عارفی را پرسیدند
زندگی به ''جبر'' است یا به ''اختیار"؟
پاسخ داد:
امروز را به ''اختیار'' است
تا چه بکارم
اما
فردا ''جبر'' است
چرا که به ''اجبار'' باید درو کنم
هر آنچه را که دیروز به ''اختیار'' کاشته ام
💕💚💕
حكايت كوتاه و شيرين👌
مردی از اولیای الهی،
در بیابانی گم شده بود.
پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی،
بر سر چاه آبی رسید.
وقتی که قصد کرد تا از آب چاه بنوشد.
متوجه شد که آب چاه خیلی پایین است؛
با خود گفت بدون دلو و طناب نمی توان از آن چاه آب کشید.
هرچه گشت نتوانست وسیله ای برای بیرون آوردن آب از چاه بیابد.
لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بی حال افتاد.
پس از لحظاتی، یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند.
و بلافاصله، از آب همان چاه سیراب شدند و رفتند.
با رفتن آنها، آب چاه هم پایین رفت!
آن فرد با دیدن این منظره،
دلش شکست و رو به آسمان کرد و گفت:
خدایا! می خواستی با همان چشمی که به آهوهایت نگاه کردی،
به من هم نگاه کنی!
همان لحظه ندا آمد:
ای بنده من،
تو چشمت به دنبال دلو و طناب بود،
اما آن زبان بسته ها، امیدی به غیر از من نداشتند،
لذا من هم به آنها آب دادم!
سعی کنیم تنها امید و تکیهگاه مان رو فراموش نکنیم ...
✅خدا
💕💚💕
‹ #حدیثـــــ_نور📝›
امامجَعفرصادقعلیه السلام :
هر دردے دوا و درمانے دارد.
داروے گناه، طَلبـــــ آمرزش و استغفار ڪردن استـــــ.
- ثوابـــــ الاعمال،ص³⁶⁵-
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
💕💙💕
#تلنگـــــرخودمونے🔔
طرفـــــ داریم بچه مذهبے سربه زیر، حلال چشم پاڪ، اصلا از بچگیش راستـــــ گو بوده، پشتـــــ سر ڪسیم اگه پیشش بگیو و غیبتـــــ ڪنے از درون آتیش میگیره و فَوران میڪنه اما و اما میخواد دو رڪعتـــــــ نماز صبح بخونها انگارے دنیا رو روسَرش خرابـــــ ڪردن مگه بلند میشه حالا، اگه بگیم بیدارم نمیشه ڪه دروغه، بیدارم میشه، هے چشماشو وا میڪنه ے پنج دقیقه حالا آفتابـــــ نزده ے سه دقیقه دیگه حالا هوا روشن نشده ے دو دقیقه دیگه همینجورے همینجورے یهو میبینه صبح شده و این دو رڪعتـــــ نمازو رو هم به اون ڪمرش نزده، بهش اسمن میگن بچه مذهبے...
رفیق اینجورے نمیشه بچه مذهبے باشیا:)
💕💜💕
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
🟥 *خلاصه سه مناظره انتخابات ریاست جمهوری:*
🔵 *محسن رضایی:* با برنامه و وعده های بسیار بسیار زیاد
🔵 *قاضی زاده:* بسیار با برنامه و مودب و دارای روحیه جوان و بانشاط و نگاه به داخل که واقعا سطح مناظرات رو بالا برد
🔵 *مهرعلیزاده:* یک بی ادب و بی برنامه که حقیقتا نشستن این فرد در جایگاه کاندیدای ریاست جمهوری شان این جایگاه را تا سال ها خدشه دار خواهد کرد
🔵 *همتی:* برنامه دقیق ایشون تخریب رئیسی بود و همه برنامه هاشون رو حواله دادن به بعدا!!!
🔵 *زاکانی:* یک مناظره کننده قهار که همتی و مهرعلیزاده همه جوره ازش فرار کردن که حضورش در انتخابات بیشتر برای مقابله شجاعانه با بانیان وضع موجود بود هرچند برنامه هایی که ارائه کردن از همتی بیشتر بود
🔵 *جلیلی:* بابرنامه،با ادب، دقیق که انصافا حضورش در مناظرات باعث بالارفتن سطح مناظرات شد و نگاهشون به مسائل از زاویه های مختلف همراهی سایر کاندیدهارو به همراه داشت
🔵 *رئیسی:* با برنامه،باتقوا،باادب، اخلاق مدار و باوجود اینکه بیشترین تخریب ها و بی ادبی ها نسبت به ایشون شد با متانت و تقوا جواب دادند و محبوبیتشون رو دل طرفدارانشون و امت قهرمان ایران اسلامی و پیروان اهلبیت عصمت و طهارت بیشتر و بیشتر کرد.
💕💛💕
پروانه های وصال
قسمت چهل و هشتم: دست خدا حال احد کم کم خوب شد ... برای اولین بار که با پدرش اومد مسجد، بچه ها ر
قسمت چهل و نهم: اولین نماز
چند هفته، حفظ کردن نماز و تمرینش طول کشید ... تک تک جملات عربی رو با ترجمه اش حفظ کرده بودم ... کلی تمرین کردم ...
سخت تر از همه تلفظ بود ... گاهی از تلفظ هام خنده ام می گرفت ... خودم که می خندیدم بقیه هم منفجر می شدن ...
می خواستم اولین نماز رو توی خونه خودم بخونم ... تنها ...
از لحظه ای که قصد کردم ... فشار سنگینی شروع شد ... فشاری که لحظه لحظه روی قفسه سینه ام بیشتر می شد ...
وضو گرفتم ... سجاده رو پهن کردم ... مهر رو گذاشتم ... دستم رو بالا آوردم ... نیت کردم و ... الله اکبر گفتم ...
هر بخش رو که انجام می دادم همه گذشته ام جلوی چشمم می اومد ... صحنه های گناه و ناپاک ...
هر لحظه فشار توی قلبم سنگین تر می شد ... تا جایی که حس می کردم الان روح از بدنم خارج میشه ... تک تک سلول هام داشت متلاشی می شد ...
بین دو قطب مغناطیسی گیر کرده بودم و از دو طرف به شدت بهم فشار می اومد ... انگار دو نفر از زمین و آسمان، من رو می کشیدند ...
چند بار تصمیم گرفتم، نماز رو بشکنم و رها کنم ... اما بعد گفتم ...
- نه استنلی ... تو قوی تر از اینی ... می تونی طاقت بیاری ... ادامه بده ... تو می تونی ...
وقتی نماز به سلام رسیده بود ... همه چیز آرام شد ... آرام آرام ... الله اکبرهای آخر رو گفتم اما دیگه جانی در بدن نداشتم ...
همون جا کنار مهر و سجاده ام افتادم ... خیس عرق، از شدت فشار و خستگی خوابم برد ...
از اون به بعد، هرگز نمازم ترک نشد ... در هر شرایطی اول از همه نمازم رو می خوندم ...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
قسمت چهل و نهم: اولین نماز چند هفته، حفظ کردن نماز و تمرینش طول کشید ... تک تک جملات عربی رو با
قسمت پنجاه: وسوسه
حدود هفت ماه از مسلمان شدنم می گذشت ... صبح عین همیشه رفتم سر کار ...
ولی مشتری اون روز خیلی خاص بود ... آدمی که در بخش بزرگی از خاطرات قبلم شریک بود...
- اوه ... مرد ... باورم نمیشه ... خودتی استنلی؟ ... چقدر عوض شدی ...
کین بود ... اومد سمتم ... نمی دونستم باید از دیدن یه دوست قدیمی بعد از سیزده، چهارده خوشحال باشم یا نه؟...
بعد از کار با هم رفتیم کافه ... شروع کرد از زندگی و دزدی های مسلحانه و بزرگش، دلالی و قاجاق اجناس مسروقه تعریف کردن ... خیلی خودش رو بالا کشیده بود ...
- هی استنلی، شنیده بودم رفتی توی کار مواد و خوب خودت رو کشیدی بالا ... اما فکرش رو هم نمی کردم یه روزی استنلیی بزرگ رو گوشه یه تعمیرگاه ببینم ... که داره ماشین بقیه رو درست می کنه ... همیشه فکر می کردم تو زودتر از من به پول و ثروت میرسی ... شایدم من یه روز ماشین تو رو درست می کردم ...
نفس عمیقی کشیدم ...
- ولی من از این زندگی راضیم ...
- دروغ میگی ... تو استنلی هستی ... یادته چطور نقشه می کشیدی؟ ... تو مغز خلاف بودی ... هیچ کدوم به گرد پات هم نمی رسیدیم ... شنیده بودم بعد از ورود
به اون باند ... خیلی زود خودت رو بالا کشیده بودی و با بزرگ ترها می پریدی ... حالا می خوای باور کنم پاک شدی و کشیدی کنار؟ ... اصلا از پس زندگیت برمیای؟ ...
- هی گارسن ... دو تا دام پریگنون ...
نگاه عمیقی بهش کردم و به طعنه گفتم ...
- پولدار شدی ... ماشین خریدی ... شامپاین 300 دلاری می خوری ... بعد رو کردم به گارسن ... من فقط لیموناد می خورم ...
- لیموناد چیه ؟ ... مهمون منی ...
نیم خیز شد سمتم ...
- برگرد پیش ما ... تو برای این زندگی ساخته نشدی استنلی...
کلافه شده بودم ... یه حسی بهم می گفت دیدن کین بعد از این همه سال اصلا جالب نیست ...
شروع کرد از کار بزرگش تعریف کردن ... پول و ثروت ... و نقشه دقیق و حساب شده ای که کشیده بود ... نقشه ای که واقعا وسوسه انگیز بود ...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
•
.
رأی دادن کافۍ نیست؛
همدیگر را بھ رأۍ دادن تواصۍ کنید!
#آیت_اللّٰھ_حائرۍ'رھ'🌿
#انتخابات
#من_رای_میدهم
#مشارکت_حداکثری
💕💜💕
وقتی دلـــــم به سمت تو مایل نمی شود
باید بگویم اسم دلـــــم، دل نمی شود
تا نیستی تمام غزلها معلق اند
این شعر مدتی استـــــ ڪه ڪامل نمی شود
#العجل_مولای_من
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
💕💜💕
(استاد علی صفائی حائری)🌿
اگر فقط لـــــباس ڪسی را عوض ڪردیم و چادر بر سرش انداختیم و نـــــماز خوانش ڪردیم و با شعارها و تلقینها و یا تشویقها و تهدیدها داغـَــــش ڪردیم، بدون اینڪه از درون روشنش ڪرده باشیم و عـــــشقی را در نهادش گذاشته باشیم، ناچار در محیط دیگر ســـــرد می شود. همانطور ڪه آهـــــن تفدیده در محیط دیگر ســـــرد می شود.
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
💕💚💕
◈
✍ #سخــــن_بــــزرگان
حاج آقا مجتبے تهرانے(ره):
آدم از #رفیـــــــق بــــــد تأثیر میگیره
مثل بادی ڪه از زبــاله دونی رد
بشه اونم بــــوی بــــــد میگیره چه
بخـــواد چه نخـــواد.
َاَللٰهُمَ ؏َجَّل لِوَلیِک اَلفَرَج
#انتخابات
#من_رای_میدهم
#مشارکت_حداکثری
💕💜💕
🔘 داستان کوتاه
چندی پیش سوار تاکسی شدم.
راننده تاکسی مرد محترمی بود که 60سال سن داشت و بسیارشاد بوداو با مسافران با شادی برخورد میکرد
یکی از مسافران از او پرسید با وجود ترافیک و شغلی که خسته کنندست چطور میتواند شاد باشد
جواب راننده برایم جالب بود.
گفت من 4فرزند دارم
2دختر و 2پسر که همه تحصیل کرده اند در حالیکه هرگز به درسشان رسیدگی نکردم
گفت رمز موفقیتش این بوده که بشدت هوای همسرش را داشته و به او توجه و محبت خاص میکرده و فقط نیازهای همسرش را برآورده کرده است.
گفت همسرش را همیشه خوشحال و راضی نگه میداشت و درعوض همسرش همیشه پرانرژی بود و با تمام قوا به بچهها و منزل و هر کار دیگری رسیدگی میکرد.
میگفت زنها تواناییهای موازی دارند
و میتوانندچند کار را در منزل باهم مدیریت کنند.
کافیست آنها را راضی و خوشحال و تحت توجه و محبت کافی نگه داری تا هر کاری از آنها بربیاید.
او معتقد بود اگر باطری قلب همسرتان را شارژ نگه دارید میتوانید با آرامش به کارتان رسیدگی و باخوشبختی زندگی کنید. چون همسرش از جان و دل، بقیه امور را سرپرستی خواهد کرد.
بنظرمن حق با اوست
رمز موفقیت او میتواند، رمز موفقیت بسیاری از مردها باشد.
زن!موي مش كرده،ابروي برداشته،لبانِ قرمز نيست.
زن!لباسِ سفيدشب باشكوه عروسي
بوي خوشِ قرمه سبزي نيست.
زن!پوكي استخوان،يك زنِ پا بماه،
حال تهوع،استفراغ دردهاي زايمان،
مادر بچهها نيست.
زن!
عصايِ روزهاي پيري،پرستار وقتِ مريضي نیست.
زن!
وجود دارد؛
روح دارد؛
پا به پاي يك مرد، زور دارد.
زن هميشه همه جاحضور دارد.
و اگر تمام اينها يادت رفت، تنها يك چيز را به خاطر داشته باش:
كه هنوز هيچ مردي پيدا نشده
كه بخواهد در ايران جایِ يك زن باشد
#سامان_رضایی
💕💛💕
هیچ آدمی اشتباهی وارد زندگی ما نمیشه!
هر آدمی یک رسالتی داره...
رسالت پرده برداشتن از حماقتها، نقطهضعفها، بیعقلیها خودخواهیها و... و حتی خصلتهای بد و خوب ما!
اگر ضربه میخوریم در واقع از خودمون، خوشباوریها، بدجنسیها و حتی حماقتهای خودمون میخوریم!
آدمها وسیلهای هستند برای شناخت ما از خودمون!
💕💚💕
🌟شب زیباتون
⭐️متبرک به
🌟گرمی نگاه خدا
⭐️الــهی
🌟دلخوشیهاتون افزون
⭐️دلاتون مملو از شادی
🌟و جمع خانوادهتون
⭐️پراز دلگرمی و عشق و لبخند
💫شبتون بخیردرپناه خدا🌙
⚡️⚡️🌟🌟⚡️⚡️⚡️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨صبح دوشنبه تون
متبرک به ذکر پرنور🌸✨
🌸صلـوات🌸
بر حضرت محمد (ص) و آل مطهرش🌸
🌾🌸اَللّهُمَ
🌾🌸صَلَّ
🌾🌸عَلی
🌾🌸مُحَمَّدٍ
🌾🌸وَآلِ
🌾🌸 مُحَمَّد
🌾🌸وَعَجِّل
🌾🌸فَرَجَهُم
🌾🌸وَ اَهلِک
🌾🌸عَدُوَّهُم...
🌾🌸 اَللّهُــــمَّ
🌾🌸عَجـِّل لِوَلیِّکَ
🌾🌸الفَـرَج
.
🌸آدمی به مرور آرام میگیرد، بزرگ می شود، بالغ میشود و پای اشتباهاتش می ایستد،
آنها را به گردن دیگران نمیاندازد و دنبال مقصر نمیگردد؛
🌸گذشتهاش را قبول می کند، نادیدهاش نمیگیرد و اجازه میدهد هر چیزی که بوده در همان گذشته بماند.
🌸آدمی از یک جایی به بعد می فهمد که از حالا باید آینده اش را از نو بسازد
اما به نوعی دیگر
🌸میفهمد که زندگی یک موهبت است،
یک غنیمت است ، یک نعمت است و نباید آن را فدای آدمهای بی مقدار کرد!
اصلا از یک جایی به بعد
حال آدم، خودش خوب میشود...
#محمود_دولت_آبادی
#امام_زمانم❤
اى آخرين اميد در شام تار ما
اى روشناى عشق اى غمگسار ما !
داغم به سينه ماند ، در انتظار تو
از رهگذار شوق ، اين يادگار ما
💚أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج💚
#انرژی_مثبت 😍
🍃🌷زندگی به من یاد داده
برای داشتن آرامش و آسایش
امروز با خدا قدم بردارم
وفردا رابه او بسپارم ...🌷🍃
💕🧡💕
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ....
ﺻﺪﺍﯾﻤﺎﻥ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﻧﺸﮑﻨﺪ !
ﻋﯿﺐ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭا ﺩﺍﺩ ﻧﺰﻥ
ﺍﻭﻝ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭا
ﺗﺮﻭﺭ ﻣﯽﮐﻨﯽ، ﺑﻌﺪ ﺁﺑﺮﻭﯼ آنها را
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﺻﺪﺍﯼ ﺗﺮﮎ دل ها را
ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﻓﺮﯾﺎد ﺯﺑﺎنها ﻣﯽﺷﻨﻮد.
💕🧡💕