🖤هان مَشو نومید
چون واقِف نِهای از سِرِّ غیب
باشد اندر پرده بازیهایِ پنهان
غم مخور
🖤ای دل اَر سیلِ فنا
بنیادِ هستی بَرکَنَد
چون تو را نوح است کشتیبان،
ز طوفان غم مخور
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
بمان برادر من، وقت، وقت رفتن نیست
بمان، شتاب مکن، وقت، وقت مردن نیست
هنوز جنگ من و جنگ ما تمام نشد
هنوز فرصتِ اینگونه رختبستن نیست
اگرچه قصهی ما، قصهی شهادت ماست
اگرچه مرگ در این راه گَردِ دامن نیست
مباد خاطر ما بشکند بدون شما
مباد گریه بیاریم، وقت شیون نیست!
یکی برفت و هزاران دوباره برخیزد
سپاه میرزمد گر در آن تهمتن نیست
شهیدِ خدمت مردمشدن سزای دل است
که هیچ خوشه چنین در تمام خرمن نیست
به خاک دفن شدن، لذتِ مبارزه است
مباد اینکه بمانیم، و خاک میهن نیست
بمان برادر من، تا نهایتِ این راه
نرو که طاقت لبخندهای دشمن نیست
✍ نجیب بارور
شاعر افغانستانی
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
غزلی برای شهید جمهور
چه شهیدی شده ای در دلِ میدان سیّد
سفرت بیخطر ای یاور خوبان سیّد
ما شدیم حافظِ هر سوره ز قرآن امّا
حافظِ تو شده هر سوره ز قرآن سیّد
عطشِ خدمتت از ما بگرفتست تورا
ای شب و روز به دنبال فقیران سیّد
روز میلاد، شهادت شده بود هدیهی تو
عیدیات داد شهنشاهِ خراسان سیّد
امّت اینک شده دلتنگِ تو و حاجقاسم
او سلیمانیِ ما بود و تو سلمان سیّد
فرقِ تو با دگران از نظر من این بود
ای به معنای حقیقیش مسلمان سیّد...
جمعه ها تا گِرهی در دلِ کاری دیدی
شنبه ها باز نمودی گره از آن سیّد
پشت میزت "ننشستی" که پریشان باشی
"ایستادی"و گرفتی سر و سامان سیّد
دستِ تقدیر تورا از صف اوّل چیده
ای صفِ اولیِ جمعِ شهیدان سیّد
رفتی و راهِ تو هر روز پر از رهرو باد
که ندارد رهِ این قافله پایان سیّد
رفتی ای خادمِ اسلام، ولی همواره
ماند جمهوری اسلامی ایران سیّد
✍ رضا مرادی
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
در ما قیامت کن قیامت سید ابراهیم
ای صاحب جود و کرامت سید ابراهیم
ما را خبر از خویش بیخود کرده اما تو
اما تو راحت باش راحت سید ابراهیم
تو شاد از دیدار با مردم دلتنگ
ما خسته از دنیای غربت سید ابراهیم
از ابتدا هم تو شهید زندهای بودی
سهم تو شد آخر شهادت سید ابراهیم
دیدار با تو بار دیگر آرزوی ماست
دیدار ما روز قیامت سید ابراهیم
✍ علیرضا قزوه
@Negahe_bartar
.
⚫️ غزلی در رسای شهید جمهور
رواق چشم جهان داغدار قامت توست
به هر طرف که نظر میکنم حکایت توست
دوباره قرعهی خدمت به نام تو افتاد
بیا به سوی حرم موعد زیارت توست
رواقها همه آمادهی حضور تو اند
به اشتیاق نمازی که با امامت توست
کنار شاه خراسان قرار میگیری ...
مبارک است مقامت که مزد خدمت توست
تمام عمر دویدی به شوق این ساعت
بخواب کنج حرم! وقت استراحت توست
عبای خاکی و عمامهای که خونین است
و زخم و رنج که میراثی از سیادت توست...
گواه توست که بر وعدهات عمل کردی
که قطره قطرهی خون تو صدق صحبت توست
و داد غسل شهادت تن تو را باران...
لقاء حضرت حق این چنین لیاقت توست
هنوز هم نشده باورم خبرها را !
ولی دریغ! خبر حاکی از شهادت توست...
✍ طیبه عباسی
🍃ایستگاه پارسی
@pardidost
ای خادم الرضا به رضا میسپارمت
با چشمِ تر به موج دعا میسپارمت
دلها پر است از ضربان حضور تو
ای غایباز نظر به خدا میسپارمت
ایمان طرفه
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
shahram.nazeri.karvane.shahid(128).mp3
5.41M
🎼 آهنگ «کاروان شهید»
🎧باصدای استاد شهرام ناظری
#شهدای_خدمت
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
⚫️ شعری برای شهید خدمت آیت الله رئیسی
هرچه آن شب صدا زدیم اما
یک خبر هم نیامد ابراهیم
آن شب یخ زده از آن جنگل
یک اثر هم نیامد ابراهیم
.
گم شدی پای غصه ی مردم
تا نوکِ کوه دردها رفتی
خستگی خسته شد ز دست تو
حین خدمت از این سرا رفتی
.
تو صف اولی نبودی، نه!
بین مردم همه تو را دیدند
باز مثل همیشه یاران را
از صف مردم اینچنین چیدند
.
ترک کردی تو میز دنیا را
در ره حق گذشته ای از جان
چه به نامت شهید می آید
ای شهید مدافع ایران
.
ماه اردیبهشت ما جهنم شد
این بهار از غم تو بارانیست
جنس داغ تو آشناست اما
مثل داغِ غم سلیمانیست
.
همچو مرغی که از قفس رفته
همچو عطری رها شده در باد
حک شدی تا همیشه در تاریخ
نامت هرگز نمی رود از یاد
.
انتخاب و عزیز ما بودی
انتخاب خدا شدی اینبار
این سفر تا خود خدا رفتی
از اسارت جدا شدی اینبار
.
گوییا وقت خادمی ات بود
شب میلاد حضرت سلطان
خود حضرت تو را صدایت زد
خوشبحالت مدافع قرآن
✍ سیدمهدی بنی هاشمی
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
🍁کاش میشد زندگی تکرار داشت
ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯿﺸﮑﺴﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ
ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ !!!
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی
ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﯽ
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪگ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﮐﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮد..
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .
ﻻﺍﻗﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .
ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﺮﻋﮑﺲﻣﯿﭽﺮﺧﯿﺪ ﻭ ﻣﻦ . . .
ﺑﺮﺗﻨﻢ ﻣﯿﺸﺪ ﮔﺸﺎﺩ ﺍﯾﻦﭘﯿﺮﻫﻦ . . .
ﺁﻥ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ، ﮐﻮﺩﮐﯽ ، ﺳﺮﻣﺸﻖﺁﺏ . . .
ﭘﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺟﺎﯼﺧﻮﺍﺏ . . .
ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡﺍﺯ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ . . .
ﺩﻝ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺖﻫﺮ ﮐﺴﯽ . . .
ﻋﻤﺮ ﻫﺴﺘﯽ ، ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ
ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ . . .
ﺣﯿﻒ ﻫﺮﮔﺰﻗﺎﺑﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ! !
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
💔لبخند تو که دلخوشی ماست از جهان باشد برای روز قیامت اگر نشد
صبح آمد و شب نگرانی سحر نشد
یلدای دوری تو دریغا به سر نشد
از هر کرانه تیر دعایی روانه بود
از این میانه آه یکی کارگر نشد
از ما چرا گرفت دلت مهربانترین
بر ما دوباره ماه چرا جلوهگر نشد
در آتش فراق، دویدن به دشت و کوه
دردا حریف تاب و تب این جگر نشد
چون ابر کوهها، همه شب را گریستیم
باران حریف این تپش بیثمر نشد
لبخند تو که دلخوشی ماست از جهان
باشد برای روز قیامت اگر نشد
چون من نفس نداشت قلم در غمت دریغ
میخواست تا که گریه کند بیشتر نشد
✍ شاعر: علی محمد مودب
@Negahe_bartar
حریم طوس مگر طور وادی سیناست
که روی ماه رضا جلوه گاه خداست
چو کعبه ساحت قدسش مطاف اهل یقین
رواق صحن نو و کهنه مروه است و صفاست
پیمبران به طواف و فرشتگان در سعی
یکی به بذکر نماز و یکی به عرض دعاست
شرف برد زمقامش مقام ابراهیم
غبار او به رخ زمزم آبرو افزاست
بخاک او حجر الاسود استلام کند
که پاره ی تن پیغمبر خدا اینجاست
چنانکه در عرفاتت گنه ببخشایند
نگاه او قلم محو جرم و عفو خطاست
غبار خاک قدم های زائر حرمش
صبا برد به شفاخانه ها که محض شفاست
شعاع نور خدا، جلوه جلال نبی
جمال علم علی نور دیده ی زهراست
علی عالی اعلا که نام اقدس او
زاسم اعظم حق سر علم الاسماست
سزد که بر سر خورشید سایه اندازیم
کنون که سایه ی شمس الشموس بر سر ماست
هماره این در رحمت به روی مردم باز
که حج مردم ایران و کعبه ی فقراست
زمین ببوس ریاضی که این فضای بهشت
حریم حرمت سلطان دین امام رضاست
مرحوم استاد نجابتی
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
سلام ای غروب غریبانه دل
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظههای جدایی
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای قصه عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه
خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمیمانی ای مانده بی من
تو را میسپارم به دلهای خسته
تو را میسپارم به مینای مهتاب
تو را میسپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را میسپارم به رویای فردا
به شب میسپارم تو را تا نسوزد
به دل میسپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد
خداحافظ ای برگ و بار دل من
خداحافظ ای سایهسار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیشه
✍شاعر:اهورا ایمان
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
Ehsan Khaje Amiri - Salame Akhar (320).mp3
10.8M
🎼 آهنگ « خدا حافظ ای داغ بر دل نشسته»
🎙احسان خواجه امیری
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
به این عکسها خیره شو خیره شو
به اون روزهای پر از خاطره
نخواه گرمی خوابه چشم کسی
بزاره که بیداری یادت بره
یه باری از امروز رو دوشته
که واسش یه عمره زمین میخوری
همه منتظر تا ببینن کجا
تو از جاده ی عشق دل میبری
ولی ایستادن فقط کار ماست
ما که قصمون قصه ی خواب نیست
بیا دل به دریا بزن شک
سرانجام این رود مرداب نیست
یه باری از امروز رو دوشته
که واسش یه عمره زمین میخوری
همه منتظر تا ببینن کجا
تو از جاده ی عشق دل میبری
ولی ایستادن فقط کاره ماست
ما که قصمون قصه ی خواب نیست
بیا دل به دریا بزن شک نکن
سرانجام این رود مرداب نیست
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
AkharinKhabar-10070599.mp3
8.04M
🎼 آهنگ« یه باری از امروز رو دوشته»
🎧 خواننده:حامد زمانی
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
▪️بخواب؛ خستگی ات را صدا مزن دیگر!
تجسم سفر عشق، بی تو آسان نیست
شبی به سردیِ شبهای سرد هجران نیست
تمام خاطرهها را به باد خواهم داد
اگرچه همدمی امشب به غیر باران نیست
بخواب؛ خستگی ات را صدا مزن دیگر
بخواب؛ بعد تو شوری در این نیستان نیست
چگونه زخم تو را مرهم آورم؟!، سخت است پس
به جز حریم رضا (ع)، درد را که درمان نیست
قسم به این شب جمعه که لیلةُ الدّفن است
کسی شبیه تو در صحن دوست، مهمان نیست
به سوز روضه ات ای خادم الرضا سوگند
نشانِ نوکریت پشت ابر پنهان نیست
قسم به جان تو ای جان پناه محرومان
قرار بی تو به دلهای سوگواران نیست
سفر به خیر و سلامت، غروب شعرانگیز!
پس از تو حال غزل نیز رو به سامان نیست
✍ محمد مهدی عبداللهی،شاعر و پژوهشگر
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
قصد خدمت خواب از چشمش ربود
خستگی در عزم و در کارش نبود
خادمی را شان خود فهمیده بود
شاید او خواب قیامت دیده بود
نور حق از چهرهاش معلوم بود
او صدای ملتی مظلوم بود.
چون حسین فاطمه پر پر شد او
هم چو جدش بیتن و پیکر شد
طبل شادی میزند شمر زمان
الامانای مهدی صاحب زمان
درد مظلومان دوچندان گشته است
حامی و سردار خوبان رفته است
یاد یاران ولایت زنده باد
یادشان در قلبها پاینده باد
✍ شاعر:
سیده فاطمه صغری زیدی(اهل هند)
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
▪️در سوگ شهید خدمت/ رزق شهادت
چون مسیحی تشنه با گیسوی در هم دیدمت
در طنین گریه گُلهای مریم دیدمت
ای تو را رزق شهادت در بلند ورزقان
مثلِ آیاتِ جهاد ای کوه محکم دیدمت
میگذشتی از شب نهجالبلاغه با علی
در مصاف کوفه ای از ابنملجم دیدمت
چشمهایت بر گلوی تشنهی شطّ فرات
با شهیدان عطش، ظهر محرّم دیدمت
نینوایی از فَدَیناه بِذِبح بر لبت
تا فدایی ذبیح الله اعظم دیدمت
دیدمت با نوشدارویی به زخم سیستان
مرهمی از نو به داغ کهنهی بم دیدمت
سوی بوشهر آمدی ای سید دریا به دوش
شب نشین ساحل بی تاب دیلم دیدمت
نقشه گرسیوزان قتل سیاووش تو بود
وقت خونخواهی اگر همپای رستم دیدمت
بوسهاش مهر سلیمانی است بر پیشانیات
گاه همت گاه تهرانی مقدّم دیدمت
خم نیاوردی به ابرو در هجوم تیرها
در صبوری هم از آن مشهور عالم دیدمت
چشم هایت بر کمانداران کوی هفت تیر
غرق خون ازچارسو قدرمسلم دیدمت
دست در دست بهشتی رد شدی از شعلهها
با دمِ گرم رجایی در همان دم دیدمت
دیدهام در شامگاه کودکان غزهات
با تمام ابرهای گریه نمنم دیدمت
دیدی اسماعیلهایت را به قربانگاه عشق
با گلوی خونفشان در پای زمزم دیدمت
میرمد شیطان هم از این تیرهی شربالیهود
سنگ در کف رو به شیطان مجسم دیدمت
ای شهید غربت جمهور ای دست کریم
در شب گلچرخ ارواح مکرم دیدمت
در سیاست چیزی از آیینه کم نگذاشتی
غرق در آهم که در آیینهها کم دیدمت
پرچمت بالاست مثل حاج قاسم تا ابد
بس که در رسم ستمسوزی مصمم دیدمت
✍شاعر: محمد حسین انصاری نژاد
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
به آسمان زد و، چون نور بی نهایت شد
پرنده پر زد از این خاکدان و راحت شد
کسی که پاک و شهیدانه زندگی میکرد
عجیب نیست اگر لایق شهادت شد
فقیه، جامه سربازی وطن تن کرد
و مست جام میطاعت و اطاعت شد
شهید راه وطن گشت سید ابراهیم
جهاد کرد و سر آخر شهید خدمت شد
غلام بارگه آستان قدس رضا
شب ولادت او راهی زیارت شد
شهادت آمد و دستش گرفت و با خود برد
دعای خادم خوان رضا اجابت شد
✍ محمدرضا طهماسبی
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁مست آمدم ای پیـر که مستـانه بمیرم
مست آمدم ای پیـــر که مستـــانه بمیــرم
مستـــانه در این گـــوشـــه ی میـــخانه بمیـرم
درویشــــــــم و بگــــذار قلـنـــــدر منـشــــانه
کاکل همه افشان به ســـر شــانه بمیــــرم
میخانه به دور ســـــــر من چــــرخد و اینـــم
پیـــمــان که به چــرخیــــــدن پیمانه بمیــرم
من بلبــــل عشـــاق به دامی نشـــــوم رام
در دام تو هــــم بی طــمــــع دانه بمیـــــــرم
شمعی و طواف حرمی بود که می خواست
پروانـه بــزایــم مــن و پــروانـه بمیــــــــــــــرم
مــن در یتیــمـــــم صدفـــم سیــنه دریاست
بگذار یتـیـــمانه و دردانــه بمیــــــــــــــــــــرم
بیـگانـه شــمـــردند مـــرا در وطن خـــویــش
تا بی وطن و از هـمـــه بیــــگانه بمیــــــــرم
گو نی زن میــخــانه بـگــــو جــان به لب آور
تا با تـــب و لب بــــــر لب جــانــانه بمیـــــرم
آن ســـلســــله ی زلـف که زنار دلـــــم بــــــود
در گردنـــــم آویز که دیــــــوانه بمیــــــــــــــرم
ایـن دیـر مغـان ته چــک ایران قدیـــــم است
اینجاست که من بی چک و بی چانه بمیرم
در زنــدگی افســـانه شـــدم در هـــمه آفاق
بگذار که در مرگ هــــم افســــانه بمیــــــرم
در گوشـــه ی کاشـــانه بســـی سوختـــم اما
آن شمــع نبــــودم که به کاشـــــــانه بمیرم
✍ شاعر:شهریار
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
▪️در سوگ شهید خدمت/ رئیسِ صالح جمهوریِ خدا بودی
رئیس نه، تو از اول رفیقِ ما بودی
اگرچه پُشت سرت، حرفهای زردی بود
تو سبز، مثل بهارانِ باصفا بودی
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
تو ترجُمان همین مصرعِ رسا بودی
کمر به خدمت مردم تو بسته بودی، مرد!
برون ز حلقهی مردان ادّعا بودی
ز بندِ لاف و گزافِ مُعاندان، فارغ
ز حرف و حرفۀ هوچی گران، رها بودی
دلم تو را ز عدالت همیشه میپُرسد
تو دادخواهِ صدای شکستهها بودی
برای عزّتِ ایران، ز جان گذشتی تو
برای عزّتِ ایران، تو «جان فدا» بودی
مرامِ بُت شکنی را گزیدی «ابراهیم»
تو خصمِ لات و هُبَل، بندۀ خدا بودی
دریغ! اوجِ خلوص تو را نفهمیدیم
شهیدِ زخم زبانهای خصم! تا بودی
تو را برای شهادت، خدا گزینش کرد
که در زمین خدا، «خادم الرضا» بودی
✍رضا اسماعیلی، عضو شورای عالی شعر و موسیقی صداوسیما
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost
▪️در سوگ امام امت
ای ساربان آهسته ران کآرام جانم میرود
وآن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود
من ماندهام مهجور از او بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود
گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون
پنهان نمیماند که خون بر آستانم میرود
محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان گویی روانم میرود
او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود
برگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم
چون مجمری پرآتشم کز سر دخانم میرود
با آن همه بیداد او وین عهد بیبنیاد او
در سینه دارم یاد او یا بر زبانم میرود
بازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین
کآشوب و فریاد از زمین بر آسمانم میرود
شب تا سحر مینغنوم و اندرز کس مینشنوم
وین ره نه قاصد میروم کز کف عنانم میرود
گفتم بگریم تا ابل چون خر فروماند به گل
وین نیز نتوانم که دل با کاروانم میرود
صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من
گر چه نباشد کار من هم کار از آنم میرود
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
سعدی فغان از دست ما لایق نبود ای بیوفا
طاقت نمیآرم جفا کار از فغانم میرود
✍ سعدی علیه الرحمه
🍃ایستگاه پارسی
@parsidost