🦋/.
استاد_فاطمینیا:
*دل شکستن*
یکی از موانعِ
استجابت دعا می باشد...
خلاصه که حواستونباشه:)
💕🖤💕
#تلنگر
ڪاغذوخـودڪارتـوبـَردار
بـرو یہگـوشہدنـجبشیـن
باحـوصلہواسہخـودتبنویـس✍🏻•
#امـروز گناهی که به خاطرش اینجا هستم روتـرڪمیڪنم√...
قـربةالـےاللہ
ازفـردادیگـہنمـازامـو
اولوقـتمـےخـونم(تـاریخبـزن)
قـربةالـےاللہ
گنـاهایـےڪہانـجاممیدےروبنـویس📄~•
تـاریخبـزنبگـوفلانروزقـرارهفلانڪاروڪنم√
فقـطبہخـاطررضاےخـدا•••
ایـنمـاھ🌙رو↓
بـروتـوڪمپبخـواب
ڪمپترڪگنـاه
سختـہولـےقشنگیاشـمداره
تحـملشڪنڪہتحمـلڪردنشهـَمخـوشہ~
قـراربذاریـنبـاخـودتـون
هـَرروزیڪخـصلتبـَد❌
طـورےبشہڪہپـسفـردا
بـریمپیـشخـُدا
بگیـممثلاسیـدهـادےهستـم
چـهلروزِپـاڪم
دیـگہ این گناه رو تکرار نمـےڪنم🙃
💕🖤💕
💕گاهی بادویدن برای
رسیدن به کسی،
نفسی برای ماندن در
کنار او نخواهی داشت!!!
پس با کسی بمان،
که نصف
راه را
به سمتت دویده باشد...
روزبخیر"
💕🖤💕
#حکایت
💠 نپرداختن بدهی دیگران
✍حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مى كند:
از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته.
شبى قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از صراط كردم، زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم.
💥گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم!
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج 13 اثر استاد حسین انصاریان
💕🖤💕
📜 #حدیث
🌹امام صادق عليه السلام:
هر زنى كه به شوهرش بگويد: «من هرگز از روى تو، خيرى نديده ام»، اعمالش بر باد مى رود.🔥🌪
📚وسائل الشيعه ج14 ص115
گاهى پيش مىآيد كه ما در رابطههايى قرار مىگيريم،
كه دوست داشته نمیشويم!
آنطور كه دوستش داريم، دوستمان ندارد...!
مثل اينكه در جادهاى قرار بگيرى كه هـر چقدر قدم برميدارى به مقصدت نميرسى...!
اگر حس میكنيد به اندازه كافى دوستتان ندارد، برای خود مدام دليل نتراشيد كه اگر دوستم نداشت چرا فلان كار را كرد، يا فلان حرف را زد...
«قدر احساسات خود را بدانيد!»
دوسـت داشتن به ادم عزت نفس میدهد،
حال خوب و ارامش را به زندگى ات مى آورد.!
هـر حسى
كه عزت نفستان را از شما ميگيرد،
اسمش عشق نيست!
قدر احساسى به اسم عشق و دوسـت داشتن كه در وجودتان قرار دارد را بدانيد.
«آن را خرج هـر انسانى نكنيد!»
.
متن از مائده زمان
💕🖤💕
سادگی یاپیچیدگی
امتحان پایانى درس فلسفه بود. استاد فقط یك سؤال مطرح كرده بود! سؤال این بود:شما چگونه مىتوانید مرا متقاعد كنید كه صندلى جلوى شما نامرئى است؟
تقریباً یك ساعت زمان برد تا دانشجویان توانستند پاسخهاى خود را در برگه امتحانىشان بنویسند، به غیر از یك دانشجوى تنبل که تنها 10 ثانیه طول كشید تا جواب را بنویسد!
چند روز بعد كه استاد نمرههاى دانشجویان را اعلام كرد،آن دانشجوى تنبل بالاترین نمره كلاس را گرفته بود!!
او در جواب فقط نوشته بود :«كدام صندلى؟!»
نتیجه:مسائل ساده را پیچیده نكنید!
#هرروز_یک_داستان
💕🖤💕
ثروت واقعی
مردی خسیس تمام دارایی اش را فروخت و طلا خرید.
او طلاها را در گودالی در حیاط خانهاش پنهان کرد.
او هر روز به طلاها سر میزد و آنها را زیر و رو میکرد.
تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد.
همسایه، یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت.
روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت.
او شروع به شیون و زاری کرد و مدام به سر و صورتش میزد.
رهگذری او را دید و پرسید: چه اتفاقی افتاده است؟
مرد حکایت طلاها را بازگو کرد. رهگذر گفت:
این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست،
تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟
ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است.
اگر خداوند به زندگی شما برکتی داده است و شرایط مناسبی دارید پس به فکر دیگران نیز باشید.
بخشش مال همچون هرس کردن درخت است پول با بخشش زیادتر و زیادتر میشود.
دارایی شما حساب بانکیتان نیست.
دارایی شما آن مقدار از ثروت و داشته هایی است
که برای یاری رساندن دیگران به گردش درمیآورید.
💕🖤💕
🕌کشف راز مسجد عدن
✍ ابو بصير از امام نقل مى كند:
قومى خواستند در ساحل عدن مسجدى بسازند. امّا وقتى كار مسجد به پايان رسيد، خراب شد و فرو ريخت. آن قوم، پيش ابو بكر آمدند او گفت: بنا را محكم بگيريد. ولى باز هم خراب شد. دوباره آمدند.
ابو بكر بالاى منبر رفت و خطبه اى خواند و مردم را قسم داد كه هر كس در اين مورد چيزى مى داند بگويد.
💠على- عليه السّلام- فرمود: طرف راست و چپ قبله را حفر نماييد، دو قبر پيدا مى شود كه روى آنها سنگى است و در آن نوشته شده:
«من رضوى و خواهرم حيّا، دختران تبّع پادشاه يمن، مرديم در حالى كه به خدا شرك نورزيديم».
پس آنها را در بياوريد و غسل دهيد و كفن نماييد و بر آنها نماز بخوانيد و دفن كنيد. سپس مسجد را بنا كنيد تا خراب نشود.
همين كار را كردند و از آن پس ديگر مسجد خراب نشد
📚« بحار: 41/ 297 حديث 22».
💕🖤💕
پروانه های وصال
✍ #نکات_دعای_عهد 19 «عشق ابدی»💕 🔹بعد از عهدهایی که با امام زمان می بندیم در ادامه دعا میگیم:: 📜
✍ #نکات_دعای_عهد 20
«عاشق مبارز» 💕
🤲خدایا، مرا زنده فرما تا در وقت ظهور خدمتگزار حضرت باشم.
🔹در ادامه میگیم؛ مُؤْتَزِرا کَفَنِی شَاهِرا سَیْفِی مُجَرِّدا قَنَاتِی مُلَبِّیا دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی؛ خداوند! وقتی منو زنده می کنی با همون حالاتی زنده کن که حضرت ظهور می کنند... یعنی؛
💢کفن پوشان با شمشیر از نیام برکشیده و نیزه بدست، لبیک گویانِ امامی که در میان شهرنشین و بادیهنشین دعوت می کند...!
📚 فراوان در اخبار و ادعیه اومده که حضرت با شمشیر، خروج می فرمایند و روی زمین را از جمیع شرک و کفر و معاصی پاک می فرمایند و آن را مملو از عدل و ایمان و طاعت می کنند
🌀والبته دشمنان زیادی هم دارند و من میخوام در اون زمان در رکاب حضرت باشم و ...
*﷽* *داستان حبه انگور‼️*
*حاج اقای قرائتی نقل میکند:*
*روزی به مسجدی رفتیم که امام مسجد دوست پدرم بود گفت داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد ، برایتان تعریف کنم:*
*روزی شخص ثروتمندی یک من انگور میخرد و به خدمتکار خود میگوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و به سر کسب و کاری که داشته میرود ، بعدازظهر که از کارش به خانه برمیگردد به اهل و عیالش میگویدلطفا انگور را بیاور تا دور هم با بچه ها انگوربخوریم.*
*همسرش باخنده میگوید:*
*من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم ،خیلی هم خوش مزه و شیرین بود...*
*🍀مرد با تعجب میگوید:*
*تمامش را خوردید...‼️*
*زن لبخند دیگری میزند و میگوید بله تمامش را...*
*مرد ناراحت شده میگوید:*
*یک من(سه کیلو)انگور خریدم یه حبه ی اون رو هم برای من نگذاشته اید‼️الان هم داری میخندیجالب است‼️خیلی ناراحت میشود و بعد از اندکی که به فکر فرو میرود...*
*ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج میشود...*
*🍀همسرش که از رفتارش شرمنده شده بوداو را صدا میزند...ولی هیچ جوابی نمی شنود.*
*مرد ناراحت ولی متفکر میرود سراغ کسیکه املاک خوبی در آن شهر داشته...*
*به او میگوید:یک قطعه زمین میخواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند وآنرا نقدا خریداری میکند ، سپس نزد معمار ساختمانی شهر رفته ، و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار میکند...و میگوید:بی زحمت همراه من بیایید...او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده و به معمار میگوید: میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید....*
*🍀معمار هم وقتی عجله مرد را می بیند...تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع کرد به کار کردن و ساخت و مسجد میکند...،*
*مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه برمیگردد.*
*همسرش به او میگوید:*
*کجا رفتی مرد...‼️*
*چرا بی جواب چرا بی خبر؟؟؟؟*
*مرد در جواب همسرش میگوید..:*
*هیچ رفته بودم یک حبه انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است ، که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم.*
*🍀همسرش میگوید چطور...مگه چه شده؟اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق باشما بوده ما کم لطفی کردیم معذرت میخواهم....*
*مرد با ناراحتی میگوید:*
*شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم بیاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست...جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم،چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟؟؟وبعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف میکند....*
*🍀امام جماعت تعریف میکرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر
الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده،*
*۴۰۰سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد میباشد ،چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت...*
*ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد،*
*محبوب ترین مردم تو را فراموش میکنند حتی اگر فرزندانت باشند...*
*⏳از الان بفکر فردایمان باشیم.*
*🖨 انتشار این پیام صدقه جاریه است.*
💕🖤💕
*فــرق بین مــادر ♡ پــدر*
"مــــادر" به تو زندگی می دهد
"پــــدر" به تو می آموزد
چگونه این زندگی را احیا کنی
*« به تلاش وادار می کند*
"مــــادر" گریه می کند
وقتی بیمار می شوی
"پــــدر" بیمار می شود
وقتی گریه می کنی *« در خفا »*
"مــــادر" مطمئن می شود
که گرسنه نیستی
"پــــدر" به تو یاد می دهد
که گرسنه نمانی *« درک نمی کنی »*
"مــــادر "چشمه محبت است
و"پــــدر" چاه حکمت *
💕🖤💕
❣اگر بخواهی نعمتی در تو زیاد شود
باید آنرا ستایش کنی
حتی وقتی گیاهی را ستایش کنی
بهتر رشد میکند
تقدیر کنید
ستایش کنید
تا نعمتهای خدا بسوی شما سرازیر شود🍃🍃🍃
👤دکتر #الهی_قمشهای
💕🖤💕
#دلتنگی🕊
یا ابا عبدالله🌱
عاقلآننیست
کهعلامۀ🌱
دورانباشد!
عاقلآناست؛🌱
کهازعشقتو
دیوانهشود(؛🌱
💕🖤💕
درد آدمی آن زمان اغاز میشود که
محبت کردن را میگذارند پای احتیاج
صداقت داشتن را میگذارند پای سادگی
سکوت کردن رو میگذاررند پای نفهمی
نگرانی را میگذارند پای تنهایی
و وفاداری را پای بی کسی
همه میدانند که حقیقت این نیست
اما انقدر
تکرار میکنند که خودت هم باورت میشود.
👤الهی قمشه ایی
💕🖤💕
#نکات_اخلاقی
خیلی عالیه
🌺🍃 مثل غار علیصدر
غار علیصدر تماشایی است؛
و آب غار زلال؛ مثل اشک چشم است؛
دمای آب ثابت و مطبوع؛
دمای هوا ثابت و مطبوع؛
زمستان و تابستان هم ندارد؛
ولی با اینهمه هیچ جنبنده ای در آن نمی جنبد!
حیات در آنجا معنا ندارد!
یعنی از ماهی و مرغابی هم خبری نیست که نیست !
می دانی چرا؟
چون از نور خورشید ، و از تابش آفتاب خبری نیست؛
و زندگی بدون خدا مثال همین غار علیصدر را دارد؛
ممکن است زیبا و مجلل باشد ولی از حیات و زندگی در آن خبری نیست.
با تو حیات و زندگی بی تو فنا و مردنا
زآنکه تو آفتابی و بی تو بود فسردنا
#استادرنجبر
💕🖤💕
#پندانــه
از عالمۍ پرسیدند
براۍ خوب بودن ڪدام
روز بهتر است؟
عالم فرمود
یڪ روزقبل ازمرگ
گفتند:
ولى مرگ راهیچڪس
نمیداند
عالم فرمود:
پس هر روز زندگۍ
را روز ِآخر فڪرڪن
وخوب باش
شاید فردایۍ نباشد
💕🖤💕
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
🔻نماز شب
خداوندا...
▫️بار دیگر شب رسید و من بندگی کردن را نیاموختم.
خداوندا
▪️دلتنگ سحرم ولی شیطان نمی گذارد و نفسم را زمین گیر کرده است
خداوندا
▫️بخواه با تمام وجود به میدان نفس بیآیم ،با تفکر و تدبر و ریاضت
و این دشمن قسم خورده را دور کنم این نفس سرکش را در اختیار بگیرم
خداوندا
▪️بخواه خلوتشب را ازدست ندهم وبه حقیقت بگویم الهی آمدم تا کامروا گردم.
خداوندا
▫️توبه مرا امشب بپذیر کمک کن فردایی جدید بسازم.
#نماز_شب
💕🖤💕