✍ #نکات_دعای_عهد 15
«عاشق دستور مولا»💕
📜عهد مهم دیگری که با اقای خودمون می بندیم عبارت است از : وَالْمُمْتَثِلینَ لِأوٰامِرِهِ...؛
🔶 از خدا می خواهیم ما را از کسانی قرار بده که دقیقا به همان صورتی که دستور امام هست، عمل می کنند؛ چون معیار واقعی محبت،"اطاعت از محبوب" است!
🌀اوامر حضرت دو جورند؛ یک دسته از دستورات ایشان
«با واسطه» است چون حضرت خودشون فرمودند فقهای تزکیه شده، حجتِ من بر شما هستند.
⭕️وقتی به دستورات یاوران مولا و فقها دقیقا عمل بشه در واقع به فرمان امام (علیه السلام) عمل شده است.
🔰دسته دیگر اوامرِ «بی واسطه» مولا هست که ویژه ی اصحاب و یاوران حضرت می باشد
🔺و چون آن ها قابلیت و ظرفیت عمل به فرامین امام را دارند “چنانچه” حضرت صلاح بدانند ممکنه گاهی مستقیما دستوراتی به یکی از یاوران بفرمایند؛
📩مانند آنچه به علی بن ابراهیم مهزیار فرمودند یا فرمان حضرت به شیخ مفید درباره ی زنِ حامله ای که فوت کرده بود، یا به آیت الله مرعشی نجفی و...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دختری که بهخاطر آیت الله رییسی از خون پدرش گذشت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مناجات متفاوت آیت الله مصباح یزدی
💠مرحوم آقا نجفی قوچان ، در شرح حال خود می گوید:
🌀 «در اصفهان، حجره هایمان به هم وصل بود. از میان طاقچه سوراخی نمودیم و ریسمانی در آن کشیدیم که یک سر ریسمان در حجره رفیق بود و یک سر آن در حجره من.
♻️ وقت خواب، آن سر ریسمان را رفیق به دست یا پای خود می بست و این سر ریسمان را من به دست خود می بستم که سحر هر کدام زودتر (برای نماز شب بیدار شدیم دیگری را بدون اینکه صدایی بزنیم، به وسیله همان ریسمان بیدار کنیم، که مبادا طلبه ای از صدای ما بیدار شود و راضی نباشد.»
#نماز_شب
💕🖤💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتهای شب شد
دلها به فردا امیدوار
چشمها پرازخواب
همه میگویند:
زندگی بالا و پایین دارد
اما زندگی هر چه که هست
جریان دارد...
🌟شبتون بخیر و آرام🌟
.
✨﷽✨
گفتم خدایا چگونه آغاز کنم؟
گفت به نام من
گفتم خدایا چگونه آرام گیرم؟
گفت به یاد من
گفتم خدایا خیلی تنهایم؟
گفت تنها تر از من؟
گفتم خدایا هیچ کسی کنارم نمانده؟
گفت به جزمن
گفتم خدایا از بعضی ها دلگیرم
گفت حتی از من؟
گفتم خدایا قلبم خالیست
گفت پرکن از عشق من
گفتم دست نیاز دارم
گفت بگیر دست من
گفتم با این همه مشکل چه کنم؟
گفت توکل کن به من
گفتم احساس میکنم خیلی ازت دورم
گفت نه، نزدیکترین به تو، من
گفتم برای ارزوهایم چه کنم؟
گفت تلاش و به امید من
گفتم خدایا چرا اینقدر میگويی من؟
گفت چون من از تو هستم و تو از من ❤️
💕🖤💕
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
💜به نام خداوند لوح و قلم
💖حقیقت نگار وجود و عدم
💙خدایی که داننده رازهاست
💚نخستین سرآغازِ، آغازهاست
سلام صبحتون بخیر
الهی به امید تو💚
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#احادیث_فاطمی
✨حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرمودند:
كسى كه بعد از خوردن غذا، دست هاى خود را نشوید دستهایش آلوده باشد، چنانچه ناراحتى برایش بوجود آید كسى جز خودش را سرزنش نكند.✨
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام😊✋
#صبح_زیباتون_بخیر ☕
صبح را با نامِ زیبای
خدای مهربون شروﻉڪڹ
تا روزت پُر از برکت
پراز نور الهی✨
پراز شادی پراز موفقیت
و پراز آرزوهای دست
یافتنی باشد.
با این نیت که قرار باشد
دیگران در آینده برات جبران کنند
به ایشان کمک و خوبی نکنید.
کسی جبران نخواهد کرد.
و وقتی لطف شما تداوم یابد
تبدیل به عادت گشته
و وظیفه شما خواهد شد.
و اگر روزی برسد که نتوانید
لطف تان را شامل حالشان کنید
از شما مکدر و دلخور خواهند شد.
پس نیکی کنید و در دجله اندازید،
قرار است خداوند در بیابان ان را پس دهد.
یعنی عملا نیکی شما را قرار است
خدا به شما پس بدهد . . .!
با نیت جبران آینده به کسی
خوبی نکنیم . . .
💕🖤💕
🌸| #حدیث
🕊| حضرت فاطمه زهرا (س):
هرکه خدا را بی ریا عبادت کند،خداوند
بهترین مصلحت خود را نثارش میکند.
📚| بحار الانوار؛ج۷۰،ص۲۴۹
امام جمعه موقت تهران در یک برنامه تلویزیونی گفت: آیتالله مصباح هنگام غسل چشمش را باز کرد، یک نگاه مهربانانه کرد و چشمانش را بست.
به گزارش اسپوتنیک به نقل از انتخاب، حجت الاسلام کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران در برنامه ای در شبکه قرآن گفت: آیت الله مصباح هنگام غسل چشمش را باز کرد، یک نگاه مهربانانه کرد و چشمانش را بست.
صحبتهای حجت الاسلام صدیقی، امام جمعه موقت تهران در خصوص آیت الله مصباح یزدی:
تا دید ما ناراحت هستیم، گفتند ناراحتی شما تا دو هفته است و بعد از آن ما را به باغی میبرند و این دلداری را به ما دادند و بعد از دو هفته هم تمام شد، یعنی دقیقا وقت وفاتشان را خودشان خبر داشتند و جایگاهشان هم بهشان نشان داده بودند.
داماد دامادشان گفت که آیتالله مصباح را در منزل غسل دادند و کسی ایشان را غسل داد که آیتالله حقشناس را غسل داده بود این غسال به ما گفته بود که آیتالله جاودان به ما پیام داده بود که حواستان باشد از آیتالله مصباح کرامتی دیده بودید به ما خبر دهید، گفت وقتی ایشان را غسل میدادم آرزو کردم کاش ایشان هم از ما شفاعت میکرد که همان موقع آیتالله مصباح چشمانش را باز کردند. یک نگاه مهربانانه کردند و چشمانشان را دوباره بستند.
💕🖤💕
این متن خیلی قشنگه
پیرزن ازصدای خروپف هر شب پیرمرد شکایت داشت، پیرمرد هرگزنمی پذیرفت. شبی پیرزن آن صدا را ضبط کرد که صبح حرفش را ثابت کند . اما صبح پیرمرد دیگر هرگز بیدار نشد و آن صدای ضبط شده لالایی هرشب پیرزن شد ...
قدر لحظات هر چند سخت کنار هم بودن رو بدانیم .
مادر مثل مداد ميمونه هر لحظه تراشيده شدن و تموم شدنش رو ميبيني.
اما پدر مثل خودکاره . شکل ظاهريش تغيير نميکنه فقط يکدفعه ميبيني ديگه نمي نويسه...
تا هستند قدرشونو بدونيد...
اینم به عـــشـــق پدر و مادر🌸