد 📚هنوز ناهيد 15 ساله بود که برايش خواستگا
#شناخت_لاله_ها🥀 #راهی_به_سوی_آسمانی_شدن💥
❄️اوايل زمستان سال 1360 بود كه ناهيد به شدت بيمار شد و براي معاينه به درمانگاهي در ميدان مركزي شهر سنندج مراجعه كرد.
⏳چند ساعتي از رفتن ناهيد گذشته بود اما از بازگشتش خبري نبود. مادر در خانه نگران و چشمانتظار چشم به در دوخته بود تا كي دختر نوجوانش برميگردد.
📜آن روزها در سنندج امنيت برقرار نبود و اين واقعيت دل او را بيشتر ميلرزاند. جستجوي خانوادگي با رفتن دختر بزرگ خانواده به سمت درمانگاه شروع شد اما او هم با تمام دلنگرانيها بعد از ساعتها جستجو، خواهر نوجوان خود را پيدا نكرد.
🔹به قولي، خبري از ناهيد نبود! انگار كه اصلا به درمانگاه نرفته بود! آن وقتها پدر ناهيد در جبهه خرمشهر براي آزادي اين شهر از چنگال بعثيها ميجنگيد و مادر شيرزني كه مسئوليت سرپرستي و مديريت عاطفي خانواده را بر عهده داشت به تنهايي همه جا دنبال دخترش ميگشت تا اينكه بالاخره از چند نفر كه ناهيد را ميشناختند و او را آن روز ديده بودند شنيد كه چهار نفر، ناهيد را دوره كرده به زور سوار مينيبوس كرده و بردهاند! كجا؟ هيچ كسي نميداند! چرا كسي معترض ربايندگان نشده بود؟
آيا ناهيد كار اشتباهي كرده بود كه بايد دستگير ميشد؟
آن هم توسط گروهي ناشناس... . شواهد نشان ميداد كه اين دختر نوجوان با دسيسه گروهي ضدانقلاب به جرم همكاري با سپاه و حمايت از آرمانهاي انقلاب اسلامي و ولايتپذيري امام خميني ربوده شده است. بعد از ربوده شدن ناهيد، خانواده او را تهديد ميكردند. افراد ناشناس به خانه آنها نامه ميفرستادند كه
🔴 «اگر باز هم با سپاه و پيشمرگان و انقلاب همكاري كنيد بقيه بچههايتان را هم ميكشيم.
#ادامهدارد
┄┅═✧**❁🍂❁**✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧**❁🍂❁**✧═┅┄
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️ #شھید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت4⃣1⃣ 🍱🍛 ته تغاری بود و عجیب وابسته مامان. همین، او
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت5⃣1⃣
💖 یکشنبه ها، مسجد برنامه ی تلاوت داشت.
بعد از برنامه، میز پینگ پنگ ِ توی زیرزمین مسجد، محسن را صدا می زد.
محسن به بچه ها می گفت:
_ بریم پیگ پنگ!
با شاگردهایش که هم سن و سال خودش بودند، غرق بازی می شد.
علاقه اش به پینگ پنگ از همان زیرزمین شروع شد.
کم کم توی مسابقات پینگ پنگ شرکت کرد .چیزی نگذشت که سر از مسابقات استانی درآورد.
سال سوم راهنمایی بود که رتبه اول استان را گرفت.
🏆دعوت شد قزوین برای مسابقات کشوری پینگ پنگ.
همان وقت برای مسابقات کشوری قرآن هم به شیراز دعوت شد.
اگر می رفت قزوین حتما رتبه اول پینگ پنگ کشور را می گرفت.
✌️ اما رفت شیراز و رتبه اول کشور در تلاوت را گرفت.
یک گوشه دلش دنبال پینگ پنگ بود. دوست داشت ادامه بدهد. اما استادش، مصطفی گفت:
_ مواظب باش مسیر اصلی رو گم نکنی؛ قرآن!
🐝 همین شد که محسن با پینگ پنگ قهرمانی خداحافظی کرد.
همیشه هرجا میز پینگ پنگ می دید به یاد آن روز ها یک دست بازی تمیز انجام می داد.
🏊 فوتبال و شنا و کوهنوردی را هم دوست داشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با ما همــراه باشیــد ...
╔════ ೋღೋ ════╗
@parastohae_ashegh313
╚════ ೋღೋ ════╝
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت6⃣1⃣
😌 دوره دبیرستان، وقت آتش سوزاندن پسرهاست.
ولی محسن این طور نبود.
به هیچ کس بی احترامی نمی کرد.
کم ناراحت می شد.
❤️ عصبانیتش بی هیاهو بود.
نهایت، چند ساعت یا دقیقه ارتباطش را با طرف قطع می کرد. بعد، چون دل مهربانی داشت زود برمی گشت و همه چیز را فراموش می کرد.
😂 خوش خنده بود. چندبار سر کلاس با امیر دوست محمدی ریسه رفته بودند و دبیر بیرونشان کرده بود.
آن ها هم بی هیچ بگو مگویی تنبیه شان را قبول کرده بودند.
🐛🐝 ته ِ خلافشان در مدرسه همین ها بود. وگرنه احترام معلم ها را زیاد داشت و با آنها گرم و خوشرو بود.
سرش حسابی به قرآن و درسش گرم بود.
وقت نمی کرد در جمع همکلاسی هایش حاضر شود.
🌼 شاید به خاطر همین از خلقیات همسن و سال هایش تاثیر نمی گرفت. راهش را پیدا کرده بود و داشت مستقیم دنبالش می کرد. به راه های دیگر سرک نمی کشید.
🌹🍁 چیزی که برایش استثناء بود، هیئت بود. دیده بود قاریانی را که از اهل بیت علیهم السلام غافلند. از آن طرف، هیئتی هایی را می دید که به نماز و قرآن بهاء نمی دهند.
💖 محسن، هم قاری قرآن بود و هم پای ثابت هیئت. 💝
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با ما همـــراه باشیـــد ...
╔════ ೋღೋ ════╗
@parastohae_ashegh313
╚════ ೋღೋ ════╝
°•|🦋
حاج قاسم سلیمانی ، با دوربین دید در شب ، بچه ها را نگاه می کرد
می گفت : دلهره ی عجیبی پیدا کردم ، چون آسمان مهتابی بود و من از شروع کار تا نزدیک دشمن ، شما را می دیدم و مرتب متوسل به حضرت زهرا(س) می شدم که عملیات لو نرود.
ما وسط های آب بودیم که دشمن دو تا خمپاره ی ایذایی شلیک کرد.
بچه ها مشغول ذکر و پیشروی بودند.
به پشت موانع که رسیدیم با ۱۰۰ متر سیم خاردار فرشی مواجه شدیم.
به تخریب چی گفتم سیم ها را بچین ، با اولین چیدن ، منور هشدار دهنده را شلیک کردند.
وقت بسیار تنگ بود در این میان #شهیدحسین_عالی نوجوان شجاع زابلی ، بر روی سیم خاردار ها خوابید و بچه ها از روی او عبور کردند و خط دشمن را شکستند .
🍁 حاج قاســم سلیمانــی :
وقتی برای آیت الله بهــاء الدینی
تعریف کردم که شھید حسین عالی
شب عملیات روی سیم های
خاردار خوابید تا بچهها از معـبر
عبــور کنند ایـشان بیـش از ده
دقیقه گـــریه کردند.
@parastohae_ashegh313