فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵وارونهنمایی خانم خبرنگار
🔸یکی از اتفاقاتی که بعد از اولین نشست خبری رئیس جمهور وایرال شد، ویدئوی صحبتهای خانم مریم شعبانی بود که باعث واکنش رئیسجمهور هم شد
🔸در این ویدئو ادعای این خانم خبرنگار مورد بررسی قرار گرفته است
#حجاب_محدودیت_نیست #پزشکیان #گشت_ارشاد
📸 وزیر امور خارجه از سفیر کشورمان در لبنان عیادت کرد.
🔺عراقچی وزیر امورخارجه امروز (پنجشنبه) با حضور در یکی از بیمارستانهای تهران از #مجتبی_امانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در #لبنان که براثر حمله تروریستی رژیم صهیونسیتی مصدوم شده عیادت و با دکتر سید حسن قاضی زاده هاشمی پزشک معالج ایشان گفتگو کرد. #پیجر
hojat-bahralmalomi.be-namaz-sobh-o-shabet-salam(128).mp3
1.83M
🌠☫﷽☫🌠
به نماز صبح و شبت سلام🥺
و به نور در نسبت سلام
و به خال کنج لبت سلام😍
که نشسته با چه ملاحتی
#عید_بیعت #امام_زمان #اغاز_ولایت_امام_زمان
نمیشود از وفاق سخن گفت اما تفرقهافکنترین افراد را وارد عرصه کرد!
• دکتر #جلیلی در اولین جلسهی دور جدید سلسله جلسات حکمت سیاسی اسلام در قرآن با موضوع «اتّفاق» گفت:
- از ابتدای انقلاب، عدهای در مقاطع مختلف موضوعات و مفاهیم دینیای را مطرح میکردند که به دلیل عدم درک درست آن، نهایتا دچار کجروی شدند. ما باید بدانیم که اگر موضوعاتی در جامعه و عرصهی سیاسی کشور مطرح میشوند، چه نسبتی با اندیشهی دینی و حکمت سیاسی اسلام دارند.
- موضوعی که امروز در کشور مطرح شده است، مسألهی «وفاق» است. در ابتدا، لازم است که نسبت ما با این مفهوم روشن بشود.
- حضرت امام(ره) نیز رمز پیروزی و موفقیّتهای انقلاب اسلامی را، «وحدت کلمه» میدانستند. یعنی «وحدت»، بر محور کلمهی «حق».
- سخن از وحدت نباید به صورت یک حرکت نمایشی و کاریکاتوری یا یک بازی سیاسی مطرح شود. نمیشود صحبت از وفاق و وحدت کرد امّا کسانی را که بیشترین تفرقه افکنیها و کینهتوزیها را در سابقهی خود داشتهاند وارد میدان کرد.
- لازمهی یک جامعهای که میخواهد به سمت پیشرفت حرکت کند، وفاق حول حرکت بر صراط مستقیم و مبانی مطرح شده توسط امامین انقلاب است. اگر بخواهیم این اصول را نادیده بگیریم، نه تنها پیشرفت نمیکنیم بلکه دچار پسرفت خواهیم شد.
● دکتـر #سعید_جلیلی #هفته_وحدت
🔴اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید!
🔹امروز در رسانهها، خبر انتصاب داماد ریاست محترم جمهور در نهاد ریاست جمهوری در رسانهها منتشر شد. بعد از این خبر، یادی کردم از رسانهها و گروههایی که پس از انتصاب داماد آقای #زاکانی در شهرداری تهران (باوجود آنکه آن انتصاب، بدون حقوق و مزایا بود) شدیدترین حملات را نثار او کردند و آنقدر هجمه را سنگین کردند تا شهردار را مجبور به لغو حکمش کردند؛ اما حالا همانها کمترین واکنش و انتقادی به انتصاب این یکی داماد نشان نمیدهند!
🔹پینوشت: دوستانم میدانند که از مهمترین دلایل جدایی بنده از شهرداری تهران، اختلاف نظر فنی بنده با شهردار محترم تهران به ویژه در زمینه سیاستهای شهرسازی و تراکم فروشیها و شهرفروشیهایی بود که متاسفانه در زمان ایشان شدت گرفت؛ نقدهایی که هنوز هم کمافیالسابق به آنها معتقد هستم. اما باوجود این نقدهای فنی و جدی، آنقدر شرافت دارم که مسائل سیاسی را متاثر از نقدهای فنی نکنم و خطاب به آنهایی که به همه چیز (حتی انتصاب دامادها) با خط کش صرفا سیاسی مینگرند و برخی از دامادها را دامادتر میدانند عرض میکنم که اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید!
#پزشکیان
محمد منان #رئیسی نماینده قم
دستگاه مورد استفاده توسط خلبان هلیکوپتر #شهید_رئیسی آیپد اپل بود.
طبق اعترافات اسنودن(۲۰۱۲) اپل مرتبط با NSA است.
حملهی سایبری به پیجرهای لبنان عملیات مشترک NSA+GCHQ+8200 بود!
نتیجه گیری دیر نیست؟
💥به غرب نباید اعتماد کرد
#لبنان #پیجر
✨از ۱۰ روز آینده، دو #ماه توی آسمون داریم!
از ۸ مهر تا ۵ آذر، سیارکی به اندازه یک اتوبوس به دور زمین میچرخه، این مینیماه به مدت دو ماه توی آسمون زمینه و بعد از اون به فضا برمیگرده.
🥺سنریهم ایاتنا فی الافاق و فی انفسهم
حتی یتبیّن انه الحق ...ماه #ربیع_الاول #هفته_وحدت میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است 💫
📚بهلول دانشمند👇
فردی چند گردو به بهلول داد و گفت :
بشکن وبخور وبرای من دعا کن..
بهلول گردوها را شکست و خورد
اما دعا نکرد ...
آن مرد گفت :
گردوها را می خوری نوش جان
ولی من صدای دعای تو را نشنیدم..
بهلول گفت :
مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است ..
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند
👌حکایتهای شیرین بهلول👌
🔰❤️🌺
جای خدا نباشیم
روزی درنمازجماعت موبایل یه نفر زنگ خورد
زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود
بعدنمازهمه اورا سرزنش کردند
واو دیگر آنجا به نماز نرفت.
همان مردبه کافه ای رفت وناگهان قلیان ازدستش افتاد وشکست
مردکافه چی باخوش رویی گفت اشکال نداره،فدای سرت
او از آن روز مشتری دائمی آن کافه شد
حکایت ماست:
جای خدا مجازات میکنیم
جای خدا میبخشیم
جای خدا.....
اون خدایی که من میشناسم
اگه بندش اشتباهی بکنه، اینجوری باهاش برخورد نمیکنه
منو شما جای خدا نیستیم اینو هیچوقت یادمون نره🙏🙏
🌹
#ناراضي_از_زن
ملا در بالاي منبر گفت : هرکس از زن خود ناراضي است بلند شود.
همه ي مردم بلند شدند جز يک نفر.
ملا به آن مرد گفت : تو از زن خود راضي هستي؟
آن مرد گفت : نه ...
ولي زنم دست و پامو شکسته نمي تونم بلند شم!
🙏💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما هم با بردن لقمه های سالم و نخوردن بچه ها، له شدنشون ته کیف زیر کتابا، توی مدرسه مشکل دارید؟🤦🏻♀
کافیه یه خمیر راحت و خوش قلق مثل همین باگت رو درست کنی، میبینی
دانشآموز نمونه ات چطوری عاشقش میشه🤩
☕️🍞🍳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شپردز پای🤤
این یکی از خوشمزهترین غذاهای سسی پنیری
حتماً امتحانش کنین و لذت ببری
☕️🍞🍳🍎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوراک لوبیا با گوشت بسیار پر خاصیت🍛🥘
☕️🍞🍳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه قطاب دوست داری حتما اینجوری درست کن🥰👇🏻
مطمئن باش همه عاشقش میشن 😍😋
☕️🍞🍳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبلش بگم آموزش دسر و تو پست بعدی براتون میزارم 🥰نکته ی بعدی باز نگین خیلی تند بود فیلم
بیشتر از این تایم ،نمیشه واقعا و من چیزایی که میدونم بلدین و دیگه نمیزارم ، مثل تفت دادن و مرغ و … فقط نکات مهم و میگم ☺️☺️
☕️🍞🍳
🌷بعضی فشارها وبلاها وعذابها دردنیا،
به خاطر به خودآمدن وتوجه ما به خداست:
ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (٤١)روم
🌷وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَىٰ دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (٢١)سجده
🌷وَمَا نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (٤٨)زخرف
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
۳ برنامه زیبای قرآن برای سحرها:
۱.نمازشب
ومن اللیل فتهجدبه نافله لک عسی ان یبعثک ربک مقاما محمودا.اسراء
۲.استغفار
وبالاسحارهم یستغفرون. ۱۸ذاریات
والمستغفرین بالاسحار.۱۷آل عمران
۳.تلاوت قرآن.
ورتل القرآن ترتیلا...سوره مزمل
🌷۱۰ نصیحت لقمان به پسرش:
🌷۱.به خداشرک نَوَرز که شرک، ظلم عظیم است
وإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ
إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ (١٣)لقمان
🌷۲.به والدین نیکی کن:۱۴ لقمان
وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ.
🌷۳.درمعصیت خدا ازوالدین پیروی نکن.۱۵لقمان
وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَىٰٓ أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
🌷۴.اعمالت نزدخداوند محفوظ است:
يَا بُنَيَّ إِنَّهَآ إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ
إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ (١٦)
🌷۵.نمازبپادار ۶.،امربه معروف ونهی ازمنکر:
🌷۷.درانجام دستورات خدا،مشکلات راتحمل کن:
یا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ
وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَآ أَصَابَكَ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (١٧)
🌷۸.به مردم احترام بگذار.باتکبر راه نرو:
وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا
إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ (١٨)
🌷۹.معتدل راه برو. ۱۰.فریادنزن
وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ
إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ (١٩)
پروانه های وصال
#دست_تقدیر۲ #قسمت_سی_هشتم🎬: با این حرف کیسان، آقامهدی متوجه شد که باید یک کلاس عقیدتی شروع کند اما
#دست_تقدیر۲
#قسمت_سی_نهم🎬:
مهدی همانطور که به همراه کیسان رو به ضریح زیبای امام غریب ایستاده بود، گفت: پسرم! هر چه دل تنگت می خواهد به خود آقا بگو...اینجا آستان خوبان است و بی توجه به تو که به چه دین و مذهبی هستی حرفت را می شنود، چه بگویی و چه نگویی غم و غصه ات را می داند که اینان انوار خدا هستند و نانوشته را میدانند و نا خوانده را می خواندند، خلاصه کلام هر چه می خواهد دل تنگت بگو...
مهدی این را گفت و خود را به گوشه ای کشاند و کیسان را گذاشت تا با ضامن آهو تنها باشد.
مهدی سرش را روی دستش گذاشت، و نفهمید چقدر گذشته و وقتی به خود آمد که دست کیسان روی شانه اش بود و گفت: بابا! حالت خوبه؟!
و عجیب این بابا گفتن به جان مهدی نشست.
مهدی با پشت دست اشک چشمانش را پاک کرد و همانطور که از جا بلند میشد گفت: خسته شدی؟! می خواهی برویم؟!
کیسان نگاهی به ضریح کرد و گفت: خسته؟! مگر اینجا خستگی معنا دارد؟!
نمی دانم چه سرّی در این مکان هست که تمام خستگی و غم و غصه آدم را زایل می کند! الان اینقدر احساس سبکی می کنم که تا به حال در عمرم نکردم و بعد اشاره ای به ضریح کرد و گفت: از این آقا خواسته ام تا مادرم محیا را از چنگ صهیونیست ها نجات دهد و آنوقت من هم حلقه غلامی این خاندان را به گوش می کنم.
اشک مهدی بار دیگر روان شد و رو به ضریح گفت: فدایت شوم که سپردم دست خودت و انگار خودت می خواهی اعتقادات این پسر را بسازی..
شبی پر از هیجان و التهاب و در آخر آرامش و زیبایی به صبح رسید.
اول صبح گوشی مهدی زنگ خورد و نام پسرم صادق روی آن نقش بست.
مهدی نگاهی به کیسان که کنار تخت روی زمین راحت خوابیده بود کرد و با نوک پا از اتاق بیرون رفت، در اتاق را بست و همانطور که به سمت آشپزخانه میرفت گوشی را وصل کرد.
صادق از آن طرف خط با هیجانی در صدایش گفت: سلام بابا! نمی گی ما دل توی دلمون نیست؟ چه اتفاقی افتاد؟ جرات نمی کردم زنگ بزنم اما کلی پیام براتون دادم اما دریغ از یک جواب، چی شد بابا؟!
مهدی لبخندی زد و گفت: سلام پسرک عجول، سر صبی ما را از خواب پروندی و رگباری سوال میپرسی و اجازه حرف زدن هم نمیدی ، یه ذره نفس بگیر تا برات بگم.
صادق نفسش را آرام بیرون داد و گفت: باشه قربان! من به گوشم
فقط قبل از هر چیزی بگم، مامان رقیه و آقا عباس و آقا رضا برای ساعت سه بلیط دارن، میخوان برن طرف عراق، انگار میخوان برن سر مزار نفیسه و کمیل...
مهدی سری تکان داد و گفت: باشه پس تا قبل حرکت ما خودمون را میرسونیم، همه چی به خوبی پیش رفت، دیشب با کیسان تا صبح حرم امام رضا بودیم
داداشت بیدار شد میایم اونجا از اونجا هم با هم میریم مرکز باید کیسان درباره کسایی که باهاشون در ارتباطه اطلاعاتی بده و با هم فکری هم یه راهی برای نجات مادرت محیا پیدا کنیم.
صادق از شنیدن نام داداش، حس مطبوعی بهش دست داد و گفت: خدا را شکر...امروز رؤیا را راهی کردم بره طرف شهرستان و کارش، من هستم تا هر وقت که لازم باشه اینجا می مونم، فقط یه سوال، لازم نیست چیزی درباره کیسان به مامان رقیه بگم؟!
مهدی لبخندی زد و گفت: نه، بزار خودش ببینه، ببینیم می تونه تشخیص بده یا نه و به نوعی سورپرایز بشه، در همین حین صدای سلام کیسان از پشت سرش به گوش رسید...
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼