eitaa logo
پروانه های وصال
7.8هزار دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
20.6هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
قدر یعنی...؟ .mp3
8.64M
فلسفه شب قدر چیست؟ • در این شب چه اتفاقی می‌افتد که از هزار ماه ارزشمندتر است؟ • چرا آدمها با دعاهای یکسان، اجابت‌های یکسان دریافت نمی‌کنند؟ • عالی ترین تقدیرات در کجا آمده که آنرا بیاموزیم و بخواهیم؟ 🎙استاد_شجاعی استاد_عالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی واعظی به مردمش می گفت: 🍃ای مردم! هر کس دعا را از روی اخلاص بگوید، می تواند از روی آب بگذرد، مانند کسی که در خشکی راه می‌رود. جوان ساده و پاکدل، که خانه اش در خارج از شهر بود و هر روز می بایست از رودخانه می گذشت، در پای منبر بود. چون این سخن از واعظ شنید، بسیار خوشحال شد. هنگام بازگشت به خانه، دعا گویان، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت... روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری می کرد. آرزو داشت که هدایت و ارشاد او را جبران کند. روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد، تا از او به شایستگی پذیرایی کند. واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به راه افتاد. چون به رودخانه رسیدند، جوان "دعا" گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت، اما واعظ همچنان برجای خویش ایستاده بود و گام بر نمی داشت... جوان گفت: "ای بزرگوار! تو خود، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز چنین می‌کنم، پس چرا اینک برجای خود ایستاده ای، دعا را بگو و از روی آب گذر کن!" واعظ، آهی کشید و گفت: حق، همان است که تو می گویی، اما دلی که تو داری، من ندارم. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌🌸🌸🌸
ارزش چند بار خوندن و داره👌 جوانی با دوچرخه اش با پيرزنی برخورد کرد و به جاي اينکه از او عذرخواهی کند و کمکش کند تا از جايش بلندشود، شروع به خنديدن و مسخره کردن او نمود؛ سپس راهش را کشيد و رفت! پيرزن صدايش زد و گفت: چيزی از تو افتاده است. جوان به سرعت برگشت وشروع به جستجونمود؛ پيرزن به او گفت: زياد نگرد؛ مروت و مردانگی ات به زمين افتاد و هرگز آن را نخواهی يافت.. "زندگی اگر خالي از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هيچ ارزشی ندارد" "زندگی حکايت قديمي کوهستان است! صدا می کنی و مي شنوی؛پس به نيکی صدا کن، تا به نيکی به تو پاسخ دهند" 🌸🌸🌸
🔴 داستان شهوت ، پسر جوان و پیرمــرد پسر جوانی ،با وسوسه یکی از دوستانش به محلی رفتند که زنان روسپی، فاحشه در آنجا خود فروشی می کردند. او روی یک صندلی در حیاط آنجا نشست . در آنجا پیرمرد ژولیده ای و فروتنی بود که حیاط و صندلی ها را نظافت می کرد. پیرمرد در حین کارکردن ، نگاه عمیقی به پسرک انداخت و سپس پیش او رفت و پرسید : پسرم ، چند سالت است گفت : بیست سالم است . پرسید : برای اولین بار است که اینجا می آیی گفت : بله پیرمرد آه پر دردی از ته دل کشید و گفت : می دانم برای چه کاری اینجا آمده ای ؛ به من هم مربوط نیست ، ولی پسرم ، آن تابلو را بخوان. پسرک به طرف تابلویی رفت که در یک قاب چوبی کهنه به دیوار آویخته شده بود . سپس با صدای لرزان شروع به خواندن شعر تابلو کرد: گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی صبر کن تا پیدا شود گوهر شناس قابلی آب پاشیده بر زمین شوره زار بی حاصل است صبر کن تا پیدا شود زمین باربری قطرات اشک بر گونه های چروکیده پیرمرد می غلتید ... اشک هایش را پاک کرد و بغضش را فرو برد و گفت : پسرم ، روزگاری من هم به سن تو بودم و به اینجا آمدم ، چون کسی را نداشتم که به من بگوید: « لذت های آنی ، غم های آتی در بر دارند کسی نبود که در گوشم بگوید : ترک شهوت ها و لذت ها سخاست هر که درشهوت فرو شد بر نخاست کسی را نداشتم تا به من بفهماند : به دنبال غرایز جنسی رفتن ، مانند لیسیدن عسل بر روی لبه شمشیر است ؛ عسل شیرین است ، اما زبان به دو نیم خواهد شد . کسی به من نگفت : اگر لذتِ ترک لذت بدانی دگر لذت نفس را لذت ندانی و هیچ کس اینها را به من نگفت و حالا که : جوانی صرف نادانی شد و پیریُ پشیمانی دریغا ،روز پیری آمی هوشیار می گردد پیرمرد این را گفت و دست بر پیشانی گذاشت و شروع به گریستن کرد. چیزی در درون پسر فرو ریخت ... حال عجیبی داشت ، شتابان از آنجا بیرون آمد در حالی که شعر پیرمرد را زیر لب زمزمه می کرد: « گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی ...» و دیگر هرگز به آن مکان نرفت. 🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 377 - آفرین! خودت گفتی! بله فقط در خونه خدا میتونی به گناهانت اعتراف کنی. چون این کار ب
1 سلام و عرض ادب خدمت همه شما سروران گرامی 🌹 ✅ امیدوارم که حالتون خوب باشه و از تک تک لحظات زندگیتون لذت ببرید. 🔶 با توجه به اینکه موضوع "مدیریت زمان" یک موضوع بسیار مهم هست و همه آدم ها با این موضوع سر و کار دارند مناسب دونستیم که به این موضوع بپردازیم. 🌺 از شما مخاطب عزیز هم درخواست داریم که مباحث مطرح شده رو با دقت دنبال کنید و با سایر دوستانتون هم به اشتراک بذارید. امیدواریم که ما رو هم از دعای خیر خودتون بهرمند بفرمایید. 🔹
با توجه به اینکه بحث مدیریت ذهن رو مطرح کردیم به نظرم رسید در ادامش بحث مدیریت زمان رو هم مطرح کنیم ان شالله بحث حال خوب رو هم طی این مدت عرض میکنیم. امشب یه بنر میدیم که همه دوستانتون رو دعوت کنید تا بحث مدیریت زمان رو با هم پیش ببریم 😊🎁
پروانه های وصال
#مدیریت_زمان 1 سلام و عرض ادب خدمت همه شما سروران گرامی 🌹 ✅ امیدوارم که حالتون خوب باشه و از تک تک
2 ❇️ یکی از موضوعات بسیار مهم در زندگی ما آدم ها موضوعی هست به نام زمان. 👈🏼 زمانی که ما در اون زندگی میکنیم دقیقا مثل مکانی که در اون قرار داریم یک واقعیت ارزشمند هست و آدم باید برای هر لحظه از اون برنامه ریزی کنه. ✅ ما باید ذره ذره از زمان خودمون رو قدر بدونیم. برخی از زمان ها ارزشش از بسیاری از دارایی های انسان بیشتر هست. زمان چیه؟ 👈🏼 زمان اون مقدار فرصتی هست که ما برای زندگی کردن در اختیار داریم. در واقع زمان، مقدار عمر ما رو مشخص میکنه. 🔶 این مدت یه مدت محدودی هست و ما به طور بی نهایت در دنیا زندگی نخواهیم کرد... 🔹
پروانه های وصال
#از_کرونا_تا_بهشت #قسمت۸۰ 🎬: سریع به سمت روشویی رفتم وابی به سروصورتم زدم وامدم کنارعلی که رومبل ن
🎬: علی:پس اینطور که معلومه ,توهم مثل من میخواهی بریم طرف مکه...به نظرمنم این بهترین راهه وما هم باامدن امام ,درکنارش هستیم وهم با دشمنانی مثل خزیمه میجنگیم وهم با مدد امام ,فرزندانمان را پیدا میکنیم. بااین حرف علی ,سرشار از شوق وخوشحالی شدم. قرار شد فردا باعلی راهی عربستان بشویم اما با کی وباچی ,نمیدانستیم... باید خودمان را دست تقدیر میسپردیم... عربستان اوضاعش کلا بهم ریخته بود,از حکومت ال سعود,جز نامی دیگر هیچ باقی نمانده بود,هر شاهزاده سعودی تکه ای از,خاک عربستان را مثل سگی به دندان گرفته بود وسمت خود میکشید,شیعیان عربستان هم با اشکار شدن زمزمه های ظهور و پاشیدن حکومت ال سعود,از جا بلند شده بودند واماده ی خروج مولا ویاری رساندن به حضرتش بودند... وسایل اندکی را برداشتیم وبا اتوبوسی از سربازان ودلسوختگان امام زمان عج راهی مکه شدیم,حسهای خوب وگنگی داشتم که قابل توصیف نبود اما دلچسپ گورا بود... دارد... 💦🌧💦🌧💦🌧
پروانه های وصال
#از_کرونا_تا_بهشت #قسمت۸۱ 🎬: علی:پس اینطور که معلومه ,توهم مثل من میخواهی بریم طرف مکه...به نظرمن
🎬: یک هفته است که در مکه مستقرشدیم,یک هفته ای که اندازه ی تمام عمرم لذت معنوی بردم,ماه محرم شروع شده واینجا عجب صفایی دارد,من وعلی محرم حرم امن الهی شده ایم ومدام در صحن حرم هستیم, علی معتقد است که همین روزها اقا امدنیست وباید درهمین نزدیکیها باشیم تا از قافله ی عشق عقب نیافتیم. طبق گفته ی علی,سپاه خزیمه به مدینه رسیده وچند روزیست ساکن مدینه النبی شده وطبق خبرهایی که میرسد,خزیمه خیلی از بزرگان شیعه را به خاک وخون کشیده ودرپی لشکر کشی به مکه است,مکه ظاهرا به تصرف شیعیان درامده اما پس مانده های حکومت وهابی سعودی ,هراز چندگاهی اتش افروزی میکنند. اوضاع دنیا کاملا دگرگون است همه جا جنگ وکشتار وبیماری وبلاست,انگار داریم به قیامت کبری نزدیک میشویم ,جهان ابستن حوادث بزرگیست... ومن هنوز,خبری هرچندکوچک از,زینب وعباسم پیدا نکردم,نمیدانم الان کجا هستند,چه میکنند,اصلا زنده هستند یانه؟... دارد... 💦🌧💦🌧💦🌧
پروانه های وصال
#از_کرونا_تا_بهشت #قسمت۸۲🎬: یک هفته است که در مکه مستقرشدیم,یک هفته ای که اندازه ی تمام عمرم لذت م
🎬: روز ده محرم است,ظهر عاشوراست,زیر افتاب حرم امن الهی نزدیک ترین محل به مقام ابراهیم ع بین رکن ومقام، باعلی نشسته ام وبا گریه ی بر حسین ع یاد خاطرات گذشته میکنیم. علی از سربریدن امام ویارانش روضه میخونه ومن یاد سربریدن پدرومادرم میافتم,علی از اسارت زنان هاشمی میگه ومن یاد اسارت خودم ولیلا و ربودن عماد میافتم,علی از دق مرگ شدن وکشته شدن رقیه ورقیه ها میگه ومن یاد مرگ لیلای ناکامم میافتم....وبه راستی که تاریخ همچنان درتکرار وتکرار است ویزیدیان درهر زمانی بوده اندو خواهند بود تا وقتی که منتقم کرار قدم رنجه فرمایند وداد مظلوم از ظالم بستاند.... برای علی از وقتی که بود ونبود گفتم از زمانی که دراین دنیا بود وما فکرمیکردیم نبود,از ویروس کرونا ومریضی زینب گفتم,از استیصال ودرماندگی خودم وقتی که زینب در اغما بود گفتم وعلی درحالیکه خود راشرمنده نشان میداد گفت:من باید میمردم,باید کشته شدن من علنی میشد تا بتوانم خدمتی بزرگ به مسلمانان کنم,من در خیال ان یهودیان مردم تا سراز,سپاه سفیانی دراورم وپرده از رازها وحرکات وجنایاتشان بردارم ودوباره هردو با به یاد اوری جنایات سفیانی وسرهایی که برید وعلمای شیعه ای را که سراز تن جدا کرد به دشت کربلا کشیده شدیم وعلی با بغضی درگلو وکینه ای درسینه گفت: سلما...باورت میشود...الان هزارواندی سال است,هرسال امام زمان عج روز عاشورا را به عینه میبیند,همراه بچه های کربلا تشنه میشود همگام عباس س رنج اهل حرم دل مبارکش را زخم میزند,همراه علی اکبر اربن اربا میشود وبا زینب س بوسه بر رگ بریده میزند...والله خدا امام راحفظ میکند که هرسال درعاشورا ازاین غم عظمی جان سالم به در میبرد واگر امام غریبمان اینچنین غم بزرگی را هرسال تحمل میکند ,تقصیر من وتو وماست...اخر اگر مرد راه بودیم ویار میشدیم برای لشکرش,امام زودتر از اینها ظهور میکرد وارامش وسکینه به جهان وبه قلب امام حاکم میشد... با خود فکر کردم...به خدا علی راست میگوید....قلبم از اینهمه غربت مولایم به درد امده بود که ناگاه.... دارد... 🖊به قلم………ط_حسینی 💦🌧💦🌧💦🌧
پروانه های وصال
#از_کرونا_تا_بهشت #قسمت۸۳ 🎬: روز ده محرم است,ظهر عاشوراست,زیر افتاب حرم امن الهی نزدیک ترین محل به
🎬: افتاب به وسط اسمان رسیده بود درظهر عاشورا ,ناگاه مردی را دیدم از دور به زیبایی خورشید تابان,علمی بردوشش بود به سمت سکویی بین رکن ومقام رفت,این روزها ازاین افراد معنوی دراین حرم معنوی زیاد میدیدم,اخر خیلی از دلسوختگان شیعه به امید خروج امام,این حرم را دوره کرده بودند وطبق گفته ی علی,اسمان خراشهای اطراف مکه که تک تیراندازهای یهودی درانها مستقرشده بودند توسط سربازان گمنام پاکسازی شده بود.... انگار لال شده بودم ,دست علی را گرفتم وبلند شدم وبه سوی ان جوان اشاره کردم,علی هم مثل من مبهوت بود بی کلامی به سمت ان جوان خوش سیما روان شد...انگار همه متوجه همان سو شده بودند,هر چه که نزدیکتر میشدیم,ونگاه خیره ام بیشتر به جوان کشیده میشد,مطمین تر میشدم که این جوان را جایی دیدم,اری به خدا خیلی اشنا بود...به ذهنم فشار میاوردم,خدایا کجا دیدمش؟؟ همینطور که متفکر مبهوت بودیم ناگاه ان جوان پرچمش راگشود ,عصایی در دست داشت به ان تکیه زد وبعداز اوردن نام خدا وخواندن ایاتی در سپاس وستایش خداوند فرمود:((بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین)) الا یا اهل العالم انا بقیه الله,من بقیه ی امامان وصالحان از طرف خداوند هستم,از خدا وند یاری میطلبم وبرشماست که مرا یاری کنید... ای مردم هرکس میخواهد حضرت ادم را بنگرد یا ازشیث ونوح وابراهیم واسماعیل وموسی ویوشع وعیسی وشمعون طلب حاجت کند به من بنگرد که علم وفضل همه بامن است,هرکس که میخواهد حضرت محمدص علی,حسن,حسین ع وذریه ی انها را ببیند نزد من بیاید,من از تمام کتب آسمانی خبر می دهم وهمه نزد من است .... باورم نمیشد...امام غریبمان از پرده ی غیبت درامده...کل بدنم رعشه گرفته بود ,همه جا هیاهو وغوغا به پا بود همه ی مردم از هرطرف به سمت حضرت هجوم اوردند تا بیعت کنند وهرکس می خواست دربیعت کردن بر دیگری سبقت بگیرد...زمین واسمان نورانی شده بود انگار در اسمان بازشده بود وفرشتگان اسمان با سردرمداری جبرییل به زمین امده بودند تا با بقیه الله بیعت کنند.... من وعلی هم دست در دست هم ,سراز پانشناخته به سمت حضرت میرفتیم... خدایا من کجا حضرت را دیدم؟؟.... اری.... دارد... 🖊 به قلم……ط_حسینی 💦🌧💦🌧💦🌧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌠☫﷽☫🌠 🔴 اموات در شب های ماه رمضان چه می کنند ؟ 🔵 مگر می‌شود این پیام را دید و به یاد اموات نبود؟ 🌕 در این مورد قطب راوندى در لب اللباب نقل می کند: 🔹 مردگان در هر شب جمعه از ماه رمضان مى آیند و هر یک از آنها به آواز گریان فریاد مى زند: اى فرزندان من. اى خویشان ! با خیرات خود به ما محبت کنید خدا شما را رحمت کند، ما را به خاطر بیاورید و ما را فراموشمان مکنید. بر غربت ما رحم کنید. ما در زندان تنگ و تاریک مانده ایم. به ما رحم کنید و دعا و صدقه از ما دریغ نکنید. 🔺 شاید پیش از آنکه شما مثل ما شوید به شما رحم فرماید، اى بندگان خدا! سخن ما را بشنوید و ما را فراموش مکنید. این ثروتى که در دست شما است روزى در دست ما بود، ما آنها را در راه خدا خرج نکردیم ، پس آنها براى ما وبال شد و منفعت براى دیگران . به ما مهربانى کنید ولو به یک درهم یا قرص نانى یا پاره اى از چیزى . پس فریاد مى کنند: چقدر نزدیک است که بر نفسهاى خود گریه کنید و به شما نفعى ندهد. چنانکه ما گریه مى کنیم و سودى براى ما ندارد؛ پس کوشش کنید پیش از آن که مثل ما شوید. 📚 سفینه البحار ج ۸ ص ۱۳۳
🌠☫﷽☫🌠 🔷یاالله یا زهرا سلام الله علیها🔷👆 🔆بخـــــوان 🍀 ۴۰ 🍀 به نیت رفع موانع ظهور مولا 🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!»
☑️ خوشبختی خیلی جاها ربطی به ثروت نداره! ☑️ آدماى مثبت، هرجا باشن و با هر شرایط و هر دلخوشی بزرگ یا کوچکی، حال لحظه هاشون خوبه. ☑️ خودتون رو گول نزنین، زندگی مدرن و لاکچری بهانه است، خیلی ها حسرت همین شادی های نقلی و ساده رو دارن...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌠☫﷽☫🌠 ⁉️ اگر گرفتن برای کسی به دلیل نوع شغلی که دارد، مشقت داشته باشد و نتواند روزه را به پایان برساند؛ آیا می‌تواند از ابتدای صبح، روزه نگیرد؟ ✅ باید از هنگام اذان صبح، روزه را نیت کند و هرگاه در طول روز ادامۀ روزه، طاقت فرسا و غیرقابل تحمل شد، می‌تواند افطار کند و در زمان مناسب، قضای آن را بگیرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 ✅ الجزیره بررسی می‌کند: 📍قطب جنوب چه اهمیتی دارد و چرا قدرت های جهانی از جمله برای حضور در این قطب تلاش می‌کنند؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - گِله از نیامدن امام زمان - استاد هاشمی نژاد.mp3
2.17M
🌠☫﷽☫🌠 ♨️گِله از نیامدن (عجل الله تعالی فرجه الشریف 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ استاد عالی ✅ حق الناس ✅ حواستون باشه امشب شب قدر هست حقی از کسی گردنتون نباشه این حق میتونه مال باشه یا حرفی که پشت سر کسی زدی بد کسی رو گفتی دلی رو شکستی وبحث اختلاف بین دو نفر راه انداختی حتی با یک جمله .‌‌‌‌‌‌.... ✅ با قرآن سر گذاشتن العفو العفو گفتن گناهه حق الناس پاک نمیشه التماس دعا