پروانه های وصال
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و هفتاد و هفتم سرم به قدری من
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دویست و هفتاد و هشتم
دستم را گرفته و التماسم میکرد تا آرام باشم و من تحمل آوارگی دیگری را نداشتم که با صدای بلند گریه میکردم. می دانستم صدای گریههای بیقرارم تا خانهشان میرود و مجید هم فهمید دیگر کار از کار گذشته و حتماً صدای ضجههایم را شنیدهاند که از سرِ راهم کنار رفت تا با پای خودم به محکمه جدیدم بروم. در اتاق را گشودم و طول ایوان را تا پشت درِ خانه آسید احمد دویدم. مجید هم بیتاب اینهمه بیقراریام، پا برهنه به دنبالم آمد و میدید دستم به شدت میلرزد که دستش را جلو آورد، با سر انگشتش آهسته به در زد و صاحبخانه انتظار آمدن ما را میکشید که بلافاصله در را گشود. خود آسید احمد بود، با همان چهره خندان و چشمان مهربان. عبا و عمامهاش را درآورده و با یک پیراهن سفید و عرقچینی ساده، صمیمیتر از همیشه نگاهمان میکرد. در برابر صورت غرق اشک من و نگاه مضطرّ و پریشان مجید، لبخندی لبریز محبت تقدیممان کرد و نمیخواست به روی خودش بیاورد که با کمال خونسردی، سر به سر حال خرابمان گذاشت: «شماها مگه خواب ندارید؟ این موقع شب اینجا چی کار میکنید؟ برید بخوابید، فردا صبح یه دنیا کار داریم!» مجید شرمنده سرش را پایین انداخت و من دیگر عنان صبوریام را از کف داده بودم که عاجزانه التماسش کردم: «حاج آقا! تو رو خدا بذارید حرف بزنم! تو رو خدا به حرفام گوش کنید!» و هیچگاه مستقیم نگاهم نمیکرد که همانطور که سرش پایین بود، با لحنی پدرانه تعارفم کرد تا با آسودگی خاطر وارد خانهاش شوم: «بیا تو دخترم! بیا تو باباجون!» که مامان خدیجه هم رسید و با دیدن آشفته حالیام، شوهرش را کنار زد و آنچنان در آغوشم کشید که غافلگیر شدم. با هر دو دستش، بدن لرزان از ترسم را به سینهاش چسبانده و زیر گوشم زمزمه میکرد: «آروم باش مادر جون! قربونت برم، آروم باش!» و همانطور که در حمایت دستهای مهربانش بودم، با قدمهایی بیرمق وارد اتاق شدم. آسید احمد پایین اتاق دمِ در نشست و اشاره کرد تا مجید هم کنارش بنشیند. مامان خدیجه هم مرا با خودش بالای اتاق بُرد و پهلوی خودش نشاند و سعی میکرد تکیهام را به پشتی دهد تا نفسم جا بیاید. آسید احمد سرش را پایین انداخته و با سر انگشتانش با تار و پود فرش بازی میکرد و میدیدم جگر مامان خدیجه برایم آتش گرفته که اینچنین دلسوزانه نگاهم میکند. چشمان مجید از همان سمت اتاق، از صورتم دل نمیکَند و از نگرانی حالم پَر پَر میزد که آسید احمد هم تپشهای قلب عاشقش را حس کرد و با لبخندی پُر مِهر و محبت، دلداریش داد: «نترس باباجون! خانمت یه خورده دلش گرفته! زینبسادات ما هم همینجوره! یه وقتایی دلش میگیره و گریه میکنه!» هنوز دست مامان خدیجه پشتم بود و با دست دیگرش، دستهای لرزانم را از زیر چادر گرفته بود تا از گرمای محبتش آرام شوم و من همچنان بیصدا گریه میکردم و دیگر نفسهایم به شماره افتاده بود که صدا زد: «زینبسادات! مادر یه لیوان آب بیار!» و زینبسادات مثل اینکه تا آن لحظه جرأت نمیکرد از اتاقش بیرون بیاید، با عجله به سمت آشپزخانه رفت و برایم لیوانی آب آورد. مامان خدیجه لیوان آب را از دستش گرفت و اشاره کرد تا دوباره به اتاقش برود. اصرار میکرد تا ذرهای آب بخورم و من فقط میخواستم خودم به همه چیز اعتراف کنم که سرم را پایین انداختم تا چشمم به چشم آسید احمد نیفتد و اشک چشمم بند نمیآمد که میان گریههای مظلومانهام با صدایی لرزان شروع کردم: «من وهابی نیستم، من سُنی ام! خونوادهام همه اهل سنت هستن. فقط بابام... اونم سُنی بود...» و نمیتوانستم بیمقدمه بگویم چه بر سرِ پدر اهل سنتم آمد که به یک وهابی افراطی بدل شد، پس قدمی عقبتر رفتم: «ولی مجید شیعهاس. برای کار تو پالایشگاه اومده بود بندر و مستأجر طبقه بالای خونه ما بود. یکسال و یکی دو ماه پیش با هم ازدواج کردیم و تو همون طبقه زندگیمون رو شروع کردیم. ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم، نه خودمون، نه خونوادههامون، همه چی خوب بود...»
کوروش و ناسیونالیسم افراطی
رهبر معظم انقلاب:
💠 تختجمشید، یک اثر معماری است؛ انسان، اثر معماری را تحسین میکند و چون متعلّق به ایرانیهاست، به آن افتخار هم میکند؛ اما این غیر از آن است که ما دلها و ذهنها و جانهای مردم را متوجّه به نقطهای کنیم که در آن خبری از معنویت نیست، بلکه نشانهٔ طاغوتیگری است!
🔻در همان ساختمانها که امروز بعد از گذشت ۲۰۰۰سال، ویران است، زمانی به مناسبت نوروز، خدا میداند که چقدر بیگناه، در مقابل تخت طاغوتهای زمان به قتل میرسیدند اینطور چیزی افتخاری ندارد.
🗓 ۷۸/۱/۱
به مناسبت #جمعه ۷ آبان باید به #دولت_انقلابی #رئیسی افتخار کنیم نه دولتهای طاغوتی گذشته ناسیونالیستی افراطی هم ممنوع ⛔
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 شاهراه مرگ
سلیمان نبی (ع) را فرزندی بود نیک سیرت و با جمال. در کودکی درگذشت و پدر را در ماتم خود گذاشت. سلیمان سخت رنجور شد و مدتی در غم او می سوخت.
روزی دو مرد نزد او آمدند و گفتند: ای پیامبر خدا! میان ما نزاعی افتاده است. خواهیم که حکم کنی و ظالم را کیفر دهی و مظلوم را غرامت بستانی.
سلیمان گفت: نزاع خود بگویید. یکی گفت: من در زمین تخم افکندم تا بروید و برگ و بار دهد. این مرد بیامد و پای بر آن گذاشت و تخم را تباه کرد. آن دیگر گفت: وی، بذر در شاهراه افکنده بود و چون از چپ و راست، راه نبود، من پا بر آن نهادم و گذشتم.
سلیمان گفت: تو این قدر نمی دانی که تخم در شاهراه نمی افکنند که از روندگان خالی نیست. همان دم مرد به سلیمان گفت: تو نیز این قدر نمی دانی که آدمی بر شاهراه مرگ است و چندان نگذرد که مرگ بر او پای خواهد نهاد، که به مرگ پسر جامه ماتم پوشیده ای؟
سلیمان دانست که آن دو مرد، فرشتگان خدایند که به تعلیم و تربیت او آمده اند. پس توبه کرد و استغفار گفت.
📗 #کیمیای_سعادت
✍ ابوحامد محمد غزالی
🍁🍂🍁🍂
بهقول استاد پناهیان :
مانندڪودڪۍڪہانگشتپدر
رادرخیاباندردستگرفته...🌱
وقتۍازخانهبیرونمۍآییدسعۍکنید
انگشتخدارادردستبگیرید
واینانگشترارهانکنید(:
#خداجآن...🌿
🍂🍁🍂🍁
🔴مقـالـه واکـسن برکـت در ۴ آبان ماه یا ۲۶ اکتبر در نشریه معتبر علمی بین المللی مدیکال وایرولوژی منتشر شده است
🔻خبرگزاری فارس،
اصغر عبدلی، فناور پروژه واکسن برکت اظهار داشت: پس از ارائه مقاله علمی و مستندات تولید واکسن برکت و عبور از مراحل داوری و پاسخ به پرسشهای تخصصی داوران، مقاله پیشبالینی واکسن کووایران برکت در مجله مدیکال وایرولوژی با ضریب تأثیر ۶/۹۸۹ و در رده نشریات Q1 منتشر شد.
🔹فایل کامل مقاله منتشر شده را در مجله بین المللی در کانال پرفسور کرمی مطالعه کنید
🔻وی افزود: جادارد از اعتماد و صبر جامعه علمی کشور و حمایت مردم ایران در این مسیر برای دستیابی به این نقطه و کسب افتخار و عزت برای کشور قدردانی کنیم.
🔻عبدلی خاطرنشان کرد: دغدغه ستاد اجرایی فرمان امام و مدیران پروژه واکسن برکت از ابتدا این بود که مقالات مربوط به تلاش دانشمندان نخبه کشور برای تولید نخستین واکسن ایرانی کرونا در معتبرترین مجلات بینالمللی منتشر شود که البته مقالات متعددی از واکسن کووایران برای مجلات معتبر ارسال شده و در مرحله داوری است.
🔻وی گفت: امیدواریم سایر مقالات مربوط به این واکسن نیز به زودی چاپ و منتشر شوند.
🔻فناور #واکسن کوو ایران برکت افزود: بار دیگر شعار "ما میتوانیم" ایرانیان برای جهانیان ثابت شد.
😍👏تبریک به دانشمندان
ایرانی و ملت ایران 💪📖🇮🇷✌️
#دولت_انقلابی یعنی #ایران_قوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁در این شب پاییزی
🍂دعا میڪنم
🍁شبتون پر امید
🍂عشقتون خدا
✨زندگیتون پویا
🍁و لحظہ هاتون پر از آرامش باشہ.
🍁زندگیتون پر از آدمهای خوب
🍂و امضاء خدا پای تک تک آرزوهاتون
شبتون بخیر ✨🍁🌙⭐️
🍁🍂
هدایت شده از پروانه های وصال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای آنکه گشـایندهٔ هـر بنـد تـویی🌸
بیرون ز عبـارت چه و چنـد تـویی🌸
این دولت من بس که منم بندهٔ تو🌸
این عزت من بس که خداوند تویی🌸
به نام خداونـد بخشنـده و مهربان🌸
🌸🍃
هدایت شده از پروانه های وصال
سـ🍁ــلام
روزتون پراز خیر و برکت 💐
امروز یکشنبه
☀️ ٩ آبان ١۴٠٠ ه. ش
🌙 ٢۴ ربیع الاول ١۴۴٣ ه.ق
🌲 ٣١ اکتبر ٢٠٢١ ميلادى
🌸🍃
هدایت شده از پروانه های وصال
🌷آن چشمه ی جوشنده اکسیر حیات
🌼انگیزه ی خلقت است و آیینه ی ذات
🌷بشنو که فرشتگان همه می گویند
🌼بر خاتم انبیا محمد صلوات
🌷اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ🌷
🌷🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌼🌷
🍁🍂
هدایت شده از پروانه های وصال
🌷امــروز
💖از خـــدا
🌷برایت من چنین خواهم
💖دلت آرام
🌷تنت سالم
💖دعاهایت مستجاب
🌷عاقبتت بخیر
💖آفتاب عـمرت
🌷هميشــه برقرار
💖و زندگیت سرشار از
🌷عشق و آرامش
💖یکشنبه تون زیبا و در پناه خدا
🌷🍃
هدایت شده از پروانه های وصال
نیایش صبحگاهی 🌸
🍁الهی"دردهایی" هست كه
✨با گوشی نمیتوان گفت...
🍁گفتنیهایی" هست كه
✨هیچ قلبی محرم آن نیست...
🍁الهی"تلاشهایی" هست كه
✨جز به مدد تو ثمر نمیبخشد...
🍁تغییراتی هست كه
✨جز به تقدیر تو ممكن نیست...
🍁دعاهایی هست كه
✨جز به "آمین تو" اجابت نمیشود...
🍁الهی"قدمهای گمشدهای" دارم كه
✨ تنها هدایتگرش تویی...
🍁"افكار آشفتهای "دارم، كه
✨تنها سامان دهندهاش تویی...
🍁نگاه مهربانت را از من پنهان نکن
🌸 آمیـن
🍁🍂
هدایت شده از پروانه های وصال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام 😊✋
صبح زیبای پاییزیی شما بخیر ☕ 😊 🍁
امیدوارم
سفره های همه تون
پر از عشق❤
و سرشاراز برکت باشه🍞
بفرمایید صبحونه🍳☕😋🤗🍁
🌸🍃
هدایت شده از پروانه های وصال
🍁از عالمے پرسیدند:
بالاترین وزنه چند کیلو است که یه نفر بزنه و بهش بگن پهلوان...؟
عالم در جــواب گفتند:
بالاترین وزنه یه پتــوی نیم کیلویی است که....!!!!!
◀◁یه نفر بتواند هنگام نـــماز صبـح از روی خود بلنـد کند.!
هر کس بتونه اون وزنــه رو بلنــد کنه باید بهش گفت پهلــــوان✓✓
رسول الله صلواه الله علیه فرموده اند تــــرک کردن⚠️🔻🔻🔻
نماز صبــح : نــور صــورت
نماز ظهـــر : بـــركت رزق
نماز عصــر : طاقتــــ بـدن
نماز مغــرب : فــايده فــرزند
و نماز عشــاء : آرامــش خواب
را از بيــن میبـــرد...
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
هدایت شده از پروانه های وصال
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 میهمان ارجمندتر است یا میزبان؟
حسین ابن نعیم می گوید: حضرت صادق علیه السلام به من فرمود آیا برادران خود را دوست داری. عرض کردم بلی. به فقراء و تنگدستانشان نفع می رسانی؟ جواب دادم آری. فرمود متوجه باش که لازم است ایشان را دوست بداری.
سپس فرمود آیا آنها را به منزل خود دعوت می کنی. گفتم هیچگاه غذا نمی خورم مگر اینکه دو یا سه نفر از برادرانم مهمان منند. فرمود فضیلت آنها بر تو بیشتر از فضیلت تو است بر آنها.
عرض کردم فدایت شوم من آنها را میهمانی می کنم و در منزل خود از ایشان پذیرائی می نمایم، باز فضیلت آنها بیشتر است؟!.
فرمود آری هنگامی که وارد منزل تو می شوند با آمرزش تو و خانواده ات وارد می شوند و در بیرون رفتن گناهان تو و خانواده ات را بیرون می برند.
📗 #کلمه_طیبه، ص 245
✍ علامه حاج حسین طبرسى نورى
🍁🍂🍁🍂
هدایت شده از پروانه های وصال
🌷چگونه صحبت کنیم؟
۱.قولوللناس حسنا....83 بقره.خوب صحبت کن
۲.الطیب من القول...24 حج.کلامت خوب باشد
۳.یقول التی هی احسن...53 اسراء.کلام بهتر
۴.قولا سدیدا........9 نساء.سخن درست وراست
۵.قولا بلیغا.............63 نساء.مفهوم باشد
۶.قولا کریما.....23 اسراء.بااحترام سخن بگو
۷.قولامیسورا.......28 اسراء.آسان.درحدتوان
۸.اذاقلتم فاعدلو......152 انعام.بارعایت عدال
۹.قولا معروفا.....235بقره.کلام خوب
۱۰.لم تقولون مالاتفعلون....2 صف
حرفی بزنیم که عمل میکنیم
۱۱.ولاتقف مالیس لک به علم...
چیزی که نمیدونید نگید
🌷نتیجه درست سخن گفتن"
۱.اصلاح اعمال
۲.آمرزش گناهان.۷۱ احزاب
🍂🍁🍁🍂
هدایت شده از پروانه های وصال
سلام غریب زهرا(س)✋🌸
مولای معنی سخت انتظار
زودترازآفتاب
هرروز یادت می کنم
صبحها حال مناجاتت
تفاوت میکند
مراهم دردعایت یادکن
السلام علیک یا صاحب الزمان عج
هدایت شده از پروانه های وصال
🌸پیامبر (ص):
🍀فرزندم از خواندن قرآن غافل مباش، زيرا كه قرآن دل مرده را زنده مى كند و از فحشاء و زشتى باز مى دارد.
📙البرهان فی تفسیرالقرآن،ج1، ص19
با خدا حرف بزن،
خدا گوش میدهد و این گوش دادن
باعث میشود که حرف زدن را یاد بگیری :)
#حاجاسماعیلدولابی🌱
🍂🍁🍂🍁
🏖مادر خطاب به کودک خردسالش:
هیچ میدونستی وقتی که اون شیرینی رو یواشکی برمیداشتی در تمام مدت خدا داشت تو رو نگاه میکرد؟
کودک : آره مامان جونم!
مادر : و فکر میکنی به تو چی میگفت؟
کودک : میگفت غیر از ما دو نفر کسی نیست، پس میتونی دو تا برداری!
خداوند امید شجاعان است ، نه بهانه ترسوها!
#نورمن_وینست_پیل
🍂🍁🍂🍁🍂