#کوکوی_بلغور_گندم ⛱
🔴طرز تهیه🔻🍘
🔸۳تا سیب زمینی متوسط رو اب پز کردم ورنده کردم
یه پیمانه بلغور ریز که من از مارک ترکیه استفاده کردم رو با ۱/۵لیوان آبجوش خیس کردم و درب ظرف رو گذاشتم ونیم ساعت گذاشتم بمونه تا بلغور خیس بخوره ونرم بشه (بلغور باید نرم نرم باشه)
اگه از بلغور معمولی استفاده میکنید با کمی اب بذارید بپزه وابشو بکشه و اصلا آب نداشته باشه و کاملا نرم بشه
🔸یک عدد پیاز درشت هم رنده کردم
تو یه کاسه سیب زمینی رنده شده بلغور خیس خورده و پیاز رنده شده ونصف قاشق رب گوجه ونصف قاشق رب فلفل و۳ قاشق غذا خوری پر آرد و نمک و زردچوبه و فلفل و پودر سیر یک عدد تخم مرغ هم اضافه کرده خوب مخلوط کرده وبا دست ورز دادم( باید خوب ورز داده بشه ) وبعد با دست شکل دادم و مرتب دستمو به آب زدم چون مایه چسبناکه و کناره های کوکو را مرتب کردم
🔸وتو روغن داغ سرخ کردم حرارت رو کم کنید وتو ظرف کوچیک وگود با روغن نسبتا زیاد سرخ کنید تا کوکو هاتون خوشرنگتر وخوشمزه تر بشه و تا یه طرفش کاملا سرخ نشده ظرف دیگه رو برنگردانید وگرنه کوکو وا میره
🦋به امروز بنگر!
زیرا زندگی همین است، همه زندگى در امروز است. همهٔ واقعیتهای وجودی تو در امروز نهفته است:
موهبتِ رشد، شکوه اعمال و کردارهایت، و افتخار پیروزیهای تو.
دیروز رویایی بیش نیست
و فردا یک توهم است. اگر امروز را خوب بگذرانی
فردای تو شادیبخش میشود
و فردای تو امیدبخش. بنابراین به امروز خود خوب بنگر
و به سپیدهدم سلام کن!
#قلبت_را_به_خدا_بسپار 💚
💕💛💕
•✨🧡•
#تلنگر
✍اثر چت با نامحرم
مثل بعضی از تصادف هاست😣
همان موقع تورا نمیکشد ...!
اما بعد از مدتی،یک بار،
حتی با یک ضربه کوچک
همه چیزت را میگیرد❗️
مراقب داشته هایت باش💌
💕💛💕
گاهی بایدبا خیالی
آسوده زندگی کرد
رها ازهرنبردی وشکستی
آموختم که
هیچ دارویی نمیتواند
همچون اُمید
آدمی را زنده نگه
داشته باشد!
زندگی بیاوردعشق ببخشد
💕💛💕
اگر به جای محبتی که بہ کسی
کردی از او بی مهری دیدی
مایوس نشو چون برگشت آن
محبت را از شخص دیگری در
رابطه با موضوع دیگری خواهی
گرفت شک نکن...
تو فقط خوب باش و خوب بمان
💕💛💕
#تلنگــر💥
#استاد_دانشمند:
محبت كن...
تا امام زمان بهت محبت كنه!
تو فكر میكنى فقط دعاى ندبه بايد بخونى تا آقا نگات بكنه؟!
فكر میكنى بايد حسينيه بياى حتما؟!
نه...
خیلی از من و شما حسينيه امون؛ مادرمونه، بابامونه، فقير طايفه مونه، قوممونه، غريب همسايه مونه
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
💕🧡💕
#کوکو_گوشت_کوبیده
مواد لازم :
. گوشت کوبیده ۵ قاشق غذاخوری
. تخم مرغ ۲ عدد
. سیر رنده شده ۱ قاشق غذاخوری
. نمک و فلفل به مقدار لازم
طرز تهیه :
از باقی مانده گوشت کوبیده ای که از ابگوشت مانده است میتوانید کوکو ساده و خوشمزه ای تهیه کنید ، گوشت کوبیده را با تخم مرغ ها ، سیر رنده شده و نمک و فلفل مخلوط کنید.
درون تابه ای روغن بریزید ، پس از داغ شدن روغن ۱ قاشق غذاخوری از مایه کوکو بردارید و درون تابه بریزید و به همین صورت تمام تابه را از تکه های کوکو پر کنید و با حرارت ملایم بگذارید سرخ شود.
مقدار تخم مرغی که اضافه میکند باید به اندازه باشد ( نه زیاد شل و نه زیاد سفت ) ؛ همینکه با قاشق بتوانید راحت از مایه بردارید یعنی مقدار تخم مرغ کافی میباشد ، در صورت لزوم میتوانید تخم مرغ بیشتری مصرف کنید.
پس از اماده شدن کوکوها را در نان قرار دهید و همراه با پیازچه، سبزیجات، گوجه و سس دلخواه سرو نمائید.
خوشبختى داشتن
اين حس است ڪه
دلتان نخواهد
ڪس ديگرى باشيد،
جاى ديگرى زندگى
ڪنيد و ڪار ديگرى
داشته باشيد.
از زندگیتان همانگونه
ڪه هست لذت ببرید
💕🧡💕
✍💎
ﺍﺯ شخصی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺍﻗﺒﻪ ﻭ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ، چه به دست ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴــﭻ ...! ﺍما ، ﺑﻌﻀﯽ چیزﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ؛ ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻭ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ ...
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑـه دﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلماﻥ ﺧﻮﺏ می شوﺩ ؛ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍدن ها ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ و راحت مان می کند ...
💕🧡💕
✅توبه جوان بنی اسرائیل
✍جوانی در بنی اسرائیل زندگی می کرد و به عبادت حق تعالی مشغول بود روزها را به روزه و شبها را به نماز و طاعت، تا بیست سال کارش همین بود تا که یک روز فریب خورده و کم کم از خدا کناره گرفت و عبادتها را تبدیل به معصیت و گناه کرد و از جمله گنه کاران قرار گرفت و در این کار بیست سال باقی ماند یک روز آمد جلو آئینه خود را ببیند، نگاه کرد دید موهایش سفید شده از معصیتهای خود بدش آمد واز کرده های خود سخت پشیمان گردید.
گفت خدایا بیست سال عبادت و بیست سال معصیت کردم اگر برگردم بسوی تو آیا قبولم می کنی. صدائی شنید که می فرماید: «اجبتنا فاحببناک ترکتنا فترکناک و عصیتنا فامهلناک و ان رجعت الینا قبلنا». تا آن وقتی که ما را دوست داشتی پس ما هم تو را دوست داشتیم. ترک ما کردی پس ما هم تو را ترک کردیم، معصیت ما را کردی ترا مهلت دادیم. پس اگر برگردی بجانب ما، تو را قبول می کنیم. پس توبه نمود و یکی از عبّاد قرار گرفت. از این مرحمتها از خدا نسبت به همه گنه کاران بوده و هست.
بازآ بازآ هرآنچه هستی بازآی
گر کافر و گبر و بت پرستی بازآی
این درگه ما درگه نامیدی نیست
صدبار اگر توبه شکستی بازآی
💕💛💕
پروانه های وصال
#نکات_دعای_عهد 27 «پشتیبان مولا»💕 🌸 وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ...خداوندا پشتوانهی محکمی برای مولای
✍ #نکات_دعای_عهد 28
«یاور آبادگر»💕
🌴وَاعْمُرِ اللّٰهُمَّ بِهِ بِلادَكَ،...خدایا به دست او کشورهایت را آباد کن!
📜 در این فراز دعا از خدا می خواهیم خرابی ها و نابسامانی های شهرهای مختلف به دست حضرت سامان بگیره و همه جا آباد بشه...
💠 همانطور که امام باقر(ع) هم می فرمایند: فلا یبقی فی الأرض خراب الّا عُمَّر!
💯در زمان ظهور امام عصر، بر روی زمین، هیچ خرابی نخواهد بود، مگر این که آباد خواهد شد.
⚠️ اماااا....آیا همه اینها به یکباره اتفاق می افته یا باید از قبل زمینه سازی شده باشه؟؟
🔰 مسلما برای رسیدن به این آبادانی و مدینه فاضله فقط دعا و درخواست کافی نیست و باید ایجاد عمران و آبادی یکی از ویژگی های یاران امام عصر عج باشد.
💟 چون حرکت در راه امام زمان یعنی ایجاد زمینه ظهور و حرکت به سوی آینده !
🔺 با توجه به این نکته معلوم میشه که بسیاری از مشکلات سیاسی و اقتصادی جامعه ناشی از بیتوجهی به فرهنگ و مدیریت مهدوی هست!!
پروانه های وصال
#مردی_در_آینه #قسمت_دوم : برداشت اول قهوه رو برداشتم و رفتم بیرون ... افسرپشت میز، زل زده بود ب
#مردی_در_آینه
#قسمت_سوم: تازه کار؟!
مشاهدات اولیه صحنه جنایت .... نوجوانی با موهای نیمه ژولیده ... قد، حدودا 188 ... شلوار جین آبی پر رنگ ... تی شرت لیمویی ... پیراهن چارخانه سبز و آبی غرق خون ... و رد خونی که روی زمین کشیده شده بود ...
دستکش ها رو دستم کردم و رفتم بالای سر جنازه ... هنوز دل و روده ام بهم می پیچید ... و دیدن جنازه غرق خون حالم رو بدتر می کرد ... چند دقیقه بعد، دوباره حالم بهم خورد ...
دیگه بدتر از این نمی شد ... جلوی همه ... بالای سر جنازه ...
افسر پلیسی که چند قدمی مون ایستاده بود ... با حالت تمسخرآمیزی بهم تیکه انداخت ...
- بهت نمی خورد تازه کار باشی ... خوبه توی این سن*، امیدت به آینده رو از دست ندادی و به پلیس ملحق شدی ...
اوبران با ناراحتی بهم نگاه کرد ... دیگه تحمل تمسخر اونها رو نداشتم ... برگشتم بالای سر جنازه ...
- چند تا از ناخن های دستش بر اثر سائیدگی روی زمین شکسته ... از حالتش مشخصه تا آخرین لحظه برای دفاع از خودش جنگیده ... و توی آخرین لحظات هم برای درخواست کمک، روی زمین خودش رو کشیده ... اما به خاطر ضربات و شدت خونریزی، نتونسته خودش رو به جایی برسونه ... کسی اون رو ندیده یا نخواسته ببینه ...
- احتمال داره عضو گروه گنگ یا فروش مواد دبیرستانی باشه ... بین گنگ ها زیاد درگیری پیش میاد ...
سرم رو آوردم بالا و محکم توی چشمهاش نگاه کردم ... وقت، وقت انتقام بود ...
- اینجاست که تفاوت بین یه کارآگاه تازه کار واحد جنایی با یه پلیس گشت کهنه کار مشخص میشه ... حتی پلیس تازه کاری مثل من می دونه وقتی یه درگیری توی دبیرستان پیش بیاد ... اولین انگشت اتهام میره سمت گنگ های دبیرستانی ... پس یه مواد فروش که تیپ لباس پوشیدنش عین بچه های عادی، سالم و درس خونه ... روی ساعدش از این مدل خالکوبی ها* نمی کنه ... که از 100 متری مثل آژیر قرمز برای پلیس ها جلب توجه کنه ... این خالکوبی هر چی هست ... مال زندگی قبلی این بچه است ...
بدون اینکه به حالتش توجه کنم ... از جا بلند شدم و بین جمعیتی که جمع شده بودن، چشم چرخوندم ...
اوبران اومد سمتم ...
- دنبال کی می گردی؟ ...
-اینجا نیست ...
- کی؟ ...
مکث کردم و برگشتم سمتش ...
- همین الان به تمام پلیس هایی که اینجان بگو سریع کل دبیرستان رو ... دنبال یه دختر با رژ بنفش تیره بگردن ... تمام گوشه کنارها رو ... زیرزمین ... انباری یا هر گوشه کناری رو ...
محکم توی چشم هاش نگاه کردم ...
- اگه خودش قاتل نباشه ... آخرین کسیه که غیر از قاتل ... مقتول رو زنده دیده ...
* به تازگی وارد 31 سالگی شده بودم.
* نوع طرح خالکوبی روی ساعد مقتول، مخصوص گنگ های دبیرستانی و خیابانی بود.
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
#مردی_در_آینه #قسمت_سوم: تازه کار؟! مشاهدات اولیه صحنه جنایت .... نوجوانی با موهای نیمه ژولیده
#مردی_در_آینه
#قسمت_چهارم: تماس های شخصی
- پیدا کردن یه آدم ... اونم از روی رنگ رژش ... توی دبیرستان به این بزرگی بی فایده است ... عین پیدا کردن یه قطره آب وسط دریاست ...
با بی حوصلگی چرخیدم سمتش ... هنوز سرم گیج بود و دل و رده ام بهم می پیچید ...
- یه بار گفتم تکرارشم نمی کنم ... بهانه هم قبول نمی کنم ...
و رفتم سمت دفتر دبیرستان ... معاون مدیر اونجا بود اما اثری از خودش نبود ... یعنی قتل یه دانش آموز دبیرستانی توی ساعت درسی، از نظر مدیر چیز مهمی نبود؟ ... یا چیزی اون دانش آموز رو از بقیه مستثنی می کرد؟ ...
معاون پشت سرم راه افتاده بود ...
- کارآگاه مندیپ ... اگه به چیزی یا کمکی نیاز دارید من در خدمت شمام ...
محکم توی صورتش نگاه کردم ... حالت چهره اش تمام نظریاتم رو تقویت می کرد ... چرا مدیر اینجا نیست؟ ...
بدون اینکه بهش توجه کنم در رو باز کردم و رفتم داخل ... منشی از جاش بلند شد و اومد سمتم ... اما قبل از اینکه چیزی بگه ... من وسط اتاق مدیر ایستاده بودم ...
محکم و با حالتی کاملا تهاجمی اولین حمله رو شروع کردم...
- چه کسی پای تلفنه ... که صحبت باهاش از قتل یه دانش آموز توی ساعت درسی ... توی مدرسه ای که تو مدیرش هستی مهمتره؟ ... واست مهم نیست؟ ... یا به هر دلیلی از مرگ اون دانش آموز خوشحالی؟ ...
خشکش زد ... هنوز تلفن توی دستش بود ...
چند قدم جلوتر رفتم ... حالا دیگه دقیقا جلوی میزش ایستاده بودم ... کمی خم شدم و هر دو دستم رو گذاشتم روی میز ... و محکم توی چشم هاش زل زدم ...
- ازت پرسیدم کی پشت خطه؟ ...
فریاد دومم بی نتیجه بود ... سریع به خودش اومد و تلفن رو گذاشت ...
- شما همیشه و با همه اینطور پرخاشگر برخورد می کنید؟...
از جاش بلند شد و رفت سمت در ... و در رو پشت سر منشیش بست ...
- یادم نمیاد جواب سوالم رو گرفته باشم؟ ...
چند لحظه صبر کرد ... سعی می کرد به خودش و شرایط مسلط بشه ... اما چه نیازی به این کار داشت؟ ...
- تلفن فوری و شخصی بود ... و اگه قصد دارید این بار سوال کنید چه کار شخصی ای می تونه از پیگیری یه قتل توی دبیرستان من مهم تر باشه ... باید یادآوری کنم برای پاسخ به چنین سوال هایی و سرکشی توی امور شخصی من و دبیرستانم ... باید دلیلی داشته باشید که این سوال ها با تحقیق درباره قتل رابطه داره ... که در این صورت، لازم می دونم یه تماس شخصی دیگه بگیرم ... البته این بار با وکیلم... دلیلی وجود داره که تماس های کاری من به این قتل مربوط باشه؟ ...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#کلام_شهید🌷
شهیدبزرگوار مهدی زین الدین:🌿
هر کس در شب #جمعه #شهدا را یاد کند،
#شهدا هم او را نزد #اباعبدالله یاد میکنند.
#شهدا را یاد کنید حتی با ذکر #صلوات
💕❤️💕
همیشه میگفت:
"خوشا به حال کسانی که مفقودالاثر و مفقود الجسد هستند.
هر شب جمعه حضرت زهرا(س) خودش به دیدن آن ها میرود. بالای سرشان مینشیند، خوشا به حالشان که خانم را میبینند.
آن وقت مادرها همه اش بی تابی می کنند که چرا شهیدمان را نیاوردند بگو آخه مادر جان تو بروی بالای سر پسرت بهتر است یا خانم فاطمه زهرا(س)؟"
میگفتم: خب معلومه حضرت زهرا(س)
میگفت: " پس هیچ وقت فکر نکنی اگه من مفقودالاثر شدم چرا نیامدم اجازه بده بی بی دو عالم بیاید بالای سرم..."
🕊#شهیداسماعیل_فرجوانی"
💕🧡💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_های_دلتنگی
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
#استوری
💔استوری بسیار زیبای فراق کربلا
💠انشاءالله به زودی حرم ارباب
🎤با نوای:
کربلایی عبدالحسین شفیع پور
⚜️ آیةاللّه ناصری:(ره)
🌷 نماز شب، شفیع در نزد حضرت ملک الموت است.
موقعی که حضرت ملک الموت تشریف می آورند، نماز شب می آید و شفاعت او را می کند.
می گوید: «ایشان اهل نماز شب بوده است». البته او هم می داند. اما اينها جنبه تشریفاتی آن است.
🌷 دو رکعت نماز شب بخوان. حالا نماز شب هم نشد، نماز مستحبی بخوان. نماز قضا بخوان. نماز ِهدیه به پدر و مادرت بخوان.
🌷 هر دو رکعت نمازی که در شب بخوانی، بهتر از هزار رکعت است که در روز خوانده بشود.
#نماز_شب
💕🧡💕
🌷۷ صفت مومنین،درسوره مومنون:
🌷۱.خشوع وادب درنماز
🌷۲.پرهیز ازگناه وکارهای بیهوده
🌷۳.دادن خمس و زکات
🌷۴.حجاب وعفت
🌷۵.خیانت نکردن به امانت
🌷۶.وفای به عهد
🌷۷.مواظبت برنماز....۱تا۹ سوره مومنون
🌷پاداش:بهشت جاودانه خدا
💕🧡💕