eitaa logo
پروانه های وصال
9.4هزار دنبال‌کننده
33هزار عکس
27.3هزار ویدیو
3.2هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایتی زیباحتما بخوانید (از خدا خواهیم اخلاص عمل) شیخی بود که به شاگردانش عقیده میآموخت لااله الاالله یادشان میداد آنرا برایشان شرح میداد و بر اساس آن تربیتشان میکرد. روزی یکی از شاگردانش طوطی ای برای او هدیه آورد زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست داشت. شیخ همواره طوطی را محبت میکرد و او را در درسهایش حاضر میکرد تا آنکه طوطی توانست بگوید لااله الا الله. طوطی شب و روز لااله الا الله میگفت اما یک روز شاگردان دیدندکه شیخ به شدت گریه و نوحه میکند. وقتی از او علت را پرسیدند گفت طوطی به دست گربه کشته شد. گفتند برای این گریه میکنی؟؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایت تهیه میکنیم.... شیخ پاسخ داد من برای این گریه نمیکنم. ناراحتی من از اینست که وقتی گربه به طوطی حمله کرد طوطی آنقدر فریاد زد تا مرد... با آن همه لااله الاالله که میگفت وقتی گربه به او حمله کرد آنرا فراموش کرد و تنها فریاد میزد. زیرا او تنها با زبانش میگفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود. سپس شیخ گفت میترسم من هم مثل این طوطی باشم تمام عمر با زبانم لااله الاالله بگویم و وقتی که مرگ فرارسد فراموشش کنم و آنرا ذکر نکنم. زیرا قلوب ما هنور آنرا نشناخته است. دانش آموزان از ترس صداقت نداشتن در گفتن لااله الاالله به گریه درآمدند 👈چیزی بزرگتر از اخلاص به آسمان نمیرود و چیزی بزرگتر از توفیق از آسمان نازل نمیشود. توفیق به اندازه اخلاص است.👉 🍂🍁🍂🍁
ﯾﮏ ﻭﻗﺘﯽ؛... ﺑﺪﻓﻬﻤﯽ ﻫﺎ ﺁﺯﺍﺭﻡ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ! ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ؛ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻫﺎ ... ﮐﺞ ﻓﻬﻤﯽ ﻫﺎ ... ﺳﻮ ﺗﻔﺎﻫﻢ ﻫﺎ .. ﻫﻤﻪ ﺍﺵ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ؛... ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺑﺪ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪﻡ ... ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻗﻀﺎﻭﺗﻢ ﮐﻨﻨﺪ ... ﻭﻗﺖ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺻﺮﻑ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩﻥ ﺧﻮﺩﻡ ... ﺭﻓﻊ ﺳﻮﺀ ﺗﻔﺎﻫﻢ ... ﮐﻪ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﻢ؛ ﻣﻦ ﺁﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻧﯿﺴﺘﻢ! ﺍﺷﺘﺒﺎﻩﻗﻀﺎﻭﺗﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ... ﺣﺎﻻ ﺍﻣﺎ .... ﻣﻮضعم ﺳﮑﻮﺕ ﺍﺳﺖ؛ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻭ نگاﻩ ﺷﺎﻥ ... ﺳﮑﻮﺕ ﻭ ﺳﮑﻮﺕ ﻭ ﺳﮑﻮﺕ! ﺗﺎﺯﮔﯽ ﻫﺎ،... ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻢ! ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﻻﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ؛... ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﮐﻮﺭ ﻭ ﮐﺮ!... ﮐﻪ ﻧﻪ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ، ﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻡ ... ﺩﯾﮕﺮ،... ﻧﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩﻥ ﺩﺍﺭﻡ! ﻧﻪ ﺣﺘﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ... ﻣﯽ دانی دیر دریافتم که ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻃﺮﺯ ﻓﮑﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ نیستم ... ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳت؛ ﺑﮕﻮﯾد ﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮐﻨد ... ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ... میروم ﺩﺭ ﻻﮎ ﺧﻮﺩم ، ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑﯽ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ خواهم کرد! 🍂🍁🍂🍁
9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واکنش جالب زائران در بین‌الحرمین پس از دیدن تصویر رهبر معظم انقلاب
❤️✨❤️ امیرالمؤمنین عليه السلام : 🔅ثَلاثٌ لايَهْنَأُ لِصاحِبِهِنَّ عَيْشٌ: اَ لْحِقْدُ، وَ الْحَسَدُ، وَ سُوءُ الْخُلْقِ ؛ 🔺سه چيز است كه هر كس داشته باشد، زندگى بر او شيرين نيست: كينه، حسد و بد اخلاقى. 📙غررالحكم ، ح 4663
📚 👈 گرانی ارزاق نرخ گندم و نان روز به روز در مدينه بالا مى رفت. نگرانى و وحشت بر همه مردم مستولى شده بود. آن كس كه آذوقه سال را تهيه نكرده بود در تلاش بود كه تهيه كند و آن كس كه تهيه كرده بود مواظب بود آن را حفظ كند. در اين ميان مردمى هم بودند كه به واسطه تنگدستى مجبور بودند روز به روز آذوقه خود را از بازار بخرند. امام صادق عليه السلام از معتب وكيل خرج خانه خود پرسيد: ما امسال در خانه گندم داريم؟ معتب جواب داد: بلى يا ابن رسول الله! به قدرى كه چندين ماه را كفايت كند گندم ذخيره داريم. امام فرمود: آنها را به بازار ببر و در اختيار مردم بگذار و بفروش. معتب گفت: يا ابن رسول الله! گندم در مدينه ناياب است، اگر اينها را بفروشيم ديگر خريدن گندم براى ما ميسر نخواهد شد. امام فرمود: همين است كه گفتم، همه را در اختيار مردم بگذار و بفروش. معتب دستور امام را اطاعت كرد، گندمها را فروخت و نتيجه را گزارش داد. امام به او دستور داد: بعد از اين نان خانه مرا روز به روز از بازار بخر. نان خانه من نبايد با نانى كه در حال حاضر توده مردم مصرف مى كنند تفاوت داشته باشد. نان خانه من بايد بعد از اين نيمى گندم باشد و نيمى جو. من بحمدالله توانايى دارم كه تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترين وجهى اداره كنم، ولى اين كار را نمى كنم تا در پيشگاه الهى مسئله «اندازه گيرى معيشت» را رعايت كرده باشم. 📗 ، ج 2 ✍ علامه شهید مرتضی مطهری 🍂🍁🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠جوانی که در کما اموات دیگر را دید ▪️این قسمت: 🔺️بخش اول: رفیق 🔺️بخش دوم: پیک یاری ▫️تجربه‌گران : آقای‌ نقی دلدار و آقای مصطفی سرافرازی 💢لینک فیلم کامل در تلوبیون: https://www.telewebion.com/episode/2565571
خیلی تند رفت ، کودکی هایم با آن دوچرخه قراضه اش کاش ... همیشه پنچر می ماند ...
پروانه های وصال
درسهایی از حضرت زهرا(سلام الله علیها) 5⃣2⃣ قسمت بیست و پنجـــــم💎 سپس فرمود: ای بلال! این خوراک ه
درسهایی از حضرت زهرا (سلام الله علیها) 6⃣2⃣ قسمت بیست و ششم💎 خدیجه به او گفت: از این نمی گریم، ولی یک دختر در شب زفاف به مادر نیاز دارد که سرّش را با او در میان بگذارد ودر برآوردن نیازهایش از او یاری جوید و فاطمه نوجوان است و می ترسم در آن هنگام کسی نباشد تا امور او را بر عهده گیرد. گفتم: خانم! نزد تو با خدا پیمان می بندم که اگر تا آن هنگام زنده ماندم جای تو را در ادای این مهم پر کنم. چون آن شب رسید پیامبر دستور داد همه زنان خارج شوند. همه زنان خارج شدند مگر اسماء. پس همین که پیامبر خواست بیرون رود سایه مرا دید و پرسید. تو که هستی؟ عرض کردم:اسماء بنت عمیس. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود مگر نگفتم همه زنان بیرون روند؟گفتم:آری،یا رسول الله و نمی خواهم خلاف دستور شما عمل کنم ولی به خدیجه قول داده ام. من با پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم صحبت کردم و او گریست. و در حق من دعا کرد. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸دو چیز شما را تعریف میکند👌 🍃بردباری تون، وقتی هیچ چیز ندارید 🌸و نحوه رفتارتون، وقتی همه چیز دارید 🌸تنها دو روز در سال هست که نمیتوانی هیچ کاری بکنی👌 🍃یکی دیروز 🌸و دیگری فردا 🌸دو شخص به تو می‌آموزد👌 🍃یکی آموزگار، یکی روزگار 🌸اولی به قیمت جانش، دومی به قیمت جانت 🌸آدما دو جور زندگی میکنن👌 🍃یا غرورشونو زیر پاشون میذارن و با انسانها زندگی میکنن 🌸یا انسانها رو زیر پاشون میذارن و با غرورشون زندگی میکنن 🌸دو چیز که برا همه درسته👌 🍃همه يادشون می‌مونه باهاشون چيكار كردى 🌸ولی يادشون نميمونه براشون چیکار كردى ‌🍁🍂🍁🍂