eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.8هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
41 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @khomool2 🌹بیسیم چی: نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدای گمنام(زندگی به سبک شهدا) 🌷 🍃 🍃 🌷 🍃 🍃 🌷 🌹شهید مصطفی چمران🌹 💠پَــــنـــد نـــٰـامــہ شٌــــهَــــدا 💠 خدایا تو می دانی که تاجرپیشه نیستم،  و تجارت با را میشمارم و در مقابلِ پرستشِ تو که نیاز قلب من است اجری نمی خواهم ، و دارم که در مقابل تو بایستم و داد و ستد با تو را داشته باشم. من به خود اجازه نمی دهم که خود را در برابر تو چیزی به آورم که به فکر بیفتد!  من از خود چیزی ندارم که در معامله با تو ارائه دهم ،  (هر چه هست متعلق به توست.) 💝یا فاطمـــة الزهرا سلام الله علیها (ام الشهدا) ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
✋🏻 آنان که به من بدی کردند،👊🏻 مرا هشیار کردند..💡 آنان که از من انتقاد کردند،✍🏻 به من راه و رسم زندگی آموختند..☝️🏻 آنان که به من بی اعتنایی کردند،😒 به من صبر وتحمل آموختند..😇🍃 آنان که به من خوبی کردند،🌝 به من مهر، وفا و دوستی آموختند..🎭 پس خدایا..🏻 به همه آنان که باعث تعالی دنیوی🌏 و اُخروی 💫 من شدند؛ خیر و نیکیِ دنیا و آخرت عطا بفرما🌈✨ 🌹 🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️ @parastohae_ashegh313
👇😍 همسر او تعریف میکند : ❣یادم می‌آید مادرم به سختی مریض و در بیمارستان بستری بود. به اصرار مصطفی تا آخرین روز در کنار مادرم و در بیمارستان ماندم. ❣او هر روز برای عیادت به بیمارستان می‌آمد. مادرم به مصطفی می‌گفت: همسرت را به خانه ببر. ولی او قبول نمی‌کرد و می‌گفت: باید پیش شما بماند و از شما پرستاری کند. ❣بعد از مرخص شدن مادرم از بیمارستان ، وقتی مصطفی به دنبالم آمد و سوار ماشین شدم تا به خانه خودمان برویم، مصطفی دست‌های مرا گرفت و بوسید و گریه کرد و گفت: از تو بسیار ممنون هستم که از مادرت مراقبت کردی. ❣با تعجب به او گفتم: کسی که از او مراقبت کردم مادر من بود نه مادر شما… چرا تشکر می‌کنی؟! او در جواب گفت: این دست‌ها که به مادر خدمت می‌کنند برای من مقدس است. دستی که برای مادر خیر نداشته باشد، برای هیچ کس خیر ندارد و احسان به پدر و مادر دستور خداوند است. 🌷
🎈نگفت این حجابش درست نیست🎈 یادم هست در یکی از سفرهایی که به روستاها می‌رفت ، همراهش بودم. داخل ماشین هدیه‌ای به من داد اولین هدیه‌اش به من بود و هنوز ازدواج نکرده بودیم خیلی خوشحال شدم و همان‌جا باز کردم و دیدم روسری است ، یک روسری قرمز با گل‌های درشت من جا خوردم ، اما او لبخند زد و به شیرینی گفت :« بچه‌ها دوست دارند شما را با روسری ببینند.» از آن وقت روسری گذاشتم و مانده. من می‌دانستم بچه‌ها به مصطفی حمله می‌کنند که چرا شما خانمی را که حجاب ندارد می‌آوری مؤسسه ، اما برایم عجیب بود که مصطفی خیلی سعی می‌کرد مرا به بچه‌ها نزدیک کند... نگفت این حجابش درست نیست ، مثل ما نیست ، فامیل و اقوامش آن‌چنانی‌اند. این‌ها خیلی روی من تاثیر گذاشت. او مرا مثل یک بچه کوچک قدم به قدم جلو برد ، به اسلام آورد. نُه ماه ... نُه ماه زیبا با هم داشتیم و بعد ازدواج کردیم... 📑 بخشی از کتاب «نیمه پنهان ماه؛ چمران به روایت همسر شهید» به روایت غاده جابر ، همسر شهید ♥ ┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄
🌱✨ " از در آمد تو . گفت " لباسای نظامی من کجاست؟ لباسامو بیارین. " رفت توی اتاقش، ولی نماند. راه افتاده بود دور اتاق. شده بود مثل وقتی که تمرین رزم تن به تن می داد. ذوق زده بود. بالاخره صبح شد و رفت. فکر کردیم برگردد، آرام می شود. چه آرام شدنی! تا نقشه ی عملایت را کامل کند. نیروها را بفرستد منطقه، نه خواب داشت نه خوراک. می گفت "امام فرمودن خودتون رو برسونید کردستان. " سریک هفته، یک هواپیما نیرو جمع کرده بود. 📗منبع‌‌ : کتاب یادگاران، جلد یک کتاب شهید چمران، ص 38 -- -- -- | @parastohae_ashegh313 |
به مصطفی می‌گفتم: «من نمی‌گویم خانه مجلل باشد، ولی یک مبل داشته باشد که ما چیز بدی از اسلام نشان نداده باشیم که بگویند مسلمان‌ها چیزی ندارند، بدبختند مصطفی به شدت مخالف بود، می‌گفت: «چرا ما این همه عقده داریم؟ چرا می‌خواهیم با انجام چیزی که دیگران می‌خواهند یا می‌پسندند نشان دهیم خوبیم؟ این آداب و رسوم ماست نگاه کنید این زمین چقدر تمیز است مرتب و قشنگ. این طوری زحمت شما هم کم می‌شود، گرد و خاک کفش هم نمی‌آید روی فرش». ما مجسمه‌های خیلی زیبا داشتیم که بابا از آفریقا آورده بود. خودمان دوتا همه را شکستیم. می‌گفت: «این‌ها برای چه؟ زینت خانه باید قرآن باشد به رسم اسلام. به همین سادگی وقتی مادرم گفت: «شما پول ندارید من برایتان وسایل خانه می‌آورم مصطفی رنجید گفت: «مساله پولش نیست مساله زندگی من است که نمی‌خواهم عوض شود». ┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
#رمز_موفقیت #شهید_مصطفی_چمران من نمی‌گویم #ولی_فقیه معصوم است ولی ملتی که به امر خدا به امر ولی فقیه اعتماد می کنند، خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمی‌دهد و به نوعی به او معصومیت می بخشد. ┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
از خانه خانواده ام در لبنان که خیلی مجلل بود،کراهت داشت. مجسمه های خیلی زیبا و گران قیمت داشتند از جنس عاج که پدرم از آفریقا به سوغات آورده بود،مصطفی خیلی ناراحت بودو یک روز هر دوی آن ها را شکست،گفت اینها برای چیست؟ گفتم:زینت و زیبایی خانه ... گفت:زینت خانه باید قرآن باشد به رسم اسلام؛به همین سادگی ..! وقتی مادرم گفت:شما پول ندارید من برایتان وسایل خانه می‌آورم مصطفی رنجید گفت:مساله پولش نیست مساله زندگی من است که نمی‌خواهم تجمل گرا و اسیر مادیات شوم. @parastohae_ashegh313