✨﷽✨
✅روکشهای زندگیات را کنار بزن
✍️داشتم به میهمانم میگفتم که اگر راحتتر است رویه نایلونی روی مبلهای سفید را بردارم، نرسیده بودم قبل از رسیدنشان برشان دارم، او تعارف کرد و گفت راحت است من اما گرمم شد و برش داشتم، بعد یک دفعه حس کردم چقدر راحتتر است. سه سالی میشود خریدمشان اما هیچ لک و ضربهای بر آنها نیفتاده اگرچه اکثر اوقات به دلیل ماندن همین روپوش نایلونی بر رویشان از لذت راحتیشان محروم ماندهایم. بعد یاد همه روکشهای روی اشیای زندگی خودم و اطرافیانم میافتم.
روکشهای روی موبایلها، شیشهها، روکشهای صندلی ماشین، روکشهای روی کنترلهای تلویزیون، روکشهای روی لباسهای کمد و.. همه این روکشها دال بر پذیرش دو نکته است یا بر نامیرایی خود باور داریم و یا اینکه قرار است چنین چیزهای بیارزشی را به ارث بگذاریم. هر روز در روابط روزمرهمان نیز همین روکشها را بر رفتارمان میگذاریم تا فلانی نفهمد عصبانی هستیم، فلانی نفهمد چقدر خوشحالیم، فلانی نفهمد چقدر شکست خوردهایم. روحمان را از تماس با دنیا محروم میکنیم تا روزی این لذت را به او ببخشیم که بیمحابا دنیا را لمس کند، غافل از اینکه امروز همان روز است و همان روز اگر در انتظارش باشی هرگز فرا نمیرسد.
میهمان من تلنگری کوچک به من زد. جلد همه وسایلی را که از ترس خش افتادن پوشاندهام، باز میکنم. دلم میخواهد اشیا هم دموکراسی را تجربه کنند. ضربه خوردن به قیمت لذت بردن از خود حقیقی. ما همهمان فکر میکنیم عمر نوح خواهیم کرد. در پس ذهن بشر همیشه همچنین باوری جا خوش کرده، من تصمیمم را گرفتهام. همه نایلونها و روکشها را کنار میزنم. من ترجیح میدهم لذت ضربه خوردن را تجربه کنم تا سلامت دور از دسترس ماندن را؛ شما چه؟
💦❄️⛄️❄️💦
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 298 🔷 در مطالب قبل در مورد این صحبت کردیم که ما باید کمال حسن ظن به خدا رو داشته باشیم و
#کنترل_ذهن 299
🌺 اهل بیت علیهم السلام به طور لحظه ای دارن خطورات ذهنی تو رو اسکن میکنن. دارن میبینن که چه افکاری توی ذهن شما میاد.
خب این خیلی بده که در محضر بقیه الله الاعظم آدم به همچین افکار ناجوری توی ذهنش بیفته.
💞 پسر فاطمه داره به افکاری که توی ذهنت میاد نگاه میکنه، زشت نیست آدم فکرش دم به دقیقه بره سمت گناه؟!
انصافا خیلی زشته...
🔷 اینا همش بحثای تشویقی هست. یکی دو تا بحث تنبیهی هم بگم که #خوف و #رجا با هم باشه. اینجوری بهتره!😊
🔶 میفرماید: وقتی که بندهی من میایسته به نماز، میگه الله اکبر، و توجه به من نداره
یعنی توجه به خدا نداره، خدا همون موقع بهش خطاب میکنه:
یا کاذِب اَتُخادِعُنی؟
دروغگو تو داری من رو فریب میدی؟ چرا توجه ذهنی نداری.....؟
🔴🔴🔴
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 299 🌺 اهل بیت علیهم السلام به طور لحظه ای دارن خطورات ذهنی تو رو اسکن میکنن. دارن میبینن
#کنترل_ذهن 300
بعد روایت میفرماید:
آیا نمیترسی همین الآن چهرهی تو رو تبدیل کنم به چهرهی حمار؟
مسخ بشی!
👌 البته خدا معمولاً این کا رو نمیکنه، دیدید دیگه، بهخاطر اینکه خیلی مهربونه فداش بشم...💖
ولی شما ببینید که چقدر زشته بی توجهی در نماز!
👌 یا مثلاً این روایت رو ببینید:
إِنَّمَا لَكَ مِنْ صَلاَتِكَ مَا أَقْبَلْتَ عَلَيْهِ مِنْهَا
از نماز همونقدر بهره میبری که توجه داری!
فَإِنْ أَوْهَمَهَا كُلَّهَا أَوْ غَفَلَ عَنْ أَدَائِهَا لُفَّتْ فَضُرِبَ بِهَا وَجْهُ صَاحِبِهَا
وقتی که در نماز توجه نداشته باشه، نماز رو میپیچونن میزنن به صورت صاحبش!....
💢💢💢
صبر کن ببینم!
اصلا خدا برای چی به تو گفت بیای سر سجاده؟
حواست هست؟!
🌹
پروانه های وصال
🦋ای در دام عنکبوت #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت۸۸ 🎬 ناریه آهی کشید وگفت:اگر من به داعش نپیوسته بودم
🦋ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۸۹ 🎬
با صدای بلند فریاد زدم:نه نه ناریه اشتباه نکن ,توهیچ چیز ازمن نمیدونی... بزار همه چی راست راست برات بگم..
ناریه حرفم راقطع کرد وگفت:اونچه که باید بدونم رامیدونم , آدم وقتی بوی مرگ راحس میکنه تمام تلاشش رامیکنه تا دروغهای شاخدار را راست جلوه بدهد وخودش رانجات دهد,نترس شهید داعش میشی مگه همین رانمیخواستی؟
لطفا خفه بشو سلما وخنده ی بلندی کردوادامه داد...وقتی توهم شهید راه داعش باشی پس نهار رامیهمان پیامبرتان هستی... وباتمسخر گفت ببینم قاشق چنگالت را اوردی؟؟
نگذاشت حرف بزنم وگفت:
اماده ای ,یک ,دو,سه چشمام رابستم واز ته دل گفتم:یاصاحب الزمان...صدای من با صدای,سفیرگلوله ای که میامد قلبم رابشکافد ,باهم قاطی شد.....هرچه صبرکردم،دردی سوزشی هیچ جایم رافرانگرفته بود,ارام ارام چشمام راباز کردم,جسد ناریه جلوی من افتاده بود وباچشمای بازش ,خیره به نگاهم بود,سرم را اوردم بالا
یک مرد داعشی رادیدم که روی صورتش راپوشانده بود
خدای من نکنه مامورکشتن ناریه ازطرف ابوعدنان هست؟
مرد داعشی دید خیره نگاهش میکنم,اشاره کرد که بلند بشوم.
باترس بلند شدم ،نمیدونستم که تصمیمش راجب زندگی من چیه؟میخواهد بکشتم یا اینکه زنده میمونم؟
توهمین فکرا بودم که روی صورتش را باز کرد وبالبخندی زیبا گفت:به موقع رسیدم نه؟
وای خدای من ،باورم نمیشد،کسی را که روبروم میدیدم شک داشتم توبیداری باشه...
#ادامه دارد ....
💦⛈💦⛈💦⛈
پروانه های وصال
🦋ای در دام عنکبوت #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت۸۹ 🎬 با صدای بلند فریاد زدم:نه نه ناریه اشتباه نکن ,تو
🦋ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۹۰ 🎬
درست میدیدم علی بود .
ازنگاه خیره خودم خجالت کشیدم ,سرم را انداختم پایین وگفتم:علی اقا شما اینجا چه میکنید؟شما فرشته نجات من شدید.
علی با همون لبخند مهربون همیشگیش گفت:داستانش مفصله,سرفرصت برات تعریف میکنم ,عماد کجاست؟
اشاره کردم به ماشین
علی به سمت ماشین ناریه رفت وگفت:تواین جهنم بااین صداها هنوز مثل فرشته خوابیده.......داخل ماشین شد وگفت :سوار شو ,باید این ماشین راسرجاده اصلی بگذاریم تا بتونن جسد راپیدا کنند,وقتی دیدم ماشین شما ایستاد ،ماشین خودم را خیلی بالاتر پارک کردم تااینجا پیاده امدم تا این زنک متوجه حضورم نشه.
اشاره کردم به ناریه وگفتم:شاید نمیخواست بکشتم....
علی:اگه یک لحظه دیرتر شلیک کرده بودم ,کشته بودت,اینا بس که جنایت کردند,کشتن شما براشون ارزش کشتن یه پشه هم نداره,خودت را ناراحت این جونورها نکن ,سوار شو تا کنار ماشین,وقت میگذره...
کنار ماشین علی پیاده شدیم عماد رابغل کردم وسوار ماشین علی شدیم .عماد بیدارشد وبادیدن علی خیلی خوشحال شد,انگار خدا رابهش داده بودند,هی میخواست چیزی بگه اما نمیتونست ,علی گونه اش رابوسید وگفت:فلفل زبون,چرا شیرین زبونی نمیکنی هااا
اهسته اشاره کردم به علی وبهش فهموندم که عماد لال شده,علی زد روی پیشونیش وبه فکر فرو رفت.
وقتی حرکت کردیم ،چشمم افتادبه اشعه های,طلایی خورشید که به من چشمک میزد ,یاد وقتی افتادم که با ناریه داخل نخلستان شدیم,فکر میکردم من طلوع خورشید رانمیبینم ,اما برعکس شده بود وناریه طلوع خورشید را ندید.
روکردم به علی وگفتم:چه طور منو پیداکردید؟چرا قیافه تان ,اینقدر تغییرکرده؟
علی:حالا بماند...بعدا مفصل میگم ,حالا توسوال من راجواب بده...اگه قیافه ام تغییرکرده ازکجا شناختیتم؟؟
روم نشدبگم اگه چشمهای مهربان تورا بین هزاران چشم ببینم بازهم تشخیصش میدم وگفتم:خوب از بچگی باهم بودیم ,دخترخاله ات هستم دیگه....اگه صدسال دیگه هم میدیدمت وموهاتم ریخته بودند و...بازم میشناختمت....
یکدفعه یاد فیصل افتادم ...
من:علی اقا,تکلیف فیصل چی میشه؟میشه من برم بیارمش پیش خودمون؟
علی:نه نه...برگشتن توبه اردوگاه اصلا ,صلاح نیست همین الان دنبال ام فیصل میگردند اخه دوتا داعشی گفتند دیشب بعدازنماز,ناریه با ماشینش چندتا مرد روبسته را برده داخل شهر والان به ناریه مشکوک شدن ووقتی ناریه به چنگشون نیافته ,رفیقش رامیگیرن...اگه توبری مطمینا گیرمیافتی...من خودم یه فکری به حال فیصل میکنم.
باخودم فکر کردم مگه علی شیعه نیست؟مگه برعلیه داعش نمیجنگه؟چرا اینقدر راحت حرف میزنه ,انگار یکی از مقامات داعش هست....
روم نمیشد هی,سوال بپرسم اما نمیدونستم که مقصدمان کجاست که خود علی گفت:....
#ادامه_دارد ..
💦⛈💦⛈💦⛈
پروانه های وصال
🦋ای در دام عنکبوت #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت۹۰ 🎬 درست میدیدم علی بود . ازنگاه خیره خودم خجالت کشید
🦋ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۹۱ 🎬
ببین سلماجان ،من باید تورابرسانم جای امنی وبرگردم سرپستم,هرچی میگم خوب گوش کن وبه خاطربسپار وفعلا هم هیچ سوال نکن به وقتش خودم همه چی را برات توضیح میدهم.
جایی که میریم اپارتمانی ازیک مجتمع بزرگ است,تو اونجا هانیه هستی دختر شمعون یهودی تازه با هارون یهودی ازدواج کردی ویک ماهی هست که ساکن اونجایی ,باهمسایه ها امدورفت نداری ,هیچ کس رانمیشناسی وکسی هم اطلاعاتی ازت نداره ,اگه احیانا کسی در زد ,درراباز نمیکنی ,متوجه شدی؟؟
بااینکه حرفهاش برام گنگ بودم بازم سرم رابه علامت مثبت تکون دادم.
علی یک گوشی ساده به سمتم داد وگفت:تلفن خونه را جواب نمیدی واگه کارت داشتم ,به این گوشی بهت زنگ میزنم ,فقط حواست باشه ,من را به اسم صدا نزن,عماد را به اسم صدا نزن ,سعی کن خیلی بی سروصدا باشی......
گیج شده بودم .....درسته فراری بودم اما نمیفهمیدم اینهمه احتیاط برای چی؟اصلا خونه ی یک یهودی برای چی؟
ساکنان خونه خودشون کجان؟
ذهنم پراز سوالات جورواجوربود که علی کنار یک مجتمع ایستاد ,عماد رابغل کرد وگفت پشت سرم بیا.....
#ادامه_دارد ..
💦⛈💦⛈💦⛈
پروانه های وصال
🦋ای در دام عنکبوت #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت۹۱ 🎬 ببین سلماجان ،من باید تورابرسانم جای امنی وبرگردم
🦋ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۹۲ 🎬
همینطور که پشت سر علی میرفتم ،اهسته گفتم پس الان تو کی هستی؟چی صدات کنم؟
وارد اسانسور شدیم ,علی دکمه طبقه ۴را زد وهمینطور که دماغ عماد را فشارمیداد وباهاش بازی میکرد ,چشمکی به طرفم زد وگفت:خوب معلومه ,من هارون هستم،هانیه خانم گل... ☺️
تمام تنم داغ شد....نمیدانم ازشوق بود یا از ترس اینده ای مبهم وگنگ....
جلوی واحد ۱۵ایستاد ودر راباز کرد...
داخل که شدیم ,بلند بلند شروع به صحبت کرد وگفت:هانیه جان....استراحتی بکن،من شب برمیگردم,رفت طرف اشپزخانه ویک لیوان ابی ریخت خورد ودوباره بیرون زد.
نگاهی کردم به خونه ,اپارتمان جم وجور وتروتمیزی بود,اثاثیه اش کاملا نو وخیلی هم زیبا ,هال واشپزخانه ویک اتاق خواب,همینطور که همه جا را دید میزدم چشمم افتاد به عماد که خیره به تلویزیون بود...
چادرم را دراوردم وخیلی بی صدا عماد رابغل کردم وبوسه ای از گونه اش گرفتم,کاناپه روبروی مبل,نشاندمش وتلویزیون را براش روشن کردم....بمیرم براش که چندین روز اززندگی طبیعی وعادیش وتلویزیون نگاه کردنش ,دورافتاده بود.
رفتم طرف اشپزخانه تا ببینم چی هست برای صبحانه عمادبیارم....
یاد ناریه وچند ساعت پیش افتادم...
#ادامه_دارد ..
💦⛈💦⛈💦⛈
✅ چه وقت باید احساس بزرگی کرد؟
1- هر گاه از خوشبختی کسانی که دوستمان ندارند خوشحال شدیم.
2- هر گاه برای تحقیر نشدن دیگران از حق خود گذشتیم.
3 - هرگاه شادی را به کسانی که آن را از ما گرفته اند هدیه دادیم.
4- هرگاه خوبی ما به علت نشان دادن بدی دیگران نبود.
5- هرگاه کمتر رنجیدیم و بیشتر بخشیدیم.
6- هرگاه به بهانه ی عشق از دوست داشتن دیگران غافل نشدیم.
7- هرگاه اولین اندیشه ما برای رویارویی با دشمن انتقام نبود.
8- هرگاه دانستیم عزیز خدا نخواهیم شد. مگر زمانی که وجودمان آرام بخش دیگران باشد.
9- هرگاه بالاترین لذت ما شاد کردن دیگران بود.
10- هرگاه همه چیز بودیم و گفتیم: هیچ نیستیم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابلتوجهدوستانیکهبرایکوروشکمپانیتبلیغکردنماجرایدستردزدناستادممدوح بهتبلیغات
یک بار تبلیغ جنس بی کیفیت کردم دنیا روی سرم خر/اب شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این شرکت یکی از فروشنده های آیفون ۱۳ به قیمت ۲۰میلیون تومان بود که با تبلیغات گسترده بازیگرها، فوتبالیستها و... موفق به جلب اعتماد مردم شده بود، درحال حاضر مالک این کمپانی متواری شده است
یک منبع آگاه در گفتوگو با فارس: متهم اصلی پروندۀ کوروش کمپانی قبل از شکایت مالباختگان متواری شده بود. پدر متهم که همدست او بوده دستگیر و روانه زندان شده.
اسامی نفراتی که برای کوروش کپانی تبلیغ کردن ظاهرا اینه: هادی چوپان،احمد ایراندوست،شاهین صمدپور،امین فردین،رضا بوقی،اکبرعبدی،امیر علی اکبری،فاطمه گودرزی،دنیا جهانبخت،معین فرجی،خواهران منصوریان،بهرنگ علوی،مرتضی پورعلی گنجی،محسن ابراهیم زاده،هادی ساعی، کنعانی زادگان،الهام پاوه نژاد،حمید لولایی،منوچهر هادی،محسن ایزی،مهسا کیانپور، الهام حمیدی،نیلوفر بهبودی،یوسف تیموری،حسن ریوندی،محمد عمری،رضا شفیعی جم،سیدجوادهاشمی،نیوشا ضیغمی،علیرضا بیرانوند،محمد معماریان،مائده علیزاده،آرش رضاوند،متین ستوده،احلام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️چرا تهرانیها باید در مصرف آب صرفهجویی کنند؟
🔹مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران: میزان بارش سالیانه در تهران باید ۲۸۰ میلیمتر باشد اما در ۳ سال گذشته با خشکسالی مواجه بودهایم.
🔹در حال حاضر که ۵ ماه از سال آبی گذشته، میزان بارندگی استان تهران ۴۰ درصد کمتر از میانگین متوسط عادی ۵۰ سال گذشته است.
♦️علل قضای شدن سحر و نماز شب |
▫️ترک مراقبه
▫️کلام بیهوده
▫️اشتغال به لهو و کثرت توجه به مباح
▫️بداخلاقی و ارتکاب به حرام
▫️تربیت الهی و در نتیجه ی آن جلوگیری از عجب نفس
♦️موارد مرتفع کننده از قضا شدن سحر |
▫️محاسبه و استغفار
▫️توکل و تنها امید داشتن به حضرت حق در توفیق پیدا کردن به بیداری سحر
▫️قرائت آیه ی آخر سوره ی کهف
▫️صدقه دادن
▫️قضای نماز شب در روز و مداومت بر آن
▫️حیاتی دانستن بیداری سحر
▫️تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها قبل از خواب
در این #ماه_رجب نمازشب را به نیت ظهور آقا #امام_زمان (عج) بخوانیم
خواهرم #حجاب باعث خوشنودی قلب امام زمان (عج) می شود...
•┈┈••••✾•✨🌕✨•✾•••┈┈•
🆔 Join: ♡« @Namazshab »♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ ای خدای مهربان
✨در این شب زیبا
✨ عطا کن بر تک تک عزیزانم
✨ سلامتی و عافیت..
♥️ عشق و محبت و دلخوشی..
✨ آسایش و آرامش و
✨ عاقبت به خیری...
✨به امید طلوعی دیگر
✨شبتون بخیر
♥️در پنـاه خدای مهربون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕به نام دوست
✨گشاییــم
💕دفتر دل را
✨به فر عشــق
💕فروزان کنیـم
✨محفــل را
💕به نام خـدای
✨حسابگر،حسابساز
💕حسابــرس وحسابــدار
✨زمیـن و آســمان
💕 بسم الله الرحمن الرحیم
✨الهـــی به امیــــد تـــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼صبح آخرین یکشنبه
💫بهمن ماهتون معطر
🌼به عطر خوش صلوات
🌼 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ
💫 وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌼 ان شاءالله به برکت
💫این ذکر شریف ، روزتون
🌼سرشـار از بهترینها باشـه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕هر که با عشق بر این
دایره پیوسته 🌷ســــــــلام🌷
💕مهرجویانه بدین قافله
دلبسته 🌷ســــــــلام🌷
💕از دل و دیده به هر
دوست و عزیزی 🌷ســــــــلام🌷
💕صبحتون بخیر
روزتـون زیبـا و پراز موفقیت🌷