eitaa logo
پروانه های وصال
8.1هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
23.1هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 مرحوم لواسانی(ره) می فرماید: بسیاری به سبب این ختم به حاجات خویش نائل شده اند و آن این که روز شنبه تا روز پنجشنبه هر روز پنج مرتبه سوره ᐸᐸ انا فتحنا >>(فتح) را خوانده و بعد از آن سوره نصر(اذاجاءنصرالله والفتح) را نیز یک مرتبه بخواند . و اما روز جمعه سوره ᐸᐸ انا فتحنا >> را یازده مرتبه خوانده و بعد از آن سوره ᐸᐸ نصر >> را نیز یک مرتبه بخواند و بعد این دعا ‌را یازده مرتبه بخواند: یٰا مُفَتِّحُ فَتِّحْ یٰا مُفَرِّجُ فَرِّجْ یٰا مُسَبِّبُ سَبِّبْ یٰا مُیَّسِّرُ یَسِّرْ یٰا مُسَهِّلُ سَهِّلْ یٰا مُتَمِّمُ تَمِّمْ یٰا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ. منبع:📚درمان باقرآن ص ۱۰۰ 📚منتخب الختوم /۳۰،۳۱
💢علاج ما در مسائل اقتصادی، مرتباً توسط رهبر انقلاب تکرار شده است👇 1⃣ تکیه کردن و متمرکز شدن بر مسئله ی تولید داخلی 2⃣ جلوگیری از سقوط پی در پی ارزش پول ملی 3⃣ بستن رخنه ها؛ از جمله قاچاق، واردات بی رویه، فسادهای مالی ➕ باید تلاش کنند و شبانه روز خستگی نشناسند و کار را پیوسته دنبال بکنند ان شا الله تغییراتی ایجاد خواهد شد✅
⭕️ انجمن پزشکی کره‌جنوبی: برنامه ملی واکسیناسیون آنفلوآنزا باید متوقف شود. 🔸انجمن پزشکی کره‌جنوبی اعلام کرد که دولت باید برنامه واکسیناسیون آنفلوآنزا را در این کشور به حالت تعلیق درآورد، بعد از آنکه در روزهای اخیر دست کم ۱۳ نفر بعد از تزریق واکسن جان خود را از دست دادند. 👤"چوی دائه زیپ" رئیس انجمن پزشکی کره‌جنوبی در یک نشست خبری گفت: دولت باید برنامه واکسیناسیون آنفلوآنزا را تا زمان اطمینان از ایمنی واکسن‌ها به حالت تعلیق درآورد.
وامام زمان از دعا برای ظهور امام زمان«عج» یادتان نرود. شهید محمدحسن قلی زاده🖕🌸🍃 مواظب باشید که در صحنه‏ ی امتحان الهی مردود نشوید و شرمسار در قیامت نباشید که پاسخ ندهید چرا مقدمه‏ ی ظهور ولی و حجت خدا را فراهم نکردید؟ شهید محمدحسین فاضلی🖕🌸🍃 صبر سحر نزدیک است 💕💕💕
درنبرد‌ سخت ‌با داعش‌ بودند اومد پیشش و گفت: فرمانده..! تانکر آب ‌به ‌سمت‌ِ داعشی‌ها میره اگه ‌منفجرش‌ نکنیم داعش ‌نفس‌ تازه ‌میکنه ‌و نبرد‌ ما سخت‌تر میشه در جواب‌ گفت: امام‌حسین ‌در کربلا ‌اسبانِ ‌سپاه عمرسعد هم ‌سیراب کرد..:) 🌱 💕💕💕
"یک زندگی آرام و ساده، شادتر از موفقیت‌هایی است که با تلاطم‌های زیاد به دست بیاید." این یادداشت ۱.۶ میلیون دلاری را “آلبرت انیشتین” برای یک پستچی نوشت و گفت: این نوشته، روزی بیشتر از یک انعام ساده ارزش پیدا میکند! ‌ 💕💕💕
سرِسفره‌ی‌عقدآروم درِ گوشم‌گفت: میدونی من فَردا شَهید میشَم؟ خندیدم و گفتم..از کجا میدونی؟ نکنه علمِ غِیب داری! گفت:آره‌دیشب‌مادرم‌حضرتِ‌ زهرا(س) رو تو خواب دیدم.. ازدواجمونو بهم تبریک گفت.. بعدشم وَعده ی شَهادتمو داد... بُغض کردمُ گفتم: پس من چی؟ میخوای همین اولِ کاری منُ تنها بزاری بری؟؟ نبود شرطِ وَفا بِری و منو نَبری! توکه میدونی فردا میخوای شَهید بشی..چرا نشستی پایِ سفره عقد... چرا خواستی منو به عقدِ خودت دربیاری!؟ دستمو گرفت..خندیدُ گفت: اخھ‌شنیدم‌شَهیدمیتونه‌بستگانشو شفاعت کنه! میخوام‌که‌اون۲نیاجزوِشفاعت شده هام باشی... میخوام مجلسِ عروسیِ واقعی رو اونجا برات بگیرم:)) به روایت همسر •شهیدهادی‌ابراهیمی 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖 روی گل محمدی از اشک، تر شده ست با ما مصیبتی ست که عالم خبر شده ست با ما مصیبتی ست که ورد زبان شده با ما مصیبتی ست که خون جگر شده ست دشمن به فتنه سنگر تصویر را گرفت لشکر نبرده ایم و نبردی دگر شده است آن سوی خنده ها، همه دندان گرگ بود اینک زبانشان به دهان، نیشتر شده ست از هیچ زاده اند و پی هیچ، زیسته شیطان، براین جماعت ابتر، پدر شده است نمرود تیر بسته به زیبایی خدا زیبایی خدا، به خدا بیشتر شده است عالم، هنوز در صلوات است  و همچنان این رایت نبی ست که بر بام، بَر شده است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
#افزایش_ظرفیت_روحی 33 ❇️ ادم اگه میخواد به قدرت روحی دست پیدا کنه باید یه خصوصیت بسیار مهم رو در خو
34 🔷 ما ادم ها باید به این باور برسیم که توی دنیا هر چیزی رو که به دست میاریم، حتما بجاش یه چیز دیگه رو از دست میدیم. ⭕️ این خاصیت دنیاست. شما هر لذتی رو که بخوای به دست بیاری حتما بجاش لذت دیگه ای رو از دست خواهی داد. مثلا اگه دنبال لذت شهوت حرام رفتی، حتما لذت شهوت حلال ازت گرفته میشه. 💢 دنبال هر کاری بری در واقع فرصت انجام کارای دیگه رو از دست دادی. ✅ تنها یه جا هست که هرچی از خودت بهش بدی چیزی رو از دست ندادی اونم "در تجارت با خدا....." 🌺 خداوند متعال تنها کسی هست که بهای وقت و نعمت ها و فرصت های تو رو به طور کامل بهت پرداخت خواهد کرد... 🔷 همه ما ادما باید اینو بدونیم که هر کاری جای دیگه انجام بدیم وقت و فرصت هامون رو حروم کردیم و به جاش چیزی به دست نیاوردیم 💢 هر چیزی از زندگی خودمون رو که فدای خدا نکنیم واقعا تلف شده و نابودش کردیم... دنیا با کسی شوخی نداره و ما ابدیتی در پیش داریم. چه میکنیم؟ 🌹 زندگی خودمون رو مثل حاج قاسم فدای خدا میکنیم یا همینجوری الکی از دستش میدیم؟...
پروانه های وصال
‍ #هوالعشق #از_من_تا_فاطمه_قسمت_پنجم #نفس_فاطمه @nahalnevesht #زینب_نوشت -مامان جان اونارو اونطور گ
-مامان جان اونارو اونطور گره نزن٬پاپیونش کن ٬ببین اینطوری -وا مادر خب منم اینطوری زدم دیگه پانیون -واااای مردم از خنده مامان٬پانیون نه پاپیون -حالا همون پاسیون هر پاچیزی که هست -الهی دورت بگردم ملیحه خاتون -خدانکنه زینبم صدای تلفن خانه توجهم را جلب کرد٬به سمت تلفن گام برداشتم علی بود صدایش میلرزید و نفس نفس میزد. -الو داداش٬چیشده٬الووو -زینب...زینب بیا فاطمه.. -فاطمه چیی؟ -فاطمه تصادف کرده. -یا فاطمه زهرا تلفن از دستم افتاد روی سرامیک و مانیتورش شکست مادر با وحشت به طرفم برگشت٬ماتم برده بود. -چیشده زینب چرا رنگت پریده دختر؟ -.... -زینببببب چیشده جون به لبم کردی -فاطمه تصادف کرده مامان -یا جدسادات با مادر سریع حاضر شدیم و به طرف بیمارستانی که علی ادرسش را پیامک کرده بود راه افتادیم٬تمام بدنم میلرزید مادر فقط ذکر میگفت و گریه میکرد.. -دکتر سماوات به بخش آی سیو ...دکتر سماوات به بخش آی سیو صدای بیمارستان شلوغ در ذهنم اکو میشد .در راهرو به دنبال علی میگشتم ته سالن دوم آن را پیداکردم ٬باچادر مادر را به آن سمت هدایت کردم٬حدسم درست بود علی آشفته تر از آشفتگان جهان بود.. -علی داداشم٬سلام -فاطمه... -علی مادر چیشد؟چطور تصادف کردید؟الان فاطمه کجاست؟دکترا چی گفتن؟اخه ما که.. -الله اکبر مامان تروخدا یک دقیقه وایسید دیگه ٬داداش؟الان فاطمه کجاست؟ -فاطمه... مثل دیوانه ها شده بود به گوشه ای خیره بود و بعد هر سوالم نام فاطمه را نجوا میکرد٬هرکس نمیدانست من میدانستم جانشان به هم وابسته بود.. اینطور نمیشد خودم باید با دکترش صحبت میکردم٬در اتاق باز شد و پزشک کهنسالی با عینک فرم پروفسوری سمتمان آمد -همراه خانم پایدار؟ -بله ماهستیم -لطفا همراهم بیاید -من میرم زینب -نه داداش تو حالت خوب نیست باید.. -پس باهام بیا مادر روی صندلی نشست و همراه علی به اتاق پزشک رفتیم.دکتر سریعا توضیحاتش را شروع کرد ... -خب ببینید٬خانم پایدار دچار ضربه مغزی شدند و الان در حالت کما به سر میبرند در همین لحظه علی روی صندلی سر خورد و جسم ناتوانش را به آن تکیه داد -به نخاع ضربه شدیدی وارد نشده اما این احتمال وجود داره بعد بهوش اومدنشون یک دستشون فلج بشه. علی یاحسین گفت و شانه هایش میلرزید و من تنها درشوک بودم که مگر چه شده فاطمه اینطور شد و علی حالش خوب است. -و یک بحث دیگه اینکه ممکنه بعد بهوش اومدن حافظه کوتاه مدتشون رو از دست بدن -یعنی چی دکتر؟ -شما خواهرشون هستید؟ -نه خواهر همسرشون تازه میخواستند عقد کنن -یعنی شاید هیچ کدوم شمارو به یاد نیاره.. اینبار علی لب به سخن باز کرد٬ -خوب میشه؟ -ما سعیمونو میکنیم بقیش باخداست دعا کنید علی سریعا از اتاق خارج شد ٬باعذر خواهی به سمت علی دویدم و دیدم در راهرو رفته و به در میکوبید تمام بیمارستان راجمع کرده بود برادرم وجودش را میخواست و به او نمیدادند ٬چند مامور ازحراست امدند و علی را به بیرون هدایت کردند.مادر فقط گریه میکرد و من میان زمین و اسمان مانده بودم... علی در حیاط بیمارستان راه میرفت بی قرارتر از بیقراری های ادم ها چون عاسق بود٬عاشق.. به پدر و مادر فاطمه تلفن زدم تا موضوع را گفتم مرا به هزار حرف ناجور بستند و گفتند شما لیاقت دختر ما را ندارید ودوروز کنار شما بود به کشتنش دادید از شما شکایت میکنم ادم کش ها و .. مادر به نمازخانه میرفت و دعا میکرد٬پدر هم که رسید مشغول دلداری مادر شد٬علی سرگردان بود می آمد و میرفت پشت در اتاق به شیشه ای مینگریست که صورت و جسم فاطمه اش را قاب کرده بود...فاطمه خواب بود خوابی عمیق.. : بامــــاهمـــراه باشــید🌹