eitaa logo
پرتو اشراق
846 دنبال‌کننده
26.8هزار عکس
15.4هزار ویدیو
63 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🎧 | حماسی و شورانگیر ✋ حـــــیدریم تا ابد از راه حق دم می زنم... 🎤 با مداحی: حاج ✊ ویژه‌ استکبار‌ستیزی 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
💚 حـلقـہ عشـاق {پاے درس بزرگان} 🌹 آیت الله کشمیری (ره) بعد از نماز سر را به سجده می گذاشت و سه مرتبه می گفت: 🔅الحمدالله. ⚜ بعد گونه راست را بر مهر می گذاشت و سه بار می گفت: 🔅شکراًلله. ⚜ و سپس گونه چپ را بر مهر نهاد و سه مرتبه می گفت: 🔅استغفر الله. ❓از وی سؤال شد این چه سجده ای است؟ 🌹فرمود: 🔅حضرت ابراهیم (علیه السلام) به [یاری] این سجده خلیلُ الله شد». 📙 کتاب روح و ریحان، صفحه ۱۰۷. goo.gl/rjRs5M 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq ▶🆔 iGap.net/partoweshraq
🕓 💠🚻💠 مشاوره خانواده ⚜🚺⚜🚼⚜🚹⚜ 🌙💐 اعیاد مذهبی؛ فرصتی برای شاد بودن 🌙 تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید به‌ عنوان یک زن، همسر و مادر مسلمان در اعیاد مذهبی چه وظیفه‌ای دارید و روز عید را چگونه باید بگذرانید؟ یک زن مسلمان و آگاه، با توجه به نقش و جایگاه مهمی که در خانواده دارد، باید بداند چکونه از اعیاد مذهبی به عنوان یک فرصت برای همه اعضای خانواده بهره ببرد. 👖👚 ظاهر آراسته: 💚 بهتر است روز عید در خانه ظاهری آراسته‌تر از سایر روزها داشته باشید. همچنین اعضای خانواده را نیز به این کار سوق دهید. 🍝 غذای متفاوت بپزید: 💛 در اعیاد مذهبی یک کیک ساده و خوشمزه در خانه بپزید یا غذای متفاوتی درست کنید و به همه اعضای خانواده بگویید این غذا را به چه مناسبت آماده کرده‌اید. 🌙 اگر این اعیاد مربوط به یکی از معصومین است، حتما نام آن معصوم را نیز ذکر کنید. مثلا بهتر است بگویید: 🎂 «امروز برای به بعثت پیامبر عزیزمان، کیک پختم». 🎈 تزیین خانه: 💜 شما می‌توانید در اعیاد مذهبی با کمک اعضای خانواده، یک بخش از خانه را تزیین کنید. 🎊 در تزیین کردن خانه از وسایلی که در خانه دارید و خلاقیت خودتان، استفاده کنید. همچنین می‌توانید با نصب یک بنر دم در خانه‌تان، عید را به همسایه‌ها نیز تبریک بگویید. درضمن اگر این بنر یا نما کار خودتان باشد، ممکن است اثرگذاری بیشتری داشته باشد. 💝 از اشتباهات یکدیگر بگذریم: اگر به هر دلیلی از یکی از اعضای خانواده دلخور هستید یا به عنوان مثال فرزندتان کار اشتباهی کرده است، اعیاد مذهبی را بهانه‌ای برای فراموشی خطاهای یکدیگر کنید و از اشتباه یکدیگر بگذرید. در اینجا نیز بهتر است با یک یادآوری ساده و کوتاه به فرزند یا همسرتان گوشزد کنید چرا از خطای آن‌ها چشم‌پوشی کرده‌اید. 💌 تبریک کلامی، یادداشت یا پیامک: 💞 صبح روز عید که از خواب بیدار شده‌اید، با روی خوش به یکدیگر تبریک بگویید. 🚪همچنین می‌توانید یک یادداشت تبریک برای همسر یا فرزندتان بنویسید و در اتاق‌شان بگذارید تا به محض بیدار شدن یادداشت را ببینند. پیامک تبریک به اعضای خانواده نیز می‌تواند بسیار غافلگیرگننده باشد. 👧 بازی با کودکان: 💚 اگر فرزند کوچک در خانه دارید، می‌توانید روز عید بازی‌هایی ترتیب دهید که حین آن خیلی ساده، کوتاه، شیرین و فصیح داستان همان عید مذهبی را برایش تعریف کنید. همچنین به کودکان‌تان از لای قرآن عیدی بدهید. 📸 عکس یادگاری فراموش نشود: ❤ در روز عید، به اعضای خانواده پیشنهاد عکس دسته جمعی بدهید. در بخش تزیین شده‌ی خانه بایستید و با همه اعضای خانواده عکس یادگاری بیندازید. با این کار، خاطره شیرین روز عید را نیز ثبت کرده‌اید. 🎊 به این ترتیب و با همین روش‌های ساده، شما می‌توانید روزهای زیبای اعیاد مذهبی را تبدیل به یک خاطره شیرین و زیبا برای همه اعضای خانواده کنید. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq ▶🆔 iGap.net/partoweshraq
🔺 سیما رئیسی دختر نابینای بلوچ که در حرکتی نمادین زباله هایی که توسط افراد بینا در ساحل درک چابهار ریخته شده را جمع کرد. 🌐 @partoweshraq
🔺 سومین فرزند ویلیام نوه ملکه انگلیس بدنیاآمد!! 📡 اما شبکه من وتو که با بودجه دولت انگلیس می‌چرخد برای مردم ایران زندگی با سگ وحیوانات را تجویز می‌کند سلبریتی ها هم سگ‌ بازی را برای خود افتخار میدانند!!
🔺 سومین فرزند ویلیام نوه ملکه انگلیس بدنیاآمد!! 📡 اما شبکه من وتو که با بودجه دولت انگلیس می‌چرخد برای مردم ایران زندگی با سگ وحیوانات را تجویز می‌کند سلبریتی ها هم سگ‌ بازی را برای خود افتخار میدانند!!
😁 اقا قبلا هرکی هرچی به ذهنش میومد از زبون دکتر شریعتی و کوروش کبیر مینوشت، الان این سخنان گهربار همشون از زبان من نوشته میشه ای خِدا... 🎙فامیل دور
🔺 بهانه برای کشاندن مردم به خیابان! 🚨 پس از پخش تصاویر مربوط به رضا خان این سوال ایجاد شده است که این بازی جدید به کجا ختم خواهد شد؟ 🌐 @partoweshraq
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت هفتاد و پنجم همچنانکه سرم را بالا گرفته بودم تا خون‌ریزی بینی‌ام بند بیاید، میان گریه جواب دادم: - نمی دونم چی شد... همین طبقه آخر از پله‌ها افتادم... از خشمی خروشان، خون در چشمانش دوید و با فریادی عصبی اوج محبتش را نشانم داد: 👈 الهه! داری با خودت چی کار می‌کنی؟!!! می‌خوای خودتو بکشی؟!!! تو نمی‌خوای زنده بمونی و خوب شدن مامان رو ببینی؟!!! کاری که تو داری با خودت می‌کنی، سرطان با مادرت نمی‌کنه! 👁 سپس در برابر نگاه معصومانه‌ام، غیظ لبریز از عشقش را فرو خورد و با لحنی که حرارتش خبر از سوختن دلش می‌داد، نجوا کرد: الهه جان! بهت گفته بودم که وقتی ناراحتی تو رو می‌بینم داغون میشم! بهت گفته بودم که طاقت ندارم ببینم داری غصه می‌خوری... و مثل اینکه نتواند قطعه عاشقانه‌اش را تمام کند، چشم از صورتم برداشت و به اطرافش نگاهی کرد. از کنارم بلند شد، دستم را گرفت و آهسته زمزمه کرد: - الهه جان! اونجا یه شیر آب هست. پاشو بریم صورتت رو بشوریم، بلند شو عزیزم! 💖 و گرمای عشقش به قدری زندگی بخش بود که با همه درد و رنج‌هایم، جان تازه‌ای یافته و بار دیگر دنیا پیش چشمانم رنگ و رو گرفت. ☀ زیر تابش شدید گرمای تیرماه، با آب شیر کنار حیاط، صورتم را شستم، گوشه چادرم را هم آب کشیدم و با دستمالی که مجید برایم آماده کرده بود، صورتم را خشک کردم. به چشمانم لبخندی زد و با مهربانی پرسید: ❓می‌خوای برات چیزی بگیرم؟ که من هم پس از روزها غم و غصه، لبخندی بر صورتم جا خوش کرد و پاسخ دادم: ممنونم! بریم خونه خودم شربت درست می‌کنم. لبخند پرطراوتم به مذاقش شیرین آمد، نفس بلندی کشید و با چشمانی که می‌خندید، به سمت در بیمارستان اشاره کرد و با گفتن «پس بفرمایید!» شانه به شانه‌ام به راه افتاد. ☀ آفتاب سر ظهر تابستان بندر، شعله می‌کشید و نه فقط صورت اهالی بندر که انگار در و دیوار شهر را آتش می‌زد. 🏝 حرارتی که برای همسایه‌های قدیمی خلیج فارس چندان غریبه نبود، اما از چهره گل انداخته مجید و دانه‌های عرقی که از کنار صورتش جاری شده بود، می‌فهمیدم که چقدر جانش از این آتش بازی آسمان، به تب و تاب افتاده است!! پا به پای هم، طول خیابان را طی می‌کردیم که با حالتی متواضعانه گفت: - ان شاء‌الله یه کم که وضعمون بهتر شد، یه پراید می‌گیرم که انقدر اذیت نشی... و من برای اینکه بیش از این شرمنده نشود، بلافاصله جواب دادم: من اذیت نمیشم مجید جان، راحتم! سپس آه بلندی کشیدم و گفتم: ☝من الآن جز خوب شدن مامانم به هیچ چی فکر نمی‌کنم. و او همچنانکه نگاهش به روبرو بود، سرِ صحبت را باز کرد: - امروز با دخترِ عمه فاطمه صحبت می‌کردم. آخه هم خودش هم شوهرش پرستار بیمارستان هستن. می‌گفت یه دکتر خیلی خوب تو تهران سراغ داره. تأکید کرد که حتماً یه سر بریم تهران. سپس نگاهم کرد و با حالتی مردد ادامه داد: - من گفتم باید با شماها صحبت کنم، ولی اگه نظر منو بخوای میگم برای همین شنبه بلیط هواپیما بگیریم و مامانو ببریم تهران. و در مقابل سکوتم لبخندی زد و گفت: خود عمه فاطمه هم گوشی رو گرفت و کلی تعارف کرد که بریم تهران و مهمون خودش باشیم. فکری کردم و با امیدی که در صدایم پیدا بود، پاسخ پیشنهادش را دادم: ☝من حاضرم هر کاری بکنم تا مامان زودتر خوب شه... که سرش را پایین انداخت و زیر لب جواب داد: ان شاء‌الله که خیلی زود حال مامان خوب میشه. خیال اینکه پزشکی در تهران باشد که بتواند به درمان مادر کمک کند، ریشه امید را در دلم دوانده و بذر نشاطی تازه در قلبم می‌پاشید. 📞 نشاطی که وادارم کرد تا همان روز با ابراهیم و محمد تماس گرفته و دعوتشان کنم تا برای مشورت به خانه پدر بیایند. طبق عادت شب‌های نبودن مادر در این مدت، برای عبدالله و پدر شام پختم، به جای مادر خانه را برای آمدن میهمان‌ها آماده کردم و در فرصت مانده تا آمدن ابراهیم و محمد، به طبقه بالا رفتم و دیدم مجید میز شام را چیده است. تا مرا دید، خندید و گفت: - میخواستم غذا رو هم بکشم، ولی گفتم تو کار کدبانوی خونه فضولی نکنم! با همه خستگی، در جوابش لبخند کمرنگی زدم و گفتم: - دیگه غذای کدبانوی خونه مثل قبل نیس! سر میز نشست و با لبخندی شیرین پاسخ جمله پُر از ناامیدی‌ام را داد: 👌الهه جان! غذای تو همیشه واسه من خوشمزه‌ترین غذای دنیاست! 💖 و با لحنی لبریز محبت ادامه داد: ☝ان شاء‌الله حال مامان خوب میشه و دوباره همه چی مثل قبل میشه! که آهی کشیدم و با گفتن «ان شاء‌الله!» به اجابت دعایش دل بستم. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
🇺🇸 پاسخ ژنرال آمریکایی به #شهید_ادواردو_آنیلی در واقعه‌ی #طبس: ☝ «خدای آن‌ها از هلیکوپتر‌های ما قوی‌تر بود!!» 🌐 @partoweshraq
🕕 💠🌷💠 سـیـره شـہـداء 🌷شهید مرتضی آوینی: 🎙دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند وگرنه در هنگام راحت و فراغت و صلح چه بسیارند اهل دین. 🌐 @partoweshraq