🌷#شهید_حاج_احمد_کاظمی:
دلتون رو گرفتار این پیچوخم
#دنیا نکنید، این پیچوخم دنیا
انسان رو به باتلاق میبرد و
گرفتار میکند، ازش #نجات
هم نمیشه پیدا کرد.
☘#امام_علی(علیهالسلام):
مَن غَلَبَ عقلُه هواه أفلَحَ؛
کسی که عقلش بر هوای نفسش غالب شود، #رستگار است.
📚 غررالحکم ، ح ۸۳۵۷
👌حقّاً که خود #امیرالمومنین اصلیترین رستگار عالَم هستند.
«فُزتُ و ربّ الکعبه»
🌷آیتالله #بهجت(ره):
📌 ما اگر خدا را همهجا #حاضر و ناظر ببینیم، چگونه باید باشیم؟! از نگاه یک انسان عادی هراس داریم و به خاطر عدم اطلاع افراد معمولی در را میبندیم، بلکه از طفل #حیا میکنیم؛ چه رسد به نظر خدا. با توجه به «فَلْیأْخُذْها وَ لَوْ مِنَ الْکافِرِ» از این ماجرا باید عبرت بگیریم که در برابر ذاتی که حیلولت و جدایی او از ما محال است و در همهجا حاضر و بر ما ناظر است، چگونه باید باشیم و مرتکب معاصی نشویم؟! هرقدر این درک حضور تقویت شود، انسان محفوظتر و مأمونتر است؛ و هرقدر تضعیف شود، مصونیت و مأمونیت او کمتر است.
📚 در محضر آیت الله بهجت(ره)، ج۱، ص۳۵۴
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆چند دقیقه درمورد علت اصلی جفتک انداختن فرخ نژاد.
الگوی فرخ نژاد چه کسی هست!؟
پرسیدند: #برڪت_در_مال_یعنی_چه ؟
در پاسخ، مثالی زد و فرمود:
گوسفند در سال دوبار زایمان می کند
وهربار یک بره به دنیامی آورد؛
سگ در سال دو بار زایمان میکند
و هر بار هم حداقل 6-7 بچه؛
بهطور طبیعی شما باید گلههای
سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند
در کنار آن است.
ولی در واقع برعکس است.
گله های گوسفند را می بینید و یک یا
دو سگ در کنار آنها ...
چون خداوند برکت را در ذات گوسفند
قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .
#مال_حرام اینگونه است . . .
فزونی دارد ولی #برکت_ندارد.
✨﷽✨
#پندانه
✍ناشنوایی خواست به احوالپرسی بیماری برود. با خودش فکر کرد که نباید به دیگران درباره ناشنواییاش چیزی بگوید و برای آن که بیمار نیز متوجه نشود که او صدایی را نمیشنود باید از پیش پرسشهای خود را طراحی کند و جوابهای بیمار را حدس بزند. پس در ذهنش گفتگویی بین خودش و بیمار طراحی کرد. با خودش گفت «من از او میپرسم حالت چطور است و او هم خدا را شکر میکند و میگوید، بهتر است. من هم شکر خدا میکنم و میپرسم برای بهتر شدن چه خوردهای؟ او لابد غذا یا دارویی را نام میبرد. آنوقت من میگویم نوش جانت باشد.
میپرسم، پزشکت کیست و او هم باز نام حکیمی را میآورد و من می.گویم قدمش مبارک است و همه بیماران را شفا میدهد و ما هم او را به عنوان طبیبی حاذق میشناسیم. مرد ناشنوا با همین حساب و کتابها سراغ همسایهاش رفت و همین که رسید، پرسید حالت چطور است؟ اما همسایه بر خلاف تصور او گفت: دارم از درد میمیرم. ناشنوا خدا را شکر کرد. ناشنوا پرسید: چه میخوری؟ بیمار پاسخ داد: زهر! زهر کشنده! ناشنوا گفت: نوش جانت باشد. راستی طبیبت کیست؟ بیمار گفت: عزرائیل! ناشنوا گفت: طبیبی بسیار حاذق است و قدمش مبارک.
مردم ناشنوا سرانجام از عیادت دل کند و برخاست که برود اما بیمار بد حال شده بود و فریاد میزد که این مرد دشمن من است که البته طبیعتا همسایه نشنید و از ذوقش برای آن عیادت بینظیر کم نشد. بسیاری از مردم در ارتباط با خداوند و یکدیگر، به شیوهای رفتار میکنند که گرچه به خیال خودشان پسندیده است و باعث تحکم رابطه میشود اما تاثیر کاملاً برعکس دارد.
🍁🍂❤️❤️🍂🍁
پروانه های وصال
#ملاقات_با_خدا 7 ◽️یعنی چی که ما میخوایم آخرت خودمون رو آباد کنیم؟❓ 🎗این هدفِ عالی چیه؟؟ اجازه بد
#ملاقات_با_خدا 8
🚫 نکنه فکر کردید شما خودتون اومدید و خودتون رو خلق کردید؟!⁉️
💞 نه عزیزم شما ""خالق"" دارید
🔷 خب حالا به جای اینکه از شما بپرسیم که هدفتون چیه ، از سازندتون میپرسیم که هدفش از خلقت شما چی بوده...
* چطوره؟😊
🚨 اگرچه ممکنه به خیلیا وقتی میگیم آقا هدفِ خلقتِ شما از قبل انتخاب شده ، ناراحت بشن! امّا خب نباید ناراحت بشن
بچه که نیستی؟ داریم با هم صحبت میکنیم!
حله؟؟
آفرین ☺️
34.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سایه ات مستدام آقا جان
سفره فاطمیت جمع نشه آقا
#امام_خامنه_ای
پروانه های وصال
#بســـــم_ربِّ_العشـــــــــــــــق رمــــــــــان #طعم_سیبـ به قلم⇦⇦ ❣ #مریم_سرخه_ای ❣ قسمتـ سی و
#بســـــم_ربِّ_العشـــــــــــــــق
رمان #طعم_سیبـ
به قلم⇦⇦❣ #مریم_سرخه_ای ❣
قسمت سی و پنجم:
#بخش دوم:
صدای بوق ماشین ها همه جارو پر کرده بود علی خیلی خوشحال بود...
خانم ها کل می کشیدن...
مامان روی سرم گل می ریخت...
بابا خوشحال بود و همش اینور و اونور برای کار ها بود...
امیر حسینم که عین جنتل من ها بغل علی راه می رفت...
نیلوفر_ای جان ببین چقدر خوشگل شده...
من میخندیدم و اونام هی ازم تعریف می کردن...
+خدایا شکرت بالاخره تموم کابوس ها تموم شدن...
دیگه هیچ چیز نگران کننده ای وجود نداره...
علی در ماشین رو باز کرد برام نشستم و بعد هم خودش نشست و راهی شدیم به طرف تالار و ماشین هاهم پشتمون به حرکت...
یک شب به یاد موندنی...
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نویسنده:📝
#مریم_سرخه_ای ❣
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹