انسان ها آفريده شده اند كه دوست داشته شوند،وسايل و اشيا ساخته شده اند كه مورد استفاده قرار بگيرند.
دليل اينهمه هرج ومرج در دنيا اينست كه وسايل دوست داشته ميشوند و از انسان ها استفاده ميشود.
💕💛💕
#نکته_ی_ناب
🌸امام خامنه ای :
🍀" طبيبخودتانباشيد. "
بهترينكسىڪھ میتواند بيماریهاۍروحی راتشخيصدهد ، خودمانهستيم .
روی كاغذ بنويسيد حسد، بخل ،بدخواهى ،تنبلى ،بدبینی و ...
يكىيكى اينهارا #رفعڪنید.
اَللّٰــــھُҐَ عَجَّل لِوَلیِــڪَـ اَلْᓅَرَجْ╰⊱⊱
💕💚💕
حتما بخونید واقعا قشنگ بود
روزى مردی نزد عارف اعظم آمد و گفت من چند ماهى است در محله اى خانه گرفته ام روبروى خانه ى من يک دختر و مادرش زندگى مى کنند هرروز و گاه نيز شب مردان متفاوتى انجا رفت و امد دارند مرا تحمل اين اوضاع ديگر نيست عارف گفت شايد اقوام باشند گفت نه من هرروز از پنجره نگاه ميکنم گاه بيش از ده نفر متفاوت ميايند بعدازساعتى ميروند.عارف گفت کيسه اى بردار براى هرنفريک سنگ درکيسه اندازچند ماه ديگر با کيسه نزد من آيى تا ميزان گناه ايشان بسنجم . .مرد با خوشحالى رفت و چنين کرد.بعد از چندماه نزد عارف آمد وگفت من نمى توانم کيسه را حمل کنم از بس سنگين است شما براى شمارش بيايىد عارف فرمود يک کيسه سنگ را تا کوچه ى من نتوانى چگونه ميخواى با بار سنگين گناه نزد خداوند بروى ؟؟؟ حال برو به تعداد سنگها حلاليت بطلب و استغفارکن ..چون آن دو زن همسر و دختر عارفى بزرگ هستند که بعدازمرگ وصيت کرد شاگردان و دوستارانش در کتابخانه ى او به مطالعه بپردازند .اى مرد انچه ديدى واقعيت داشت اما حقيقت نداشت .همانند توکه درواقعيت مومنی اما درحقيقت شيطان ...
بیایید ديگران را قضاوت نكنيم🌹
💕💙💕
15.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 آمار عجیب کرونای کربلا
🔻از زبان رئیس بزرگترین بیمارستان کرونایی کربلا
➕تحلیل علیرضا پناهیان درباره مصاحبه دکتر صباح الحسینی
🔸از مسئولین تقاضا میکنم تجدید نظر کنند!
#اربعین..
پروانه های وصال
درسهایی از حضرت زهرا سلام الله علیها 9⃣ قسمت نهم💎 فاطمه (سلام الله علیها) دو سال بود که در نتیجه
درسهایی از حضرت زهرا(سلام الله علیها)
🔟 قسمت دهــــم💎
فاطمه زهرا سلام الله علیها دوران کودکی خود را از دو سالگی تا پنج سالگی در همانجا گذراند. او در شعب ابوطالب شاهد بود که مسلمانان چگونه با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم می کنند و پدر و مادرش برای رسیدن به اهداف بلند خویش با هر گونه سختی و گرفتاری مقابله می کنند. فاطمه درس صبر، استقامت، اراده آهنین، ایثار و جانفشانی در راه خدا را در همان روزها آموخت. او در میان کودکانی بود که کفار قریش از غذا دادن به آنها دریغ می کردند و شاهد ضجه و ناله آن بچه های بی پناه بود.
پس از آنکه مسلمانان از محاصره اقتصادی رهایی یافتند، یک روز پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم سر به سجده گذارده بود؛ اما در همین حال، افرادی از قریش به وی نزدیک شده و زهدان شتر بر سر و روی مبارک حضرتش انداختند. فاطمه که نظاره گر این صحنه دردناک بود، پیش آمده و سر و صورت پدر گرامی اش را پاک نمود؛ اما اندوهی فراوان قلب فاطمه سلام الله علیها را فرا گرفت.
ادامه دارد...
🏖لیست عادت های خوبی که اگر به زندگی اضافه کنیم حالمون رو بهتر میکنه:
1- هر هفته یک کتاب بخونیم
2- هر روز نیم ساعت ورزش کنیم
3- هر شب لیست کارهای فردامون رو بنویسیم
4- هر شب چند دقیقه روزانه نویسی کنیم
5- هر روز بیست دقیقه برای یاد گیری یک زبان غیر زبان اصلی مون زمان بذاریم
6- هر روز ده دقیقه نیایش یا مدیتیشن کنیم
7- هر روز غذای خونگی و سالم بخوریم
8- هر روز صبح زودتر بیدار شیم
9- هر روز حداقل به یک نفر کمک کنیم یا حالش رو خوبتر کنیم
10- تیکه کلام های نامناسبمون رو از صحبت هامون حذف کنیم..
💕💚💕
@Maddahionlinمداحی آنلاین - ندارم آروم، که اربعین شد - مطیعی.mp3
زمان:
حجم:
12.57M
⏯ #زمینه #جاماندگان #اربعین
🍃ندارم آروم که #اربعین شد
🍃خبری داری که عاشقت خونه نشین شد
🎤 #میثم_مطیعی
تو آدم نمیشی
روزی روزگاری پادشاهی به وزیرش می گوید که: ای وزیر من زمانی که جوان بودم پدرم همیشه به من می گفت "تو آدم نمیشی". خیلی دوست داشتم تا بتوانم نظرش را عوض کنم.
وزیر می گوید: قربان شما هم اکنون یک پادشاه هستید. به نظرم شرایطی فراهم آورید که پدرتان شما را ببیند، آنگاه نظرش تغییر خواهد کرد.
بنابر حرف وزیر، پادشاه دستور می دهد که شرایط سفر را به روستایی که پادشاه در آنجا بدنیا آمده بود فراهم کنند تا پدرش که هنوز در خانه ی قدیمی خودش در آن روستا زندگی می کرد او را ببیند.
پادشاه با تمام عظمت خود به همراه وزیران و سربازان و همراهان سوار بر اسب زیبا و با وقار خود به روستا می روند. سپس دستور می دهد تا سربازان پدرش را از خانه اش گرفته و به میدان روستا بیاورند.
همه ی اهالی روستا در حال تکریم و تعظیم به پادشاه بودند اما زمانی که پدر پادشاه به میدان می آید خیلی آرام و ساده در مقابل پادشاه که بر اسب سوار بود می ایستد.
پادشاه می گوید که: ای پدر ببین من پسرت هستم. همان کسی که می گفتی آدم نمی شود. ببین که من هم اکنون پادشاه این مملکت هستم و همه از من فرمان می برند. حال چه می گویی؟
پیرمرد نگاهی به روی پسرش می اندازد و می گوید: من هنوز سر حرف هستم. تو آدم نمیشی.
من هرگز نگفتم تو پادشاه نمیشی، گفتم تو آدم نمیشی. تو اگر آدم بودی به جای اینکه سرباز بفرستی دنبال من خودت می آمدی در خانه را می زدی و من در را برایت باز می کردم. اگر تو آدم بودی حال که من آمده ام به احترام من که پدرت هستم از اسب پیاده میشدی.
نه، من از نظرم بر نمی گردم. تو آدم نمیشی.
💕💚💕