فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بدن های انشایی
روایت تجربه گر مرگ موقت از گستردگی روح و اشراف بر دنیای مادی
#تجربه_مرگ_موقت
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان جالب اقای قرائتی😂
🌸🍃
🍃
🔖نکاتی درباره مصرف زولبیا و بامیه
1️⃣زولبیا و بامیه اگر با روغن خوب به مدت کافی تفت داده شده باشد و از آرد خوب در آن استفاده شده باشد و فرد دریافت بیش از حد کالری از طریق قند و شکر مستقیم نداشته باشد, شیرینی بسیار خوبی است.
2️⃣زولبیا و بامیه در طب سنتی برای سالمندان توصیه شده است البته به شرط آنکه با روغن خوب و مواد اولیه مناسب تهیه شده باشد البته زولبیا و بامیه خانگی برای این افراد مناسب است.
3️⃣اگر قرار باشد همراه با افطار یا سحری حجم زیادی زولبیا و بامیه که سرشار از کربوهیدرات, چربی و قند است وارد بدن شود, به بدن ضرر وارد میکند و نخستین عارضه آن هم چاقی و مشکلات خونی و عروقی است که برای فرد ایجاد میشود.
🖊دکتر حسین رضایی زاده ( متخصص طب سنتی ایرانی)
♦️لطفا انتشار بدهید👌
💕🧡💕🧡💕
پروانه های وصال
🗒 #وصیتنامه شهیدحاجقاسم سلیمانی 💖« #قسمت_چهارم » 🌴💫🌴💫🌴 🤲یا ارحم الرا
🗒 #وصیتنامه آسمانی شهیدحاجقاسم سلیمانی
💖« #قسمت_پنجم »
✍️خطاب به برادران و خواهران مجاهدم...خواهران و برادران مجاهدم در این عالم؛
❇️ ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه داده اید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق بازی به سوق فروش آمده اید، عنایت کنید:
«جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است»
🔶 امروز قرارگاه حسین بن علی علیه السلام،
ایران است...
✅ بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند...
⛔️ اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).
🌹برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند""رهبری"" است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم!!
خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، #ولایت_فقیه را تنها نسخه نجات بخش این امت قرار داد؛
❇️ لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه «ولایت» را رها نکنید...
💥 خیمه، خیمهی رسول الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، "آتش زدن و ویران کردن این خیمه است..." دور آن بچرخید.
🔴 والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند...
#مکتب_حاج_قاسم
#سردار_دلها
براي اينکه انسان کمال يابد،
صد سال کم است...
ولی برای بد نامی او
يک روز کافی است
پس، مراقب باشیم...
اگر انسانها را وزن میکنی
مواظب باش تنها بر اساس
مدرکشان وزن نکنی بعضیها با مدرک
خالی از درکند و برخی بی مدرک
سرشارند از درک و شعور.
همـهی آدمها وقتی آرام باشند
زشتی هایشان تهنشین میشود
و زلال به نظر میآیند،
برای اینکه آدمی را بشناسید
قبل از مصرف خوب تکان دهید!
#الهی_قمشهای
💕🧡💕🧡💕
پروانه های وصال
❣❤️❣❤️❣❤️❣ #رمان_مدافع_عشق_قسمت32_بخش_اول #هوالعشـــق❤ ❣❤️❣❤️❣❤️❣ چندتقه به در میزنم و وارد اتاق می
❣❤️❣❤️❣❤️❣
#رمان_مدافع_عشق_قسمت32_بخش_دوم
#هوالعشـــق❤️
❣❤️❣❤️❣❤️❣
با کناره کف دستم اشکم راپاک میکنم و ادامه میدهم
_ ما الان بهترین جای دنیاییم...پیش آقا!میتونی حاجتت رو بگیری...میتونی سلامتیت رو...
بین حرفم میپری
_ ریحانه حاجت من سلامتی نیست...
حاجت من پریدنه....پریدن....
بخدا قسم سخته هم کلاسیت دیرتراز تو قصد بستن ساکش کنه و توکمتراز سه هفته خبر شهادتش بیاد...
بابا کسی که هم حجره ایت بود،کسی که توی یه ظرف بامن غذامیخورد... رفت!...ریحان رفت...
بخدا دیگه خسته شدم.میترسم میترسم اخر نفس به گلوم برسه و من هنوز توحسرت باشم...حسرت...
میفهمی!؟...بابا دلم یه تیر هدف به قلبم میخواد...دلم مرد بخدا ....مرد...
ملافه راروی سرت میکشی و من ازلرزش بدنت میفهمم شدت گریه کردنت را.کنارت مینشینم و سرم را کنارت روی تخت میگذارم...
" خدایا !....
ببین بنده ات رو....
ببین چقدر بریده....
توکه خبر داری از غصه هر نفسش...
چراکه خودت گفتی
" نحن اقرب الیه من حبل الورید..."
💞
گذشتن از مسعله پیش امده برایم ساده نبود...اما عشقی که ازتو به درون سینه ام به ارث رسیده بود مانع میشد که همه چیز راخراب یا وسط راه دستت رارها کنم. خانواده ات هم ازبیماری ات خبر نداشتند و تو اصرار داشتی که هیچ وقت بویی نبرند. همان روز درست زمان برگشت بود،اما تو بایک صحبت مختصر و خلاصه اعلام کردی که سه چهارروز بیشتر میمانیم...پدرم اول بشدت مخالفت کرد ولی مادرم براحتی نظرش رابرگرداند.خانواده هردویمان شب با قطار ساعت هشت و نیم به تهران برگشتند.پدرت دریک هتل جدا و مجلل برایمان اتاق گرفت...میگفت هدیه برای عروس گلم!هیچ کس نمیدانست بهترین اتاقها هم دیگربرای ما دلخوشی نمیشوند.حالت اصلن خوب نبود و هرچندساعت بخشی ازخاطران مربوط به اخیررا میگفتی...
اینکه شیمی درمانی نکردی بخاطر ریزش موهایت...چون پزشکها میگفتند به درمان کمکی نمیکند فقط کمی پیشروی راعقب میندازد.اینکه اگر از اول همراه ما به مشهد نیامدی چون دنبال کارهای آخرپزشکی ات بودی...اما هیچ گواهی وجود نداشت برای رفتنت! همه میگفتند انقدر وضعیتت خراب است که نرسیده به مرز برای جنگ حالت بد میشود و نه تنها کمکی نمیتوانی کنی بلکه فقط سربار میشوی...واین تورامیترساند.
❣❤️❣❤️❣❤️❣
#ادامه_دارد.
❣❤️❣❤️❣❤️❣
نویسنده این متن👆:
#میم_سادات_هاشمی👉
❣❤️❣❤️❣❤️❣
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
❣❤️❣❤️❣❤️❣ #رمان_مدافع_عشق_قسمت32_بخش_دوم #هوالعشـــق❤️ ❣❤️❣❤️❣❤️❣ با کناره کف دستم اشکم راپاک میکنم
❣❤️❣❤️❣❤️❣
#رمان_مدافع_عشق_قسمت32_بخش_سوم
#هوالعشـــق❤️
❣❤️❣❤️❣❤️❣
ازحمام بیرون می آیـے ومن درحالیڪه جانمازکوچکم رادرکیفم میگذارم زیرلب میگویم
_ عافیت باشه آقا!غسل زیارت کردی؟
سرت را تکان میدهی و سمتم می آیـے..
_ شماچی؟ غسل کردی؟
_ اره..داشتم!
دستم رادراز میکنم ،حوله کوچکی که روی شانه ات انداخته ای برمیدارم و به صندلی چوبی استوانه ای مقابل دراور سوئیت اشاره میکنم
_ بشین..
مبهم نگاهم میکنی
_ چیکار میخوای کنی؟
_ شما بشین عزیز
مینشینی، پشت سرت می ایستم ،حوله راروی سرت میگذارم و آرام ماساژ میدهم تاموهایت خشک شود.
دستهایت را بالا می اوری و روی دستهای من میگذاری
_ زحمت نکش خانوم
_ نه زحمتی نیست اقا!...زود خشک شه بریم حرم..
سرت راپائین میندازی و درفکر فرو میروی.درآینه به چهره ات نگاه میکنم
_ به چی فکر میکنی؟...
_ به اینکه اینبار برم حرم...یا مرگمو میخوام یا حاجتم....
وسرت را بالا میگیری و به تصویرچشمانم خیره میشوی.
دلم میلرزد این چه خواسته ای است...
ازتوبعید است!!
کارموهایت که تمام میشود عطرت را از جیب کوچک ساکت بیرون می آورم و به گردنت میزنم....چقدر شیرین است که خودم برای زیارت اماده ات کنم
❣❤️❣❤️❣❤️❣
#ادامه_دارد.
❣❤️❣❤️❣❤️❣
نویسنده این متن👆:
#میم_سادات_هاشمی👉
❣❤️❣❤️❣❤️❣
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
❣❤️❣❤️❣❤️❣ #رمان_مدافع_عشق_قسمت32_بخش_سوم #هوالعشـــق❤️ ❣❤️❣❤️❣❤️❣ ازحمام بیرون می آیـے ومن درحالیڪه
❣❤️❣❤️❣❤️❣
#رمان_مدافع_عشق_قسمت32_بخش_چهارم
#هوالعشـــق❤️
❣❤️❣❤️❣❤️❣
چند دقیقه ای راه بیشتر به حرم نمانده که یک لحظه لبت راگاز میگیری و می ایستی.مضطرب نگاهت میکنم...
_ چی شد؟؟؟
_ هیچی خوبم. یکم بدنم دردگرفت...
_ مطمئنی خوبی؟...میخوای برگردیم هتل؟
_ نه خانوم! امروز قراره حاجت بگیریما!
لبخند میزنم اماته دلم هنوز میلرزد...
نرسیده به حرم از یک مغازه ابمیوه فروشی یک لیوان بزرگ آب پرتغال طبیعی میگیری بادونی وباخوشحالی کنارم می آیـے
_ بیا بخور ببین اگر دوست داشتی یکی دیگه بخرم.اخه بعضی اب میوه ها تلخ میشه...
به دو نی اشاره میکنم
_ ولی فکر کنم کلن هدفت این بوده که تو یه لیوان بخوریما...
میخندی و ارخجالت نگاهت راازمن میدزدی.تاحرم دست دردستت و درآرامش مطلق بودم.زیارت تنها باتو حال و هوایی دیگرداشت.تانزدیک اذان مغرب درحیاط نشسته ایم و فقط به گنبد نگاه میکنیم.ازوقتی که رسیدیم مدام نفس میزنی و درد میکشی.امامن تمام تلاشم را میکنم تاحواست را پی چیز دیگر جمع کنم.نگاهت میکنم و سرم راروی شانه ات میگذارم این اولین باراست که این حرکت را میکنم.صدای نفس نفس را حالا بوضوح میشنوم. دیگر تاب ندارم ،دستت را میگیرم
_ میخوای برگردیم؟
_ نه من حاجتمو میخوام
_ خب بخدا اقا میده ....توالان باید بیشتر استراحت کنی..
مثل بچه ها بغض و سرت را کج میکنی
_ نه یا حاجت یاهیچی...
خدایا چقدر! ازوقتی هم من فهمیده ام شکننده تر شده...
همان لحظه اقایی با فرم نظامی ازمقابلمان رد میشود و درست در چند قدمی ما سمت چپمان مینشیند...
نگاه پراز دردت را به مرد میدوزی و آه میکشی
مرد می ایستدو برای نماز اقامه میبندد.
توهم دستت رادر جیب شلوارت فرو میبری و تسبیح تربتت را بیرون می آوری.سرت را چندباری به چپ و راست تکان میدهی و زمزمه میکنی:
_ هوای این روزای من هوای سنگره...
یه حسی روحمو تا زینبیه میبره
تاکی باید بشینمو خدا خدا کنم....
به عکس صورت شهیدامون نگا کنم..
.
.
باز لرزش شانه هایت و صدای بلند هق هقت...انقدر که نفسهایت به شماره می افتد و من نگران دستت رافشار میدهم..
#نفس_نزن_جانا
#که_جانم_میرود
❣❤️❣❤️❣❤️❣
#ادامه_دارد.
نویسنده این متن👆🏻:
#میم_سادات_هاشمی👉🏻
❣❤️❣❤️❣❤️❣
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
❣❤️❣❤️❣❤️❣ #رمان_مدافع_عشق_قسمت32_بخش_چهارم #هوالعشـــق❤️ ❣❤️❣❤️❣❤️❣ چند دقیقه ای راه بیشتر به حرم ن
❣❤️❣❤️❣❤️❣
#رمان_مدافع_عشق_قسمت33_بخش_اول
#هوالعشــــــق❤
❣❤️❣❤️❣❤️❣
مرد سجده آخرش را که میرود.تو دیوانه وار بلند میشوی و سمتش میروی.من هم بدنبالت بلند میشوم. دستت رادراز میکنی و روی شانه اش میزنی..
_ ببخشید!... برمیگردد و بانگاهش میپرسد بله؟
همانطور که کودک وار اشک میریزی میگویی
_ فقط خواستم بگم دعاکنید مام لیاقت پیدا کنیم...بشیم همرزم شما!
لبخند شیرینی روی لبهای مرد مینشیند
_ اولن سلام...دوم پس شمام اره؟
سرت را پایین میندازی
_ شرمنده!سلام علیکم...ماخیلی وقته اره..خیلی وقته...
_ ان شاءالله خود اقا حاجتت رو بده پسر...
_ ممنون!..شرمنده یهو زدم رو شونتون...فقط... دلِ دیگه... یاعلی
پشتت را میکنی که او میپرسد
_ خب چرا نمیری؟...اینقد بیتابی و هنوز اینجایی؟...کاراتو کردی؟
باهرجمله ی مرد بیشتر میلرزی و دلت اتش میگیرد .نگاهت فرش را رصد میکند
_ نه حاجی!دستمو بستن!...میترسم برم!...
اوبی اطلاع جواب میدهد
_ دستتو که فعلا خودت بستی جوون!...استخاره کن ببین خدا چی میگه!
بعد هم پوتین هایش را برمیدارد و ازما فاصله میگیرد
نگاهت خشک میشود به زمین...
درفکر فرو میروی..
_ استخاره کنم!؟... شانه بالا میندازم
_ اره! چراتاحالا نکردی!؟شاید خوب دراومد!
_ اخه...اخه همیشه وقتی استخاره میکنم که دودلم...وقتی مطمعنم استخاره نمیگیرم خانوم!
_ مطمئن؟...ازچی میطمئنی؟
صدایت میلرزد
_ ازینکه اگرم برم..فقط سربارم.همین!
بودنم بدبختی میاره برا بقیه!
_ مطمئنی؟..
نگاهت را میچرخانی به اطراف.دنبال همان مرد میگردی...اما اثری ازاو نیست.انگار ازاول هم نبوده!
ولوله به جانت میفتد
_ ریحانه! بدو کفشتو بپوش..بدو...
همانطور که بسرعت کفشم را پا میکنم میپرسم
_ چی شده چی شده؟
_ از دفتر همینجا استخاره میگیریم...فوقش حالم بد میشه اونجا! شاید حکمتیه...اصن شایدم نشه...دیگه حرف دکترم برام مهم نیست....باید برم...
_ چراخودت استخاره نمیکنی!؟؟
_ میخوام کس دیگه بگیره...
مچ دستم را میگیری و دنبال خودت میکشی.نمیدانیم باید کجا برویم حدود یک ربع میچرخیم.انقدر هول کرده ایم که حواسمان نیست که میتوانیم از خادمها بپرسیم...
دردفتر پاسخگویی روحانی باعمامه سفید نشسته است و مطالعه میکند.در میزنیم و اهسته وارد میشویم...
_ سلام علیکم...
روحانی کتابش را میبندد
_ وعلیکم السلام...بفرمایید
_ میخواستم ییزحمت یه استخاره بگیرید برامون حاج اقا!
لبخند میزند و بمن اشاره میکند
_ برای امر خیر ان شاءالله؟...
_ نه حاجی عقدیم...یعنی موقت...
_ خب برای زمان دائم؟!...خلاصه خیر دیگه!
_ نه!...
❣❤️❣❤️❣❤️❣
#ادامه_دارد.
❣❤️❣❤️❣❤️❣
نویسنده این متن👆🏻:
#میم_سادات_هاشمی👉🏻
❣❤️❣❤️❣❤️❣
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
امام گندمها.mp3
4.37M
💠نواهنگ فوقالعاده زیبای
«امام گندمها»
تابحال شنیده بودید «گندم» حرف بزنه
اونم با #امام_رضا (علیهالسلام)؟
چقدر به دل میشینه
خصوصا اونجایی که میگه:
ببار بارون که میخوام قد بکشم...
🎤شعر و نوای:
کربلایی عبدالحسین شفیع پور
🔸حتما گوش کنید و برای امام رضاییها بفرستید🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_زمان (علیهالسلام)
#نیمه_شعبان
💠چقدر خوبه تو این ایام، دلامون رو با اجرای زیبای این کودک ۸ ساله، امام زمانی کنیم...
🔸حتما با بچه هاتون ببینید🔸
چقدر زیبا گفته:
🌹بی تو دارند همه میمیرند
زود برگرد مسیحای همه🌹
🎤اجرا: محمد علی شاهمرادی
✨﷽✨
🌼برنامه انسان سازى ماه مبارك رمضان
✍اساساً برنامه ماه مبارك رمضان برنامه انسان سازى است كه انسانهاى معيوب در اين ماه خود را تبديل به انسانهاى سالم، و انسانهاى سالم خود را تبديل به انسانهاى كامل كنند. برنامه ماه مبارك رمضان برنامه تزكيه نفس است، برنامه اصلاح معايب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ايمان و اراده بر شهوات نفسانى است،برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوى خداست، برنامه ترقى دادن روح است، برنامه رقاء دادن روح است.
اگر بنا باشد كه ماه مبارك بيايد و انسان سى روز گرسنگى و تشنگى و بى خوابى بكشد و مثلًا شبها تا ديروقت بيدار باشد و به اين مجلس و آن مجلس برود، و بعد هم عيد فطر بيايد و با روز آخر شعبان يك ذره هم فرق نكرده باشد، چنين روزه اى براى انسان اثر ندارد.
اسلام كه نمى خواهد مردم بى جهت دهانشان را ببندند، بلكه با روزه گرفتن قرار است كه انسانها اصلاح شوند. چرا در روايات ما آمده است كه بسيارى از روزه داران هستند كه حظ و بهره آنها از روزه جز گرسنگى چيزى نيست؟
بستن دهان از غذاى حلال براى اين است كه انسان در آن سى روز تمرين كند كه زبان خود را از گفتار حرام ببندد، غيبت نكند، دروغ نگويد، فحش ندهد. اين از همان امور معنوى و باطنى و ملكوتى است(ادامه دارد)
📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(انسان كامل) ؛ ج23 ؛ ص108
💕💜💕💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دعای هنگام افطار
🔺 اللَّهُمَّ لَكَ صُمْتُ وَ عَلَى رِزْقِك أَفْطَرْتُ وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ
🔺 دعای امیر المومنین هنگام افطار:
بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَكَ صُمْنَا وَعَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ.
🔺 دعای هنگام لقمه اول افطار:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ اغْفِرْ لِى.
🔺 قرائت سوره مبارکه قدر
نیز به هنگام افطار توصیه شده است .
🔺مومنین خوب خدا التماس دعا.
💠پیامبرصلى الله عليه و آله:
دَعوَةُ الصّائِمِ تُستَجابُ عِندَ إفطارِهِ.
«دعای روزه دار هنگام افطار مستجاب است.»
📚 بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۱۵
🤲 افطارمان را با شیرینی دعا برای ظهور آغاز کنیم.
#اللهمعجللولیکالفرج
#ماه_رمضان
#بهار_مهدوی
🍃التماس دعای فرج ان شاءالله🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹فرق آدم با نماز با آدم بی نماز🌹
#نمازشب
💠آیت الله جوادی آملی:
🔸اگر در دل بیگانه ای نباشد انسان به آسانی کار خیر انجام می دهد
به آسانی نمازشب می خواند.
🔸ولی اگر اموری در دل وارد شود که باصاحب خانه نخواند کار برای انسان مشکل می شود...
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
#امام_زمان
💕🧡💕🧡💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سحر ماه رمضان
ونشستن با خضوع و عشق ...!!!!
در محضر خدایمهربان...
گوارای وجودتان ...!!!
"همدیگر را دعا کنیم ..."
التماس دعا 🌹
🌸🍃