بهمگفت
باایناوضاعِگرونی
هنوزمپایِآرمانهایِرهبرت
هستی؟!
گفتمبهمایاددادنتویِمکتب
حسینممکنهآبهمواسه
خوردننباشه...!
-جآنبرکفِآسدعلےخامنہاۍ
#ماملت_شهادتیم
💕💕💕
هروقتازسوریهمیومد
هیچچیزےباخودشنمیآورد؛
میگفت:
منازبازارشامهیچچیزینمیخرم
بازارےکهدرآنحضرتزینب«س»
روچرخوندهباشنخریدنداره...
#شهیدروحاللهقربانی|🥀
#ماملت_شهادتیم
💕💕💕
پروانه های وصال
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 ❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️ #قسمت_سی_سوم _بعد از یک هفتہ کلنجار رفتـݧ باخودم بالاخره جوا
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_سی_چهارم
_اردلاݧ اومد تو اتاقمو گفت...
اسماء پاشو بریم بیروݧ
با بی حوصلگے گفتم کار دارم نمیتونم بیام
روسریمو بازور سرم کرد و چادرمم گرفت دستش و با زور هلم داد بیروݧ
_صداشو کلفت کردو گفت وقتے داداش بزرگترت یہ چیزے میگہ باید بگے چشم
با دادو بیداد هام نتونستم جلوشو بگیرم
خوب حداقل وایسا آماده شم
باشہ تو ماشیـݧ منتظرم زودباش
_سرمو تکیہ داده بودم بہ پنجره و با چشم ماشیـݧ هایے رو کہ با سرعت ازموݧ رد میشدݧ و دنبال میکردم
با صداے اردلاݧ بہ خودم اومدم.
اسماء تو چتہ❓مثلا فردا بلہ برونتہ باید خوشحال باشے.چرا انقد پکرے❓
_نکنہ از تصمیمت پشیمونے❓هنوز دیر نشده ها❓
آهے کشیدم و گفتم.چیزے نیست
نمیخواے حرف بزنے❓
کجا دارے میرے اردلا❓برگرد خونہ حوصلہ ندارم.
_داشتم میرفتم کهف و الشهدا باشہ حالا کہ دوست ندارے برمیگردم الاݧ
صاف نشستم و گفتم.ݧ ݧ
_برو کهف و دوست داشتم آرامش خاصے داشت.
نیم ساعت داخل کهف بودم
خیلے آروم شدم تو ایـݧ یہ هفتہ همش استرس و نگرانے داشتم هم بخاطر جوابے کہ بہ سجادے دادم هم بے خیالے ماما.
اردلاݧ اومد کنارم نشست:اسماء میدونم استرس دارے واسہ فردا
_آهے کشیدم و گفتم.نمیدونے اردلاݧ مـݧ تو وضعیت بدیم یکم میترسم بہ کمک ماماݧ احتیاج دارم اما...
اینطورے نگو اسماء باور کـݧ ماماݧ بہ فکرتہ..
بیخیال بہ هر حال ممنوݧ بابت امشب واقا احتیاج داشتم..
یک ساعت بہ اومدݧ سجادے مونده بود...
_خونہ شلوغ بود ماماݧ بزرگترهاے فامیلو دعوت کرده بود
همہ مشغول حرف زدݧوباهم بودݧ
ماماݧ هم اینورو و اونور میدویید کہ چیزے کم و کسر نباشہ
_از شلوغے خونہ بہ سکوت اتاقم پناه بردم
روتخت ولو شدم و چشمامو بستم
تمام اتفاقاتے کہ تو این چند سال برام افتاده بودو مرور کردم یاد اولیـݧ روزے کہ سجادے اومد تو اتاقم افتادم و لبخند بہ لبم نشست
سجادے ݧحالا دیگہ باید بگم علے
درستہ کہ از آینده میترسم اما احساس میکنم با علے میتونم ایـݧ ترس و از بیـݧ ببرم
غرق در افکارم بودم کہ یدفعه....
داستان ادامه دارد✌️...صبور باشید😊
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
پروانه های وصال
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛 ❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️ #قسمت_سی_چهارم _اردلاݧ اومد تو اتاقمو گفت... اسماء پاشو بریم
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️
❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_سی_پنجم
_غرق در افکارم بودم که یدفعه
بابا وارد اتاق شد
بہ احترامش بلند شدم
إ اسماء بابا هنوز آماده نشدے❓
از بابا خجالت میکشیدیم سرمو انداختم پاییـݧ و گفتم_الاݧ آماده میشم
باشہ حالا بیا بشیـݧ کارت دارم
_چشم
اسماء جاݧ بابا اگہ تا الاݧ نیومدم پیشت و درمورد انتخابے کردے نظرے بدم یا باهات حرف بزنم واسہ ایـݧ بود کہ اطمیناݧ داشتم دخترے کہ مـݧ تربیت کردم عاقلانہ تصمیم میگره و خوانوادشو روسفید میکنہ.
_الاݧ میخوام بهت بگم بابا مـݧ تا آخر پشتتم اصلا نگراݧ نباش
مامانتم همینطور
دستمو گرفت و گفت:
چقد زود بزرگ شدے بابا
_بغضم گرفت و بغلش کردم و زدم زیر گریہ نمیدونم اشک شوق بود یا اشک غم
اشکامو پاک کرد و گفت إ اسماء مـݧ فکر کردم بزرگ شدے دارے مث بچہ ها گریہ میکنے❓
_پاشو پاشو آماده شو الاݧ از راه میرسـ...
کمدمو باز کردم یہ مانتوے سفید با روسرے گل بهے کہ مامان بزرگ از مکہ آورده بودو سر کردم
_با یہ چادر سفید با گلهاے ریز صورتے
زنگ خونہ بہ صدا در اومد از پنجره بیرونو نگاه کردم
علے با ماماݧ و باباش و خواهرش جلوے در وایساده بودݧ
یہ کت و شلوار مشکی با یہ پیرهن سفید تنش بود
_یہ دستہ گل یاس بزرگ هم دستش بود
سرشو آورد بالا و بہ سمت پنجره نگاه کرد سریع پرده رو انداختم و اومدم اینور
صداے یا اللہ هاے آقایوݧ و میشنیدم
_استرس داشتم نمیتونستم از اتاق برم بیروݧ
ماماݧ همراه با ماماݧ بزرگ اومدݧ تو اتاق
مامان:بزرگ بغلم کردو برام "لا حول ولاقوه الاباللہ" میخوند
_ماماݧ هم دستمو گرفت و فشرد و با چشماش تحسیـنم میکرد
وارد حال شدم و سلام دادم.
علے زیر زیرکے نگاهم میکرد
_از استرس عرق کرده بودو پاهاشو تکوݧ میداد
مادرش و خواهرش بلند شدند اومدند سمتم و بغلم کردند
پدرش هم با لبخند نگاهم میکرد
_بزرگتر ها مشغول تعییـݧ مهریہ و مراسم بودند
مهریہ مـݧ همونطور کہ قبلا بہ مادرم گفتہ بودم یک جلد قرآن چندشاخہ نبات و ۱۴سکہ بهار آزادے بود
سفر کربلا و مکہ هم بہ خواست خوانواده ے علے جزو مهریم شد
_همہ چے خیلے خوب پیش رفت و قرار شد فردا خطبہ ے محرمیت خونده بشہ تا اینکہ بعدا مراسم عقد رو تعییـݧ کنــ.
بعد از رفتنشوݧ هر کسے مشغول نظر دادݧ راجب علے و خوانوادش شد
بے توجہ بہ حرفهاے دیگراݧ دست گل و برداشتم گذاشتم تو اتاقم
_مث همیشہ اتاق پر شد از بوے گل یاس شد
احساس آرامش خاصے داشتم .
ساعت ۸ و نیم صبح بود مامانینا آماده جلوے در منتظر مـݧ بودݧ تا بریم محضر
چادرم و سر کردم و رفتم جلوے در
اردلاݧ در حال غر زدݧ بود:
اسماء بدو دیگہ دیر شد الاݧ میوفتیم تو ترافیک
دستشو گرفتم کشوندمش سمت ماشیـݧ و گفتم:ایشالا قسمت شما
خندید و گفت :ایشالا ایشالاـ
_علے جلوے محضر منتظر وایساده بود...
👀داستان ادامه دارد😰🏃🏻
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🌟❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
#خودسازی
💕از دیدگاه روان شناسی، بخشش دیگران یعنی برداشتن بارِ سنگینِ کینه از دوش خودمان.
باری که اضطراب زا و آرامش زدا است.
با بخشش به خودمان رحم می کنیم. بخشش را از خدا یاد بگیریم.
خداوندا، تو چقدر بی دریغ و بی صدا می بخشایی و من چقدر حسابگرانه، سپاس و ستایشت می کنم.
💕💕💕
بعضی ها ؛
در زمان های خالی شون
با شما صحبت می کنند،
بعضی ها زمانشون رو خالی می کنند
تا با شما صحبت کنند،
تفاوتش را بفهميم.
💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خورشیــــد
جایش را به ماه میدهد
روز به شب
آفتاب به مهتاب
ولی مهـــــرخدا
همچنان با شدت میتابد
امیدوارم قلب هاتون پر از نور
درخشان لطف و رحمت خدا باشه
🌟شبتون بخیر و آرام🌟
🌷۱۰ فایده نماز:
🌷۱.انتم الفقراء الی الله...۱۵فاطر
شمانیاز به ارتباط باخدا دارید
🌷۲.استعینوا بالصبر والصلوة.۴۵ و۱۵۳بقره
به وسیله صبر ونماز،ازخداکمک بگیرید
🌷۳.استعذبالله.ازشر شیاطین به خداپناه ببر
.۲۰۰اعراف،۹۸نحل،۵۶غافر،۳۶فصلت
🌷۴.ان الصلوه تنهی عن الفحشاءوالمنکر
نمازانسان راازگناه بازمیدارد
🌷۵.ان الحسنات یذهبن السیئات.۱۱۴هود
نماز گناهان راازبین میبرد
🌷۶.واعبدربک حتی یاتیک الیقین
عبادت کن تاایمانت به یقین برسد
🌷۷.الابذکرالله تطمئن القلوب.۲۸رعد
نمازباعث آرامش میشود
🌷۸.نمازباعث محبوبیت وافزایش رزق است.۳۷ابراهیم
🌷۹.فاذکرونی اذکرکم
یادمن باشیدتامشمول لطف من باشید
🌷۱۰.فاذکروالله کثیرا لعلکم تفلحون
زیادیاخدا بودن،باعث فلاح وخوشبختی است
💕💕💕
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
آفتابی، نفس صبح دل آرایی تو
مَه من ، شاخ گل نرگس رعنایی تو
چشمهای من اگر رخصت دیدار نیافت
رو به هر سوی نماید دلم ، آنجایی تو
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#صبحتون_مهدوے 🌼 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
رهبر عزیزمان امام خامنه ای در جلسه ای با هیئت دولت به مسئله ی مهم #شبکه_ملی_اطلاعات پرداختند اما متاسفانه بسیاری از رسانه ها ، این صحبتها را به درستی پوشش ندادند ..
شبکه ملی اطلاعات یعنی حضور قوی ما در پیام رسانهای ایرانی و به دنبال آن زمانی که شبکه ملی اطلاعات راه بیفتد سرعت اینترنت بسیار بیشتر و هزینه آن نیز بسیار کمتر شده و هزاران شغل برای جوانان ایجاد می شود و باعث پیشرفت بسیار زیاد در زمینه اقتصادی گردیده و همینطور از لحاظ امنیت ، اطلاعات مردم به دست دشمنان نمی افتد ... اما لیبرال ها و غربگدایان با شایعات مختلف در پیام رسانهای تحت نفوذ دشمنان (واتس آپ ، تلگرام ، اینستاگرام و ... ) جلوی این طرح ارزشمند ( ایجاد شبکه ملی اطلاعات ) را گرفته اند ...
دربـرخـیمنابـعبرایِحضرتمـهدی{عج}لقبخاصـیذکرشدهباعنوان "خُـنَّـس"
امـااینلقبازکجاگرفتهشده؟✨
ازآیه۱۵سورهتکویرکهمیفرماد:
"فَلااُقسِمُبِالْخُنَّس"
حالااین"خُنَّسْ"یعنـیچی؟
یعنـیآنستآرهایکهمـیـرود امـابرمـیگـردد..♥️
کِیبشهبرگـردیستارهیِدلـهـا؟!..😍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💕💕💕
#حکایت📚
🔥شیطان به حضرت یحیی گفت: می خواهم تو را نصیحت کنم؛
🌙حضرت یحیی فرمود:
من میل به نصیحت تو ندارم؛ ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونه اند؟!
🔥شیطان گفت: مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند:
💥عده ای مانند شما «معصومند»، از آنها مأیوسم و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند.
💥دسته ای هم برعکس، در پیش ما «شبیه توپی» هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم.
💥دسته ای هم هستند که از دست آنها «رنج می برم»؛ زیرا فریب می خورند؛ «ولی » سپس از کرده خود⚡️ پشیمان می شوند و ⚡️استغفار می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند. دفعه دیگر نزدیک است که موفق شویم؛ اما آنها به ⚡️یاد خدا می افتند. و از چنگال ما فرار می کنند. ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم...
📚 کشکول ممتاز ؛ مرتضی احمدیان ،
ص: ۴۲۶
💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دق کردن دختر شهید مدافع حرم از خبر نحوه شهادت پدر...😭
🏴 بمیرم برات رقیه جان....
#تلنگر
✨زندگی دیکته ای نیست که آن را به ما گفته بودند و گفته باشند و
خواهندگفت !!!
💫زندگی انشایی است که تنها باید خود بنگاریم
💫باشد که موضوع انشای زندگیت
"خدا" ،
مقدمه اش "عشق او" ،
و انتهایش "نگاه او" باشد .
⚡️💕💕💕
زندگی همین است.
تجربهای با طعم خاص.
هدایت یک کشتی در دریایی طوفانی.
به امید رسیدن به مقصدی برای آرامش.
برای کشف جزیرههای کشف نشده.
و البته، وقتی که در آخر به هیچ کدام هم نرسیدیم،
لبخندی از رضایت که به هر حال: قایقران ماهری شدهایم…
لبخند بزن، زندگی همین است!
⚡️💕💕💕