eitaa logo
پروانه های وصال
7.8هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
21.4هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی پشت سر پدرت از پله ها پایین می روی و می‌بینی چقدر آهسته می رود تازه می‌فهمی چقدر پیر شده ! وقتی مادر بعد از غذا پنهانی مشتی دارو را می‌خورد ، می‌فهمی چقدر درد دارد اما چیزی نمی گوید.. در 10 سالگی : مامان ، بابا عاشقتونم در 15 سالگی : ولم کنین در 20 سالگی : مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم در 25 سالگی : باید از این خونه بزنم بیرون در 30 سالگی : حق با شما بود در 35 سالگی : میخوام برم خونه پدر و مادرم در 40 سالگی : نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم ! در شصت سالگی : من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن ... و این رسم زندگی است.... چه آرامشی دارد قدردان زحمات پدر و مادر بودن و هیچ زمانی دیر نیست حتی همین الان... 💕💕💕
رفقا همیشه گفتیم حزب اللهی بودن هزینه ها دارد.... وامروز... وظیفه من هست که در هر پست ومرتبه ومقام علمی که هستم از کیان جمهوری اسلامی که وامدار خون شهیدان هست،دفاع کنم. جنگ نرم،جهاد همه جانبه میخواهد جهاد معنوی در مبارزه بانفس جهاد علمی جهاد سیاسی جهاد فرهنگی فرزندان روح الله،بسم الله......یاعلی.... 💕💕💕
🔴 فقیــر کیـست؟ ☀️پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از اصحاب خود پرسید:فقیر کیست؟ ✨اصحاب پاسخ دادند:فقیر کسی است که پول نداشته و دستش از مال دنیا تهی باشد. ☀️حضرت فرمودند:آنکه شما می گویید فقیر واقعی نیست،فقیر واقعی کسی است که روز قیامت وارد محشر شود در حالی که حق مردم در گردن اوست،بدین گونه که یکی را فحش و ناسزا گفته،مال کسی را خورده،خون دیگری را ریخته، چهارمی را زده،اگر اعمال نیکو و کار خیری داشته در مقابل حقوق مردم از او می گیرند و به صاحبان حق می دهند،و چنانچه کارهای نیکویش کفایت نکند،از گناهان صاحبان حق برداشته و بر او بار می کنند،و روانه آتش دوزخ می نمایند،فقیر و بینوای واقعی چنین کس است. 📚بحارالانوار ج ۷۲،ص۶ 💕💕💕
پروانه های وصال
#افزایش_ظرفیت_روحی 66 محبت خداوند ✅ یکی از راه های راحت تر شدن امتحانات الهی این هست که انسان بره
67 تا بی نهایت... ☢️ موضوع بعدی در مورد امتحانات الهی اینه که ما باید روی یه باور مهم کار کنیم: ✅ اینکه عملکرد درست در امتحانات الهی بسیاااار مهم هست... "بی نهایت مهم هست..." - ببخشید چرا بی نهایت؟ این که یه سری امتحانات ساده و روزمره هست!🤔 - چون ما قراره بعدا با نتایج به دست اومده از همین امتحانات تا بعد ها زندگی کنیم.☺️ تا کی؟ تا ده سال دیگه؟ صد سال دیگه؟ تا روز قیامت؟ یک میلیون سال در قیامت؟ هزار میلیارد سال بعد از قیامت؟ نه!!!! بیشتر... خییییییلی بیشتر از این حرفا... 💥 ما قراره تا بی نهایت با نتیجه همین امتحانات روزمره خودمون زندگی کنیم... ✅ هر یک دونه امتحانی که در دنیا با موفقیت پشت سر بذاری در واقع داری تا بی نهایت برای خودت آذوقه فراهم میکنی... ⭕️ و هر یه امتحانی که خراب کنی تا ابد حسرتش رو خواهی خورد... اگه آدم عمیقا به این چند تا جمله فکر کنه، سرش گیج میره از این همه اهمیت... 🔸 عزیز دلم... اون لحظه ای که در امتحان قرار میگیری حواست به این موارد هست؟!
پروانه های وصال
#هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت سی_و_چهارم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ به روایت حانیه. .
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ به روایت حانیه ......................................................... مانتو رو گرفت و رفت حساب کنه و منم مشغول وارسی بقیه مانتوها شدم. همشون خوشگل بودن ولی نه برای کسی که میخواد با حجاب باشه. نمیدونم ولی انگار این چند روزه معنای حجاب رو درک کرده بودم ، دیگه نه از تیکه ها خبری بود و نه از چشمک و کارای چرت و پرت مسخره. احساس میکردم منی که از حجاب متنفر بودم الان دوسش دارم ولی هنوز هم با خیلی از کارای دین مشکل داشتم. اصلا حجابم ربطی به دینم نداشت. امیرعلی _ بریم ؟ _ اوهوم امیر علی _ راستی مبارکت باشه. _ ممنون. امیر میشه چند تا سوال بپرسم ؟ امیرعلی_ بیابریم حالا اینجا وایسادیم زشته تو راه بپرس. _ اوخ. راست میگی بریم. از مغازه که اومدیم بیرون بی مقدمه گفتم _ چرا تو مثله بقیه نیستی؟ برگشت طرفم و با تعجب نگام کرد _ یعنی چی مثله بقیه نیستم؟ _ خب چرا تو به دخترا تیکه نمیندازی ؟ چرا بهشون گیر نمیدی؟ چرا همش چشمت دنبال دخترای مردم نیست ؟ امیرعلی_ باشه؟ _ نه ولی میخوام دلیل این نبودنش رو بدونم. امیرعلی_ خب ببین ، دلایلش خیلی زیاده که مهمترین و سر منشا همش توصیه دینمه. حالا چرا چون دین من به من یاد داده که زن والاست و ارزشش خیلی بیشتر از اینه که هرروز زیر نگاهای شهوت آلود له بشه. از طرفی دینه من میگه هرچه برای خود میپسندی برای دیگران بپسند ؛ همونطور که من دوست ندارم که کسی به تو یا مامان نگاه چپ کنه خودمم حق ندارم حرمت ناموس دیگران رو بشکنم. _ ولی دیگران این حرمتی رو که میگی شکستن. _ دلیل نمیشه هرکس هرکاری کرد درست باشه یا من دنبال انتقام از اون باشم که. خواهر گل من هم میخواد لطف کنه از این به بعد بیشتر رعایت کنه که ارزش و احترام خودش حفظ بشه. به روی امیرعلی لبخند زدم اره قصدم همین بود . ارزشم بیشتر از این بود که بزارم دیگران هرجور دوست دارن باهام برخورد کنن و درموردم فکرکنن . اگه همه طرز فکر امیرعلی رو داشتن اوضاع خیلی بهتر بود و منم مجبور به حجاب داشتن نبودم. هرچند الان با این اوصاف از حجاب بدم نمیاد...... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ بین تو و چشمان من صد فاصله غوغا شده آقابیا که منتظر جای دگر پیدا شده ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
پروانه های وصال
#هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_سی_و_پنجم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ به روایت حانیه ....
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ به روایت امیرحسین ..................................................... محمد_وعلیکم السلام برادر _ تو دوباره صبح زود زنگ زدی به من؟ محمد _ اولا که بچه بسیجی جواب سلام واجبه ، دوما که پدر مادر من به من یاد ندادن که 12 ظهر صبح زوووده. _ چییییییییییییی؟ 12 ظهر ؟؟؟؟؟ وای خاک بر سرم دانشگاه😱😱😱😱 با این حرف من محمد زد زیر خنده _ وای بدبخت شدم تو میخندی ؟ ساعت 8 کلاس داشتم. محمد_ حقته . تا تو باشی انقدر نخوابی. _ راستی مگه تو کلاس نداشتی؟ محمد_ بله. تموم شد. استاد ضیایی هم عرض کردن سلام برسونم خدمتتون شاگرد خرخون کلاس. _ تا چشات دراد. محمد_ خب حالا. زنگ زدم بگم امشب هئیت دیر نکنی دوباره گوشات رو بکشن. یه وقت دیدی دوروز دیگه به عنوان رفتگر گوش دراز ثبت نامت کنن راه بری با گوشات زمینو تمیز کنی 😂. _ خوشمزه. مزه نریز 😒 محمد_ باش. چون تو گفتی 😂 _ دیگه مصدع اوقات نشو میخوام بخوابم محمد_ کم نیاری از خواب؟ _ تو نگران نباش. یاعلی محمد_ ان شاالله خواب داعش ببینی. علی یارت خدایا این دوست منم شفا بده. . . . ساعت 6 با آلارم گوشی بیدار شدم ، سریع حاضرشدم و رفتم دم اتاق پرنیان ، در زدم و منتظر جواب شدم. پرنیان_ بله؟ _ ابجی حاضری؟ پرنیان _ امیر داداش توبرو من با ریحانه سادات میام. _باشه. مواظب خودت باش. . . . _ سلااام علیکم حاج آقا _ سلام . آفتاب از کدوم طرف در اومده اقا زود تشریف اوردید؟ هفته پیش که ماشالا گذاشتی لحظه آخر. _ خوب هستید حاج آقا؟ میگما .... چیزه ..... چه خبرا؟ با این حرف من محمد,و سجاد و علی و محمد جواد که تو حسینیه بودن با حاج آقا زدن زیر خنده . حاج آقا_ الحمدالله . نپیچون منو بچه . 😏. بعد خطاب به بچه ها گفت _ من برم تا جایی کار دارم میام تا ساعت 8 . محمدجواد_ بفرمایید شما حاج آقا خیالتون راحت . . . تقریبا همه کارا تموم شده بودو هنوز نیم ساعت مونده بود به شروع هئیت. چایی و قند و قرآنا و مفاتیح ها هم همه آماده بود. یه دفعه محمد جواد گفت _ راستی سید ( بنده) اون روز ؛ دربند ؛ قضیه چی بود؟ _ اوووووووه محمد جواد چه حافظه ای؟ چهارشنبه هفته پیشو میگی؟ محمدجواد_😂اره _ داداش موفق باشی. محمد_ تو زنده بمون راوی ایندگان شو. _ پیشنهاد خوبیه. محمدجواد_ عه بگو حالا. اخه رفتی اونجا مثلا آب بگیری. آب نگرفتی. اعصابتم داغون تر شد. با پرسش محمد جواد یاد اون روز افتادم. واقعا وقتی اون صحنه رو دیدم اعصابم بهم ریخت. شاید درست نبود که اون حرف رو به اون دختره بزنم. شاید اینجوری از حجاب بیشتر زده بشه ولی چی بهش میگفتم ؟ اصلا شاید همون حرف براش یه تلنگر بوده باشه . ای کاش میتونستم دوباره ببینمش که بدونم نتیجه کارم چی بوده..... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ چشم من و شوق وصال قلب تو و عشق محال ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
پروانه های وصال
#هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_سی_و_ششم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ به روایت امیرحسین ..
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ به روایت حانیه ......................................................... مامان _ حاااانیه اومدم دوباره باهاش دعوا کنم که بیخیال شدم. _ بله؟؟؟ مامان_ میای بریم امامزاده داوود؟ _ کجاااا؟ مامان _ صبح که با امیرحسین رفته بودید بیرون خاله مرضیه زنگ زد گفت با بسیج میخوان برن امامزاده داوود ، ما هم بریم باهاشون گفت فاطمه گفته بگم حتما توهم بیای. _ اوممم. مامان من چادر سرم نمیکنما . مامان_ اجباری نیست. _ حالا بزار ببینم چی میشه ؟ راستی چه روزیه؟ از دوشنبه کلاس زبان هم شروع میشه . مامان _ شنبه. _ من تا شب بهت میگم. ولی کاش خودمون میرفتیم پارک یا شهربازی . چیه بسیج ؟ بدم میاد. اه مامان_ مجبورت نکردم که بیای. فاطمه پیغام داد رسوندم. _ باش. میگم حالا تا شب ، هنوز دوروز مونده. مامان_ خیلی خب. پس زود بگو که ثبت نام کنم. _ خب حالا 2 روز مونده. تازه پنجشنبس رو تخت دراز کشیدم و دوباره مغزم پر شد از سوالای بی جواب. دیگه داشتم دیوونه میشدم. گوشیمو برداشتم نتمو روشن کردم. طبق معمول گوشیم پر شد از پیامای تلگرام. بیخیال رفتم تو پی وی امیرعلی . ایوووول چه عجب این برادر ما آنلاینه. بهش پیام دادم. _ داداش گلم. عشقم. نفسم. عسلم. بیا اتاق من حالا اگه خوند. یه 10 دقیقه گذشت سین خورد . امیرعلی _ توکار داری من بیام؟ _ عه بیا دیگه. تق تق تق _ الهیییی فداااات. بیفرمایید امیرعلی _ علیک سلام. بفرمایید . امرتون ؟ _ بیا بشین حرف بزنیم. اونم فکر کنم بیکار بود که سریع نشست. _ چه از خداخواسته امیرعلی _ میخوای برم اگه ناراحتی؟ نیم خیز شد که سریع گفتم _ نه نه بشین. امیرعلی _ خب؟ _ خب به جمالت. امیر ، چرا مامان بزرگ اینا این کارارو میکنن؟ امیرعلی_ دقیقا چه کاری میکنن؟ _ چمدونم. تو مهمونیاشون پرده میکشن زنونه مردونه رو جدا میکنن؟ امیرعلی _ خواهر من میدونی چند بار این سوالو پرسیدی؟ _ اه پاشو برو نخواستم امیرعلی _ عه عه . کلا گفتم. خب ببین اینا افراط و یه سری عقاید قدیمی و غلطه. عقایدی که شاید باعث بشه خیلیا از دین اسلام زده بشن. چون فکر میکنن دین انقدر سختیگیرانس. نمونه بارزش تو فامیل هست دیگه. حرف زدن معمولی و ارتباط کم در حدی که کسی به گناه نیفته و ناز و عشوه ای هم توش نباشه که ایرادی نداره. _ خب پس چادر هم افراط حساب میشه دیگه. وقتی واجب نیست دیگه امیرعلی_ اولا که چادر قضیش خیلی فرق میکنه. بعدش هم چادر یادگار حضرت زهراس . علاوه بر این باعث حجاب برتره. تا حالا دیدی رو ماشینای مدل پایین چادر بکشن ؟ یا دیدی سنگ معمولی رو بزارن تو صندق و ازش محافظت کنن؟ ولی رو ماشینای مدل بالا چادر میکشن که در برابر نور خورشید محافظت بشه . یا سنگای قیمتی و الماس تو صندوق نگه داری میشن یا مروارید تو صدف. چادر هم به زن ارزش و والایی میده. چون یه خانم باارزشه، خودش رو زیر محافظت چادر حفظ میکنه. _ یعنی چی یادگار حضرت زهراس؟ امیرعلی_ فکر نمیکنم داستانش رو بدونی ، نه؟ _ نه. من کلا هرچی اطلاعات دارم برای چند سال پیشه که هیچی هم یادم نیست. امیرعلی_ ببین این چادر رو سر حضرت زهرا بود ، وقتی که خانم پشت در پهلوشون شکست ، این چادر رو سر حضرت زینب و دختر سه ساله امام حسین بود وقتی که خیمه ها رو آتیش زدن ؛ شهدا رفتن تا دشمنا نتونن چادر و حجاب رو از سر خانما بکشن..... امیر علی بغض کرده بود و حرفاشو میزد. و من گنگ تر و متعجب تر از همیشه با هزاران سوال دیگه فقط نگاش میکردم.... _ پهلوشون شکست؟ دختر سه ساله و چادر؟ خیمه و آتیش ؟ من نمیفهمم چی میگی امیر. مم هیچی از این چیزایی که تعریف میکنی نمیدونم. یعنی چی؟ امیرعلی_ تو هیچ اطلاعاتی در این باره نداری؟ حانیه تو که تو که مدرسه میرفتی. _ خب اره. ولی مدرسه ما اصلا اهمیتی نمیداد به این چیزا در حد همین حفظ کردن و امتحان دادن. الان خیلی یادم نیست. امیرعلی_ خب الان از کجا شروع کنیم؟ _ این قضیه پهلو شکسته چیه؟ همون که میگفتن حضرت زهرا پشت در بوده و درو هل میدن ؟ و بعد آتیش میزنن؟ امیرعلی_ خب تو که میدونی دیگه. اره همونه. حضرت زهرا حتی اون موقع هم چیزی رو که تو اسمشو گذاشتی افراط کنار نذاشتن. مامان_ حانیه. بیا تلفن رو به امیرعلی گفتم _ بزار برا بعد. مرسی. و بعد از اتاق رفتم بیرون. _ کیه؟ مامان_ فاطمه نمیدونم چرا ولی خوشحال شدم. _ جون دلم؟ فاطمه_ سلام عزیزم. جونت بی بلا. خوبی؟ چرا گوشیتو جواب نمیدی ؟ _ مرسی تو خوبی؟ گوشیه من کلا هیچوقت نیست. فاطمه_ مرسی با خوبیت. راستش مزاحمت شدم ببینم فردا میای؟ _ اره. میام. فاطمه_ اخ جون. پس میبینمت خانم گل
💢✨💢✨💢✨💢 ⁉️چرا خدا عمر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را انقدر طولانی قرار داد؟ (حتما بخونید) 🌸حضرت صادق عليه السلام فرمود: (حضرت نوح) هفت مرتبه مامور شد که هسته ى خرما بکارد واز ميوه ى آن بخورد، آنگاه عذاب بر قومش نازل شود. و چون درخت مى شد و به ميوه مى رسيد باز به تأخير مى افتاد. 🌷ودر هر مرتبه که به تأخير مى افتاد جمعى از قوم او از او بر مى گشتند و مى گفتند: اگر نوح پيغمبر بود ى_او خلاف نمى شد...! 🔵 و چون وعده به پايان رسيد خداوند به نوح فرمود: اگر در همان اول عذاب🔥 مى فرستادم آنها که در هر مرتبه (سست و) مرتد میشدند باقى مانده بودند. 🌪و آن باطن پلید و نفاق قلبى خودشان را بعد از نجات، با مؤمنين ظاهر مى ساختند و با ايشان به خصومت و جنگ برمى خاستند.( به همین خاطر طولش دادم تا ناخالص ها و متزلزل ها جدا بشوند...) ✅وهمچنين مدت غيبت قائم ما به طول انجامد تا حق از غير حق خالص گردد و ايمان از دروغ صاف گردد و شیعیان خالص باقی بمانند. 📒 کمال الدين: 355:2 ب 33 ح 50، غيبت طوسى: ص 170 ح 129، بشارة الاسلام: ص 170 ب 7.
شازده کوچولو از گل پرسید: آدما چرا تو رو نچیدن؟ من گلای زیادی دیدم که زیر "دست و پا" بودن!! گل جواب داد : من ارزش خاری که "عاشقانه" احاطم کرده رو میدونم!! قدرِ اونی که "مواظبتونه" رو بدونید.. 💕💕💕
"زندگی" دادگاه نیست تا در آن به دنبال احقاق حق خود باشیم.... زندگی، زندگی است باید "گذشت" کرد تا بتوان از آن لذت برد... گذشت، رمز پیروزی در زندگی است... 💕💕💕
🌹قسم به این دل ویران، 🌹دلم هوای تو دارد 💞به این دو دیده گریان، 💞دلم هوای تو دارد ❤️بجز وصال تو جانا، ❤️مراخیال دگرنیست 💚نشسته مست وغزل خوان 💚دلم هوای تو دارد
🔅امروزهم به پایان رسید 🔹الهی 🔅اگربدبودیم 🔹یاریمان ڪن 🔅تافردایی بهترداشته باشیم 🔹خدایا 🔅به حق مهربانیت 🔹نگذارکسی 🔅باناامیدی وناراحتی 🔹شب خودرابه صبح برساند 🌟شبتون بخیر🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ برخیز و سلامی کن ولبخند بزن که این صبــح نشانی زغم وغصـه ندارد. لبخنـد خـدا در نفس صبح عیان است بگذار خـدادست به قلبـــ💚ـــت بگذارد. الهی به امید تو ســلام سه شنبه تون پراز لبخند💖 ┄┅─✵💝✵─┅┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منكر نكنند، و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نيكانشان دعا كنند امّا دعايشان مستجاب نشود.✨ ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
❤️ درغیبت ڪبراےِ تو گم ڪردہ ایم آقا راہ و روش و رسم مسلمانـے خود را ما را بطلـب لایـق دیــدار تـو باشیـم پنهان مڪن آن چهرہ نورانے خود را ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
درمان گناه با توبه واقعی🌺 🔅كميل يكي از ياران مخلص اميرالمؤمنين است، مي گويد: از اميرالمؤمنين عليه السلام پرسيدم ، انسان گاهي گرفتار گناه مي شود و به دنبال آن از خدا آمرزش مي خواهد ، حد آمرزش خواستن چيست؟ ◀ فرمود : حد آن توبه كردن است. 🔅كميل: همين مقدار؟ 🔅امام عليه السلام : نه . 🔅كميل : پس چگونه است؟ 🔅امام : هرگاه بنده گناه كرد ، با حركت دادن بگويد استغفرالله. 🔅كميل : منظور از حركت دادن چيست؟ 🔅امام : حركت دادن دو لب و زبان ، به شرط اين كه دنبال آن حقيقت نيز باشد. 🔅كميل : حقيقت چيست؟ 🔅امام : دل او پاك باشد و در باطن تصميم گيرد به گناهي كه از آن استغفار كرده باز نگردد. 🔅كميل: اگر اين كارها را انجام دادم از استغفار كنندگان هستم ؟ 🔅 امام : نه ! 🔅كميل : چرا ؟ 🔅امام : براي اين كه تو هنوز به اصل آن نرسيده اي. 🔅كميل : پس اصل و ريشه استغفار چيست؟ 🔅امام : انجام دادن توبه از گناهي كه از آن استغفار كردي و ترك گناه . اين مرحله ، اولين درجه عبادت كنندگان است. ↙ به عبارت ديگر ، استغفار اسمي است شش معني دارد؛ 1⃣ پشيماني از گذشته . 2⃣ تصميم بر باز نگشتن بدان گناه به هيچ وجه. (تصميم بر اين كه گناهان گذشته را هيچ وقت تكرار نكني.) 3⃣ پرداخت حق همه انسانها كه به او بدهكاري. 4⃣اداي حق خداوند در تمام واجبات. 5⃣ از بين بردن (آب كردن) هرگونه گوشتي كه از حرام بر بدنت روييده است ، به طوري كه پوستت به استخوان بچسبد سپس گوشت تازه ميان آنها برويد. 6⃣ به تنت بچشاني رنج طاعت را ، چنانچه به او چشانيده اي لذت گناه را. 💠 در اين صورت توبه حقيقي تحقق يافته و انسان توبه كنندگان به شمار مي رود. 📚 بحارالانوار ؛ ج ۶، ص ۲۷ 💕💕💕
یزدان به توعمری دگر و روز دگر داد یک صبح دگر،ظهر دگر شام دگرداد پس سجده و صدشکر که پیمانه نشد پر این روز مبارک که خدا لطف دگر داد سلام دوستان خوبم✋ روزتون پرازبرکت🌸
❤️ :❤️ اگر ايمانٺ را محڪم ڪرده‌اے، بہ خواسٺ خدا خشنود باش، چہ بہ زيان تو باشد و چہ بہ سود تو، و بہ هيچ ڪس جز خدا اميد نداشتہ باش و در انتظار چيزے باش ڪه خداوند برايٺ پيش مےآورد. 📚﴿مختصر بصائر الدرجات ، ص 139﴾ الزینب 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 سید محمود چه کسی اطلاعات شهید فخری زاده رو داده👆🏻👆🏻👆🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🔴آدم بی نماز ✍️روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به همراه عده ای از اصحاب خود از جایی عبور می کردند. ناگهان سگی شروع کرد به پارس کردن.. پیامبر صلی الله علیه و آله ایستاد و به پارس سگ گوش داد.. اصحاب نیز توقف ڪردند. آنگاه رو به یاران خود ڪرد و فرمود: آیا فهمیدید که این سگ چه گفت؟ اصحاب گفتند: خیر. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این حیوان گفت: ای پیامبر خدا! من همیشه خدای مهربان را شکر می کنم که بهره من در این جهان خلقت، این شد که سگ شوم! اگر انسان بی نماز بودم چه می کردم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: ميان مسلمان و كافر فاصله اى جز اين نيست كه نماز واجب را عمداً ترک كند يا آن را سبک شمارد و نخواند! 📚عرفان اسلامی، جلد 5، ص 8 👈عزیزانی که در خواندن نماز، سهل انگار و کم حوصله هستین؛ نمازخواندن وقت زیادی نمی بره از امروز شروع کنید به نمازخواندن..ببینید چه لذتی داره سجده کردن برای خدایی که بی همتاست.. 💕💕💕
♥️ (ع) فرمودند: 🌴 لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ 🍃 آنچه از مال تو از دست مى‌رود و مايه پند و عبرتت مى‌گردد در حقيقت از دست نرفته است. 📖 نهج البلاغه، حکمت 196 💕💕💕 💔
، سواد نیست، است ؛ بصیرت یعنی اینکه: روی نیزه ، تو را از قرآنِ ناطق منحرف نکند ؛ دنیا، مرداب هاست ؛ هر که بیشتر ، دچار شود ؛ زودتر، می شود ؛ یکی چوب بی اعتقادی را می خورد ؛ یکی هم چوب اعتقادات فاسد را ؛ (رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظّالِمینَ ....) ...! 💕💕💕
✨﷽✨ 💠 شرایط صحّت عبادت 💠 ✍حاج آقا قرائتی: هدفِ درست و شكلِ صحیح عبادت، دو عامل مهمّ در صحّت آن است. یعنى هم مقصود از عبادت، باید رضاى خدا و قصد قربت و انجام فرمان الهى باشد، نه جلب نظر مردم و ریا و خودنمایى، و هم صورت ظاهرى آن، طبق دستور باشد، حتّى در جزئیات آن. عمل خالص و نیّت خدایى در عبادات، آن است كه چشم داشت تمجید و تشكّر از مردم نداشته باشیم، براى خدا كار كنیم و اجر خود را در بندگى و طاعت، از او بخواهیم. 💥امام صادق‏ (علیه السلام) فرمود: «وَالعَمَلُ الخالِصُ الَّذى لا تُریدُ اَنْ تَحمِدَكَ عَلَیْهِ اَحَدٌ اِلاّ اللّهُ» عمل خالص عملى است كه در انجامش، جز از خدا، از احدى انتظار سپاس و ستایش نداشته باشى. عامل دیگر صحّت عبادت به شكل آن مربوط است، یعنى عمل، طبق آنچه گفته‏ اند و مطابق دستور شرع باشد، نه بر اساس ذوق و سلیقه شخصى یا مد روز یا پسند مردم. اینكه مثلاً نماز را چگونه باید خواند، كجا آهسته و كجا بلند، كجا نشسته و كجا ایستاده، كجا چهار ركعت و كجا دو ركعت، و ... همه طبق دستور باشد، گرچه همه عبادت است... 📚 کتاب راز نماز، محسن قرائتی 💕💕💕