eitaa logo
پرپرواز
30 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
172 ویدیو
5 فایل
باید شهیدبود تا شهید شد پری برای پرواز🪶 اینجا قراره یه دورهمی شهدایی باشه شروع از ¹⁵شعبان¹⁴⁰² کاری داشتین اینجاییم @ShahidHamedaani
مشاهده در ایتا
دانلود
مامانش بهش گفته بود: حسن! دست این دختر مردم رو بگیر یه تُک پا ببرش مشهد؛ گناه داره. گفته بود: مامان! دلم برای امام رضا"ع" یه ذره شده، ولی نمیتونم برم. باید برم جبهه... رفت جبهه، شهید شد؛ رفتن جنازه رو بیارن قم، دفن کنن. بهشون گفتن: ببخشید، جنازه گم شده، هفت روزه رفته مشهد! شهید حسن ترابیان به روایت حاج حسین یکتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 وداع برادرانه 💔 داداشش می‌خواد بره سوریه، گریه می‌کنه 💚 ببینید برادرش چی بهش می‌گه 🕊🌹 🦋 هدیه به روح پاکش صلوات
🌿🌷🌿🌷 یادم هست گلزار شهدا تازه راه افتاده بود و پنج شش نفر شهید دفن شده بود و همه محوطه هنوز خاک بود.خاک آن هم خیلی نرم بود . شهید حسین توانا ،روحانی و اولین فرمانده بسیج مستضعفین قبل از ادغام در سپاه بود. وقتی پیکر ایشان را با چند نفر شهید دیگر دفن کردیم ، 🌹بعد از دفن آنها حاج آقا نشست روی خاک ، درست مثل اینکه روی یک فرش ابریشمی نشسته است. 🌹حاج آقا مثل ابر بهاری اشک می ریختند.ما فقط به ایشان نگاه می کردیم ونمی توانستیم جلوی اشک خود را بگیریم.تا آخر برنامه همان جا نشست و همه لباسش خاک آلود شد . پاک هم نکرد و همان طور سوار ماشین شد .  🌺☘🌺☘🌺☘ ما که کنار ایشان نشسته بودیم ، احساس می‌کردیم دارد لذت می برد که این طور خاک آلود شده است . در مثل مناقشه نیست. مثل بچه یتیمی بود که در کوچه ها رها شده است ، این جور درباره شهدا گریه  می‌کرد. 🌷به شهدا علاقه عجیبی داشت . هر شهیدی می آمد حتماً در تشییع، تدفین و تا آخر در مجالسش چه در تبریز و چه در اطراف شرکت می‌کرد. مرد عمل بود و با عملش به همه درس می‌داد. کم صحبت و نصیحت می‌کرد، ولی با عملش همه چیز را می‌گفت .  راوی محافظ شهید آیت الله مدنی شاخه‌گل صلوات هدیه به همه شهدا🌺 امروز شهادت 🌺 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
💧نماز باران آیت الله مدنی و  بارش باران🌧💦 🌧ما موظف بودیم هر ده، پانزده روز یکبار که از بسیج عشایر دشت مغان به تبریز می آمدیم ، هم به سپاه گزارش بدهیم هم به شهید مدنی . یک بار که از مغان به تبریز آمدیم ، امام جمعه قبلی آنجا که به رحمت خدا رفته ، به ما گفت در تبریز به خدمت آیت الله مدنی می‌روید، از قول من به ایشان بگویید باران نباریده و همه محصولات سوخته‌اند و در دشت مغان اوضاع وخیم است. البته در همه آذربایجان شرقی باران نیامده بود. آمدیم و گزارشات را عرض کردیم و پیغام امام جمعه مغان را هم دادیم. ایشان آه بغض آلودی از دل کشید. 🌧 در نماز جمعه ، ایشان دعا کرد و با حال عجیبی از خدا باران خواست . خدا شاهد است نماز جمعه تمام نشده، در تبریز و سراسر استان باران عجیبی آمد . با آن حال که ایشان دعا می کرد ، معلوم بود که چه اتفاقی خواهد افتاد . این را ما به چشم دیدیم یادی کنیم در روز شهادتشون با شاخه گل صلوات🌺 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
📚دوران تحصیل دومین شهید محراب زمانی که سید برای تحصیل علم تصمیم به هجرت گرفت، اسلام و روحانیت روزگار سختی را می‌گذراندند، 🔗از یک سو رضاخان پهلوی در اوج قدرت و استبداد، فعالیت علمای اسلام را محدود ساخته بود و از سویی دیگر ظهور روشنفکران غربگرا و سرسپرده به فرهنگ بیگانه در ایران، عرصه تلاش برای تبلیغ احکام و ارزش‌های اسلام را تنگ‌تر کرده بود. 🖊📖آیت الله مدنی چهار سال در محضر امام خمینی (ره) حضور یافت و از دروس فلسفه، عرفان و اخلاق ایشان بهره فراوان برد و همین درس نیز موجب گشت، امام (ره) را در مقام عمل بالاتر و برتر از مرز علم بداند و عشقش نسبت به ایشان فزون یابد. 💠آیت الله مدنی به جهت خلاقیت و در عین حال متانت خویش همیشه مورد توجه اساتید حوزه علمیه نجف بود و به دستور آیت الله سید محسن حکیم در دروس مختلف تدریس می‌کرد. او هنوز چند سالی از حضورش در نجف اشرف نگذشته بود که از اساتید بزرگ در حوزه علمیه نجف به شمار رفت. شاخه‌گل صلوات هدیه به همه شهدا🌺 امروز شهادت 🌺 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
شاخه‌گل صلوات هدیه کنید🌺 امروز ۲۰ شهریور شهادت 🌺 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
🍀بگذار دشمن خود را بفریبد و در انتظار از پا نشستن ما باشد. 🌸آینده از آن فرزندان ماست، فرزندانی که در دامن عفت مادران مسلمانشان، راهیان صدیقه زهرا و زینب کبری علیهما السلام رشد می‌کنند. 🌹مادرانی که با حجاب سیاهشان خون سرخ شهدا را پاسداری میکنند و دامن پاکشان پرورشگاه مومنین مجاهدی است که تاریخ آینده کره زمین را با دستهای توانمندشان می‌نویسند. روایت فتح، شهید سیدمرتضی آوینی تولدتون مبارک آقا سید☘ 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶