برای داشتن یک زندگی زیبا فرق نمی کند
در چه خانه ای زندگی می کنی،
چه لباسی می پوشی
و یا حتی چند سال سن داری،
زندگی را تو با ذهن خودت می سازی.
اگر خودت را زندانیِ ذهن کنی
نمی توانی زندگی زیبایی داشته باشی
زیبایی ها در ذهن شکل می گیرند.
پس زندگی رو سخت نگیر،
زندگی رو محدود نکن
در لباس و خانه و مقداری اسکناس.
زندگی انقدرها کوچک نیست.
زندگی وسیع است
به وسعت فکر تو؛
و دریای اندیشه بی نهایت است.
همه چیز به تفکر تو بستگی دارد
به اینکه تو چه چیزی میخواهی
و در زندگی به دنبال چه می گردی.
💕💕💕
•••
«غم صیقل خداستـــ
خدایـا ز ما بگیر
این جوهـر جلی که جلا میدهد به #دل
خب
تمومشد :)
کـاش تـا سال بعد
ما تموم نشیم :)
مثل خیلیـا نوکر نبودیم ولـی
نفس کشیدن تو ماه محرم و صفر
خودش توفیق میخواد »
#برسیمبهقافله🌱•
💕💕💕
یاد بگیـر قدر هرچیزی را که داری بدانی.
قبل از آنکه روزگار به تو یادآوری کند
می بایست قدر چیزی را که
داشتی می دانستی!
💕💕💕
🔴 دو چیز شما را تعریف میکند
بردباری تان ، وقتی هیچ چیز ندارید
و نحوه رفتارتان ، وقتی همه چیز دارید
🔴 تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی؛
یکی دیروز و یکی فردا
🔴 دو شخص به تو می آموزد:
یکی آموزگار، یکی روزگار
اولی به قیمت جانش، دومی به قیمت جانت
🔴 آدما دو جور زندگی میکنن :
یا غرور شونو زیر پاشون میذارن و با انسانها زندگی میکنن،
یا انسانهارو زیر پاشون میذارن و با غرورشون زندگی میکنن
🔴 همه يادشون ميمونه باهاشون چيكار كردى،
ولى يادشون نميمونه براشون چكار كردى.
💕💕💕
📚#حکایت_بهلول_دانا
روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟
بهلول گفت: نه!
پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟
بهلول گفت: نه!
پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم (شراب) حرام می شود؟
بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو میپاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه!
بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه!
سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!
مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!
💕💕💕
میگویند چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده میکرد و برای خود چای آماده میکرد. هر بار که او آتشی میان سنگها میافروخت متوجه میشد که یکی از سنگها مادامی که آتش روشن است سرد است اما دلیل آن را نمیدانست.
چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگها چیزی دستگیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار میداد سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشهای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی میکرد. رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود شکر کرد و گفت: «خدایا، ای مهربان، تو که برای کرمی این چنین میاندیشی و به فکر آرامش او هستی پس ببین برای من چه کردهای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم.»
💕💕💕
🔹روزگار صحنه ی عجیبی است.
زیبا باشی به کور میرسی ، خوش صدا باشی به کر میرسی ، عاشق باشی به سنگ میرسی...
ابراهیم نیستم ولی غرورم را قربانی کسی نمیکنم که ارزشش کمتر از گوسفند است،
در گاوبازی میدونی به چه کسی جایزه ی اول تعلق میگیره؟
به کسی که نسبت به حمله ی گاو بهترین جاخالی ها رو میده،
نه به اون کسی که با گاو درگیر میشه
و آخرین حرف دل ...
بزرگترین اقیانوس جهان، اقیانوس آرام است
پس آرام بگیر تا بزرگ شوی...
💕💕💕
یڪےگفتحاجآقاازڪجابدونم
آقاۍخامنہاۍبرحقهست؟!
اینهمہعلیہشتوکانالآمطݪـبہ❗️️
- گفتمنمیخامبراتچنصفحہ
استدݪاݪبیارم ؛فقطیہجملہ ↯
🌱همہخوبایعالم؛پاکترینایروزگار
همهباتموموجودعاشقرهبرانقلابن(:
🌱وهمہجنایتکاراودزداوقاتلا
ومنافقاواونوریاباتماموجودمخالف
رهبرجانِمان !
حالاخودتببینڪےحقہوڪےباطل
💕💕💕
#سخن_بزرگان
✍کشنده ترین نیش،
مال مار و عقرب نیست
بلکه نیش زبانی هست که مستقیم
قلب را میزنـد و اعصاب
و سرنوشت انسان را دگرگون می کند..
مواظب گفته هایمان در زندگی باشیم.
انسان بودن زیاد سخت نیست ،
کافیست مهربانی کنی.!
زبانت که نیش نداشته باشد
و کسی را نرنجاند ، همین انسانیت است.!
وقتی برای همه خیر بخواهی همین انسانیت است.! زخمی که تیزی زبان بر دل آدمها میگذارد بسیار کشنده تر از زخم شمشیر است. مواظب گفتارتان باشید که دلی زخمی نشود ..
💕💕💕
⚫️ امام صادق «علیه السلام» :
🔷 الكافى به نقل از سَدير : #امام_صادق «عليه السلام» فرمود : «اى سَدير ! قبر #امام_حسين «عليه السلام» را در هر روز ، زيارت مى كنى ؟» .
گفتم : فدايت شوم ، نه !
فرمود : «چه قدر جفا كاريد!» .
فرمود : «او را هفته اى يك بار ، زيارت مى كنيد ؟» .
گفتم : نه .
فرمود : «در هر ماه ، چه طور ؟» .
گفتم : نه .
فرمود : «در هر سال ، چه ؟» .
گفتم : گاه ، چنين مى شود .
فرمود : «اى سَدير ! چه قدر به حسين «عليه السلام» جفا مى كنيد!
➰ آيا نمى دانى كه خداى عزوجل ، دو هزار هزار فرشته پريشان غبارآلود دارد كه مى گِريند و زيارت مى كنند و خسته نمى شوند .
➰ چه مى شود ـ اى سَدير ـ كه قبر #حسين «عليه السلام» را در هر هفته ، پنج بار و در هر روز ، يك بار ، زيارت كنى ؟» .
گفتم : فدايت شوم! ميان ما و او فرسنگ ها راه است .
➰ امام «عليه السلام» به من فرمود : «به بالاى بام خانه ات برو . سپس به راست و چپ، توجّه كن و آن گاه ، سرت را به سوى آسمان ، بالا ببر و به سوى قبر حسين «عليه السلام» رو كن و بگو : سلام بر تو ، اى ابا عبد اللّه ! سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد ! . برايت ، يك #زيارت نوشته مى شود و زيارت ، [معادل] يك #حج و #عمره است ».
➰ [ پس از آن ، ] گاه در يك ماه ، بيش از بيست بار ، آن را به انجام مى رساندم .
📚 الكافي : ج ۴، ص ۵،۸۹ ح ۸.
💕💕💕
🖤 #امام_رضا علیه السلام فرمودند:
🍃 هرگز مال و ثروت جمع و اندوخته نمیگردد مگر با پنج خصلت:
①بخل شدید
②آرزوی دور و دراز
③حرص غالب
④قطع رحم
⑤و برگزیدن دنیا بر آخرت.
📖 عیون اخبار الرضا،ص۲۵۰ ، ح۱۳
💕💕💕
پروانه های وصال
#افزایش_ظرفیت_روحی 23 🔶 چرا خوبان الهی معمولا آدم هایی بودند که زندگی اشرافی نداشتند؟ و خیلی وقتا ک
#افزایش_ظرفیت_روحی 24
⭕️ یکی از موضوعاتی که همیشه دغدغه بیشتر جوانان بوده روش کنترل نگاه و شهوت رانی و گناهان جنسی هست.
اینکه چطور آدم میتونه جلوی غول #شهوت خودش بایسته؟🔥
💢 واقعا یکی از دغدغه های بسیار مهم هست که با گسترش شبکه های اجتماعی و صنایع مستهجن، این دغدغه فراگیر شده.
این رو همیشه یادتون باشه که غول شهوترانی روی قایق "راحت طلبی" سوار میشه و جولان میده.
⭕️ یعنی اگه کسی میبینه به هیچ وجه نمیتونه مقابل شهوت خودش بایسته باید به این توجه کنه که آدم راحت طلبی هست.
💢 اگه آدم راحت طلبی خودش رو بزنه قدرتش در کنترل شهوت خیلی بیشتر میشه.
نمیشه یه نفر صبح تا شب توی خونه روی مبل ها لم بده بعد با شهوترانی خودش مبارزه کنه! خیال خامه!
✅ باید این بدن رو به کار بندازی و حرکتش بدی. این تنهامسیر مبارزه با شهوترانی هست. جای دیگه دنبال راه حل نگرد...
#مبارزه_با_راحت_طلبی
#گناهان_جنسی
پروانه های وصال
❤️#رمان_عشق_که_در_نمیزند💛 #قسمت_هفتم اشک رو گونش رو دستام ریخت سرشو پایین انداخت و گفت چیزی نیس ول
❤️#رمان_عشق_که_در_نمیزند💛
#قسمت_هشتم
.دلشوره شدید به جونم افتاده بود.
با دیدن دکتر بلند شدم و گفتم
-سلام .پس چی شد این پیش بینیتون ۴ روز گذشته و هنوزم....
حرفم با دیدن چشمای باز علی قطع شد.
خدایا شکرت که به هوش اومد
دکترم با حرف من به پشت سرش برگشت و رفت تا حالشو چک کنه.
-چیشد دکتر؟!
حالش خوبه کوتاه میتونید ببینیدش.!
سریع طرف اتاقش رفتم.علی با دیدن من آروم دستمامو فشار داد و گفت:
ملکه من در چه حالن؟!
اشک از چشمام سرازیر شد
- فدای تو بشم چقدر دلم واس ملکه گفتنت تنگ شده بود بهتری؟!
خوبم
-خداروهزاران بار شکر
تو چیزیت نشده!!؟!؟
من چند وقتیه مرخص شدم ولی مرخص جسمی روحن داغون بودم علی نبودنت دیونم کرد.خداروشکر که الان حالت خوبه.من برم سجده شکر به جا بیارم.
علی خندید و گفت
- برو عزیزم مراقب خودت و مهربونیات باش
بازم با حرفاش قلبمو قل قلک میکرد....
............
شکر الله شکرالله شکرالله
خدایا هزاران بار شکرت که علی رو بهم برگردونی. خدایا بابت جون دوباره عشقم شکرت....
............
یه هفته از بهوش اومدنش میگذشت و روز به روز حالش بهتر میشد.تنها چیزی که باعث ناراحتی همه ما شده بود وضعیت پاهاش بود دکتر گفته بود که اگه به هوشم بیاد فلج میشه ولی من اصلا واسم مهم نبود درست مثل الان همین که زنده بود خودش یه معجزه بزرگ بود.
#نویسنده✍🏻
#Shiva_f@
#ادامه_دارد_...
پروانه های وصال
❤️#رمان_عشق_که_در_نمیزند💛 #قسمت_هشتم .دلشوره شدید به جونم افتاده بود. با دیدن دکتر بلند شدم و گفت
❤️#رمان_عشق_که_در_نمیزند💛
#قسمت_نهم
شکی نداشتم که پاهای علی خوب میشه چون خدا بیشتر از اونی که فکرشو کنم هوای منو و عشقمو دارم.
..................
علی علی ببین هستیا داره صحبت میکنه ببینش؟!
-ای جونم عزیزم ماشاالله
چرخ ویلچرش و چرخوند و رفت تواتاق.نمیدونم چش شده بود تو این یکماهی که مرخص شده بود با دیدن خنده و شیرین بازیا هستیا ذوق نمیکرد..!!
تق تق تق
-اجازه هست اقا؟!
بفرما ملکه خانم
الهی فدای اون ملکه گفتنت شم
- علی....
جونم
- چیشده ؟! چرا با دیدن هستیا ذوق نمیکنی؟
- چیزی نیس خانومم یکم ناخوش احوال بودم اومدم استراحت کنم.
- اهان منم که گوشای بلند مخملی دارم؟ اره؟
خندید و گفت:
نمی دونم شاید
ااا لوس😧
هههه ای جونم قیافشو ببین چقدر حرص میخوره؟!
- اگه تو منو با کارات حرص ندادی ؟! حالا ببین کی گفتم؟!
خندید و گفت:
خانم خانما بگزیم از اینا مگه شما قصد جمکران نکره بودید؟!
- اره ولی....!
ولی چی ؟
- آدم که از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشه.دیگه عمرا بزارم با ماشین جای بریم...
- ای بابا حالا مگه چیشده قیافشو حالا که متاسفانه زنده موندم و باید شمارو تحمل کنم😭
- علیییی واقعا که اصلا منو باش دارم با کی حرف میزنم.! اههه
به نشونه قهر رومو برگردونمو رفتم سمت در که گفت:
خب حالا ملکه خانم قهر نکن حوصله ناز کشیدن ندارم!!
پرو پرو گفتم
- وظیفته بکشی😏
دستی دور کمرم گرد شد و گفت :
معلومه ناز شما کشیدن داره بیا بشین میبینی نمیتونم دنبالت بزارم....
رومو برگردونم با حرفش اشک تو چشمام جمع شد.نکنه علی واس عشق من به بچه با دیدن هستیا ناراحت میشه؟! وای خدای من.....
-علی
جونم
- جون نرجس بگو چرا با دیدن هستیا بهم میریزی؟!
نرجسی خواهشا تموم کن بحثتو من چیزیم نیس.
- باش پس دیگه جون منم واست مهم نیس؟!
بس نرجس خوب میدونی چقدر واسم مهمی و جونت واسم عزیزه پس لطفا تمومش کن....
😢😢😢😢
سرمو پایین انداختم و رفتم پایین.
...............
چند روزی میشد جز سلام حرف دیگه ای باهاش نمیزدم با اینکه از درون داغون میشدم ولی مجبور بودنم. بدون جشن عروسی و لباس عروس رفته بودم سر خونه زندگیم.علی قول داده بود اگه پاهاش خوب بشه جشن عروسی بگیریم. تو مدتی که علی تو کما بود دانشگاهمو ام ول کرده بودم.یه ترم بیشتر نمونده بود.ثبت نام کرده بودم تا تو خونه تنها نباشم .علی ام صبح ها باباش میمومد و میبردتش شرکتش اونجا کار حسابداری میکرد.
...............
ظرف غذارو برداشتم ببرم بشورم که دستمو کشید و گفت:
ملکه بشین کارت دارم!!
فدای ملکه گفتنت چقدر تو این مدت دلم تنگ شده بود قهر بودیم.
- منتظرما
نرجسی من بهتر از هرکسی میدونم تو چقدر عاشق بچه ای،میدونم مثل همه دخترا دوست داشتی لباس عروس بپوشی و جشن بگیری ولی با اون اتفاق و وضع الان من ؛ بی حاشیه میگم تو میتونی دوباره ازدواج کنی خانومی خوشیخت بشی ، بچه بیاری و...
😓😓😓😓
#نویسنده✍🏻
#shiva_f@
#ادامه_دارد_...
هدایت شده از پروانه های وصال
در برابر انتقادات
اگر نادرست بود،بی اعتنا باشید
اگر غیر منصفانه بود،عصبانی نشوید
اگر از روی نادانی بود،لبخند بزنید
اگر عادلانه بود،از آن درس بگیرید
@parvaanehaayevesaal💕
هدایت شده از پروانه های وصال
#پوشش های #ناپسند:(1)
لباس نازک:رسول خدا فرمود:هلاک زنان امت من در دوچیز سرخ فام است:طلاولباس نازک ونیز فرمود:ای علی!هرمردی از همسرش اطاعت کند خدا اورا به رو درجهنم افکند.علی(ع)پرسید:این چه اطاعتی است؟گفتند:در پوشیدن لباس نازک (بدن نما)به وی اجازه دهد،همچنین گفتند:از خصلت هایی که موجب هلاک قوم لوط شد،پوشیدن حریر(ابریشم)بود.
مفاتیح الحیاه .فصل7.ص۱۶۱
@parvaanehaayevesaal💕
هدایت شده از پروانه های وصال
animation.gif
715.7K
پروردگارا
همانطور که شب را
مایه آرامش قرار دادی
قرار دلهاے بیقرار ماباش
فراوانے را درزندگے ماجاری کن
حضورمان را پرمعنا کن
وجودمان را لبریز آرامش کن
شناختمان رافزونے بخش
شبتون آرام
🌷فرق توبه کردن وتوبه نکردن:
🌷یونس ع درشکم ماهی باحال توبه گفت:
لااله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین
وخدااوراازغم نجات داد:
فاستجبناله ونجیناه من الغم وکذالک ننجی المومنین.۸۸انبیاء
🌷اگرتوبه نمیکرد،تاقیامت درشکم ماهی میماند:
فَلَوْلَآ أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ (١٤٣)صافات
لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِٓ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (١٤٤)
💕💕💕