پروانه های وصال
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 #عاشقانہ_دو_مدافع #قسمت_شصت_یکم _هیچے میگم میخواے بریم کهف❓ سرمو بہ نشونہ ے تایید
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣
#عاشقانہ_دو_مدافع
#قسمت_شصت_دوم
_ماشیـݧ علے دستم بود اما دست و دلم بہ رانندگے نمیرفت
سوار تاکسے شدم و روبروے پارک پیاده شدم
روے نیمکت نشستم و منتظر موندم
مریم دیر کرده بود ساعت و نگاه کردم ۴:۳۵ دیقہ بود. شمارشو گرفتم جواب نمیداد
ساعت نزدیک ۵ بود اگہ با محسنے باهم میومدݧ خیلے بد میشد
_ساعت ۵ شد دیگه از اومد مریم ناامید شدم و منتظر محسنے شدم
سرم تو گوشیم بود کہ با صداے مریم سرمو آوردم بالا
مریم همراه محسنے ، درحالے کہ چند شاخہ گل و کیک دستشوݧ بود اومدن...
_با تعجب بلند شدم و نگاهشوݧ کردم ، مریم سریع پرید تو بغلم و گفت:تولدت مبارک اسماء جونم
آخ امروز تولدم بود و مـݧ کاملا فراموش کرده بودم. یک لحظہ یاد علے افتادم ، اولیـ سال تولدم بود و علے پیشم نبود. اصلا خودشم یادش نبود کہ امروز تولدمہ امروز ک بهم زنگ زد یہ تبریک خشک و خالے هم نگفت. بغضم گرفت و خودمو از بغل مریم جدا کردم
_لبخند تلخے زدم و تشکر کردم
خنده رو لبهاے مریم ما سید
محسنے اومد جلو سریع گفت: سلام آبجے ، علے بہ مـݧ زنگ زد و گفت کہ امروز تولدتونہ و چو خودش نیست ما بجاش براتو تولد بگیریم
مات و مبهوت نگاهشوݧ میکردم
دوباره زود قضاوت کرده بودم راجب علے
مریم یدونہ زد بہ بازومو گفت: چتہ تو ، آدم ندیدے❓
_دوساعتہ دارے ما رو نگاه میکنے
خندیدم و گفتم؛ خوب آخہ شوکہ شدم، خودم اصلا یادم نبود کہ امروز تولدمہ. واقعا نمیدونم چے باید بگم
چیزے نمیخواد بگے. بیا بریم کیکتو ببر کہ خیلےگشنمہ
روے یہ نیمکت نشستیم بہ شمع ۲۲سالگیم نگاه کردم از نبودݧ علے کنارم و مسخره بازیاش ناراحت بودم حتے نمیدونستم اگہ الان پیشم بود چیکار میکرد❓
_کیکو میمالید رو صورتم❓در گوشم بهم میگفت خانمم آرزو یادت نره ، فقط لطفا منم توش باشم. اذیتم میکردو نمیزاشت شمع و فوت کنم❓آهے کشیدم و بغضمو قورت داد
زیر لب آرزوکردم "خدایا خودت مواظب علے مــݧ باش مـݧ منتظرشم"
شمع و فوت کردم و کیکو بریدم
مریم مث ایـݧ بچہ هاے دو سالہ دست میزدو بالا پاییـݧ میپرید
_محسنے بنده خدا هم زیر زیرکے نگاه میکردو میخندید
لبخندے نمایشے رو لبم داشتم کہ ناراحتشوݧ نکنم
مریم اومد کنارم نشست: خوووووب حالا دیگہ نوبت کادوهاست
إ وا مریم جاݧ همیـنم کافے بود کادو دیگہ چرا
وا اسماء اصل تولد کادوشہ ها. چشماتو ببند
حالا باز کـ. یہ اد کلـݧ تو جعبہ کہ با پاپیو قرمز تزئیـ شده بود
گونشو بوسیدم گفتم واااااے مرسے مریم جاݧ
_محسنے اومد جلو با خجالت کادوشو دادو گفت: ببخشید دیگہ آبجے مـݧ بلد نیستم کادو بگیرم ، سلیقہ ے مریم خانومہ ، امیدوارم خوشتوݧ بیاد
کادو رو باز کردم یہ روسرے حریر بنفش با گلهاے یاسے واقا قشنگ بود
از محسنے تشکر کردم. کیک و خوردیم و آماده ے رفتـݧ شدیم. ازجام بلند شدم کہ محسنے با یہ جعبہ بزرگ اومد سمتم: بفرمایید آبجے اینم هدیہ ے همسرتوݧ قبل از رفتنش سپرد کہ بدم بهتو
_از خوشحالے نمیدونستم چیکار باید بکنم جعبہ رو گرفتم و تشکر کردم
اصلا دلم نمیخواست بازش کنم
تو راه مریم زد بہ بازومو گفت: نمیخواے بازش کنے ندید پدید❓
ابروهامو بہ نشونہ ے ن دادم بالا و گفتم: ببینم قضیہ ے خواستگارے محسنے الکے بود
دستشو گذاشت رو دهنشو آروم خندید بابا اسماء جدیہ
_خوب بگو ببینم قضیہ چیہ❓
هر چے صب گفتم: واقعیت بود
خوب❓
میشہ بشینیم یہ جا صحبت کنیم❓
محسنے و چیکار کنیم❓
نمیدونم وایسا
رو کردم بہ محسنے و گفتم: آقاے محسنے خیلے ممنو بابت امروز واقا خوشحالم کردید شما دیگہ تشیف ببرید ما خودمو میریم
پسر چشم و دل پاکے بود ولے اونقدرام حزب اللهے نبود خیلے هم شلوغ و شر بود اما الا و مظلوم شده بود
_سرشو آورد بالا و گفت: خواهش میکنم وظیفم بود ، ماشیـݧ هست میرسونمتوݧ
دیگہ مزاحمتو نمیشیم
چہ مزاحمتے مسیرمہ ، خودم هم باهاتو کار دارم
آخہ مـ با مریم کار دارم
آها خوب ایرادے نداره مـݧ اینجا ها کار دارم شما کارتوݧ تموم شد بہ مـݧ زنگ بزنید بیام
بعد هم ازموݧ دور شد
_بہ نیمکتے کہ نزدیکمو بود اشاره کردم ، مریم بیا بریم اونجا بشینیم
خوب بگو ببینم قضیہ چیہ❓
إم ...إم چطورے بگم❓میدونے اسماء نمیخوام بهت دروغ بگم کہ. مـݧ وحید و دوست دارم
خندیدم و گفتم: منظورت محسنے دیگہ❓خب پس مبارکہ
آره. اما یہ مشکلے هست ایـݧ وسط
چہ مشکلے❓
خوانوادم
چطور❓اونا مخالفـ❓
اونا بہ نظر مـݧ احترام میزارݧ اما...
اما چے❓
_اسماء پسر عموم هم خواستگارمہ از،بچگے دائم عموم داره میگہ کہ مریم و ساما مال همـ. اما مـ ساما و میخوام او منو روحرف عموم هم نمیش حرف زد
اینطورے کہ نمیشہ مریم یہ روز با پسر عموت دوتایے برید پیش عموت ایـ حرفایے کہ زدے و بهش بگید
نمیشہ
_میشہ تو بہ خدا توکل کـݧ
اوووم. اسماء یہ چیز دیگہ ام هست...
ادامه دارد...
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
پروانه های وصال
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣ #عاشقانہ_دو_مدافع #قسمت_شصت_دوم _ماشیـݧ علے دستم بود اما دست و دلم بہ رانندگے نمیرف
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
#عاشقانہ_دو_مدافع
#قسمت_شصت_سوم
_میشہ تو بہ خدا توکل کـݧ
اوووم. اسماء یہ چیز دیگہ ام هست
دیگہ چے❓
بہ نظرت منو وحید بہ هم میخوریم❓ظاهرموݧ شبیہ همہ اعتقاداتمو، او خیلے اعتقاداتش قویہ
مریم اوݧ تورو همینطورے کہ هستے انتخاب کرده، بعدشم تو مگہ اعتقاداتت چشہ❓خیلیم خوبے
_مریم آهے کشیدو سرشو انداخت پاییـ، چے بگم
هیچے نمیخواد بگے اگہ حرفات تموم شده بہ او بنده خدا زنگ بزنم بیاد
زنگ بز
حالا امروز چطورے باهم رفتید خرید❓
واے بسختے اسماء از خوشحالے نمیدونست چیکار باید بکنہ از طرفے هم خجالت میکشید و سرش همش پاییـ بود
همہ چیم خودش حساب کرد
_اخے الهے. گوشے و برداشتم و بهش زنگ زدم
۵ دیقہ بعد در حالے کہ سہ تا بستنے تو دستش بود اومد
اے بابا چرا باز زحمت کشیدید
قابل شمارو نداره آبجے
مریم بلند شدو گفت: خوب مـ دیگہ برم، دیرم شده
_محسنے در حالے کہ بستنے و میداد بهش گفت:ماهم داریم میریم اجازه بدید برسونیمتو اخہ زحمت میشہ
چ زحمتے آبجے شما هم پاشید برسونمتوݧ
خندم گرفتہ بود. سرمو تکو دادم رفتیم سوار ماشیـݧ شدیم...
مریم و اول رسوندیم
بعد از پیاده شد مریم شروع کرد بہ حرف زدݧ...
اولش یکم تتہ پتہ کرد
إم چطوری بگم راستش یکم سخته ...
_حرفشو قطع کردم، خوب بزارید مـ کمکتوݧ کنم راجب مریم میخواید حرف بزنید❓
إ بلہ. از کجا فهمیدید❓
خوب دیگہ...
راحت باشید آقاے محسنے علے سپرده هواتونو داشتہ باشم
دم علے آقا هم گرم. راستش آبجے، خانم سعادتے یا همو مریم خانوم بہ پیشنهاد ازدواج مـ جواب منفے داد. دلیلشو نمیدونم میشہ شما ازشوݧ بپرسید❓
بلہ حتما. دیگہ چے❓
_دیگہ ایـ کہ مـ کہ خواهر ندارم شما لطف کنید در حقم خواهرے کنید، مـ واقعا بہ ایشوݧ علاقہ دارم. اگر هم تا حالا نرفتم جلو بخاطر کارهام بود
خندیدم و گفتم: باشہ چشم، هرکارے از دستم بر بیاد انجام میدم ایشالا کہ همہ چے درست میشہ...
واقا نمیدونم چطورے ازتوݧ تشکر کنم
_عروسیتو حتما جبرا میکنم
ممنو شما لطف دارید، بابت امروز هم باز ممنو
هوا تقریبا تاریک شده بود، احساس خستگے میکردم بعد از مدتها رفتہ بودم بیرو
جعبہ ے کادو ها مخصوصا جعبہ ے بزرگ علے تو دستم سنگینے میکرد
با زحمت کلید و از تو کیفم پیدا کردم و در و باز کردم
_راهرو تاریک بود پله هارو رفتم بالا و در خونہ رو باز کردم ، چراغ هاے خونہ هم خاموش بود اولش نگرا شدم اما بعدش گفتم حتما رفتـݧ خونہ ے اردلا
کلید چراغو زدم
با صداے اردلاݧ از ترس جیغے زدم و جعبہ ها از دستم افتاد
واااااے یہ تولد دیگہ
همہ بود حتے خوانواده ے علے جمع شده بودݧ تا براے مـݧ تولد بگیرݧ
تولد ،تولد تولدت مبارک...
ادامه دارد..
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
✍از پیامبر خدا (ص) نقل شده است:
هر که با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وی واگذار میکند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائی اش ازدواج نماید، در او چیزی را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وی به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این مزایا را برای او جمع میکند.
📚 وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۳۱
💕💕💕
#نامهای_حضرت_محمد_ص_در_قرآن
⇦احـمــــ♡ـد
پیامبر گرامی اسلام در حدیثی میفرمایند: پروردگار مرا «احمد» نامیده برای آن که مرا در آسمان ستایش میکنند و امام محمد باقر (ع) در تفسیر نام احمد در حدیثی میفرمایند: اما احمد؛ پیامبر به آن نامیده شده است چون که حق تعالی ثنای نیکو گفته است او را به سبب افعال شایسته و پسندیده ایشان.
در تفسیر مجمع البیان آمده است که خداوند، نام محمد و احمد را که از اسامی مقدس خود برگرفته است، برای ایشان برگزید.
در حدیث معراج خداوند چندین بار، با «یا احمد» رسولش را مورد خطاب قرار داده است.
«محمد» نام زمینی پیامبر (ص) و «احمد» نام آسمانی آن حضرت میباشد. در روایتی آمده است که برخی از یهودیان از آن حضرت پرسیدند.چرا شما به این دو نام، نامگذاری شدهاید؟ حضرت فرمودند: «همانا من در زمین ستایش شده و در آسمان ستایش شده تر، هستم». یعنی در آسمان، بیشتر از زمین، مورد ستایش اهل آسمان قرار گرفتهام.
● تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۶۳ وج۲، ص۴۰۷.
○ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۷۸.
● شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۷ و الامالی، ص۲۵۶ و ص ۱۲۹ ومعانی الاخبار، ص۵۱ و من لایحضره الفقیه،ج۴، ص۱۷۸.
💕💕💕
•
•
•| #پاےدرسدل|•
اینھمه با این و آن حرف زدی
کمی هم با "امامزمانت" حرف بزن!
راحت حرف بزن...
امام زمان«؏» منتظر حرفاۍ ما هم هست... :)
#آیتاللهفاطمینیا
+منپُرِشرممزِتو💔
#ماملت_شهادتیم
💕💕💕
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
با توکل به اسم الله
آغـــاز روزی زیبـــا
با صلوات بـــر محمـد
و آل محمــــد (ص)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
سلام صبح زیباتون بخیر
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#احادیث_نبوی
✨امام علی (علیه السلام) فرمودند:
در توصيف پيامبر (ص) میفرمايد: پزشكی است كه با دانش خود، همواره ميان مردم میگردند، مرهمهايش را به خوبی فراهم و ابزار كارش را آماده كرده و آنها را هر جا كه لازم باشد، از دلهاى كور و گوشهاى كر و زبانهاى گنگ به كار میبرد. غفلتگاهها و جايگاههاى حيرت را جستجو و با داروى خود آنها را درمان میكند.✨
┄✦۞✦✺💚✺✦۞✦┄
خدايا هرروز نوری
از وجود نورانيت
بر قلوب تاريک و گرفته ما بتابان
وباحرارت عشق ومعرفت خويش
قلبهای خسته و يخ زده ما را
گرمی ببخش
وقلوب ما را اِحیا بفرما!
خورشید
جایش را به ماه میدهد
روز به شب
آفتاب به مهتاب
ولے مهرخدا
همچنان با شدت می تابد
امیدوارم قلب هاتون
پر از نور
درخشان لطف و رحمت خدا باشه
اول هفتتــون پـر از نـــور الـهــی
💕💕💕
سلام مضطرِ غریب...
روزهای نیامدنت را می شمارم
و رو به قبله
امن یجیب می خوانم
سلام مضطرِ غریب
#یاایهاالعزیز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✨❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧✨
💌#دلنوشته_مهدوی
#سلام_پدر_مهربانم
❣مهدے جان
▫️سلام حضرت زندگی
▪️این اعجاز نام معطر توست که در هجمه های سنگین آخرالزمان ، قلب هایمان را اینچنین آرام کرده است و جان هایمان را با امید و ایمان ، پیوند داده است ...
▫️یاد تو که می وزد ، حوالی دل های ما پر از عطر اطلسی های انتظار می شود ، انتظاری آمیخته با صبر و پویایی و آرامش ...
شکر خدا که تو را داریم ...
💌#دلنوشته_مهدوی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
التماس دعا🤲
💕💕💕
آنطور که هستي باش ،....
*صداقت* مؤثرترين تيري است
که به *قلب هدف* مينشيند....
*هدفت* را با نقشههاي
جوراجور *آلوده مکن *...
*خودت باش* ...
"افتاده باش"... *نه ذليل*...
"شوخ باش"... *نه مسخره*....
"مطمئن باش"... *نه ساده*....
"صبور باش"... *نه در کمين*....
آنوقت خواهي ديد که *کليد*
را در دست خود خواهي داشت..!!
💕💕💕
🔅 امیرالمؤمنین #امام_علی عليه السلام:
✍️ الإِكثارُ يُزِلُّ الحَكيمَ، ويُمِلُّ الحَليمَ؛ فَلا تُكثِر فَتُضجِر، وتُفَرِّط فَتُهَن
🔴 زياده گويى، موجب لغزش حكيم و خستگى بردبار است. پس زياده گويى مكن كه مايه رنج خواهى بود و تفريط مكن كه مايه اهانت خواهى بود.
📚 میزان الحکمه محمد الریشهری جلد 3 صفحه 2737
💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺واکنش جالب مردم بعد از جریمه شدن پانصد هزار تومانی برای ماسک نزدن!
#من_ماسک_میزنم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 دلیل تنهایی آقا امام زمان ارواحنا فداه نتیجه عدم شناخت انسان ها از خودشان است......
👤استاد محمد شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*صبح* یعنی فرصتی
دوباره برای *نفس کشیدن*
برای *عاشق شدن*
و برای *شکرگزاری* از خالقِ صبح...
با تمام زیبائی هایش
*صبح یعنی زنده بودن*
و *زندگی کردن* و این یعنی
هر صبح *اتفاق تازه ای* در راه است..
سلام دوستان خوبم✋
صبحتون به شادی و مهر🌸
💫امام حسن عسگری فرمودند:💫
قالَ عليه السلام : عَجِبْتُ لِمَنْ يُفَكِّرُ فى مَاءكُولِهِ كَيْفَ لايُفَكِّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَيَجْنِبُ بَطْنَهُ ما يُؤْذيهِ، وَيُوَدِّعُ صَدْرَهُ ما يُرْديهِ.
ترجمه :
فرمود: تعجّب مى كنم از كسى كه در فكر خوراك و تغذيه جسم و بدن هست ولى درباره تغذيه معنوى روحى خود نمى انديشد، پس از غذاهاى فاسد شده و خراب دورى مى كند.
و عقل و قلب و روح خود را كارى ندارد - هر چه و هر مطلب و برنامه اى به هر شكل و نوعى باشد استفاده مى كند
💕💕💕
✨﷽✨
🌼نعمتهای خداوند را یاد کنیم و شاکر باشیم
✍آیت الله مجتهدی تهرانی: قدیم در کتابی این داستان را خواندم که: سعدی شاعر معروف یه وقتی کفش نداشت، عصبانی بود که من شاعری این مملکت، باشم آن وقت کفش ندارم. مدتی از خدا ناراضی بود که: خدایا، این چه زندگی است که ما کفش نداریم بخریم. شاعر هم هستیم!
تا اینکه یک روز جلوی مسجد میگذشت، یک نفر را توی مسجد دید که از زانوها به پایین پا نداشت، تا او را دید، سرش را بلند کرد و گفت: «خدایا شکرت که اگر من کفش ندارم، پا دارم».تا دیروز از خدا ناراضی بود، اما امروز که دید این شخص پا ندارد، خوشحال شدو گفت: « الحمدالله، اگر من پا نداشتم، چیکار میکردم؟»
خدا می داند واقعا اگر ما پا نداشتیم چیکار میکردیم؟! گاهی نعمت های خدا را یاد کنید. پا نداشتیم، دست نداشتیم، چشم نداشتیم، گوش نداشتیم، چیکار میکردیم؟
📚ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۲۴ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانی(ره)
💕💕💕