فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️سخنران:استاددانشمند🎤
⭕️موضوع: کاخهایی میسازن که شاه هم نداشت!
#داستان
توجّه به نعمت ها
❤️ حاج آقا قرائتی:
شناخت نعمت هاى خداوند و توجّه به آنها، انسان را شیفته خدا مى سازد و دل را خانه عشق الهى مى سازد «وَالَّذینَ آمنوا اَشَدُّ حُبّاً لِلّه» و از همین رو،
در دعاهاى اسلامى و مناجات معصومین، به بیان و یاد این نعمت ها پرداخته شده است. از جمله در عاى «ابوحمزه ثمالى»، امام سجّاد علیه السلام به یكایك نعمت ها اشاره مى كند:
خدایا! كوچكى بودم كه بزرگم كردى
ذلیلى بودم كه عزّتم بخشیدى
جاهلى بودم كه آگاهم كردى
گرسنه اى بودم كه سیرم ساختى
برهنه اى بودم كه مرا پوشانیدى
گمراهى بودم كه هدایتم نمودى
فقیر بودم، بى نیازم كردى
بیمار بودم، شفایم بخشیدى
گناه كردم، پوشاندى
و... نعمت هاى فراوان دیگر.
💥امام حسین علیه السلام هم در دعاى عرفه به ذكر نعمت هاى حق مى پردازد تا از این راه، عشق الهى در دل زنده شود و انسان عاشق خدا، جز براى او و رضاى خداوند، كار نكند و به اخلاص نزدیك شود.
🍂🍁🍂🍁
پروانه های وصال
درسهایی از حضرت زهرا (سلام الله علیها) 6⃣7⃣ قسمت هفتاد و ششم💎 زهرا سلام الله علیها مصداق سوره کوث
درسهایی از حضرت زهرا (سلام الله علیها)
7⃣7⃣ قسمت هفتاد و هفتم💎
گرچه برای کوثر، معانی مختلفی گفته اند از جمله اینکه «کوثر» حوضی معروف در رستاخیز، یا سرای آخرت، و یا نهر مشهوری در بهشت است، یا به معنای شفاعت، قرآن، نبوت، خیر کثیر، خیر دنیا و آخرت و غیر این هاست. اما قرائن نشان میدهد که «کوثر» بر وزن «فوعل» به مفهوم یک سرمایه ی ارزشمند و پایانناپذیر، یا خیر و برکت بسیار می باشد، که از نظر مفسران معروف اسلامی میتواند، وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها و فرزندان آن گرامی مصداق اتم کوثر باشد. برخی از نظرات مفسران را در این باره میخوانیم: شیخ طبرسی مشهورترین مفسر عالم تشیع در« مجمع البیان»شأن سوره ی کوثر را اینگونه آورده است: مفسران از ابن عباس نقل کردهاند، که سورهکوثر درباره عاص بن وائل سهمی نازل شده و این موقعی بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسجد بیرون می آید که عاص حضرت را به نزدیکی در بنی سهم دید و با آن گرامی ملاقات و گفتگو کرد. این در حالی بود که عده ای از بزرگان قریش در مسجد نشسته بودند. چون عاص به جمع آنها پیوست.
ادامه دارد...
.
.
فرد وارد بازار قیامت میشود فکر میکند خبری است
تعجب میکند
خدایا!
پس چه شد..؟! نمازها..؟! عمره ها..؟!
میگویند:
تو دل شکستی،
ریا کردی،
زهرِ زبان ریختی
تمامش پرید..
آیت الله فاطمی نیا🌱
🍂🍁🍂🍁
پروانه های وصال
#مدیریت_زمان 72 🌺 آدم وقتی احساس کنه که روز آخر زندگیش هست چیکار میکنه؟ میره با تمام فامیل تماس میگ
#مدیریت_زمان 73
⭕️ در روایت هست که میفرماید نگو فردا یا پس فردا اون کار رو میکنم! همین الان انجام بده. خیلی ها هلاک شدند به خاطر همین عقب انداختن کارها...
💢 زمان، دزد فرصت هاست...
🔹 آدم نباید کار خوب رو عقب بندازه. وظایف امروزش رو نباید بذاره برای فردا.
امروز رو دریاب...
یه موقع امروز نشینی غصه دیروزت رو بخوری؟
🔸 یه درس ازش بگیر و عبور کن. اصلا وقت نذار برای غصه هات. دیروز دیگه گذشت! ولش کن.
تو که آفریده نشدی بخوای هی غم و غصه دیروز رو بخوری!
پروانه های وصال
📕📗📘📙📕📙📔📙📘📗📔📗 بسم رب الشهدا مجنون من کجایی؟ #قسمت سی بعداز تپه نورالشهدابه سمت خونه ما حرکت کردیم
📕📗📘📙📔📙📘📗📕📘📕📗
بسم رب الشهدا
مجنون من کجایی؟
#قسمت سی یکم
برای نماز صبح رفتم پایین
که مادرم گفت رقیه چمدونت بستی؟
-😳😳😳چمدون ؟
مامان: مگه سید بهت نگفت
میرید مسافرت ؟
-نه فقط گفت برات یه سوپرایز دارم
مامان:خب میرید مسافرت
(مسافرت😳چرا به خودم چیزی نگفت😐خب دیونه ميخواست سورپرایزت کنه😃)
-شما و داداش هم اجازه دادید؟😳😳😳
مامان:رقیه سید شوهرته 😡😡
چرا نباید اجازه بدم ؟
بعدشم اجازت دست سیده
بازم به ما احترام گذاشته که میگه
چمدونت ببنند
صبح راهید
-بله چشم ☺️☺️☺️
نماز خوندم رفتم اتاقم زورم نمیرسید چمدون بیارم پایین
رفتم دنبال داداش
-داداش میشه بیاید چمدونم بیارید پایین
حسین:بله عزیزم
صبح ساعت ۷ مامان بدو رقیه آقاسید پایین منتظرته
-من آمادم مادر
میشه به داداش بگید بیاد چمدون ببره
مامان: نه برو بگو سید بیاد
بذار بفهمه تکیه گاه تو اونه نه من یا برادرت
-إه مامان تواما
مامان:تو مو میبنی من پیچش مو
رفتم پایین سید تا منو دید:سلام خانم گلم بپر بالا
-سیدجان میشه بیایی چمدونم بیاری اولین بار بود گفتم سید جان😍
چشاش برق زد
سبد:فدای سیدجان گفتنت چرا نمیشه خانم گلم
سوار ماشین شدیم
_سیدجان میشه به من بگید کجا میریم ؟
سید: من و خانمم میریم خادم الشهدا باشیم
-وایییبییی مرسی سیدم
سید میخندید گوشیم زنگ خورد
اسم محدثه زارعی با یه پاندا تو صفحه نمایان شد
من :سلام پاندای من
محدثه :ای خدا عروسم شدی عاقل نشدی
-خخخخخ
محدثه:کوفته
رقیه فردا شب پسرعموی آقای حسینی میان خواستگاری
-میدونستم عزیزم
مبارکت باشه
محدثه :مرسی عزیزم
-یاعلی
سید:دختر تو برای منم عکس پاندا گذاشتی؟
-نه روم نشده هنوز
سید: خب خداشکر
-مجتبی
وای آب شدم اسمش گفتم چرا 🙈🙈
سید: جانم
-هیچی
سید:بگووووو
-یادم رفت
سبد:چرا خجالت میکشی از من 😊😊😊😊
-کجا خادمینم؟🙈🙈🙈
سید:هویزه
نویسنده:بانو....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
📕📗📘📙📔📙📘📗📕📘📕📗 بسم رب الشهدا مجنون من کجایی؟ #قسمت سی یکم برای نماز صبح رفتم پایین که مادرم گفت ر
📘📕📗📘📙📘📗📕📙📔📘📗
بسم رب الشهدا
مجنون من کجایی؟
#قسمت سی دوم
تا برسیم مقر اسکان خادمین شهدا چندجا استراحت کردیم
یه جا که ایستاده بودیم که یهو یه عروسک قرمز پاندا جلوم حاضر شد
پشت سید بود که صداش درمیاورد
خانم خوشگله شما چرا از همسرت خجالت میکشی؟
انقدر هیجانم بالا بود
انقدر خوشحال بود
دلم میخاست جیغ بکشم دستامو گذشته بودم جلوی دهنم
یهو خرس رفت کنار و سید گفت اینم یه خرس خوشگل تقدیم به یه خانم خجالتی
-وووووییییی خیلی قشنگه
مرسی آقای
بعداز ۱۸ساعت رسیدیم اهواز پادگان شهید مسعودیان
قرار بود امشب اینجا بمونیم فردا صبح هرکس سر پستش بره خوشحال بودم خیلی خوشحال اخه با مرد زندگیم اینجام ظدم خادم شهدا😍
نویسنده: بانو....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
📘📕📗📘📙📘📗📕📙📔📘📗 بسم رب الشهدا مجنون من کجایی؟ #قسمت سی دوم تا برسیم مقر اسکان خادمین شهدا چندجا است
📕📗📘📙📔📕📗📘📔📙📘📗
بسم رب الشهدا
مجنون من کجایی ؟
قسمت سی سوم
مجتبی مسئول کل خادمین ناحیه هویزه بود
بعد از رسیدن به هویزه
مجتبی یه جلسه با کل خادمین گذاشت
مجتبی : بسم الله الرحمن الرحیم
خواهرا و برادرای محترم ان شالله ما ۱۰روز باهمیم
خواهرا مسئولتون خانم جمالی همسر بنده هستن
هرمشکلی بود به ایشان برسونید
ایشان به بنده میگن
ان شالله شاهد کمترین برخود میان خواهران و برادران باشیم
جایگاه قرار گیری هرکدوم از برادران مشخص شد
منم جایگاه خواهران به خودشون واگذار کردم
و به سفارش مجتبی خودم تو حسینه هویزه قرار گرفتم
همه حواسم به تموم خواهرا بود
اما مرد من چه خاکی خادم الشهدا بود
اون حسینی مغرور معراج الشهدا رو بعداز عقد شناختم
و حالا اینجا با لباس خاکی بدون کفش با چفیه عربی سیاه خادم الشهدا بود
اینا برای من یعنی خود خود خوشبختی
نویسنده بانو....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#تلنگرانه
🚕 به سه چیز هرگز نمےرسید !
1 : بستن دهان مردم
2 : جبران همه شڪستها
3 : رسیدن به همه آرزوها
🚕 سه چیز حتما به تو می رسد !
1 : مرگ
2 : نتیجہ عملت
3 : رزق و روزۍ
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🍂🍁🍂🍁
🔘 داستان کوتاه
رﻭﺯﯼ ﭘﺴﺮﯼ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺪﺭ ﺧﻮﺩ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻣﺎﺷﯿﻨﯽ ﺑﻮﺩ و ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﭘﺮﭘﯿﭻ ﻭ ﺧﻢ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﭘﺪﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪﻩ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﺳﺨﺖ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﻪ ﺩﺭﻩ ﺳﻘﻮﻁ میکند. ﭘﺪﺭ ﺩﺭ ﺟﺎ ﻓﻮﺕ میکند ﺍﻣﺎ ﭘﺴﺮ ﺗﻮﺳﻂ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺍﻣﺪﺍﺩﯼ ﻧﺠﺎﺕ مییابد ﻭ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ منتقل میشود. ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺭﯾﯿﺲ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻪ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺍﻭ میرود ﺑﻪ ﯾﮑﺒﺎﺭﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺷﮕﻔﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ میشود ﮐﻪ ﺁﻥ ﮐﻮﺩﮎ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺍﻭﺳﺖ!
ﺳﻮﺍﻝ: «ﺍﮔﺮ ﭘﺪﺭ ﮐﻮﺩﮎ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺭﯾﯿﺲ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ!؟»
چند ثانیه فکر کنید سپس بخوانید.
ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭﯼ ﭼﻨﮓ میزند ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﭘﺸﺘﻮﺍﻧﻪ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﻧﺪﺍﺭد. ﺁﯾﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﻓﮑﺮﺵ ﺭﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺭﺋﯿﺲ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺑﺎﺷﺪ!؟
ﺍﮔﺮ ﺗﻔﮑﺮ ﻗﺎﻟﺒﯽ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﻨﺴﯿﺖ ﻭﺟﻮﺩ نمیداشت ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ جواب ﺩﺭﺳﺖ میدادیم. ﺑﻠﻪ ﺭﺋﯿﺲ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺴﺮ ﺑﻮﺩ. ﻣﮕﺮ ﻓﻘﻂ ﻣﺮﺩ میتواند ﺭﺋﯿﺲ ﺑﺎﺷﺪ!؟
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺳﯿﺮ ﺗﻔﮑﺮﺍﺕ ﻗﺎﻟﺒﯽ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﯿﻢ. ﺗﻔﮑﺮ ﻗﺎﻟﺒﯽ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﻨﺴﯿﺖ ﻧﯿﺴﺖ، در هر زمينهاى میتواند باشد. مراقبت تفکر قالبی خود باشيم...
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
🍁برایتان در این روزهای پاییزی ،
شوق زیستنی نیلوفرانه میخواهم ،
🌷پیچیدن دور هر چیز و
هر کس و هر فرصتی ،
که بالا بروید از این روزهای
سنگی و دلتنگی،
🌷که بشکوفید و به هر پیچشی
گلی تازه و گلبرگی تازه بپاشید ،
🍁چنان زیستنی که
دور هر خواسته ای
که بپیچید ، شکوفاترش کنید ،
🍁برایتان در این روزهای خزان رنگارنگ،
🌷نیلوفرانگی آرزو میکنم ،
🍁پر از شور شکفتنی دوباره ،
🌷پر از شکفتگی ،
🍁پر از شیفتگی.
🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🌺🍃
🌺 پروردگارا؛
✨به من دلی ده که از آن تو باشد؛
✨زبانیکه درآن حمد و ثنای تو باشد؛
✨آن چنان همتی عنایتم کن
✨که سعیم فقط وصال لقای تو باشد
✨عطایم کن به فکرم نوری و صفایی
✨که محصول فکر و اندیشه ام،
✨دعای تو باشد؛
✨عطایم کن آن چنان گوش و قلبی
✨که آن گوش پر از صدا و کلام جان ✨بخش تو باشد؛
✨عطایم کن چشم و بصیرتی
✨که بینائیش از ضیای جاودانی تو باشد
✨آن چنان کن که روحم دایما از
✨ فضل، رحمت و الطاف تو
✨سرمست و شیدا اندر هوای تو باشد
✨پروردگارا چنان کن که این
✨بنده ضعیف هرچه خواهد برای تو ✨خواهد و برای تو باشد
🌺آمـیـن
🌺🍃