eitaa logo
ایستگاه پارسی
348 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
200 ویدیو
67 فایل
🌟رهبر انقلاب: "من راجع به زبان فارسی حقیقتاً نگرانم زیرا در جریان عمومی، زبان فارسی در حال فرسایش است". https://eitaa.com/joinchat/3437428884C914415f009 💬 ارتباط با مدیریت کانال: @Mahdiyaran31360 🔁 مدیر تبلیغات و تبادلات: @arezajamali
مشاهده در ایتا
دانلود
haft6.mp3
4.46M
خوان دوم: گذر از بیابان خشک 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
haft7.mp3
13.64M
خوان سوم: کشته شدن اژدها به دست رستم 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
haft8.mp3
9.72M
خوان چهارم : زن جادوگر 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
haft9.mp3
16.49M
خوان پنجم : جنگ با اولاد مرزبان 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
haft10.mp3
6.26M
خوان ششم : جنگ با ارژنگ دیو 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
haft11.mp3
13.86M
خوان هفتم : جنگ با دیو سفید 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
haft12.mp3
10.97M
پایان نبرد 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
haft13.mp3
11.79M
پایان نبرد 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
اللهم احفظ قائدنا 📸 بعد از سه ساعت بازدید از نمایشگاه کتاب
🍁شاعرانه/ دل را ببین... دل را ببین، دل را ببین، در کوی جانان آمده سر واژگون، تن غرق خون، افتان و خیزان آمده خواهد که جان پیشش رود، جانان در آغوشش دود دنیا فراموشش شود مست است و مهمان آمده دل را ببین، دل را ببین، در کوی جانان آمده با آنکه راهش تنگ بد، هم دور، هم پرسنگ بد با رهزنان در جنگ بد، فاتح ز میدان آمده دل را ببین، دل را ببین، در کوی جانان آمده گل دیدش و در خنده شد. بلبل از او شرمنده شد طوطی به نطقش بنده شددل نیست این، جان آمده دل را ببین، دل را ببین، در کوی جانان آمده دل نیست این، دیوانه است، دیوانهٔ جانانه است پردرد و پرافسانه است، از بهر درمان آمده دل را ببین، دل را ببین، در کوی جانان آمده ساقی، بساطی نو فکن؛ مطرب بیا چنگی بزن لاهوتی شیرین سخن، امشب غزلخوان آمده ✍ ابوالقاسم لاهوتی 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
Alireza_Eftekhari-Del_Ra_Bebin--Iran-Music.Net-.mp3
4.03M
🎼 آهنگ « دل را ببین» 🎧با صدای علیرضا افتخاری 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای شناخت فردوسی بزرگ این ۱۰۰ ثانیه را از دست ندهید! 🇮🇷 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
🔴 فضای مجازی جای کتابخوانی را نگیرد! رهبر انقلاب در بازدید از نمایشگاه کتاب: نباید فضای مجازی جای کتابخوانی را بگیرد و کتاب باید همواره در سبد خرید و در مجموعه اوقات مردم جای خاص خود را داشته باشد. اعتقاد من این است که همه آحاد مردم در طبقات مختلف سنی و علمی نیازمند به کتاب هستند و هیچ چیزی نمی‌تواند جای کتاب را بگیرد. ۱۴۰۳/۰۲/۲۴ 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
🌾بی‌قرار توام و در دلِ تنگم گله‌هاست آه..! بی‌تاب شدن، عادت کم حوصله‌هاست 🌷همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست 🌱آسمان با قفس تنگ، چه فرقی دارد؟ بال وقتی قفس پر زدن چلچله‌هاست 🌸بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله‌هاست 💐باز می‌پرسمت از مساله‌ی دوری و عشق و سکوت تو جواب همه‌ی مسئله‌هاست... ✍ فاضل نظری | شـــعر 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
🗓 ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی 🏷 مطالعه و آشنایی با زندگی نامه ی فردوسی 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد آن که پرنقش زد این دایره مینایی کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد ✍حافظ | شـــعر 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
📕داستانک/ دعای مادر ابوسعید ابوالخیر سوال کردند : این حسن شهرت را از کجا آوردی ؟ ابوسعید گفت :  شبی مادر از من آب خواست دقایقی طول کشید تا آب آوردم وقتی به کنارش رفتم خواب ، مادر را در ربوده بود دلم نیامد که بیدارش کنم به کنارش نشستم تا پگاه .. مادر چشمان خویش را باز کرد وقتی کاسه ی آب را در دستان من دید پی به ماجرا برد و گفت:  فرزندم امیدوارم که نامت عالم‌گیر شود.. 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست دیگر دلم هوای سرودن نمی کند تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست سربسته ماند بغض گره خورده در دلم آن گریه های عقده گشا در گلو شکست ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد ای وای، های های عزا در گلو شکست آن روزها ی خوب که دیدیم، خواب بود خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست «بادا» مباد گشت و «مبادا»‌به باد رفت «آیا» ز یاد رفت و «چرا» در گلو شکست فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست تا آمدم که با تو خداحافظی کنم ... بغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست ▪️( بیاد رفیق شریف ) ✍ شاعر: قیصر امین پور 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
تو نه مهتاب و نه خورشیدی و نه دریایی تو همان ناب ترین جاذبه‌ی دنیایی مثل اشعار اهورایی باران پاکی و به اندازه‌ی لبخند خدا زیبایی خواستم وصف تو گویم همه در یک رویا چه بگویم که تو زیبا تر از آن رویایی مثل یک حادثه‌ی عشق پر از ابهامی و گرفتار هزاران اگر و امایی ای تو آن ناب ترین رایحه‌ی شعر بهار تو مگر جام شرابی که چنین گیرایی؟ من به اندازه‌ی زیبایی تو تنهایم تو به اندازه‌ی تنهایی من زیبایی... ✍نادر صهبا | شـــعر 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
👤نابغه‌ ایرانی که نامش در کنار نام نیوتن و پاسکال ثبت شده است 🗓 ۲۸ اردیبهشت بزرگداشت حکیم عمر خیام 🪐 از اینجا بخوانید: 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
💐بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را از آن پيغامبر خوبان پيام آورد مستان را 🌹 زبان سوسن از ساقي کرامت‌هاي مستان گفت شنيدآن سرو ازسوسن قيام آوردمستان را ✍مولانا 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
🌊 داستانک/ داستان مسیر زندگی چند نفر از پل رودخانه‌ای عبور می‌کردند، که ناگهان دو نفر از آنها به داخل آب افتادند... مردم کنار رودخانه جمع شدند و وقتی دیدند که چقدر شدت آب زیاد است به آن دو نفر گفتند: که چاره‌ای ندارید! شما به زودی غرق می‌شوید...! با این وجود، آن دو نفر به حرف آن‌ها اهمیت ندادند و تلاش کردند که از آب بیرون بیایند... در حالی که مردم کنار پل دائما می‌گفتند که دست از تلاش بردارید! شما خواهید مُرد... کمی بعد یکی از آن دونفر دست از تلاش برداشت و جریان آب او را با خود برد... امّا شخص دیگر همچنان با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از آب تلاش می‌کرد... در حالی که افرادی که آن‌جا بودند فریاد می‌زدند که دست از تلاش بردار امّا او با توان بیشتری تلاش می‌کرد. بالاخره توانست خود را نجات دهد. زمانی که از رودخانه بیرون آمد معلوم شد که او ناشنوا است و در تمام این مدت فکر می‌کرد که دیگران او را تشویق می‌کنند... 🍁اگر می‌خواهی در زندگی به موفقیت برسی، این جمله را سرلوحۀ زندگی‌ات قرار بده؛ ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می‌گویند.. 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
‌نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت رفت و از گریه ی طوفانی ام اندیشه نکرد چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت ✍ هوشنگ ابتهاج | شـــعر 🍃ایستگاه پارسی @parsidost
انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم ✍ اخوان ثالت | شـــعر 🍃ایستگاه پارسی @parsidost