eitaa logo
پروانه های وصال
8.1هزار دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
22.4هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
پروانه های وصال
#داستان #دختر_شینا 🌹خاطرات شهیدحا ستارابراهیمی هژبر #قسمت_چهل_وپنجم 💞دو سه بار هواپیماهای عراقی
🌹خاطرات شهیدستلرابراهیمی هژبر 💞بغض راه گلویم را بسته بودخندیدو باهمان لحن بچگانه گفت:«آهان فهمیدم دلت برام تنگ شده اونم خیلی خیلی زیاد..» یعنی منو دوست داری؟خیلی خیلی زیاد؟! هر چی به او بیشتر نگاه میکردم بیشتر گریه ام میگرفت هر چی او بیشتر حرف میزد بیشتر گریه ام میگرفت بچه هارو آورد جلو صورتم گفت:«مامانی رو بوس کنید مامانی رو ناز کنید» بچه های با دستای کوچک ولطیفشون صورتم را ناز کردن پرسیدخب کجا رفته بودی؟با گریه گفتم :«رفته بودم نون بخرم» گفت:خریدی؟گفتم:« نه نگران بچه هابودم اومدم سری بزنم برم» گفت:«حالا تو بمون پیش بچه ها من میرم» اشکهایم را دوباره با چادر پاک کردم گفتم:«نه نه نمیخواد تو زحمت بکشی دو نفر بیشتر به نوبتم نمونده خودم میرم» بچه هارو گذاشت زمین چادرم رو از سرم درآورد به جا رختی آویزان کردگفت: «خودم میرم خانوم گفت: تا وقتی خونه هستم خرید خونه به عهده منه خانووووم» گفتم: «آخه باید بری ته صف» گفت :«میخرم حقم دندم نرم اگه میخوام نون بخرم باید برم ته صف» .بعد خندید داشت پوتینهایش را میپوشید گفتم:« لااقل بیا لباسهایت را عوض کن کفشایت را واکس بزنم دوش بگیر» خندیدو گفت:« تا20بشماری بر گشتم» خندیمو آمدم تو اتاق صورت بچه ها رو شستم لباسهایشان را عوض کردم غذا گذاشتم خانه را مرتب کردم دستی به سروصورتم کشیدم وقتی صمد نان بدست به خانه برگشته بود خانه ازاین رو به آن رو شده بود 💞بوی غذا خانه را پر کرده بود آفتاب وسط اتاق پهن شده بود درودیوار اتاق به رویمان میخندید. فردا صبح صمد از خانه بیرون رفت وقتی برگشت چند ساک بزرگ پلاستیگی دسش بودباز رفته بود خرید از نخودولوبیا گرفته تا قندوچای و شکرو برنج گفتم:«صمدجان یعنی میخوای به این زودی برگردی؟!!!» گفت:« به این زودی که نه ولی خب، قدم جان بلاخره باید برم من که موندنی نیستم بهترهزودتر کارامو انجام بدم دوست ندارم برای یه کیلو عدس بری دم مغازه» بعد همانطور کیسه هارو داشت می آورد آشپزخانه میگذاشت گفت:«راستش اومدم دیدم رفتی صف نون نوایی از خودم بدم اومد»کیسه هارو ازش گرفتم گفتم:«صمدجان یعنی به من اطمینان نداری؟»دست پاچه شدایستاد نگاهم کرد گفت« نه نه خانم منظورم این نبود» منظورم این بود من باعث عذاب!وناراحتیت شدم اگر بامن ازدواج نکرده بودی الان برای خودت خونه مادرت راحت بودی میخوردی میخوابیدی خندیدمو گفتم چقد بخوروبخواب!! برنج هارو توی سینی بزرگی خالی کرد و گفت: نه نه تو دست نزن خودم همشو پاک میکنم گفتم:بهترین کار اینکه اینجا بشینم خندیدو گفت: مثل اینکه خانوم خانوما راه افتادی آفرین پس بیا پیشم بشین اینجا کنار خودم باهم پاک کنیم تو آشپزخانه کنار هم نشستیم تا صبح نخودلوبیا وبرنج پاک کردیم تعریف کردیمو گفتیم و خندیدیم بعداز ناهار صمد لباس پوشید گفت: میخوام برم سپاه زود برمیگردم گفتم :«عصر بریم بیرون؟» با تعجب!!پرسید کجااا گفتم »نزدیک عیده میخوام برای بچه ها لباس نو بخرم دیدم» رنگ از صورتش پریدلبانش سفید شد گفت :چی چی لباس عید؟! گفتم :«حرف بدی زدم؟!» گفت:»یعنی من دست بچه هامو بگیرم ببرم لباس نو بخرم؟! قدم جان اونوقت جواب بچه های شهدارو چی بدم یعنی از روی بچه های شهدا خجالت نمیکشم....» ادامه دارد
🔺 #‏شهادت جامه‌ای بود که جز آن برازنده #حاج_قاسم نبود. اما #آمریکا باید بداند بهایی را بابت این حماقت خواهد پرداخت که در مخیله سران کاخ سفید نمی‌گنجد. شهادت مالک اشتر سپاه علی تبریک و تسلیت باد. 🔺إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ...
‏گرگها خوب بدانند ، در این ایل غریب گر پدر مرد ، تفنگ پدری هست هنوز گر چه مردان قبیله همگی کشته شدند توی گهواره چوبی پسری هست هنوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انتقام شهید حججی...حذف داعش بود انتقام سردار سلیمانی...فتح قدس خواهد بود. ان شاءالله✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غروب جمعه شدن ها برایمان تاکی سحر نگشتن شب های آسمان تاکی تمام سال و تمامیِ هفته ها رفتند ندیدن رخ تو درطی زمان تا کی برای جمعه ی هر هفته گریه داریم بیا بیا گل زهرا زعمق جان تاکی
چه غروب جمعه ی غم انگیزی ...😭😭
512.2K
انتقام و مراسم تشییع حاج قاسم چگونه باید باشد؟ بخشی از جلسه محرمانه با هدف برنامه ریزی مشارکت حداکثری مردم در سوگ و انتقام استاد علی تقوی
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 هرگز از تلاش برای بدست آوردن آنچه که در طلبش هستید، دست نکشید. صبرکردن سخت است اما حسرت، مشکل تر ┄┅═══❁☀❁═══┅┄