#مناجات
خدایا من از تو درخواستمیکنم به حق نورانیترین مراتب انوارت،درصورتی که تمام مراتب آن نورانی است خدایا پس درخواست میکنم به حق تمام مراتب نورانیت،خدایا درخواست میکنم به حق نیکوترین مراتب جمالت،در صورتی که تمام مراتب جمالت نیکوست.هدایا پس درخواست میکنم به حق تمام مراتب جمالت،،،،،
#فرازی_از
#دعای_سحر
#ماه_رمضان
#کانال_پروانه_های_وصال
@parvaanehaayevesaal💕
http://eitaa.com/joinchat/638320642Cd6d36bd3d5
🌸سحر هفدهم.....
تنها از یک "قلب بیمار"، گم کردن ردپای تو، انتظار می رود.
بیماری دلم، یک سو... و گم کردن های مکرر تو، از سوی دیگر... تمام حجم دلم را، به درد، آلوده کرده است.
هر دم که نگاهم، از آسمان کنده می شود. چاره ای ندارد،جز آنکه، بر پهنای وجود خاکی ام، سایه بیندازد.
و آنوقت، من بجای روی ماه تو... فقط سایه ای از خودم را می بینم، که دائماً بر گستره دلم، سنگینی می کند!
سنگین شده ام.... دلبرم
اصلا دیگر دلی برایم نمانده، که تو دلبرش باشی...
و این سنگینی، شرح حال دل بیماریست، که چشمانش، تو را از خاطر برده اند.
تا چشمانم، به خودم، می افتند... به چشم بر هم زدنی،تو را گم می کنم.
و تازه میفهمم، که فاصله مــن تا تــو فقط همیــن یک قدم است؛ خودِ خودِ خودم!
پا روی خودم که بگذارم... بی پرده تو را در آغوش خواهم کشید.
سحر هفدهم... عجیب از بوی طبابت تو، پر شده است.
میدانی..!؟
انقدر دلم را قرص کرده ای، که هرگاه دلم بیمار می شود، هراسی از آن، مرا احاطه نمی کند.
زیرا به اعجاز سرانگشتانِ طبیبم، ایمان دارم.
امشب، کتاب نسخه های تو را باز می کنم.
تا نسخه ای برای درد دلم پیدا کنم.
اما، یادم می آید؛
تمام سطر سطرِ نسخه های تو... شفاي سینه های بیماریست که بدنبال نور، سَرَک می کشند.
طبیب من...
درد دلــم را... سـامـان می دهی؟
♻️🔅♻️🔅♦️🔅♻️🔅♻️
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
با توکل به اسم الله
آغـــاز روزی زیبـــا
با صلوات بـــر محمـد
و آل محمــــد (ص)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
سلام صبح زیباتون بخیر
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶
#حدیث_رمضان
💫امام على علیه السلام فرمود:
خداوند روزه را واجب كرد تا به وسیله آن اخلاص خلق را بیازماید.✨
#طاعات_و_عباداتتان_قبول
#التماس_دعا
#سلام_امام_زمانم💚
اےسايہ ات هميشه #روےسرم بيا
اے با نگاه خود همہ جا ياورم #بيا
طوفان معصيت به درون میکشد مرا
تا موج آب رد نشده از سرم #بيـــا
#فرج_مولا_صلوات🌹
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر صبح که از خواب بیدار میشوی
در نظر بیاور چه سعادتیست
زنده بودن
نفس کشیدن
محبت کردن و عشق ورزیدن
شکر کن خدایت را
برای بیداری دوباره
سلام دوستان خوبم✋
صبحتون بخیر و شاد🌸
🌻🌻🌻🌻 داستان جالب "خر" با سواد
"با سوادان بیشتر در معرض لگد خرند" ...!
گویند در گذشته دور، در جنگلی شیر حاکم جنگل بود و مشاور ارشدش روباه بود و خر هم نماینده ی حیوانات در دستگاه حاکم بود ...
با وجود ظلم سلطان و تایید خر و حیله روباه، همه ی حیوانات، جنگل را رها کرده و فراری شدند، تا جایی که حاکم و نماینده و مشاورش هم تصمیم به رفتن گرفتند ...
در مسیر گاهگاهی خر، گریزی میزد و علفی می خورد ...
روباه که زیاد گرسنه بود به شیر گفت :
اگر فکری نکنیم تو و من از گرسنگی می میریم و فقط خر زنده می ماند، زیرا او گیاه خوار است ...
شیر گفت : چه فکری داری ؟...
روباه گفت : خر را صدا بزن و بگو ما برای ادامه مسیر، نیاز به رهبر داریم. و باید از روی شجره نامه در بین خود یکی را انتخاب کنیم و از دستوراتش پیروی کنیم. قطعا تو انتخاب میشوی و بعد دستور بده تا خر را بکشیم و بخوریم ...
شیر قبول کرد و خر را صدا زدند و جلسه تشکیل دادند ...
ابتدا شیر شجره نامه اش را خواند و فرمود :
جد اندر جد من، حاکم و سلطان بوده اند ...!
و بعد روباه ضمن تایید گفته شیر گفت :
من هم جد اندر جدم خدمتکار سلطان بوده اند ...!
خر تا اندازه ای موضوع را فهمیده بود و دانست نقشه ی شومی در سر دارند، گفت :
من سواد ندارم، شجره نامه ام زیر سمم نوشته شده ، کدامتان باسواد هستین آن را بخوانید ؟...
شیر فورا گفت : من باسوادم، و رفت عقب خر، تا زیر سمش را بخواند ...!
خر فورا جفتک محکمی به دهان شیر زد و گردنش را شکست ...!
روباه که ماجرا را دید، رو به عقب پا به فرار گذاشت ...
خر او را صدا زد و گفت :
بیا حالا که شیر کشته شده، بقیه راه را با هم برویم ...
روباه گفت : نه من کار دارم ...
خر گفت : چه کاری ؟...
گفت : می خواهم برگردم و قبر پدرم را پیدا کنم و هفت بار دورش بگردم و زیارتش کنم، که مرا نفرستاد مدرسه تا باسواد شوم ...
وگرنه الان بجای شیر، گردن من شکسته بود ........!!!!
_________
مثنوی معنوی، مولانا جلال الدین محمد بلخی