eitaa logo
پروانه های وصال
7.9هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
21.8هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
☢ یکی از نگرانی های این روزهای ما تزریق واکسن ایران برکت به مردم و خصوصا رهبر انقلاب هست. 💢 با توجه به اینکه این واکسن به گفته خود سازندگانش "بدون گذراندن فاز مطالعاتی" شروع به تولید شده از مسئولین خواهش میکنیم تا زمانی که تمام جوانب و عوارض واکسن های ایرانی بررسی جدی نشده از تزریق این واکسن به رهبر انقلاب خودداری کنند. ⭕️ خصوصا اینکه اعلام این خبر توسط یک فرد مشکوک و بدسابقه به نام دکتر مرندی انجام شده که نگرانی های ما را افزایش داده است.
پروانه های وصال
#افزایش_ظرفیت_روحی 136 🖲 در معاملات هم مردم باید از سر ادب معامله کنند نه به خاطر ترس از قوه قضائیه
137 ⭕️ قانون به خودی خود بد نیست ولی صرفا با قانون نمیشه یه جامعه رو به درستی هدایت کرد. 🔸 قانون فقط میتونه جلوی برخی ظلم ها رو بگیره ولی اثر تربیتی لازم رو برای مردم نداره. ✅ اون چیزی که میتونه موتور محرک مردم برای انجام رفتارهای خوب باشه "ادب" هست. 🔹 در واقع قانون، موتور محرکه انسان ها رو از قلبشون بیرون میکشه و میندازه به دستان قوه قضائیه ولی موتور محرکه ادب در "قلب" خود آدم ها هست. ✔️ کسی که همه رفتاراش از سر ادب باشه قطعا به اجرای قانون هم راضی خواهد بود. ⭕️ ولی اگه انسان ها رو به قانون بگیری نه تنها دیگه مودبانه رفتار نخواهند کرد بلکه به خود قانون هم راضی نخواهند شد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
شهید مصطفی چمران به روایت همسرش « غاده » قسمت2⃣ تعجب کردم ، گفتم: من از این جنگ ناراحتم ، از این
شهید مصطفی چمران به روایت همسرش« غاده » قسمت3⃣ بالاخره یک روز همراه یکی از دوستانم که قصد داشت برود موسسه ، رفتم در طبقه اول مرا معرفی کردند به آقایی و گفتند ایشان دکتر چمران هستند. مصطفی لبخند به لبش داشت و من خیلی جا خوردم . فکر می کردم که کسیکه اسمش با جنگ گره خورده و همه از او می ترسند باید آدم خشنی باشد ، حتی می ترسیدم ، اما لبخند او و آرامشش مرا غافلگیرکرد . دوستم مرا معرفی کرد و مصطفی با تواضعی خاص گفت: شمایید ؟ من خیلی سراغ شما را گرفتم زودتر از اینها منتظرتان بودم . مثل آدمی که مرا از مدتها قبل می شناخته حرف می زد . عجیب بود . به دوستم گفتم: مطمئنی که دکتر چمران این است؟ مطمئن بود .   مصطفی تقویمی آورد مثل آن تقویمی که چند هفته قبل سید غروی به من داده بود نگاه کردم گفتم: من این را دیده ام . مصطفی گفت: همه تابلو ها را دیدید ؟ از کدام بیشتر خوشتان آمد ؟گفتم: شمع، شمع خیلی مرا متاثر کرد . توجه او سخت جلب شد و با تاکید پرسید: شمع ؟ چرا شمع ؟ من خود به خود گریه کردم ، اشکم ریخت . گفتم: نمی دانم . این شمع ، این نور ، انگار دروجود من هست ، من فکر نمی کردم کسی بتواند معنی شمع و از خودگذشتگی را به این زیبایی بفهمد و نشان دهد . مصطفی گفت: من هم فکر نمی کردم یک دختر لبنانی بتواند شمع و معنایش را به این خوبی درک کند. پرسیدم: این را کی کشیده ؟ من خیلی دوست دارم ببینمش، و با او آشنا شوم .   مصطفی گفت: من . بیشتر از لحظه ای که چشمم به لبخندش و چهره اش افتاده بود تعجب کردم شما ! شما کشیده اید ؟ مصطفی گفت: بله ، من کشیده‌ام. گفتم: شما که در جنگ و خون زندگی می کنید ، مگر می شود ؟ فکر نمی کنم شما بتوانید این قدر احساس داشته باشید . بعد اتفاق عجیب تری افتاد . مصطفی شروع کرد به خواندن نوشته های من . گفت: هر چه نوشته اید خوانده ام و دوررا دور با روحتان پرواز کرده‌ام . و اشکهایش سرازیر شد . این اولین دیدار ما بود و سخت زیبا بود . ادامه دارد...... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
شهید مصطفی چمران به روایت همسرش« غاده » قسمت3⃣ بالاخره یک روز همراه یکی از دوستانم که قصد داشت ب
شهید مصطفی چمران به روایت همسرش«غاده » قسمت4⃣ باردوم که دیدمش برای کار در موسسه آمادگی کامل داشتم . کم کم آشنایی ما شروع شد . من خیلی جاها با مصطفی بودم ، در موسسه کنار بچه ها، در شهرهای مختلف و یکی دوبار در جبهه . برایم همه کارهایش گیرا و آموزنده بود . بی آنکه خود او عمدی داشته باشد . غاده با فرهنگ اروپایی بزرگ شده بود . حجاب درستی نداشت اما دوست داشت جوردیگری باشد ، دوست داشت چیز دیگری ببیند غیر از این بریز و بپاشها و تجمل ها، او از این خانه که یک اتاق بیشتر نیست و درش همیشه به روی همه باز است خوشش می آید . بچه ها می توانند هر ساعتی که میخواهند بیایند تو ، بنشینید روی زمین و با مدیرشان گپ بزنند . مصطفی از خود او هم در این اتاق پذیرایی کرد و غاده چقدر جا خورد وقتی فهمید باید کفش هایش را بکند و بنشیند روی زمین ! به نظرش مصطفی یک شاه کار بود ، غافل کننده و جذاب . یادم هست در یکی از سفرهایی که به روستاها می رفت همراهش بودم . داخل ماشین هدیه ای به من داد، اولین هدیه اش به من بود و هنوز ازدواج نکرده بودیم. خیلی خوشحال شدم و همان جا بازکردم دیدم روسری است ، یک روسری قرمز با گلهای درشت . من جا خوردم ، اما او لبخند زد و با شیرینی گفت :بچه ها دوست دارند شما را با روسری ببینند . از آن وقت روسری گذاشتم . من می دانستم بچه ها به مصطفی حمله می کنند که چرا شما خانمی را که حجاب ندارد می‌آورید موسسه ، اما برایم عجیب بود که مصطفی خیلی سعی می کرد، خودم متوجه می‌شدم، مرا به بچه ها نزدیک کند . می گفت: ایشان خیلی خوبند . اینطور که شما فکر می کنید نیست . به خاطر شما می آیند موسسه و می‌خواهند از شما یاد بگیرند ان شاالله خودمان بهش یاد می دهیم. نگفت این حجابش درست نیست ، مثل ما نیست ، فامیل و اقوامش آن چنانی اند . اینها خیلی روی من تاثیر گذاشت . او مرا مثل یک بچه کوچک قدم به قدم جلو برده ، به اسلام آورد. نه ماه، نه ماه زیبا داشتیم وبعد باهم ازدواج کردیم. البته ازدواج ما به مشکلات سختی برخورد... ادامه دارد...... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
ﭼﻨﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺳﺨﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﻢ ﮔـﻮﯾﯽ ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﯿﻢ! ﮐـﺎﺵ ﯾﺎﺩ ﺑگیریم ، ﺭهـﺎ ﮐﻨﯿﻢ ، ﺑﮕﺬﺭﯾﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺑـﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ ... ﺩﻝ ﺑـﻪ ﺳﺎﺣﻞ ﻧﺒﻨﺪﯾـﻢ، ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺁﺏ ﺯﺩ ... ﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫــﺎﯾﻤــﺎﻥ ﯾﮏ ﺭﺳﯿـﺪﻥﺑـﺪﻫـﮑﺎﺭﯾـﻡ... ﺯﻧــﺪﮔـﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ! ﺷﺎﯾﺪ، فرصتی نیست تا ﻋﮑﺴﯽ ﺷﻮیم ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻃﺎﻗﭽﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮔﺮﺩﮔﯿﺮیماﻥ ﮐﻨﻨﺪ! پس در لحظه زندگی کنید و شاکر داشته هایتان باشید . 💕❤️💕
🌹‌شهـــید همتـــــ : پدر و مادر؛ من زندگی را دوستـــــ دارم، ولی نه آنقدر ڪه آلوده‌‌اش شوم و خویشتن را گم و فراموش ڪنم علی‌وار زیستن و علی‌وار شهید شدن، حسین‌وار زیستن و حسین‌وار شهید شدن را دوستـــــ می‌دارم. 💕💜💕
‍ 🎤🌸 برگرفته از سخنراني آيت الله ناصري (حفظه الله) 🔹گله نکن که چرا این ناراحتی‌ها وجود دارد؟ چرا این وضع اقتصاد ماست؟ چرا باران نمي‌بارد؟ چرا هر روز یک مرض تازه پيدا مي‌شود؟ 🔴👈 زيرا هر روز یک گناه تازه ای انجام مي‌دهی و اين مشكلات هم اثر عمل تو است. هر روز یک گناه تازه؛ درد تازه برایت مي‌فرستد. اين‌ها لازمة هم هستند. از علیه السلام روايت نقل شده است كه:🔻 كُلَّما أحدَثَ العِبادُ مِن الذُّنوبِ ما لَم يَكُونوا يَعمَلُونَ أحدَثَ اللّه ُ لَهُم مِن البَلاءِ ما لَم يَكُونُوا يَعرِفُونَ؛* 🔵هر گاه بندگان، مرتكب گناهانى شوند كه پيش‌تر انجام نمى داده اند ، خداوند بلاهايى را برايشان پديد مي‌آورد كه سابقه نداشته است و آن را نمي‌شناسند 📒 كافي، ج 2، ص 27 💕💚💕
یه‌وقتایی‌ام‌هست‌ڪه‌از‌زمین‌وزمان‌ خسته‌ای‌ازبحث‌وحرف‌وعالم‌وآدم از‌دغدغه‌هایی‌ڪه‌دارن‌ذهنتومنفجر‌ میڪنن ڪلافه‌ای داغونی... ڪاش‌میشدتواین‌وقتا‌ فقط‌بشینی‌ڪنج‌اتاقتوچشماتوببندی‌ وبه‌هیچی‌فڪرنڪنی! به‌هیچی... فقط ؛ ولومِ‌گوشیتوبذاری‌رو1درصدُ صدای‌علی‌فانی‌بپیچه‌تو‌گوشِت‌ڪه‌میگه: امیدِغریبانِ‌تنهاڪجایے ...💔😔 💕❤️💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه به رسم عاشقان ❤️ دل بر هوایت می سپارم وجودم را به دست کربلایت می سپاریم 🕌 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام💚 💚 💚 🙏...
پروردگارا🙏 اینڪ دستــــــــم را بر آستانت بلند میڪنم ڪه دستگیرم باشی تـــو همانی ڪه من میخواهــــم؛ پس مــرا هـــــمان ڪن ڪه تو میخـــــواهی..🙏 آمین یا رَبَّ 🙏 خدا با من است❣ و این انتهای آرامش است😇 🙏🌼...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا