eitaa logo
پروانه های وصال
7.9هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
21.5هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
"شرافت چیزی است که تمام انسان‌ها با آن زاده می‌شوند ، نمی‌توان این شرافت را از آدم گرفت و یا به دستش آورد فقط نباید آنرا از بین برد"!! "بنجامین فرانکلین" 💕💜💕
هیچ کس در این دنیا کامل نیست!!! اگر از آدمها به خاطر اشتباهاتشان دوری کنی همیشه تنها خواهی ماند پس کمتر قضاوت کن و بیشتر عشق بورز... 💕💜💕
❣ فراموش نکنیم 🌸درک و ‏شعور به دو چيز 🍃اصلا بستگى نداره..؛ 🌸يكى تحصيلات 🍃يكى هم محل زندگى 🌸به آدمها با توجه به 🍃درکشون بها بدیم 🌸نه مدرک و ثروتشون 💕💜💕
روحانی و لاریجانی میکوبن💣💣💣 رئیسی میسازه 🛠🛠🛠🛠🛠 درود بر مرد میدان 💡🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔥حجاب و چشم برزخی: فرزند شیخ رجبعلی خیاط می گوید:"پدرم با چشم برزخی چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند.. یکی از دوستان پدرم می گفت: یک روز با جناب شیخ به جایی می رفتیم یکدفعه من دیدم جناب شیخ باتعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لباس شیکی داشت نگاه میکند! ازذهنم گذشت که ایشان به ما می گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و خودش اینطور نگاه میکند! فهمید و گفت: توهم میخواے ببینی من چی میبینم؟ ببین! من نگاه کردم دیدم همینطور از بدن آن زن مثل سُرب گداخته،آتش و سرب مذاب به زمین می ریزد و آتش او به کسانی که چشمهایشان به دنبال اوست سرایت میکند... جناب شیخ گفت: این زن راه میرود و روحش یقه مرا گرفته اوراه میرود و مردم را همین طور با خودش به آتش جهنم می بَرَد.” 📚 منبع :کتاب بوستان حجاب ص۱۰۹ 💕💙💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-بدون_گوشت خوشمزهه😋 125 گرم کره یا مارگارین 1 فنجان چایخوری روغن مایع 1 فنجان چایخوری ماست 1 عدد تخم مرغ کامل+1 عدد سفیده ی تخم مرغ 1 ق چ نمک 2 ق چ بکینگ پودر 1 ق غ سرکه سیب یا انگور( یا اینکه میتونین 1 ق چ جوش شیرین اضافه کنین من جوش شیرین زدم) 2 عدد هویج رنده شده 1 دسته شوید 4 الی 4 و نیم لیوان آرد الک شده ابتدا کره ذوب شده و روغن و ماست و یک تخم مرغ کامل و 1 عدد سفیده و نمک و بکینگ پودر و سرکه و با هم مخلوط و بعد هویج رنده شده و شوید خورد شده میریزیم و آرد الک شده رو به تدریج اضافه و ورز میدیم تا خمیر نرمی بدست بیاد،به پنیر پیتزا پاپریکا اضافه کرده و خمیر رو به قسمت های مساوی تقسیم میکنیم و بینش پنیر میذاریم و میبندیم و داخل سینی فر که کاغذ روغنی انداختیم میچینیم و زرده تخم مرغ و کنجد و سیاهدونه میپاشیم و در فر 180 درجه از قبل گرم شده بذاربن تا طلایی رنگ شه نوووش جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☆∞🦋∞☆ آیتـــــ الله مجتهدے (ره) : 🌿 گفتن ذڪر «لا اله الا الله » راحتـــــ استـــــ اما در نامه اعمال، سنگین استـــــ. سُربـــــ دیده اید؟ سُربـــــ فلزے سنگین استـــــ . قدیم، حمالے سربـــــ حمل مےڪرد و هِن و هِن مے ڪرد. من گفتم این چے حمل مےڪند ڪه این قدر نفس نفس مےزند. گفتند سربـــــ حجمش ڪم استـــــ ، اما سنگین استـــــ . در روایتـــــ آمده استـــــ «لا اله الا الله» ثمن بهشتـــــ استـــــ . 💕💙💕
☆∞🦋∞☆ ‌مےگفتـــــ : در عالم‌ رویا به شهید گفتم چرا براے ما دعا نمےڪنید ڪه شهیـد بشیم..؟! مےگفتـــــ ما دعا مےڪنیم براتون شهـادتـــــ مےنویسن! ولے گنـاه مےڪنید پاڪ میشه.. 💕💙💕
‌☆∞🦋∞☆ 🔔 هيچ‌ڪس در بستـر مـرگـــــ آرزو نڪرد ڪه ڪاش بيـشتـر ڪار ڪرده‌بود و ثروتـــــ انباشته بود! اما بسيارے آرزو ڪردند ڪه ڪاش با عزیزانشان بودند 👈 💕💙💕
سخن زیبا؛ خوشبخت ترین ادم ها کسانی هستند,که به خوشبختی دیگران حسادت نمی کنند.....و زندگی خودشان را باهیچ کس مقایسه نمی کنند.... مدارا بالاترین درجه ی قدرت.....ومیل به انتقام...اولین نشانه ی ضعف است..... مواظب کلماتی که در صحبت استفاده میکنید باشید....شاید شما را ببخشند اما.....هرگز فراموش نمی کنند...... سکه ها همیشه صدا دارند..... اما اسکناس ها بی صدا.... پس هنگامی که ارزش و مقام شما بالا می رود.....بیشتر ارام و بی صدا باشید... به کسانی که به شما حسودی می کنند احترام بگذارید...!! زیرا این ها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنانید... 💕❤️💕
روزي ملانصرالدين خطايي مرتکب ميشود و او را نزد حاکم مي برند تا مجازات را تعيين کند . حاکم برايش حکم مرگ صادر مي کند اما مقداري رافت به خرج مي دهد و به وي مي گويد: اگر بتواني ظرف سه سال به خرت سواد خواندن و نوشتن بياموزاني از مجازاتت درمي گذرم . ملانصرالدين نيز قبول مي کند و ماموران حاکم رهايش مي کنند . عده اي به ملا مي گويند: مرد حسابي آخر تو چگونه مي تواني به يک الاغ خواندن و نوشتن ياد بدهي ؟ ملانصرالدين مي فرمايد : انشاءالله در اين سه سال يا حاکم مي ميرد يا خرم... [هميشه اميدوار باشيد بلكه چيزي به نفع شما تغيير كند 😁] 💕❤️💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ 🎥 واکنش مردم به کلیپ تبلیغاتی علی لاریجانی...
🌷به نام خدا وباسلام 🌷به نام خدا وباسلام 🌷۳ آیه درموردتشویق فرزندان به نماز: 🌷1.وامراهلک بالصلوة........132طه خانواده رابه نمازتشویق کن 🌷2.یا بنی اقم الصلوه........17 لقمان پسرم نمازبپادار 🌷3.رب اجعلنی مقیم الصلوه ومن ذریتی...........................40 ابراهیم خدایا من وفرزندانم راازبرپاکنندگان نماز قرارده 🌷 گناه نکنیدو خانواده را ازگناه منع کنید. قو انفسکم واهلیکم نارا........۶ تحریم 💕❤️💕
🍂هروقت خواستی «پارچه‌ای» بخری؛ آنرا در دست «مچاله كن» و بعد رهايش كن، اگر «چروك» برنداشت، «جنس خوبی» دارد. 🍃«آدم‌ها»، نیز «همينطورند!!!»، «آدم‌هايی» كه بر اثر «فشارها»، و «مشكلات»، «اخلاق، و رفتارشان» عوض می‌شود، و «چروك» بر میدارند،!! اينها «جنس خوبی» ندارند، و برای «رفاقت»، «معاشرت»، «مشارکت»، «ازدواج» و «اعطای مسئولیت به ایشان»، به هیچ وجه «گزینهٔ مناسبی» نخواهند بود. 💕💙💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ زمان آغاز مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری... 🔸 به گزارش مشرق کانال خبری سرائر نوشت: شنیدها حاکی از این است؛ ‌مناظره‌های ‎انتخابات‌ ۱۴۰۰ طی شش شب، ساعت ۲۲ پخش می‌شود. اولین مناظره به احتمال زیاد هشتم خرداد خواهد بود. 🔸 ممکن است برنامه پخش مناظرات در روزهای پایانی دستخوش تغییراتی شود، اما تا کنون آنچه در اختیار مجموعه کارکنان صدا و سیما قرار گرفته همین برنامه است. 💕💙💕
پروانه های وصال
قسمت چهارم: خشونت از نوع درجه B تمام وجودم آتش گرفته بود ... برگشتم خونه ... دیدم مادرم، تازه گی
قسمت پنجم: زندگی در خیابان شب رفتم خونه ... یه سری از وسایلم رو برداشتم و زدم بیرون .. شب ها زیر پل یا گوشه خیابون می خوابیدم ... دیگه نمی تونستم سر کار پاره وقتم برم ... می ترسیدم فرارم رو از پرورشگاه به پلیس گزارش کرده باشن ... اوایل ترس و وحشت زیادی داشتم ... شب ها با هر تکانی از خواب می پریدم ... توی سطل های آشغال دنبال غذا و چیزهای دیگه می گشتم ... تا اینکه دیگه خسته شدم ... زندگی خیلی بهم سخت می گذشت ... با چند تا بچه خیابون خواب دیگه مثل خودم آشنا شدم و رفتیم دزدی ... اوایل چیز دندون گیری نصیب مون نمی شد ... ترس و استرس وحشتناکی داشت ... دفعات اول، تمام بدنم به رعشه می افتاد و تکرر ادرار می گرفتم ... کم کم حرفه ای شدیم ... با نقشه دزدی می کردیم ... یه باند تشکیل دادیم و دست به دزدی های بزرگ تر و حساب شده تر می زدیم ... تا اینکه یه روز کین پیشنهاد خرید اسلحه داد و کار توی بالای شهر رو داد ... من از دزدی مسلحانه خوشم نمی اومد ... کارهای بزرگ پای پلیس رو وسط می کشید ... توی محله های ما به ندرت پلیس می دیدی ... اگر سراغ قاچاقچی ها هم نمی رفتی امنیتش بیشتر بود ... اما اونجا با اولین صدایی پلیس می ریخت سرت و اصلا مهم نبود چند سالته ... بین بچه ها دو دستگی شد ... یه عده طرف منو گرفتن ولی بیشتری رفتن سمت کین ... حرف حالی شون نبود ... در هر صورت از هم جدا شدیم ... قرار شد هر کس راه خودش رو بره ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
قسمت پنجم: زندگی در خیابان شب رفتم خونه ... یه سری از وسایلم رو برداشتم و زدم بیرون .. شب ها زی
قسمت ششم: این تازه اولش بود  یه سال دیگه هم همین طور گذشت ... کم کم صدای بچه ها در اومد ... اونها هم می خواستن مثل کین برن سراغ دزدی مسلحانه، یه عده هم می خواستن برن سراغ پخش مواد ... از دزدی های پایین شهر چیز خاصی در نمی اومد ... برادر جاستین توی یکی از باندهای مواد بود ... پول خوبی می دادن ... قرار شد واسطه دبیرستان ها بشیم ... پلیس کمتر به رفت و آمد یه نوجوون بین بچه های دبیرستانی شک می کرد ... همون روز اول به همه مون چند دست لباس جدید و مرتب دادن ... و من بعد از چند سال، بالاخره جایی برای خوابیدن پیدا کرده بودم ... جایی که نه سرد بود نه گرم ... اما حداقل توی روزهای بارونی خیس نمی شدم ... اوایل خیلی خوشم اومده بود اما فشار روانی روز به روز روم بیشتر می شد ... کم کم خودم هم کشیده شدم سر مواد ... بیشترین فروش بین بچه ها مال من بود ... خیلی از کارم راضی بودن ... قرار شد برم قاطی بالاتری ها ... روز اول که پام رو گذاشتم اونجا وحشت همه وجودم رو پر کرد ... یه مشت آشغال هیکل درشت که همه بدن شون خالکوبی بود و تنها دمخورشون مواد، مشروب و فاحشه ها بودن ... اما تازه این اولش بود ... رئیس باند تصمیم گرفت منطقه اش رو گسترش بده ... گروه ها با هم درگیر شدن ... بی خیال و بی توجه به مردم ... اوایل آروم تر بود ... ریختن توی یکی از خونه های ما و همه رو به گلوله بستن ... بچه های گروه ما هم باهاشون درگیر شدن ... درگیری به یه جنگ خیابونی تمام عیار تبدیل شده بود ... منم به خاطر دست فرمونم، راننده بودم ... بامــــاهمـــراه باشــید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واکنش مردم به بغض جهانگیری به میان مردم رفتیم تا واکنش آنها نسبت به سخنرانی اسحاق جهانگیری،‌ پس از ثبت‌نام برای انتخابات ریاست‌جمهوری را ببینیم.
⭕️ دیدار رئیسی با تتلو 🔶 با توجه به اینکه دشمن هیچ نقطه ضعفی از آقای رئیسی نداره به شبهات قدیمی متوسل شده و داره دست و پا میزنه که با مطرح کردن همون شبهات شاید بتونه این سید بزرگوار رو از قلب مردم بیرون کنه! 💢 مثلا مجددا بحث دیدار آقای رئیسی با تتلو رو مطرح کردن و میخوان نتیجه گیری کنن که چون اقای رئیسی با تتلو دیدار کرده پس به درد رئیس جمهوری نمیخوره! 😊 💢 نه بابا این حرفا چیه! اولا که تتلو اون زمان به دروغ یا راست اظهار پشیمانی کرده بود و برای ما همیشه ملاک حال فعلی افراد هست. 💢 دوم اینکه رهبری هم بارها با افرادی مثل روحانی و جهانگیری و لاریجانی دیدار کرده! به نظر شما فسادی که روحانی و خاتمی و بقیه غربگراها در کشور منتشر کردند بیشتر هست یا فسادی که تتلو داشت؟! 👈🏼 قطعا مسئولینی که زیربنای فساد رو ایجاد میکنند میلیون ها برابر بدتر از افراد فاسد دیگه هست. بنابراین کلا دیگه توی این کشور هیچ کسی با هیچ کسی نباید دیدار کنه وگرنه دیگه برای ریاست جمهوری مناسب نیست!😊 نه! با این استدلال های بچگانه دیگه نمیشه مردم عزیز ما رو فریب داد... "تنهامسیر"
✍قال رسول الله(ص): چهار چیزند ڪہ در هر کہ باشند و سر تا پایش گناه باشد، خدا همہ آن گناهان را بہ حسنہ تبدیل کند... 💠راستگویے 💠حیــا 💠خوش خلقے 💠شڪرگزارے 📚اصول کافی جلد۴ 💕💜💕
✨﷽✨ 🌼با امام حسين(علیه السلام) كه رفيق بشه آدم درستي مي‌شه! ✍بارها می‌دیدم كه با بچه‌هائی كه نه ظاهر مذهبی داشتند و نه به دنبال مسائل دینی بودند رفیق می‌شد و آنها را جذب ورزش می‌كرد. یكی از آن بچه‌ها كه با ابراهیم رفیق شده بود خیلی از بقیه بدتر بود. حتی خیلی راحت حرف از كارهای خلاف می‌زد و اصلاً چیزی از دین نمی‌دانست. نه نماز و نه روزه، به هیچ چیز هم اهمیت نمی‌داد. یك بار به ابراهیم گفتم: «آقا ابرام اینها كین كه دنبال خودت راه می‌اندازی؟» با تعجب پرسید: «چطور، چی شده ؟» گفتم: «دیشب این پسر رو با خودت آورده بودی هیئت، اون هم اومد كنار من نشست. وقتی كه حاج آقا داشت صحبت می‌كرد و از مظلومیت امام حسین (علیه السلام) و از كارهای یزید می‌گفت این پسر، خیره خیره و با عصبانیت گوش می‌كرد. وقتی هم چراغ‌ها خاموش شد به جای این كه گریه بكنه، مرتب فحش‌های ناجور به یزید می داد !!» ابراهیم كه با تعجب داشت به حرف‌هام گوش می‌كرد، زد زیر خنده و گفت: «عیبی نداره، این پسر تا حالا هیئت نرفته و گریه نكرده، مطمئن باش با امام حسین(علیه السلام) كه رفیق بشه آدم درستی می‌شه، ما هم اگر بتونیم این بچه‌ها رو مذهبی كنیم هنر كردیم». دوستیِ ابراهیم با این پسر به آنجایی رسید كه همه چیز را كنار گذاشت و یكی از بچه‌های خوب ورزشكار شد. چند ماه بعد و در یكی از روزهای عید، همان پسر یك جعبه شیرینی خرید و بعد از ورزش پخش كرد و گفت: «رفقا من مدیون همه شما هستم، من مدیون آقا ابرام هستم. اگه خدا منو با شما آشنا نكرده بود معلوم نبود الان كجا بودم و...» من و بچه‌های دیگه هم با تعجب نگاهش می‌كردیم. ⚠️ وقتی داشتم از در بیرون می‌رفتم اون پسر رو صدا زدم وگفتم: «از من راضی باش یكبار پشت سرت حرف زدم » بعد هم سریع آمدم بیرون توی راه به كارهای ابراهیم دقت می‌كردم. چقدر زیبا یكی یكی بچه‌ها رو جذب ورزش می‌كرد و بعد هم اونا رو به مسجد و هیئت می‌كشوند و به قول خودش می‌انداخت تو دامن امام حسین (علیه السلام). 📚سلام بر ابراهيم ، گروه فرهنگی شهيد ابراهيم هادی ، نشر شهيد ابراهيم هادی ، چاپ هفتاد و ششم ، 1394 ص 18 و 19 ✅‌‌کانال استاد قرائتی 💕💜💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹قبل از خواب زمزمه کنیــم 🍀اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِناخَیْراً 🌹خدایــا آخر و عاقبت همه کارهای 🍀 ما را ختم به خیر کن. 🌹آمین یارب العالمین 🍀لحظه هاتون آروم 🌹خوابتون شیرین 🍀آسمون دلتون ستاره بارون 🌙شبتون بخیرو پراز نگاه خدا .