ﻣﯿﺪاﻧﯿﺪ ﭼﺮﺍ
ﻧﯿﻠﻮﻓﺮ در ﻣﺮﺩﺍﺏ
ﮔﻞ ﻣﯿﺪهد؟؟؟
تا ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ ؛
در ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻫﻢ
ﻣﯿﺸود " ﺧـــــﻮﺏ "ﺑﻮﺩ...
میشود " زیبـــــا "بود...
" ﺷـــــﺎﺩ " ﺑﻮﺩ...
و" ﺍﻣـــــﯿﺪ "ﺩاشت.
💕💕💕
✍🏻 حاج اسماعیل دولابی(ره) :
💙🌼 خوشحال کردن شخص محزون،
چه با بذل مال و چه با حرف و سخن و
چه با نشستن پهلوی او کفاره گناه است...
📚 مصباح الهدی/ص۲۶۸
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕
آیت الله حق شناس رحمه الله علیه:
تو نمازت را اول وقت بخوان، اگر حاجتت روا نشد آب دهان بیانداز در صورت من!»
برنامه ی زندگی ات را طوری تنظیم کن که مهمترین اولویت کارهایت نمازت باشد که در روایات آمده است سخت نخواهد گرفت قابض الارواح هنگامه ی قبضِ روح از کسی که نمازش را در اول وقت بجا می آورد و خودش ذکرِ شهادتین را به او تلقین خواهد کرد.
نمازت را به نماز عاشقانه ی امام زمانت گره بزن.ـ
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕
هدایت شده از پروانه های وصال
#یه_نکته ی خیلی مهم
💎در دین اسلام برای رفتار صحیح در خانواده👇
✅برنامه ی کاملی وجود داره.
✅در خانواده، مرد باید تا میتونه به خانمش "محبت کنه"
✅اما خانم "نباید انتظار محبت از شوهرش داشته باشه."
👆✅
✅از اون طرف هم ، زن "باید از شوهرش اطاعت کنه"
✅اما مرد "نباید صبح تا شب دستور بده."
👆✅
✴اگه کسی توی زندگیش همین دو تا قاعده ی کلیدی رو رعایت کنه
💟زندگیش فوق العاده شیرین میشه.
🔗یه چند روزی روی این دو تا قاعده فکر کنید
🔴این باعث میشه که بتونید بهتر عمل کنید.
امتحانش ضرر نداره👍
#کاهش_رنج
🔺➖🔵➖🌺
سرزمین لذت ها
هدایت شده از پروانه های وصال
#برنامه_ترک_گناه
و رسیدن به لذت بندگی سیزدهم
✅زندگی لذت بخش، مانع اصلی گناه
⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆⬆
🔴یه سوالی فرمودن یکی از عزیزان.
🔹حاج اقا نمیشه این بحث رو زودتر بگید تموم بشه؟
✅نه نمیشه!😊
🔴چرا ما معمولا زیاد توبه میکنیم اما زود توبه مون رو میشکنیم؟
علتش اینه که
😥👇
⬅برای توبه کردنمون "مبنای محکمی" نداریم.
🔴همینجوری یه جلسه روضه ای میریم و جو گیر میشیم و یه توبه ای میکنیم.
🔴بعد هم که اثر اون جلسه از بین رفت، توبه رو میشکنیم!
😒😣😰
↩خب این فایده ای نداره. ما رو به جایی نمیرسونه.
👌🏼✅ما اول باید یه زندگی عقلانی خوب رو برای خودمون تعریف کنیم.
🔵🔵🔵وقتی یه نفر زندگی مومنانه ی پر از لذتی داشته باشه خود به خود دیگه سمت گناه نمیره. به فرض هم که بره زود بر میگرده و در توبه خودش استوار خواهد بود.✅✅✅
❓چرا بزرگان ما سمت گناه نمیرفتن؟
✅چون از زندگی خودشون فوق العاده لذت میبردن.
💟آدمی که لذت های بی نهایت ببره خودش رو اسیر لذت های سطحی نفسانی نمیکنه.
🔴🔴🔴لذت هایی که همراهش پشیمانی هست. همراهش درد و نا امیدی هست و...
✅✅✅اما انسان مومن، زندگی بسیار با کلاس و سطح بالایی داره حالش بهم میخوره از اینکه بخواد بره سمت لذت گناه
🙄حاج آقا!ما چطور میتونیم به☝
همچین زندگی ای برسیم؟
✅ این زندگی عقلانی و لذت بخش با یادگیری شیوه صحیح مبارزه با هوای نفس و با نیت صحیح عبد شدن به دست میاد.
با ما همراه باشید...
🌱🔸🌿▫️🔹🌳
🌺سرزمین لذت ها
پروانه های وصال
#به_نام_خدای_مهدی . #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن . . #قسمت_شانزدهم من قول میدم اون مسئولیت رو به کسی ن
#به_نام_خدای_مهدی
.
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
.
.#قسمت_هفدهم
تصمیمم رو گرفتم..
.
من باید چادری بشم😊
.
حالا مونده راضی کردن پدر و مادر😕
.
هرکاری میشد کردم تا قبول کنن..ازگریه و زاری تا نخوردن غذا ولی فایده نداشت😐😐 .
و این بحث ها تا چند هفته تو خونه ما ادامه داشت.. اوایلش چادرمو میزاشتم توی یه پلاستیک و وقتی از خونه بیرون میرفتم میزاشتم تا اینکه بابا و مامان اصرار من رو دیدن یه مقدار دست کشیدن و گفتن یه مدت میزاره خسته میشه...فعلا سرش باد داره و از این حرفها.
.
خلاصه امروز اولین روزیه که با چادر وارد دانشگاه میشم☺
.
از حراست جلوی در گرفته تا بچه ها همه با تعجب نگاه میکنن😨
.
نمیدونم ولی یه حس خوبی توش داشتم😊 و به خاطر همین هم سریع رفتم سمت دفتر بسیج خواهران.
.
وقتی وارد شدم سمانه که از صبح منتظرم بود سمتم اومد:
.
-وای چه قدر ماه شدی گلم😊
.
ممنون😊
.
بابا و مامانو چطوری راضی کردی؟!😯
.
خلاصه ما هم ترفندهایی داریم دیگه 😂خب حالا بهمون میگی کارمون اینجا دقیقا چیه 😐
.
اره..با کمال میل😊
.
در همین حین بودیم که زهرا خانم وارد دفتر شد و:
.
-به به ریحانه جان...چه قدر چادر بهت میاد عزیزم☺
.
-ممنونم زهرا جان😊
.
-امیدوارم همیشه قدرشو بدونی
.
-منم امیدوارم..ای کاش همه قدرشو بدونن و حرمتشو نگه دارن 😒
.
زهرا رو کرد به سمانه و گفت :
.
سمانه جان آقا سید امروز داره میره مرکز و یه سر میاد پرونده ی اعضای جدید رو بگیره..من الان امتحان دارم وقتی اومد پرونده ها رو بهش تحویل بده
.
-چشم زهرایی..برو خیالت راحت☺
.
زهرا رفت و من و سمانه تنها شدیم و سمانه گفت خوب جناب خانم مسئول انسانی😆... این کار شماست که پرونده ها رو تحویل بدین به اقا سید😉
.
یهو چشمام یه برقی زد و انگار قند تو دلم اب شد😯😊
. .
اقا سید اومد و در رو زد و صدا زد:
.
زهرا خانم؟
اقا سید اومد و در رو زد و صدا زد:
.
-زهرا خانم؟!
.
سریع پرونده هارو برداشتم و رفتم بیرون:
.
-سلام☺
.
سرش پایین بود و تا صدامو شنید و فهمید که صدای زهرا نیست چند قدم عقب رفت وهمونطوری که سرش پایین بود گفت:
.
-علیکم السلام...زهرا خانم تشریف ندارن؟!😯
.
-نه...زهرا امتحان داشت پرونده ها رو داد به من که تحویل بدم بهتون😏
.
یه مقدار سرشو بالا آورد و زیر چشمی یه نگاهی بهم کرد و گفت:
اااا...خواهرم شمایید☺
نشناختمتون اصلا...😕
خوشحالم که تصمیمتون رو گرفتین و چادر رو انتخاب کردین☺
ان شا الله واقعا ارزششو بدونید چون هم با چادر خیلی فرق کردید و اینکه هم با چادر...
هیچی..
.
حرفشو خورد و نفهمیدم چی میخواست بگه و منم گفتم:
-ان شا الله..ولی من یه تشکر به شما بدهکارم بابت راهنماییتون😊
.
-خواهش میکنم... نفرمایید این حرفو
.
دستشو آورد بالا و پرونده ها رو گرفت و همچنان همون انگشتری که زهرا خریده بود تو دستش بود 😐😔 .
پرونده ها رو تحویل دادم و رفت ولی من همچنان تو فکرش بودم
.
#ادامه دارد ...
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
پروانه های وصال
#به_نام_خدای_مهدی . #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن . .#قسمت_هفدهم تصمیمم رو گرفتم.. . من باید چادری بش
#به_نام_خدای_مهدی
.
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
.
#قسمت_هجدهم
.پرونده ها رو بهش تحویل دادم و رفت ولی من همچنان تو فکرش بودم😕با دیدن انگشترش سرم درد گرفته بود و بدنم سرد شده بود و همچنان خیره با چشمهام که الان کم کم داشت بارونی میشد بهش زل میردم و رفتنشو نگاه میکردم
.
با صدا زدن سمانه به خودم اومدم که گفت ریحانه؟ چی شدی یهو؟!
.
-ها؟! هیچی هیچی😕
.
-آقا سید چیزی گفت بهت؟!😯
.
-نه.بنده خدا حرفی نزد 😕
.
-خب پس چی؟!
.
-هیچی..گیر نده سمی😕
.
-تو هم که خلی به خدا 😐
.
.
خلاصه یکم تو بسیج موندم و بهتر که شدم اروم اروم سمت کلاسم رفتم و وقتی پامو گذاشتم تو میشنیدم که همه دارن زمزمه هایی میکنن😐فهمیدم درباره منه ولی به روی خودم نیاوردم😏پسرا که اصلا همه دهن باز مونده بودن😯
.
اما امروز واقعا همه پسرها هم با احترام کنارم حرف میزدن و هر چیزی رو نمیگفتن و شوخی هاشون کمتر شده بود☺ .
نمیدونم شایدم میترسیدن ازم 😂😂
.
.ولی برای من حس خوبی بود😊
.
خلاصه ولی زمزمه هاشونم میشنیدم.
.
-یکی میگفت حتما میخواد جایی استخدام بشه😐
.
-یکی میگفت حتما باباش زورش کرده چادری بشه😑
.
-و خلاصه هرکی یه چی میگفت
.
-ولی من اصلا به روی خودم نمیاوردم😏
.
.
یه مدت به همین روال گذشت و من بیشتر به چادر و نماز خوندن و مدل جدیدم داشتم عادت میکردم😊
.
تو این مدت خیلی از دوستانو از دست داده بودم. و فقط مینا کنارم مونده بود.ولی اونم همیشه نیش و کنایه هاشو میزد😑
.
توی خونه هم که بابا ومامان 😐😐
.
همچنین توی همین مدت احسان چند بار خواست باهام مستقیم حرف بزنه و نزدیک شد ولی من همش میزدم تو ذوقش و بهش اجازه نمیدادم زیاد دور و برم بیاد..راستیتش اصلا ازش خوشم نمیومد😐..یه پسر از خود راضی که حالمو بهم میزد کارهاش.😤.و فقط اقا سید تو ذهنم بود😊شاید چون اونو دیده بودم نمیتونستم احسان رو درک کنم
.
تا اینکه یه روز صبح مامانم گفت:
.
-دخترم...
عروس خانم.
پاشو که بختت وا شد😄
.
با خواب الودگی یه چشممو باز کردم و گفتم باز چیه اول صبحی؟😯
.
-پاشو..پاشو که برات خواستگار میخواد بیاد😊
.
-خواستگار؟!😲امشب؟؟؟😱😨
.
-چه قدرم هوله دخترم😄😄نه اخر هفته میان☺
.
-من که گفتم قصد ازدواج ندارم😒
.
-اگه به حرف باشه که هیچ دختری قصد ازدواج نداره😃
.
-نه مامان اگه میشه بگین نیان😕
.
-نمیشه😡باباش از رفیقای باباته😐
.
-عههههه...شما هم که هیچوقت نظر من براتون مهم نیست😧
.
-دختر خواستگاره دیگه.هیولا نیست که بخورتت تموم شی😐
خوشت نیومد فوقش رد میکنیش
.
.
#ادامه_دارد .
نويسنده✍🏻
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
هدایت شده از پروانه های وصال
🌷مباهله
با اهل جدل مجادله باید کرد
با تیغ زبان مقابله باید کرد
بر منطق وحی سر اگر نسپردند
بی چون و چرا مباهله باید کرد
شعر از مه و مهر شب شکن باید گفت
از فاطمه و اباالحسن باید گفت
تا خاطره ی مباهله گُم نشود
پیوسته، سخن، سخن، سخن باید گفت
🌷سالروز اثبات حقّانیت اهل البیت
عصمت و طهارت توسط خداوند
عّزوجل بر تمامی اَدیان و مذاهب
جهان بر تمامی 🌷شیعیان و مُحبّین
🌷آل_یاسین (علیهم السلام) مبارک باد
🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و
🌷آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
هدایت شده از پروانه های وصال
🔵 روز مباهله و معنای مباهله چیست؟
✳️ مسيحيان نجران، پس از گفتوگوی بسيار پيامبر با ايشان گفته بودند: «گفتو گوهای شما ما را قانع نمیكند. راه اين است كه در وقت معينی با يكديگر مباهله نمائيم و بر دروغگو نفرين بفرستيم، و از خدا بخواهيم دروغگو را هلاك و نابود كند.»
♦️در اين هنگام بود كه حضرت جبرئیل نازل گرديد، آيه مباهله را آورد و پيامبر را مأمور كرد تا با كسانی كه با او مجادله میكنند و حق را نمیپذيرند به مباهله برخيزد:
✨«پس هركه بعد از رسيدن به علم با تو محاجه كرد…
پس بگو بياييد فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را فرا خوانيم، آنگاه مباهله كنيم و لعنت خداوند را بر دروغگویان قرار دهيم.»
🌿چنين بود كه دو طرف مذاكرهكننده رضايت دادند كه بحث و گفتوگو را پايان دهند و قرار بر اين شد كه فردای آن روز برای اثبات حقانيت خود با يكديگر مباهله نمايند و از خداوند بخواهد كه دروغگويان را عذابی🔥 نازل كند و به كيفر برساند.
🔆 اكنون بيست و چهارم ذی الحجه است و روز مباهله فرا رسيده است. پيامبر اسلام فاطمه، علی، حسن و حسين (علیهم السلام) را فراخوانده و آنان را در زير عبای خويش گردآورده،
💥در همين لحظه فرشته وحی آيه تطهير را بر او نازل میكند كه:
✨«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» «خداوند اراده كرد كه پليدی را از شما خاندان دور بدارد و شما را بسيار پاك بدارد.»
✳️ و چنين بود كه وقت مباهله فرا رسيد. قبلاً پيامبر و هيئت نمایندگی «نجران»، توافق كرده بودند كه مراسم مباهله در نقطه ای خارج از شهر مدينه، در دامنه صحرا انجام بگيرد.
🌸 پيامبر از ميان مسلمانان و بستگان خود، فقط همین چهار نفر را برگزيده است كه در اين حادثه تاريخی شركت نمايند.
🌺 زيرا در ميان تمام مسلمانان، نفوسی پاك تر، و ايمانی استوارتر از ايمان اين چهار تن، وجود ندارد.
🌷پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پيش از ورود به ميدان «مباهله»، به همراهان خود گفت: من هر وقت كه دعا كردم، شما دعای مرا با گفتن آمين بدرقه كنيد.
🔴 سران هيئت نمایندگی نجران گمان میكردند كه محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) با افسران و سربازان خود به ميدان مباهله بیاید،
🔶 وقتی صحنه آمدن بی پيرايه پيامبر به صحنه مباهله را ديدند، همگی با بهت و حيرت به چهره يكديگر نگاه كردند و انگشت تعجب به دندان گرفتند.
💠 آنان دريافتند كه پيامبر، به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد و الّا يك فرد مردد، عزيزان وجگرگوشه های خود را در معرض بلای آسمانی و عذاب الهی قرار نمیدهد.
🔰اسقف نجران گفت: من چهرههایی را میبينم كه هر گاه دست به دعا بلند كنند و از درگاه الهی بخواهند كه بزرگترين كوهها را از جای بكند، فوراً كنده میشود.
🔴 بنابراين، هرگز صحيح نيست ما با اين افراد بافضيلت، مباهله نمائيم.
🔴 و چنين بود كه هيئت نصرانيان نجران درخواست مباهله را پس گرفتند و از پيامبر خواستند تا تحت حاكميت حكومت اسلام درآيند.
🌺 از اين روی روز بيست و چهارم ذی الحجه، در تقويم دينی اسلام، روزی با اهميت شد و مهر تأييدی ديگر بر حقانيت خاندان پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اسلام راستين گرديد.
📘منابع:
۱. جعفر سبحانی، فروغ ابديت.
۲. شيخ عباس قمی، مفاتيح الجنان.
۳. علامه طباطبایی، تفسير الميزان.
🌸🌿🌸🌿🕊🌿🌸🌿🌸
4_428830309589452307.mp3
4.59M
🎙اهمیت عید مباهله
کمتر از عید غدیر نیست
🎤 آیتالله جوادی آملی
💥 ویژه روز مباهله
👌پیشنهاد دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خدایا
به توکل به اسم اعظمت
می گشایيم
دفتر امـــروزمان را ...
باشد ڪه در پایان روز
مُهر تایید بندگی
زینت بخش دفترم باشد ...
الهی به امید تو💚
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام موسی کاظم علیهالسلام فرمودند:
کم گویی، حکمت بزرگی است، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفیف گناه است.✨
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
#یا_مهدی(عج)
بر گِل نشسته ایم بدون حضورتان
ای ناخدای کِشتی طوفان زده بیا...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
#اعمال_روز_مباهله
معنی #آیه_مباهله:
از آن پس که به آگاهی رسیده ای، هر کس که درباره او با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را ما زنان خود را و شما زنان خود را ما خود و شما خود آنگاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان بفرستیم.
【آیه 61 سوره آل عمران】
#التماس_دعا_برای_ظهور
●➼┅═❧═┅┅───┄